شنبه, 03 آذر 1403

 


daneshjo jadid
 راهنمای دانشجویان و اخبار دانشجویان ورودی جدید  
دانشگاه جامع علمی کاربردی واحد13
pajoh2 copy
کارکاه ها و نشست های تخصصی  مجازی    
دانشگاه جامع علمی کاربردی واحد13
paziresh1111111
پذیرش دانشجو بدون کنکور ، ثبت نام از طریق سایت    
دانشگاه جامع علمی کاربردی واحد13
anjoman1
سامانه آموزش مجازی   
برای ورود به سامانه کلیک نمایید
anjoman1
ارسال سوال و درخواست
از طریق تیکتینگ
  
(پاسخگویی آنلاین)

10 copy copy copy copy copy copy copy copy copy copy copy copy copy copy copy
ثبت نام ، انتخاب واحد ، پرداخت شهریه 

12 copy copy copy copy copy copy copy 1 copy
زمان ثبت نام،انتخاب واحد ،
حذف و اضافه و برنامه هفتگی 

anjoman1
 انجمن های علمی دانشجویی
و سامانه آموزش مجازی 

karvarzi copy
اخبار کارورزی 
فرهنگ و هنر مرکز 13 


جزیره مرد مرده

 89

 

عنوان

ترجمه داستان جزیره مرد مرده

 

نام استاد :

سرکار خانم شهبازی

ترجمه :

زیبا حیات پور

 

آمدن به انگلستان

اسم من کارول سدرز است. من الان در انگلستان زندگی می کنم، اما وقتی من جوانتر بودم، من در هنگ کنگ زندگی می کردم. پدرم تاجر آنجا بود و مادرم به عنوان یک منشی کار می کرد ما به مدت هفت سال در هنگ کنگ زندگی می کردیم.

من در مدرسه با خیلی از دوستان شاد بودم، ما اوقات خوبی داشتیم. من از موسیقی پاپ رولینگ استونز، دیوید بوی و جک روسو که موسیقی مورد علاقه من بودند خوشم می آمد جک روسو خواننده مورد علاقه من بود. او در یک تصادف ماشین سالی که من مدرسه را ترک کردم مرد. اما من همه ی اوقات به ضبط پاپ او گوش می کردم. من صدها عکس از او و عکس هایی که از روی دیوار اتاق خوابم داشتم. بعد از آن یک روز در زمستان وقتی من هفده ساله بودم چیزهایی در من شروع به خراب شدن کرد. پدرم به دنبال شغلش به استرالیا رفت من او را خیلی زیاد دوست داشتم و دوست نداشتم او به فاصله دور برود.

من همیشه به او می گفتم خیلی زود به خانه بیا، او دو هفته در استرالیا بود سپس یک روز در مسافرتش به خانه ، با یک هواپیما از سیدنی در هنگ کنگ جنوبی توی دریا سقوط کرد. همه در آن هواپیما مردند من در مورد سقوط هواپیما از تلویزیون شنیدم. اولش، من فکری در مورد پدرم نکردم. بعدا من به یادم آمد که او در آن روز پرواز برگشت از سیدنی داشت. اوه نه ! من گریه کردم.

من به فرودگاه تلفن زدم اما آنها نام همه ی مسافران را نمی دانستند. من فکر کردم، شاید پدرم سوار آن هواپیما نشده باشد اُه ، لطفا!لطفا!.

مادرم سرکار بود و من باهاش تماس گرفتم. او خیلی سریع به خانه آمد و ما به فرودگاه رفتیم و منتظر خبرها شدیم. بعد از آن، به ما خبر دادند که پدرم در آن هواپیما بوده من داد می زدم حقیقت ندارد. اما حقیقت بود و من شروع کردم به گریه کردن. من برای هفته ها، هفته ها گریه کردم. من روزهای زیادی را تنها در اتاقم می گذراندم. من غمگین و تنها بودم و هم چنین می خواستم که بمیرم. من بیرون رفتن با دوستانم را متوقف کردم من به جک روسو گوش نمی کردم و عکس هایش را از دیوار اتاق خوابم برداشتم موسیقی گوش نمی کردم یا تلویزیون تماشا نمی کردم. دیگر چیزی مهم نبود سپس من گریه را تمام کردم من احساس پر از غم را متوقف کردم و احساس خشم شروع شد.

من از مادرم می پرسیدم چرا آن اتفاق برای او افتاد، چرا آدم های خوب مردند؟ جک روسو . پدرم

مادرم می گفت ، من ... من نمی دانم کارول، او همچنین ناراحت بود.

در زمان سقوط هوایپما من دانشجوی دانشکده بودم. من از کار کردن و زندگی دانشجویی خیلی زیاد لذت می بردم. اما بعد از مرگ پدرم من کارم در دانشکده انجام ندادم. من شروع کردم با بعضی از دوستان جدید بیرون رفتم. آنها با دیگر دوستانم متفاوت بودند مادمر از آنها خوشش نمی آمد. او به من می گفت کارول آنها آدم های بدی هستند. آنها کارهای خطرناکی انجام می دهند. من می گفتم، آنها مرا به هیجان می آورند. و من از آنها خوشم می آید. می دانستم مادرم عصبی بود. اما من مراقب نبودم. اما بعد از آن من مطلع شدم دوستان جدیدم داروی اعتیادآور مصرف می کنند و من هم چنین داروهای اعتیادآور مصرف کردم. آن احمقانه و اشتباه بود من الان آن را می دانم، اما من عصبی و ناراحت بودم پلیس به دانشکده آمد بعضی از دانشجویان را دستگیر کرد آنها مرا دستگیر نکردند، ولی من دانشکده را ترک کردم آن زمان بدی بود مادرم خیلی برایم ناراحت بود او می گفت کارول من با تو چه کار کنم؟ من بهش گفتم متاسفم ، مادرم گفت ما به انگلستان برمی گردیم. تو می توانی یک دانشکده آنجا پیدا کنی. شاید تو بتوانی در انگلستان شادتر باشی. من گفتم درسته، می خواهم آنچه اتفاق افتاده را فراموش کنم. من می خواهم آنچه که من انجام داده ام را فراموش کنم و یک زندگی جدید با یک شخص جدید شروع کنم.

یک ماه بعد، به انگلستان برگشتیم. ما در لندن در هتل زندگی می کردیم آن اولش عجیب بود با همه اتوبوس های قرمز و همه که انگلیسی صحبت می کردند.

آن شروع تابستان بود سه ماه قبل دانشکده در پاییز شروع شد لندن پر از جهانگرد بود و ما به ساختمان مشهور مکان ها، برج لندن نگاه می کردیم ما در عصر به رستوران ها و تئاتر می رفتیم.

آن جالب و مهیج بود و من شروع به فراموش شدن اوقات بدی که در هنگ کنگ داشتم کردم.

من به مادرم گفتم ، من خوشحالم به لندن آمدیم. اما بعد از چند هفته، او گفت کارول تو نیاز داری یک دانشکده پیدا کنی تو باید درس بخوانی و من یک شغل نیاز دارم آن شب، ما به روزنامه نگاه کردیم من گفتم این در مورد چیه؟ من کار روزنامه به مادرم نشان دادم.

مادرم گفت: خوب آن جا مطمئن من دوست دارم به عنوان یک منشی روی یک جزیره در اسکاتلند کار کنم. کارول آن کشور زیباست و تو می توانی در پاییز به دانشکده آنجا برو.

من گفتم و آن برای تابستان مکان زندگی است. هتل ها پر هزینه هستند.

مادر به گریتاروس تلفن زد گریتاروس به او گفت بیا فردا ببینمت. ساعت 11 به هتل ساوی بیا. من با مادرم به هتل ساوی رفتم آن هتل گران و بزرگ بود بزرگتر از هتل ما بود و در مرکز لندن بود من فکر می کردم مادر به این کار نیاز دارد و یک جزیره خصوصی در اسکاتلند که مکانی جالب برای زندگی است شاید من اگر آنجا بروم بتوانم آنچه اتفاق افتاد را فراموش کنم.

زنی که پشت میز هتل بود گفت اتاق 220 بروید بالا خانم روس الان شما را می خواهد ببیند. گریتا منتظر ما بود او حدودا سی ساله بود و خیلی زیبا بود او یک لباس قرمز گران پوشیده بود و موهایش خیلی بلند و سیاه بود. مادرم گفت این دخترم کارول است. گریتا روس گفت، سلام کارول. من گفتم سلام، مادرم گفت، کارول هجده ساله است. اگر من شغل گرفتم می توانم او را با خود بیاورم شاید او بتواند در خانه یا در باغچه کمک کند. او باغبانی را دوست دارد او در دانشکده کشاورزی را مطالعه کرده . گریتا روس گفت : شاید، آنجا یک مزرعه کوچک در جزیره است . من گفتم : من از کار کردن روی مزرعه خوشم می آید.

گریتاروس به مادرم نگاه کرد: چه مدت شما در هنگ کنگ زندگی کردید خانم سندرز؟ مادرم جواب داد، هفت سال. همسرم سال گذشته در سقوط هواپیما مرد به این علت، برای زندگی انگلستان برگشتیم. شما قبل از هنگ کنگ کجا زندگی می کردید. ما سه سال در هندوستان زندگی کردیم. بعد از آن گریتاروس مادرم را به داخل اتاق برد و از او سوالات بیشتری پرسید من بیرون منتظر بودم.

من فکر می کردم گریتاروس جالب هست من امیدوار بودم مادرم شغلش را بگیرد. کمی بعد در باز شد و مادرم بیرون آمد او با لبخند بود.

گریت روس گفت، لطفا اینجا یک دقیقه منتظر باشید خانم سدرز من می خواهم یک تلفن بزنم او به داخل اتاق برگشت و در را بست. من روی صندلی نزدیک در نشسته بودم، و من می توانستم فقط صدای حرف زدن تلفن گریتاروس را بشنوم.

او می گفت: من فکر کنم من کسی را پیدا کردم او یک دختر دارد اما آن دختر می تواند در باغ یا روی مزرعه کار کند... نگران نباش. آنها ده سال دور از انگلستان بودند. درست خواهد شد، من به شما می گویم ... نگران نباش.

بعد از چند دقیقه گریتاروس گوشی تلفن را گذاشت و از اتاق بیرون آمد.

او به مادرم گفت، شما شغل را گرفتید. مادرم خوشحال شد او گفت از شما تشکر می کنم.

من نیز خوشحال شدم. اما من در مورد آن تلفن نگران بودم من آن را نفهمیدم.

نويسنده : زیبا حیات پور

این کاربر 1 مطلب منتشر شده دارد.

نظرات  

 
#1 سپیده شهبازی 1392-03-17 21:25
it is good. pay attention to the figurative meaning of expressions
 

به منظور درج نظر برای این مطلب، با نام کاربری و رمز عبور خود، وارد سایت شوید.

  1. آموزش
  2. فرهنگی و پژوهشی
  3. اخبار کلاسها
  4. کانون های مشاوره
  5. سرفصل دروس
  6. مدیران گروه
  7. ثبت نام و ورود
  8. انجمن ها
  9. دسترسی سریع
  10. آموزش های کوتاه مدت (تک درس - تک پودمان)
  11. ارسال درخواست پشتیبانی (تیکت)
در 1403/08/29
اطلاعیه-کنسلی-کلاس-حقوق-ثبت-اسناد-1-مورخ-29-08-1403
قابل توجه دانشجویان گرامی رشته حقوق :کلاس  حقوق ثبت اسناد 1 روز  سه شنبه  مورخ 1403/08/29  برگزار نمی گردد.
در 1403/08/15
اطلاعیه-جلسه-توجیهی-کارورزی-1-و-2-رشته-ی-کاردانی-و-کارشناسی-حرفه-ای-مدیریت-امورفرهنگی-و-مدیریت-روابط-عمومی
به اطلاع دانشجویان گرامی رشته ی مدیریت امورفرهنگی و مدیریت روابط عمومی (کاردانی و کارشناسی) میرساند :جلسه توجیهی  کارورزی 1 و کارورزی 2 در روز شنبه مورخ  1403/08/19ساعت 15 در محل سالن همایش مرکز...
در 1403/08/12
اطلاعیه-جلسه-توجیهی-کارورزی-1-و-2-رشته-ی-کاردانی-و-کارشناسی-حرفه-ای-حقوق-ثبتی
به اطلاع دانشجویان گرامی رشته ی حقوق ( کاردانی و کارشناسی ) می رساند :جلسه توجیهی  کارورزی 1 و کارورزی 2 در روز دوشنبه مورخ  1403/08/14ساعت 17:30 در محل سالن همایش مرکز برگزار میگردد .حضور...
در 1403/07/30
اطلاعیه-کنسلی-کلاس-های-دانش-خانواده-و-اخلاق-اسلامی-استاد-صدوق-مورخ-1-و-3-آبان-1403
قابل توجه دانشجویان گرامی :کلاس های دانش خانواده و اخلاق اسلامی استاد صدوق روز های سه شنبه و پنجشنبه مورخ 1403/08/01 و 1403/08/03 برگزار نمی...
در 1403/07/17
گردهمایی-مدرسین-مرکز-به-مناسبت-سالروز-تاسیس-دانشگاه-جامع-علمی-کاربردی-در-مرکز-فرهنگ-و-هنر-واحد-13-تهران
جشن سالگرد تاسیس دانشگاه جامع علمی کاربردی در مرکز فرهنگ و هنر واحد 13 تهران با حضور رئیس و اساتید محترم روز چهارشنبه مورخ  1403/07/18 ساعت 20-18 در سالن همایش مرکز برگزار می گردد از کلیه اساتید و...
در 1401/09/02
برگزاری-نمایشگاه-کتاب-به-مناسبت-هفته-کتاب
برگزاری نمایشگاه کتاب به مناسبت هفته کتاب؛کتاب رخساره های گردشگری ایران مورد توجه و استقبال دانشجویان مخصوصا رشته...
در 1401/05/25
گزارش-تصویری-مراسم-سوم-امام-حسین-ع-مرکز-فرهنگ-و-هنر-واحد-13
در روز سوم امام حسین(ع) مراسم عزاداری به همت مدیر مرکز خانم صفاپو و بخش فرهنگی دانشگاه و با حضور گرم میهمانان عزادار امام حسین(ع) برگزار گردید. در ابتدای مراسم حاج...
در 29/07/1403
قابل توجه دانشجویان گرامی: جلسه توجیهی کارورزی1 و 2 ، رشته ی کاردانی حرفه ای حسابداری امورمالی روز سه شنبه مورخ 1403/08/01 ساعت 18-16و رشته ی کارشناسی حرفه ای حسابداری امورمالی ساعت 20-18 در محل دانشگاه برگزار می گردد. حضور تمامی دانشجویانی که این دروس را اخذ نمودند الزامی می...
در 17/07/1403
قابل توجه دانشجویان گرامی :به مناسبت گردهمایی اساتید و ریاست محترم مرکز13 به مناسبت فراسیدن سی و سومین سالگرد تاسیس دانشگاه جامع علمی کاربردی ، کلیه کلاس های روز چهارشنبه ساعت 20- 18 مورخ 1403/07/18  برگزار نمی...
در 23/05/1403
قابل توجه دانشجویان گرامی رشته ی کاردانی و کارشناسی حسابداری:جلسه توجیهی  کارورزی1 و 2 ، روز پنجشنبه مورخ 1403/05/25 ساعت 08:15 در محل دانشگاه برگزار می گردد.حضور تمامی دانشجویانی که این درس را اخذ نمودند الزامی می...
در 23/05/1403
قابل توجه دانشجویان گرامی رشته ی کاردانی و کارشناسی حقوق:جلسه توجیهی  کارورزی1 و 2 ، روز پنجشنبه مورخ 1403/05/25 ساعت 11 در محل دانشگاه برگزار می گردد.حضور تمامی دانشجویانی که این درس را اخذ نمودند الزامی می...
در 09/03/1403
قابل توجه دانشجویان محترم :کلاس جبرانی دانش خانواده ویژه آقایان ،استاد رمضانی روز پنجشنبه مورخ 1403/03/10  ساعت 20-18 و روز جمعه مورخ 1403/03/11در ساعت 12-9 تشکیل می شود.
moshaver karafari

ravan shenakhti

moshaver mazhabi
در 1401/06/13
سر-فصل-دروس
بخش : سر فصل دروس
در 1401/06/12
سر-فصل-دروس-کاردانی
  This page is in Chichewa   Translate to...
بخش : سر فصل دروس
به زودی ...
انجمن آفلاين
 فیلم-آموزشی-انتخاب-واحد       
  


در 1399/02/20
برگزاری-کارگاه-آموزشی-بورس-و-سرمایگذاری
قابل توجه دانشجویان ، اساتید و علاقمندان به شرکت گارگاه آموزشی بورس و سرمایه گذاریبه اطلاع کلیه علاقمندان میرساند واحد فرهنگ و هنر مرکز 13 تهران در راستای آموزش های کوتاه مدت خود اقدام...