دوشنبه, 03 دی 1403

 

آدرس جدید دانشگاه: تهران-خیابان ولیعصر-میدان جهاد-خیابان شهید گمنام-کوچه رادافزون-پلاک70 / تلفن همراه واحد آموزش: 09124370659



قلم و دانشجو

به بهانه اربعین حسینی

بسم الله الرحمن الرحیم

121474444444444

با کاروان بی‏ رقیه ( سلام الله علیها )

باور کن! من همان زینبم؛ همان زینبی که هر روز، زیر آفتاب نگاه تو گرم می‏شد، همان زینبی که از طنین صدای تو جان می‏گرفت، همان زینبی که روزش را با زیارت تو آغاز می‏کرد.

باور کن همان زینب، همان خواهر، چهل روز است تو را ندیده است. بلند شو برادر عزیزم! چرا جوابم را نمی‏دهی؟ تو که همیشه به احترام حضورم می‏ایستادی؛ حالا چه شده که حتی جوابم را نمی‏ دهی؟

آه، چه توقعی دارد زینب از تو! آخر تو که... .

باشد! حالا که تو نمی‏توانی، من برایت همه چیز را می‏گویم، آن روزِ غمگین کودکی‏مان که یادت هست؟! همان روزِ، روز آتش و میخ در و پهلوی شکسته و ... آری! می‏دانم؛ حتی حالا هم طاقت شنیدنش را نداری برایت بگویم؛ بعد تو هم کودکان تو آواره بیابان‏های بی‏چراغ شدند؛ یکی دو ستاره، خاموش شد تا صبح.

چه کشیدیم برادر! فقط یاد و ذکر خدا و تو و پدر و مادر و جدمان، قوت دلمان شده بود؛ وگرنه قصه به اینجا نمی‏رسید.

در راه، هر جا که شد، چراغ یاد تو را روشن کردیم.

چه که بر سر آل امیه نیاوردیم؛ کوفه می‏لرزید از طنین صدایمان.

اما امان از شام! تاریکی شام، بر روشنایی کلام ما پیشی می‏گرفت؛ اما ستاره سه ساله تو، آنجا را هم روشن کرد.

چه بگویم برای تو که از همه چیز باخبری؟! در این چهل روز، یک لحظه نوازش صدای تو، گوشم را تنها نگذاشت.

هر چه بود این چهل روز گذشت و من دوباره به دیدار تو آمدم.

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ

سلام بر حسين و بر على بن الحسين و بر فرزندان حسين و بر اصحاب و ياران حسين
*************
در ادامه، فرجام قاتلان و اصلی ترین دشمنان حضرت ابا عبدالله الحسین ـ علیه السلام ـ که در وقایع عاشورا نقش اساسی داشتند و برگرفته از دانشنامه 14 جلدی امام حسین ـ علیه السلام ـ و مقتل لهوف می باشد، بحضورتان تقدیم می گردد.

فرجام قاتلان اباعبدالله الحسین ( علیه السلام )

دهم محرم سال ۶۱ هجری، حادثه‌ عظیم قیام عاشورا، شهادت حسین بن علی علیه‌السلام و هفتاد و دو تن از یاران باوفای ایشان رقم خورد. قیامی که حضرت اباعبدالله ـ علیه السلام ـ برای برپایی و اقامه دین مبین اسلام، همراه خانواده خویش، حج خود را نیمه ‌تمام رها کرد و برای ادای رسالت مهمی به سوی کربلا حرکت کرد.

افراد بسیاری در واقعه عظیم عاشورا به ایفای نقش در جبهه حق و باطل پرداختند. آنهایی که دل در گروی محبوب حقیقی نهاده بودند، در یاری امام زمان خویش بر یکدیگر سبقت ‌گرفته، عاشقانه از حریم ولایت و حرمت فرزند رسول خدا ـ صل الله و علیه و آله ـ دفاع و حمایت کردند.

اما گروهی که فریفته مال و مقام دنیوی شده بودند در جبهه مقابل حق، ایستادند و سرنوشتی ذلت ‌بار را برای خود در دنیا و آخرت رقم زدند.

اکنون با استناد به دانشنامه ۱۴ جلدی امام حسین ـ علیه السلام ـ مقتل لهوف فهرستی از اصلی‌ترین دشمنان کاروان حسینی ـ علیه السلام ـ و چگونگی به هلاکت رسیدن آنان تهیه و در جدول زیر ارائه می‌شود :

ردیف

نام

نقش وی در کربلا


سرانجام و چگونگی مرگ


1

شمر بن ذی‌الجوشن

نقش‌آفرین اصلی جنایات کربلا، صدور دستور یورش همه جانبه به امام حسین  ـ علیه السلام ـ و یارانش

دستگیری توسط مختار ثقفی، گردن زدن او و انداختن وی در روغن داغ

2

محمد بن اشعث بن قیس

نقش‌آفرین و فراهم کننده حوادث روز عاشورا، فرمانده نیرویی بود که مسلم را دستگیر کردند

روز عاشورا در پی نفرین امام حسین ـ علیه السلام ـ عقرب سیاهی او را نیش زد و با خواری تمام مُرد

3

عبیدالله بن زیاد

در حادثه کربلا، همه جنایت‌ها به دستور مستقیم عبیدالله تحقق یافت و بعد از یزید بیشترین نقش را در فاجعه عاشورا داشت

چکیدن قطره خونی از سر مبارک امام حسین ـ علیه السلام ـ بر ران او و باقی ماندن آن زخم تا آخر عمر، جسدش توسط ابراهیم بن مالک اشتر به آتش کشیده شد

4

یزید بن معاویه

چوب زدن بر دندان‌های مبارک امام حسین ـ علیه السلام ـ

هنگام رقص و مستی به زمین خورد و مغزش متلاشی شد و صورتش همچون قیر، سیاه شد

5

سنان بن انس

نقش مؤثری در کشتن  اباعبدالله الحسین ـ علیه السلام ـ داشت

زبانش گرفت، عقلش زائل شد و با وضع ناگواری مرد

6

عمر بن سعد

مجرم شماره سوم فاجعه کربلا و فرماندهی عملیات کربلا را بر عهده داشت

به دستور مختار ثقفی به قتل رسید و سرش از تن جدا شد

7

حرملة بن کاهل

پرتاب تیر بر گلوی علی‌اصغر ـ علیه السلام ـ

مختار ثقفی دستور داد تا بدنش را تیرباران کنند

8

حصین بن نُمیر

فرمانده تیراندازان لشکر عمر بن سعد و تیراندازی به امام حسین ـ علیه السلام ـ

ابراهیم بن اشتر جسد او را سوزاند و سرش را برای مختار به کوفه فرستاد، سر او در مکه و مدینه آویزان ماند تا درس عبرتی برای دیگران باشد

9

مالک بن نُسیر کِندی

فرود آوردن ضربه بر فرق مبارک سیدالشهدا ـ علیه السلام ـ

قطع دستانش توسط همسرش و تا آخر عمر فقیر ماند

10

زرعه دامی

از قاتلان امام ـ علیه السلام ـ

هنگام مرگ از گرمای شکم و سردی پشتش صیحه می‌زد و می‌گفت به من آب دهید

11

عبدالله بن حَوزه

تیراندازی به سوی لشکر اباعبدالله ـ علیه السلام ـ

قطع پای راست او توسط مسلم بن عوسجه. اسب با حرکت تند سر او را به هر سنگ و کلوخی کوبید تا به دوزخ رفت

12

شبث بن ربعی

با شمشیر به صورت مبارک امام حسین ـ علیه السلام ـ زد

ابراهیم بن مالک اشتر آنقدر ران‌هایش را برید تا مرد. سپس سرش را جدا کرد و جسدش را سوزاند

13

ابحر بن کعب

برداشتن مقنعه حضرت زینب ـ سلام الله علیها ـ و کشیدن گوشواره از گوش ایشان

ابراهیم بن مالک اشتر، دست و پاهایش را قطع کرد، چشم‌هایش را از حدقه درآورد

14

شرحبیل

از پشت بر صورت امام حسین ـ علیه السلام ـ زد

مختار او را با آتش سوزاند

15

عمرو بن حجاج

در روز عاشورا آب را بر روی اباعبدالله الحسین ـ علیه السلام ـ و یارانش بست، امام ـ علیه السلام ـ را خارج شده از دین نامید و از جمله حاملان سرهای شهداء به کوفه بود

به نفرین امام حسین ـ علیه السلام ـ گرفتار و از شدت تشنگی در بیابان هلاک شد

16

احبش بن مرثد (اخنس)

با اسب بر بدن مبارک امام حسین ـ علیه السلام ـ تاخت و عمامه حضرت را به غارت برد

پس از واقعه عاشورا وقتی در صحنه جنگ ایستاده بود، تیری از کمان، رها و به قلبش اصابت کرد و مرد

17

عبدالله بن ابی حُصین

آب را بر سیدالشهداء ـ علیه السلام ـ بست و با بی‌شرمی به امام گفت: ای حسین! به خدا سوگند، جرعه‌ای از آب نخواهی چشید تا از تشنگی بمیری

به نفرین امام حسین ـ علیه السلام ـ مبتلا و به بیماری استسقاء گرفتار شد، هرچه آب می‌نوشید تشنگی‌اش برطرف نمی‌شد تا اینکه هلاک شد

18

بَجدل بن سُلیم

انگشت مبارک امام ـ علیه السلام ـ را برای در آوردن انگشتر برید

مختار او را دستگیر، دست و پاهایش را برید آنقدر در خون غلتید تا هلاک شد

19

اسحاق بن حَیوه حضرمی

داوطلبانه بر پیکر امام حسین ـ علیه السلام ـ تاخت و پیراهن حضرت را به غارت برد

با پوشیدن پیراهن اباعبدالله ـ علیه السلام ـ به مرض پیسی مبتلا شد و موهایش ریخت، توسط مختار دستگیر شد و دستور داد بر بدنش تاختند تا به هلاکت رسید



نويسنده : مهدی کاردان

این کاربر 19 مطلب منتشر شده دارد.

نظرات  

 
#1 مهدی ترابی انارک 1392-10-09 17:05
ممنون
 

به منظور درج نظر برای این مطلب، با نام کاربری و رمز عبور خود، وارد سایت شوید.