قلم و دانشجو
برگی از تاریخ قوم آریایی
- توضیحات
-
منتشر شده در دوشنبه, 30 -3443 03:25
-
نوشته شده توسط پیمان فروردین
-
بازدید: 14426
آریایی ها
در هزاره دوم و اول قبل از میلاد سرزمین ما ایران شاهد تحولاتی بود که موجب بنیانگذاری زندگی و تمدن ان برای قرنهای بعد گردید.سر آغاز این تحولات مهاجرت گروهی از اقوام آریایی به فلات ایران بود. این گروه بعدها به ایرانیان و سرزمینشان به ایران موسوم گردید.آریایی های دامدار و کوچ نشین در ایران یکجا نشین شده به کشاورزی پرداختند و صاحب شهرهای بسیار و تمدنی بزرگ شدند.پیدایش دین زرتشتی و سپس تشکیل دولتهای ماد و هخامنشی از وقایع مهمی بود که در جامعه انان رخ داد.دولت هخامنشی بر سرزمین وسیعی حکم میراند.دین زرتشتی نیز که پس از سلسله هخامنشی تا پایان تاریخ ایران باستان ادامه حیات داد یکی از مظاهر ایران باستان به شمار میرفت.
مهاجرت آریایی ها به فلات ایران
در قدیم قاره های اروپا و اسیا به یکدیگر متصل بوده و انرا اوراسیا می نامیدند در جایی که اروپا و اسیا متصل میشوند سرزمین پهناوری وجود دارد که بیشتر به صورت علف زار میباشد که به انها استپ میگویند.استپ اوراسیا در طول تاریخ سکونت گاه اقوام متعددی بوده که بیشتر به دامداری مشغول بوده اند. با افزایش جمعیت شان و افزایش تعداد دامهایشان دیگر استپ جوابگوی نیاز انان نبود.بهمین خاطر به فکر مهاجرت افتادند. مهاجرت این اقوام اغلب به سمت جنوب یعنی فلات ایران یا مغرب یعنی اروپا بود.یکی از مهاجرت های اقوام دامدار استپ اوراسیا مهاجرت آریایی ها بود.در حدود 3000 سال ق.م در استپ اوراسیا مردمی زندگی میکردند که بعدها به انها هندو اروپایی گفته اند زیرا پس از مهاجرت به دو دسته بزرگ تقسیم شدند یک دسته به اروپا رفتند که بعدها کشور هایی چون یونان و روم را بوجود آوردند و دسته دیگر از طریق ایران عازم هند شدند.
در اوایل هزاره دوم ق.م یک دسته از اقوام هندو اروپایی که به سوی جنوب مهاجرت کرده بودند به نواحی شمال فلات ایران رسیدند.این دسته از اقوام هندو اروپایی را هندو ایرانی مینامند که بعدها دو دسته شدند یکی به هند رفتند و دیگری در ایران ماندند.اقوام هندو ایرانی خود را آریایی می نامیدند. آریایی به معنای اصیل نجیب و شریف است .
اقوام آریایی مدتها در سرزمینی به نام ایران´ و´ا´ج´(irana vaaja) یا سرزمین ایران در نزدیکی رودهای سیحون و جیحون زندگی میکردند. بر طبق داستانها در ان هنگام فرمانروای انان جمشید نام داشته است.او پس از انکه دیو ها را شکست داد جشن نوروز را بر پا کرد.اریاییها دشمنان خود را دیو می نامیدند.
قبیله های بزرگ آریایی بعدها به نام مادها در غرب ایران پارس ها در جنوب و پارت ها در شمال شرقی ایران معروف شدند. در خانواده های آریایی پدر نقش مهمی بازی میکرد یکی از نقشهای مهم پدر وظیفه مذهبی او بود که انجام مراسم و تشریفات مذهبی ازجمله نگهداری اتش خانواده بود.ایرانیان که اتش را احترام مینمودند ان را نشانه دوام و استحکام خانواده میدانستند.از انجا که جنگ و جنگاوری بسیار مورد توجه آریایی ها بود انان یکی از رب النوع های خود را که میترا نامیده میشد مظهر پهلوانی و دلیری میدانستند.
چند خانواده آریایی را یک طایفه می نامیدند و رییس طایفه را واسپوهر می نامیدند که از طرف طایفه مالک زمین بودند. واسپوهران که خانواده های اشرافی به شمار می امدند دو امتیاز مهم داشتند 1-اصالت خون و نسب 2-مالکیت زمین.
چند طایفه آریایی را یک قبیله می نامیدند رییس قبیله که فرمانروای کشور بود کوی (kavi ) می نامیدند.کوی ها سلسله ای داشتند که سلسله کیانی نام دارد.کوی ها که پادشاهان افسانه ای ایران باستان هستند بیشتر اوقات به جنگ با دشمنان مشغول بودند. از معروفترین انها کی قباد و کی خسرو هستند.
ایرانیان و همسایگان انان
قبایل ایرانی پس از مهاجرت مدتها درگیر جنگ با ساکنان قدیمی این سرزمین بودند اما به تدریج به عنوان نیروی غالب و پیروز در فلات ایران ساکن شدند و با دستاوردهای تمدنی و فرهنگی اقوام قدیمی از جمله ایلامی ها که پیشرفتهای فرهنگی و تمدنی بسیاری داشتند اشنا شدند و پس از مدتی ایرانیان خط کشاورزی و شهر سازی را از ایلامی ها فرا گرفتند.
مهمترین همسایگان فلات ایران در هنگام استقرار اریا یی ها اشوریان و کلدانی ها بودند. در نتیجه تماس با اقوام مجاور فلات ایران بخصوص اقوامی که در کنار رودخانه هایی چون سیحون و جیحون و نیز دجله و فرات زندگی میکردند در فرهنگ و معتقدات ایرانیان تغییراتی رخ داد چنا نکه بتدریج اعتقاد به انا هیتا رواج یافت و در اینجا بود که زرتشت وارد عمل شد.
ورود آريايي ها به ایران
پيش از هر چیز بايد بگويم که بر خلاف آنچه که برخي فکر می کنند آریایی ها اولین قومی نبودند که به ايران پاي نهادند !هر کجا که سخن از تاریخ ایران میشود همه در ابتدا به یاد مادها و هخامنشیان مي افتند که ریشه آریایی داشتند ( تقریبا ) و کمتر راجع به اقوامی که قبل از ايشان در ایران ساکن بودند سخن به ميان مي آيد .
خیلی پیشتر از آني که مادها و هخامنشیان در ایران زندگی کنند در غرب ایران یعنی در نواحي زاگرس کنونی اقوامی به نام گوتی ها لولوبی ها و کاسي ها زندگی می کردند . این اقوام با هوریان و اکدی ها و سومری ها ارتباط داشته اند .مناطق تخت اشغال و نفوذ لولوبی ها از کوهپایه های شمال دیاله تا دریاچه ارومیه گسترش می یافت .
این اقوام از نظر نژادی از هوری ها جدا شده و احتمالا با ایلامی ها قرابت داشته اند .
در ادبیات و زبان هوری ها از لولوبی ها بعنوان بیگانه و دشمن یاد شده و نخستین بار نارامسین نوهء سارگن از شاهان اکد ( قرن 23 ق.م ) در کتیبه مشهورش ضمن شرح پیروزی خود از لولوبی ها بحث می کند .واژه گوتی در هزاره سوم و دوم پیش از میلاد به یک گروه و نژادی معین اطلاق میشده است که در شرق و شمال غربی لولوبی ها و احتمالا در آذربایجان کنونی ایران و کردستان زندگی می کرده اند .
اسناد تاریخی نشانگر این است که در هزاره اول پیش از میلاد همه اورارتوها و ماناها و مادها را گوتی می گفتندو تنها در کتیبه سارگن دوم ، مادی های ایرانی زبان ، از گوتی ها متمایز شده اند . احتمالا گوتی ها به زبان مستقلی سخن می گفته اند که تا اندازه ای با زبان های گروه ایلامی ها و لولوبی ها و کاسی ها که در نواحی زاگرس زندگی می کردند قرابت و نزدیکی داشتند .
با تحقیقاتی که از طرف دانشمندان صورت گرفته این امر روشن شده که ظاهر بعضی از مردمی که درعصر حاضر و بویژه در آذربایجان زندگی می کنند با تصاویر و مجسمه هایی که از لولوبی ها و گوتی ها بجای ماندهکم و بیش مطابقت می کند .
اقوام مذکور در هزاره چهارم پیش از میلاد نخستین موج از مهاجرینی بودند که به سرزمین غربی ایران روی آوردند که بیشتر دانشمندان آنها را آزیاتیک ( آسیایی ) نام نهاده اند ، تا از سایر امواج قومی ممتاز باشند . منشا این قوم احتمالا جنوب دشت های روسیه و سیبری بوده است .
در هزاره سوم پیش از میلاد از همان اراضی سرد آسیای مرکزی ، موج دیگری از مهاجرین برخاستند که آنها را آریایی یا هنئو ایرانی لقب داده اند . این موج جدید مصادف شد با اقوام سابق الذکر که قبلا آمده و در کوهستان زاگرس مسکن اختیار کرده بودند .
در نتیجه برخوردهای آنان غالب و مغلوب به هم آمیخته و در صدد تصرف شهرهای بین النهرین بر آمدندکه این هجوم همان است که در آثار بین النهرین به نام حمله گوتی ها و کاسی ها شهرت دارد .
درباره موج دوم که معروف به آرایی یا هندواروپایی است نظر بیشتردانشمندان بر این است که دو جریان از نقطه مرکزی شروع شد ، یکی به جانبغرب روی نهاده ، داخل خاک اروپا شدند و موجی از آنها نیز تمام ناحیه جنوبی بالکان را پوشانیده و وارد یونان گردیدند .
حال اگر تابع رای آن دانشمندانی شویم که می گویند مادها و پارس ها فقط در هزاره دوم پیش از میلاد به فلات ایران آمده اند ، ناچاریم بگوییم که پیش از آنها نیز آریایی های هند و اروپایی مهاجرتی به این سرزمین کرده اند ، زیرا که در لغات کاسی ها عنصر هند و اروپایی دیده می شود ( بویژه در نام خدایان و یا پادشاهان ) و در لغت مردم میتانی هم ، عنصر هندواروپایی بسیار است ولی اقوام هندو اروپایی که در آسیای صغیر از جهت شمال شرقی دانسته اند ، یعنی دره های قفقاز که کوتاه ترین راهی است کهبین آسیای صغیر میهن اصلی آنان و بعضی ها هم معتقدند که اقوام فوق از تنگه بُسفر گذشته داخل آسیای صغیر شده اند .
به منظور درج نظر برای این مطلب، با نام کاربری و رمز عبور خود، وارد سایت شوید.