شنبه, 03 آذر 1403

 



معماری داخلی...

0vastu2o43t7u9u1199سه عبارت "معماری داخلی" ،  "طراحی داخلی" و "دکوراسیون داخلی" معمولا (به غلط) به جای یکدیگر مورد استفاده قرار می گیرند. گرچه هر سه بخش های مشترکی با هم دارند و هدف همه ی آنها بهبود کیفیت زندگی از طریق بهبود فضا ست، اما مترادف یکدیگر نیستند. 
در لغت نامه ی وبستر، طراحی داخلی چنین تعریف شده است: "هنر یا عمل برنامه ریزی و نظارت بر طراحی و اجرای معماری داخلی و مبلمان" (1).  اما در مورد واژه دکوراسیون داخلی می گوید، "طراحی داخلی را مشاهده کنید." تعجبی ندارد که بسیاری از مردم به اشتباه بیافتند 
تعاریف نسبتا کوتاه اما جامعی که در مورد سه موضوع فوق ارائه گشته، تا حد زیادی نمایانگر تفاوت ها و شباهت های آنهاست.

د ر قسمت قبل تا مفهوم فضا پيش رفتيم ،‌مي دانيم فضا عنصر اصلي معماري داخلي است و
يك معمار داخلي هدفي جز سازماندهي فضا ندارد ،‌حال به تعريف اين مفهوم مي
پردازيم.
فضا نخستين عنصر مورد استفاده طراح و ركن اصلي طراحي داخلي است ، ما نه
تنها در فضا حركت مي كنيم بلكه در آن شكلها را مي بينيم ، صداها را مي شنويم نسيم
ملايم و گرماي خورشيد را احساس مي كنيم و رايحه گلها را استشمام مي كنيم .
فضا
جايي است كه به عناصر تعريف كننده  محدود مي شود ، اين عناصر محدود كننده يا تعريف
كننده فضا از يك ستون شروع مي شود و به صفحاتي چون سقف ، كف و ديوارها ختم مي
شود.

براي تعريف فضا مي توان از چيدمان ، نور ، رنگ ، بافت و
تغيير متريال هم بهره برد . ايجاد اختلاف سطح در كف و سقف هم مي تواند راهكاري براي
تعريف فضا يا به عبارتي تفكيك فضاها از هم باشد.
انسانها از ابتدا همواره به
دنبال سرپناهي بودند تا از عوامل طبيعي مثل باد و باران و حيوانات در امان باشند
اين سرپناه همان فضايي است كه از آن سخن گفتيم جايي براي كار ، فعاليت ، زيستن و
آرامش كه با حضور انسان معنا مي  يابد .


• فضا : برونو زوي فضا را ذات معماري و معماري را هنر فضا معرفي مي
كند . فضا زمينه اي سه بعدي است كه اشيا در آن قرار مي گيرند و داراي جهت و موقعيت
نسبي است . فضا ماده اي با گسترش يكسان است كه مي توان از طريق تعيين محدوده به آن
شكل داد.با محدود شدن و سازماندهي فضاست كه معماري شكل مي گيرد .
• چارلز مور مي
گويد : وقتي از يك كف و يك سقف و چهار ديوار اتاق ساخته شود در كنار اين 6 عنصر ،
عنصر هفتمي به نام فضا وجود دارد كه اين عنصر اثري بيش از عناصر فيزيكي شكل دهنده
دارد .
• فضا به عنوان ظرف يا مكاني است كه فعاليت انسان در آن صورت مي گيرد
رابطه ناگسستني با زندگي دارد و لحظه اي از زندگي روزمره آنها جدا نيست .
هركاری
كه انسان انجام می‌دهد، دارای یك جنبه فضایی نیز است، به عبارتی هر عملی كه انجام
می‌شود، احتیاج به فضا دارد. دلبستگی بشر به فضا از ریشه‌های عمیقی برخوردار است.
این دلبستگی از نیاز انسان به ایجاد ارتباط با سایر انسانها كه از طریق زبان‎های
گوناگون صورت می‌پذیرد، سرچشمه می‌گیرد. همچنین بشر خود را با استفاده از فیزیولوژی
و تكنولوژی، با اشیاء فیزیكی وفق می‌دهد و از این طریق یك رابطه و تعادل پویا بین
انسان و محیط (اشیاء)، علاوه بر ارتباط میان انسانها، بوجود می‌آید. این اشیاء بر‌
اساس یك سری روابط خاص به درونی و بیرونی، دور و نزدیك، منفرد و متحد، پیوسته و
گسسته تقسیم شده‌اند. برای اینكه بشر بتواند به تصورات و ذهنیات خود عینیت بخشد،
بایستی كه این روابط را درك كند و آنها را در قالب یك مفهوم فضایی هماهنگ نماید.
لذا فضا بیانگر نوع ویژه‌‌ای از ایجاد ارتباط نیست، بلكه صورتی است جامع و
دربرگیرنده هر نوع ایجاد ارتباط، چه میان انسانها و چه میان انسان و محیط.
فضا
ماهیتی جیوه مانند دارد كه چون نهری سیال، تسخیر و تعریف آن را مشكل می‌نماید. اگر
قفس آن به اندازه كافی محكم نباشد، براحتی به بیرون رسوخ می‎كند و ناپدید می‌شود.
فضا می‌تواند چنان نازك و وسیع به نظر آید كه احساس وجود بعد از بین برود (برای
مثال در دشتهای وسیع، فضا كاملاً بدون بعد به نظر می‌رسد) و یا چنان مملو از وجود
سه بعدی باشد كه به هر چیزی در حیطه خود مفهومی خاص بخشد.

کلیاتی از صوت  تاريخچه :   زندگي پر از صداست و ما هميشه طالب شنيدن صداهاي خوش و حياتي هستيم و از صداهاي نا مطبوع و خطرناك گريزانيم. بطور كلي بايد گفت كه هر چه پيش مي دويم، بشر نسبت به حس شنوايي بيشتر توجه پيدا مي‌كند. پيشرفت روز افزون صنايع صوت از قبيل : تلفن ـ راديو ـ فونوگراف ضبط صوت روي فيلم و تهيه فيلمهاي صدا دار و غيره خود مي‌تواند بر اين موضوع دليلي مسلم باشد .   از نظر اهميتي كه آكوستيك يا علم صدا دارا مي‌باشد مي‌توان انتظار داشت كه اين موضوع در تاريخ علوم فيزيك جزو مطالب اساسي به شمار رفته باشد، در صورتي كه چنين چيزي نيست، زيرا در قبال تاريخ ساير علوم ، تاريخ آكوستيك قسمت از قلم افتاده و مهجوري بيش نيست. يكي از دلايل اين مهجوريت تاريخي اين است كه نظريه اساسي اصلي راجع به انتشار و اخذ صوت از زمانهاي بسيار قديم در تحولات فكر بشري پيدا شده و اسلوب اين فكر همان است كه امروزه مورد قبول ماست.   توليد صوت :   وقتي كه به يك جسم جامد ضربه وارد مي‌سازيم، توليد صدا مي‌كند. تحت بعضي از شرايط صداي حاصل ، بگوش انسان خوش آيند و مطبوع است و اين در واقع اساس پيدايش علم موسيقي است كه ساليان دراز قبل از تاريخ ضبط صوت ، موجود بوده است، اما موسيقي ، قرنها قبل از نظر علمي مورد تحقيق قرار گيرد، جزو صنايع ظريفه محسوب مي‌گرديد. اين مطلب مورد قبول عموم است كه اولين فيلسوف يوناني كه مبناي موسيقي را برسي نموده است. فيثاغورث مي‌باشد كه 6 قرن قبل از ميلاد زندگي مي‌كرده است .  ارتباط صوت و ارتعاش :   تجربيات يوميه نشان مي‌دهد كه احساس شنيدن وقتي براي ما پيدا مي‌شود كه شي كه در مجاورت ما واقع شده است به ارتعاش در آيد. مثلا اگر پهلوي ما جامي فلزي قرار داشته باشد چنانچه با يك قطعه فلز به بدنه جام بزنيم صدايي از آن به گوش مي‌رسد، و اگر با دقت به آن نگاه كنيم ملاحظه مي‌گردد كه در حين صدا دادن لبه جام غير واضح مي‌باشد و اين علامت ارتعاش سريع است .  اگر در اين هنگام پاندول سبك وزن ساده‌اي را به بدنه جام نزديك كنيم ضربه‌هاي پشت سر هم بدنه جام را روي پاندول كه دليل ارتعاش آن است بخوبي مشاهده مي‌كنيم. اما بعضي اوقات ارتعاش به اندازه‌اي سريع است كه با چشم ديده نمي‌شود و بايد با وسايل مختلف از قبيل وسيله فوق وجود آنرا در اجسام ظاهر ساخت .  • علاوه بر آزمايش‌هاي مربوط به هوا جامدات و مايعات نيز براي صوت ناقل خوبي هستند. هر كس مي‌داند كه با گذاشتن گوش خود بزمين مي‌تواند حركت عابرين پياده و چهارپايان را از مسافت نسبتا زيادي بشنود. همچنين اگر گوش خود را به ريل راه ‌آهن بچسبانيم حركت لكوموتيو و قطار را ممكن است از چندين كيلومتر بشنويم . خاصيت انتقال صوت در جامدات و مايعات قويتر از خاصيت مزبور در گازها مي‌باشد .  اغلب ديده‌ايم كه با وجوديكه پهلوي ريل راه ‌آهن ايستاده‌ايم ، صداي حركت قطاري را كه دور از ما واقع شده است نمي‌شنويم، و اگر بخواهيم صداي حركت قطار مزبور را بشنويم يا بايد گوش خود را به ريل بچسبانيم و يا اينكه يك سر ميله چوبي و يا فلزي را به ريل چسبانده و سر ديگر را روي گوش خود بگذاريم، طوريكه در هر دو حالت استخوان خارجي گوش به ارتعاش در آيد. به همين دليل است كه دياپازون را روي جعبه مخصوص قرار مي‌دهند تا صدايش قوي شود .  • صدا نتیجه ارتعاش یک جسم است و در محیط مادی (هوا یا آب) به صورت موج انتشار می یابد و ما در دستگاه شنوایی مان آن را با فعل و انفعالات فیزیولوژیک درک می کنیم.  • بسامد : تعداد حرکت نوسانی را در مدت زمان معین بسامد می نامند.(هر حرکت کامل نوسانی تناوب نامیده می شود).زمان اندازه گیری نوسان ها ثانیه می باشد و تعدادشان با واحد هرتز مشخص می شود. ثانیه/تعداد نوسان Hz=  • هرقدر بسامد صدا بیشتر باشد یعنی حرکت ارتعاشی تندتر باشد صدای حاصل زیرتر و هرقدر بسامد آن کمتر باشد بم تر خواهد بود. اما گوش انسان تنها قادر به شنیدن صداها در بازه بسامدی بین 20 تا 20000هرتز می باشد.  • برای تولید و انتشارات امواج آکوستیکی ، ارتعاشهایی را که سبب تولید و انتقال موجهای آکوستیکی می‌شوند بر حسب حدود فرکانسشان به سه دسته تقسیم می‌شوند: ارتعاشهای صوتی که در ایجاد صدا موثرند و با گوش شنیده می‌شوند. حدود فرکانس ارتعاشهایی از این نوع که در ایجاد صدا موثرند و با گوش شنیده می‌شوند، بین 20 الی 15000 سیکل بر ثانیه می‌باشد. ارتعاشهای فراصوتی از فرکانسهای 15000 سیکل بر ثانیه به بالا و ارتعاشهای فروصوتی، از فرکانسهای 20 سیکل بر ثانیه به پایین.  • طول موج : جسم مرتعش هر تناوب کامل را در مدت زمانی مشخص انجام می دهد . واحد طول موج متر بوده و هرچه این مقدار کوتاهتر باشد صدا زیرتر و در صورت بلند بودن صدا بم تر می باشد.  • دامنه : حداکثر مسافتی که جسم مرتعش از نقطه تعادل خود در وسط به دو طرف (نقاط اوج ) طی می کند. . دامنه بیانی از شدت صداست. هرچه دامنه صدا بلندتر صدا شدیدتر و در صورت کوتاه بودن صدا ضعیف تر است.  • شدت صوت :احساس بلندی و کوتاهی صدا مربوط به انرژی حمل شده با امواج صوتی است و بر حسب واحد دسی بل می‌باشد که یک واحد مقایسه‌ای است و عبارت است از ده برابر log نسبت شدت صدای مورد نظر به شدت یک سطح مقایسه‌ای که بطور قراردادی صدایی است که دارای ۰۰۰۲/۰ میکرو بار فشار بوده و به عنوان آستانه شنوایی در انسان در نظر گرفته می‌شود.  فرکانس شنوایی انسان بین۲۰۰۰۰ - ۲۰ سیکل در ثانیه انجام می‌شود که دارای شدتی برابرا ۶۰ - ۳۰ دسی بل می‌باشد.  • تفاوت بلندي و شدت صوت : شدت صوت يك كميت فيزيكي است اما بلندي صوت يك خاصيت فيزيولوژيكي كه علاوه بر شدت صوت به گوش انسان نيز بستگي دارد .  • نوفه : نوفه يا سر و صدا واژه‌اي است كه براي توضيح وضعيت صدا در زمان‌هاي به خصوص به كار مي‌رود. صدا، تعريف نوفه بر اساس جنبه‌هاي فيزيكي صدا ممكن نيست، چرا كه يك صدا مي‌تواند در يك لحظه

تاريخچه :
زندگي پر از صداست و ما هميشه طالب شنيدن صداهاي خوش و حياتي هستيم و از صداهاي نا مطبوع و خطرناك گريزانيم. بطور كلي بايد گفت كه هر چه پيش مي دويم، بشر نسبت به حس شنوايي بيشتر توجه پيدا مي‌كند. پيشرفت روز افزون صنايع صوت از قبيل : تلفن ـ راديو ـ فونوگراف ضبط صوت روي فيلم و تهيه فيلمهاي صدا دار و غيره خود مي‌تواند بر اين موضوع دليلي مسلم باشد .
از نظر اهميتي كه آكوستيك يا علم صدا دارا مي‌باشد مي‌توان انتظار داشت كه اين موضوع در تاريخ علوم فيزيك جزو مطالب اساسي به شمار رفته باشد، در صورتي كه چنين چيزي نيست، زيرا در قبال تاريخ ساير علوم ، تاريخ آكوستيك قسمت از قلم افتاده و مهجوري بيش نيست. يكي از دلايل اين مهجوريت تاريخي اين است كه نظريه اساسي اصلي راجع به انتشار و اخذ صوت از زمانهاي بسيار قديم در تحولات فكر بشري پيدا شده و اسلوب اين فكر همان است كه امروزه مورد قبول ماست.
توليد صوت :
وقتي كه به يك جسم جامد ضربه وارد مي‌سازيم، توليد صدا مي‌كند. تحت بعضي از شرايط صداي حاصل ، بگوش انسان خوش آيند و مطبوع است و اين در واقع اساس پيدايش علم موسيقي است كه ساليان دراز قبل از تاريخ ضبط صوت ، موجود بوده است، اما موسيقي ، قرنها قبل از نظر علمي مورد تحقيق قرار گيرد، جزو صنايع ظريفه محسوب مي‌گرديد. اين مطلب مورد قبول عموم است كه اولين فيلسوف يوناني كه مبناي موسيقي را برسي نموده است. فيثاغورث مي‌باشد كه 6 قرن قبل از ميلاد زندگي مي‌كرده است .

ارتباط صوت و ارتعاش : تجربيات يوميه نشان مي‌دهد كه احساس شنيدن وقتي براي ما پيدا مي‌شود كه شي كه در مجاورت ما واقع شده است به ارتعاش در آيد. مثلا اگر پهلوي ما جامي فلزي قرار داشته باشد چنانچه با يك قطعه فلز به بدنه جام بزنيم صدايي از آن به گوش مي‌رسد، و اگر با دقت به آن نگاه كنيم ملاحظه مي‌گردد كه در حين صدا دادن لبه جام غير واضح مي‌باشد و اين علامت ارتعاش سريع است . اگر در اين هنگام پاندول سبك وزن ساده‌اي را به بدنه جام نزديك كنيم ضربه‌هاي پشت سر هم بدنه جام را روي پاندول كه دليل ارتعاش آن است بخوبي مشاهده مي‌كنيم. اما بعضي اوقات ارتعاش به اندازه‌اي سريع است كه با چشم ديده نمي‌شود و بايد با وسايل مختلف از قبيل وسيله فوق وجود آنرا در اجسام ظاهر ساخت .

• علاوه بر آزمايش‌هاي مربوط به هوا جامدات و مايعات نيز براي صوت ناقل خوبي هستند. هر كس مي‌داند كه با گذاشتن گوش خود بزمين مي‌تواند حركت عابرين پياده و چهارپايان را از مسافت نسبتا زيادي بشنود. همچنين اگر گوش خود را به ريل راه ‌آهن بچسبانيم حركت لكوموتيو و قطار را ممكن است از چندين كيلومتر بشنويم . خاصيت انتقال صوت در جامدات و مايعات قويتر از خاصيت مزبور در گازها مي‌باشد . اغلب ديده‌ايم كه با وجوديكه پهلوي ريل راه ‌آهن ايستاده‌ايم ، صداي حركت قطاري را كه دور از ما واقع شده است نمي‌شنويم، و اگر بخواهيم صداي حركت قطار مزبور را بشنويم يا بايد گوش خود را به ريل بچسبانيم و يا اينكه يك سر ميله چوبي و يا فلزي را به ريل چسبانده و سر ديگر را روي گوش خود بگذاريم، طوريكه در هر دو حالت استخوان خارجي گوش به ارتعاش در آيد. به همين دليل است كه دياپازون را روي جعبه مخصوص قرار مي‌دهند تا صدايش قوي شود .

• صدا نتیجه ارتعاش یک جسم است و در محیط مادی (هوا یا آب) به صورت موج انتشار می یابد و ما در دستگاه شنوایی مان آن را با فعل و انفعالات فیزیولوژیک درک می کنیم.

بسامد : تعداد حرکت نوسانی را در مدت زمان معین بسامد می نامند.(هر حرکت کامل نوسانی تناوب نامیده می شود).زمان اندازه گیری نوسان ها ثانیه می باشد و تعدادشان با واحد هرتز مشخص می شود. ثانیه/تعداد نوسان Hz=

• هرقدر بسامد صدا بیشتر باشد یعنی حرکت ارتعاشی تندتر باشد صدای حاصل زیرتر و هرقدر بسامد آن کمتر باشد بم تر خواهد بود. اما گوش انسان تنها قادر به شنیدن صداها در بازه بسامدی بین 20 تا 20000هرتز می باشد.

• برای تولید و انتشارات امواج آکوستیکی ، ارتعاشهایی را که سبب تولید و انتقال موجهای آکوستیکی می‌شوند بر حسب حدود فرکانسشان به سه دسته تقسیم می‌شوند: ارتعاشهای صوتی که در ایجاد صدا موثرند و با گوش شنیده می‌شوند. حدود فرکانس ارتعاشهایی از این نوع که در ایجاد صدا موثرند و با گوش شنیده می‌شوند، بین 20 الی 15000 سیکل بر ثانیه می‌باشد. ارتعاشهای فراصوتی از فرکانسهای 15000 سیکل بر ثانیه به بالا و ارتعاشهای فروصوتی، از فرکانسهای 20 سیکل بر ثانیه به پایین.

طول موج : جسم مرتعش هر تناوب کامل را در مدت زمانی مشخص انجام می دهد . واحد طول موج متر بوده و هرچه این مقدار کوتاهتر باشد صدا زیرتر و در صورت بلند بودن صدا بم تر می باشد.

دامنه : حداکثر مسافتی که جسم مرتعش از نقطه تعادل خود در وسط به دو طرف (نقاط اوج ) طی می کند. . دامنه بیانی از شدت صداست. هرچه دامنه صدا بلندتر صدا شدیدتر و در صورت کوتاه بودن صدا ضعیف تر است.

شدت صوت :احساس بلندی و کوتاهی صدا مربوط به انرژی حمل شده با امواج صوتی است و بر حسب واحد دسی بل می‌باشد که یک واحد مقایسه‌ای است و عبارت است از ده برابر log نسبت شدت صدای مورد نظر به شدت یک سطح مقایسه‌ای که بطور قراردادی صدایی است که دارای ۰۰۰۲/۰ میکرو بار فشار بوده و به عنوان آستانه شنوایی در انسان در نظر گرفته می‌شود.

فرکانس شنوایی انسان بین۲۰۰۰۰ - ۲۰ سیکل در ثانیه انجام می‌شود که دارای شدتی برابرا ۶۰ - ۳۰ دسی بل می‌باشد.

• تفاوت بلندي و شدت صوت : شدت صوت يك كميت فيزيكي است اما بلندي صوت يك خاصيت فيزيولوژيكي كه علاوه بر شدت صوت به گوش انسان نيز بستگي دارد .

نوفه : نوفه يا سر و صدا واژه‌اي است كه براي توضيح وضعيت صدا در زمان‌هاي به خصوص به كار مي‌رود. صدا، تعريف نوفه بر اساس جنبه‌هاي فيزيكي صدا ممكن نيست، چرا كه يك صدا مي‌تواند در يك لحظه "خواسته" باشد، در صورتي كه در شرايط ديگر يا براي همان افراد "ناخواسته" باشد و به عنوان نوفه تلقي شود و لذا به دليل مطرح شدن عوامل ذهني و فيزيولوژيكي و حالات دروني ارائه تعريف براي آن مشكل است. اما به طور كلي به صداهاي ناخواسته يا آزاردهنده كه به هر دليلي بر فعاليت‌هاي روزانه ما اثر منفي بگذارد، نوفه گفته مي‌شود. صداها زماني ناخواسته گفته مي‌شود كه: - صحبت كردن و برقراري ارتباط ميان افراد را تحت تأثير قرار دهند. - در فرآيندهاي فكر كردن و تمركز فكري اختلال ايجاد كنند. - از انجام مناسب فعاليت‌ها جلوگيري نمايند .

شیوش ( طنین یا رنگ صوتی): صداهای موسیقیایی و سازها دارای شیوش خاص خود هستند و علت تشخیص صدای سازها از یکدیگر در حال نواختن یک نت مشترک همین امر است. صدای بی شیوش منحنی سینوسی دارد و منظم است.

هارمونیک(موج فرعی) : صدای شما ترکیبی از چند موج صوتی است. دانشمندان هر موج صوتی را "هارمونیک" می نامند. مجموع این هارمونیک ها، صدای شما را به شکل یک موج پیچیده ی صوتی تشکیل می دهند. تفاوت صدای افراد ناشی از تفاوت در همین هارمونیک ها می باشد.

نواک : بیانی از زیر یا بم بودن یک صداست. بعضی صداهای غیر موسیقیایی شیوش دارند اما تشخیص نواک در آنها مشکل می باشد. مانند صدای باران

پژواک : وقتی داخل یک سالن بزرگ و یا یک معبد با صدای بلند سخن می گوییم،انعکاس صدای خود را پی در پی می شنویم.به این پدیده اکو یا پژواک می گویند .. پژواک زمانی تولید می گردد که از موانع انعکاس یابند.اما همه اشیا صوت را منعکس نمی کنند.برخی از اشیا مثل چوب،جوت(کنف هندی)،مقوای نازک وموارد دیگر صوت را جذب می کنند. جهت شنیدن پژواک لازم است که مانع منعکس کننده صوت در فاصله حداقل 17متری از منبع صوتی قرار گیرد.زیرا اثر صوت به مدت یک دهم ثانیه در گوش ما پدیدار می ماند.اگر یک سیگنال صوتی به گوش ما برسد،وبه دنبال آن در یک دهم ثانیه سیگنال صوتی دیگری نیز به گوشمان واردشود،سیستم شنوایی گوش،آن را تشخیص نخواهد داد. سرعت صوت 340 متر در ثانیه می باشد.

پس آوا : مدت دوام آوا پس از خاموش شدن سرچشمه آوا را پس آوا گویندکه کمیتی قابل محاسبه است.هرپه پس آوا در یک فضا بیشتر باشد وضوح کمتر است.(طنین)

آکوستیک در یک فضا

• تصور کنید در شکل مقابل در نقطه سبز رنگ یک منبع صوتی وجود دارد که می تواند بلندگوهای یک دستگاه پخش، نوازنده یک ساز، خواننده و یا یک ارکستر باشد. برای سادگی بررسی فرض می کنیم نسبت منبع صوتی به فضای اتاق آنقدر کم است که می توان آنرا یک منبع نقطه ای صوت در نظر گرفت .

• شنونده در نقطه قرمز رنگ قرار دارد. حال فرض کنید که در یک لحظه این منبع صوتی، صوتی را تولید کند، کوتاه ترین فاصله میان منبع صوتی و شنونده خط سبز رنگ است که با مسیر a نمایش داده شده است. بدیهی است شنونده ابتدا این صدا را خواهد شنید .

• انرژی انعکاسهای صوت با توجه به مسیری که طی می کنند بتدریج کاسته می شود .

امواج صوتی هنگام برخورد به موانع با زاویه تابش نسبت به خط مماس بر نقطه برخورد بازتابیده خواهند شد. بنابراین همانطور که در شکل مشاهده می کنید به دلیل اینکه این اتاق دارای چهار دیوار است، چهار باز تابش داریم که همان صوت تولید شده را پس از طی مسافت طولانی تری به گوش شنونده می رسانند. این انعکاسها با حروف b , c , d و e نمایش داده شده اند . که انتشار صوت در محیط به دلیل وجود مقاومت هوا بتدریج باعث کمتر شدن انرژی آن می شود. به عبارت دیگر هرچه از منبع بیشتر دور شویم انرژی صوتی کمتر خواهد شد . بنابراین مشخص است که بازتابشهایی از منبع اصلی صوت که مسافت بیشتری را برای رسیدن به گوش شنونده طی می کنند؛ اولآ دیرتر به گوش شنونده می رسند و ثانیآ حامل انرژی کمتری هستند .

 

آکوستیک در معماری

• صوت در دو نوع مستقیم و غیر مستقیم دریافت میشود. صداهای مستقیم د ریک فرم کروی انتقال یافته و از منبع به طور مستقیم به شنونده می رسند و این فرم کروی در حرکت باعث میشود در تمام جهت ها در یک زمان مشخص حرکت داشته باشد . در حالت غیر مستقیم صدا در اثر برخورد با یک سطح بازگشت یافته و سپس به دریافت کننده می رسد.

• صدا هم زمان که از مسیرهای مختلف خارج می گردد دریافت میشود.

• کنترل آکوستیکی به معنی کنترل انتشار مستقیم و غیر مستقیم(مسیرهای ثانویه) توسط صوت است.

• برای فراهم نمودن یک صدای خوب در محیط باید به سه نکته توجه ویژه داشت اول کنترل و رسیدن صدای خوب به هر شخص به صورت مستقیم است که این موضوع خود بیانی از مباحث انتشار و بازگشت و کم کردن مدت زمان طنین جهت جلوگیری از هم پوشانی شدن صداها توسط یکدیگر است.دوم جلوگیری از ایجاد نویز یا نوفه بوده که از طریق انتخاب سایت مناسب دور از آلودگی صوتی ،دیوارهای دوجداره ، مصالح جاذب و دورسازی تاسیسات از چنین محیط هایی و همچنین قرار دادن فضاهای واسطه ای چون کریدور و انبار میان محیط خارج و فضاهای شنوایی است. و سوم استفاده از سیستم های صوتی ایده آل میباشد. که در واقع تقویت صدا توسط بکار گیری میکروفونها و بلندگوها و آمپلی فایرها با تعبیه یک اتاق کنترل است. که بسته به نوع بکارگیری متفاوت بوده و از سیستم های مختلفی میتوان بهره برد.

• از زمان اولین تمدنها موسیقی یک قسمت بی کسر از زندگی تمامی انسانها بوده و به عنوان یک فرم تکمیلی ارتباط میان انسانها مد نظر بوده . در واقع جز حیاتی اجتماع بوده است و تعجبی ندارد که بشر میلیونها سال در صدد خلق محیط هایی هرچه بهتر برای اجرای موسیقی بوده .

• کیفیت صدا ارزیابی درونی در انسان است که دارای اهمیت بسزایی است و دامنه آن از صحبت میان انسانها آغاز و تا شنیدن آواهای موسیقیایی ادامه می یابد.

• از نظر علم فیزیک ، مسیر صدا از منبع به دریافت کننده در یک فضای بسته مانند سالن موسیقی شمار بی نهایتی از مسیرهای مختلف را در احتمالات حرکتهای خویش داراست(حرکت کروی صوت). و با توجه به ویژگی های سطوحی که در نهایت به آنها برخورد می کند موج صدا دچار یکی از رخ دادهای بازگشت (رفلکت) ، انکسار ، انتشار و یا جذب توسط سطوح می گردد.

• در عمل رفلکت و بازگشت ، موج صدا با ز می گردد اما مقدار بسیاری از انرژی خویش را از دست می دهد..

• انکسار و انتشار در واقع اشاره به زمانی دارد که صدا گرداگرد محیط پخش شده و حرکتی در جهت پر کردن محیط از خویشتن را انجام می دهد که این حرکت نیز در انتها از انرژی آن می کاهد.

• هنگامی که یک موج صدا با سطوح معینی برخورد می کند ، مصالح سطح در حقیقت مقداری از انرژی صوت را جذب میسازند . ضریب جذبی برای هر یک از مصالح معین وجود دارد که درصد جذب آن را مشخص میسازد.

• در ادامه باید گفت که در طراحی فضاهایی مانند تئاترها و محیط های شنوایی در زمینه بالانس و موازنه نمودن مقدار بازگشت و جذب تلاش میشود تا در نهایت محیطی خلق شود که در آن صدا به شایستگی جریان یابد.

• عامل مهم دیگر در کنترل کیفیت صدا مربوط به طنین یا پس آواست و در واقع مربوط به مدت زمانی است که طنین ادامه می یابد.. این اتفاق زمانی رخ میدهد که انرژی صدا پس از اینکه خروج اش از منبع متوقف می شود، ادامه میابد. و این موضوع تازمانی که طنین از طریق برخوردهای با سطوح و گردش در محیط که نهایتاً منجر به از دست دادن انرژی آن میشود ، از بین برود. که این موضوع و مدت زمان ادامه یافتن طنین وابسته به حجم فضا و نوع مصالح خواهد بود. به عنوان مثال اگر این طنین بسیار طولانی گردد فهم کلمات را در یک سخنرانی با مشکل روبرو خواهد نمود.

• هر جسمی دارای تناوبی طبیعی است و در واقع دارای لرزشی است. یک سالن موسیقی یا مانند آن خود یک تشدید کننده غول پیکر است

• یکی از جالبترین نمونه ها در این قسمت بحث در باره گنبد است که باعث تحریف صدا و انتقال آن به گونه ای خاص می گردد.

فرم

• فرم تالارها نخستین نکته ای که باید بررسی شود نسبت طول، عرض و ارتفاع به یکدیگر میباشد که سابقاً مسئله اساسی آکوستیک بود و در کتابهای قدیمی آکوستیک نسبتهایی نظیر 2:3:5 بیان گردیده . امروزه محاسبه ابعاد داخل تالارها از طریق تئوری امواج آکوستیکی و باتوجه به فرم انتخاب شده دیگر جز مسائل لاینحل نیست . ولی با مطالعات انجام شده که توجه به این قضیه راه حل قطعی مسئله آکوستیک نیست بلکه ابعاد و فرم تالار باید طوری انتخاب گردد که حتی الامکان امواج ویژه یکنواخت پخش گردند که این خود مستلزم اجتناب از انتخاب ابعاد صحیح(رند) می باشد..

• فضاهای شنوایی در مورد وجود راه مستقیم و نزدیک از سرچشمه آوا تا شنونده باید بررسی گردند زیرا امواج بازتابیده از دیوارها و سقف تالار برای فهم مطلب کافی نیست و در هرصورت راه مستقیم اهمیت بیشتری دارد و به خصوص انرژی صوتی مستقیم و انرژی صوتی بازتابیده در خوبی آکوستیک فضا تاثیر ویژه دارد. رعایت این نکته در ساختمان استودیو ها که شنوندگان صدا را از راه میکروفن می شنوند اهمیت بسزایی دارد.

• در تالارها و تئاترها و فضاهای این چنین که شنوندگان انرژی صوتی را مستقیم از سرچشمه دریافت می دارند بایستی دقت گردد که به خصوص شنوندگان دور از سرچشمه آوا که صدا به دلیل طی مسیر و داشتن اصطکاک با مولکولهای هوا تضعیف می گردد، در هر حال دید مسفقیم داشته باشند و از این رو بایستی ردیفهای مختلف نسبت به ردیف قبل از خود اختلاف ارتفاع داشته که این مقدار معمولاً 12 سانتی متر انتخاب می گشته ولی امروزه طبق استاندارد 8 سانتی متر کفایت می کند..

• براساس گفته ها ، وجود راه نزدیک و آزاد صوتی از سرچشمه تا شنونده ، فرم تالار و محیط شنوایی مان بهتر است ذوزنقه انتخاب گردد .خصوصاً فرم A که از هرلحاظ برتری دارد و ذوزنقه را در مورد یک فرم آکوستیکی کامل گردانیده.

 

• فرم سقف باید با استفاده از قوانین آکوستیک هندسی انتخاب گردد.

• درشکل 1 به علت گود بودن سقف تجمع امواج در یک نقطه باعث جلوگیری از پخض یکنواخت انرژی صوت در کل محیط میگردد.

• در صورتیکه در شکل 2 با فرم خاصی که سقف داراست بازتابها در سطح بالکون پخش شده انرژی آوای بیشتری در بالکون که نسبت به سرچشمه فاصله دارد پخش مینماید.

• در نتیجه باید از ایجاد سطوح گود در هرصورت دوری جست به ویژه در صورتی که شعاع انحنا این سطوح در حدود ابعاد تالار باشد. سطوح گود با انحنای کوچکتر مشکل ایجاد نمیکند اما بزرگتر بودن ممکن است ایجاد بازآوا یا اکو نماید و از وضوح گفتار بکاهد.

 

• امواج منتشر ه از سرچشمه آوا از راههای مختلفی پس از بازتاب در سقف و دیوارها به گوش شنونده می رسد و از این رو ممکن است به علت طولانی بودن راه برخی از بازتابها مدتی پس از آوای اصلی به گوش برسد که اگر این فاصله زمانی بیش از 50 هزارم ثانیه باشد بر آوای بازتابیده کوتاه نظیر صدای طبل یا زدن دست کاملاً متمایز و مشخص از آوای اصلی و به طور وضوح شنیده می شود که آن را پژواک یا بازآوا می نامند. ولی اگر آوای بازتابیده در مدتی کمتر از 50 هزارم ثانیه بازگشت نماید با آوای اصلی مخلوط شده فقط اثر و دوا م اوا را در گوش زیاد تر می کند که بدان پس آوا اطلاق میشود.

• سعی میگردد که اختلاف زمان مابین رسیدن آوای اصلی و آوای بازتاب از 35 الی 45 زارم ثانیه بیشتر نباشد که معادل است با اختلاف راه از 12 تا 15 متر ، ممولاً مقدار کمتر را برای تالارهای سخنرانی و کلاس درس و مقدار متوسط را برای کنسرت هال و بیشتر را برای کلیسا ها و تالارهای کر انتخاب می نمایند.

• دیفوزیته • علاوه بر پخش یکنواخت انرژی در حجم نکته مهم دیگری که باید در طرح این گونه بناها مورد توجه قرار گیرد میرائی یکنواخت امواج با فرکانس ویژه می باشد که برای حصول آن پخش مصالح آبسوربنت در تمام پهنه ها از فرضیات می باشد.

• بدیهی است که اجرای این امر به سهولت میسر نیست زیرا تماشاچیان را که خود بخش عمده مصالح آبسوربنت یا جاذب هستند را نمی توان به طور یکنواخت برروی سقف و کف و دیوارها پخش نمود. با توجه به این که به خصوص در تالارها و استودیوها با فرم هندسی موزون (مکعب و ..) که دارای دیوارهای متوازی و مسطحی می باشند خطر وجود امواج ویژه با شدتهای متفاوت بسیار زیاد است که این از یکنواختی آوا میکاهد و از این رو برای احتزاز آن لازم است از توازی دیوارها و مسطح ساختن آنها خوداری نمود تا میدان آوا همگن (دیفوز) گردد.. دیوارهای تاا باید طوری ساخته شوند ه بازتاب آنها در یاجهت نبوده همه جانبه باشند و صوت دیبیوز شود.

• برای همگن ساختن صوت هز پهنه های ناهموار با ناهمواریهای بزرگ استفاده میکنند.در حدود 1 تا 10 متر

• - پهنه های نیمه استوانه ای

• -قطعاتی از کراتی با شعاع بزرگ

• دیفیوز مسطح که صفحاتی هستند که با فواصل مختلفی از دیوارها و سقف نصب میگردند. (نامرتب و با ابعاد مختلف و روکش آنها با توجه به ضریب آبسوربسیون مناسب انتخاب میگردد)

  

آکوستیک در بناها

• شاید فکر کنید برای اجرای موفق یک موسیقی تنها نیاز به سازهای خوب، نوازندگان ماهر  یک رهبر خوب است، اما متاسفانه این گونه نیست و این موضوعی نیست که دست اندرکاران موسیقی اخیرآ به آن رسیده باشند. در یک اجرای خوب موارد زیر باید رعایت شود :

- شنونده باید صدای تمامی سازها و احیانآ خوانندها را با یک بالانس متعادل بین آنها بشنود . - هر یک از خواننده یا نوازنده ها باید بتوانند اجرای خود و دیگران را به وضوح بشنوند . - میزان طنین یا انعکاس صدا در سالن باید بگونه ای باشد که نه تنها مزاحمتی برای موسیقی نداشته باشد، بلکه بر کیفیت اجرای موسیقی بیفزاید . - صداهای اضافی از بیرون یا آنها که احیانآ توسط تماشاچیان و شنوندگان ایجاد می شود نباید تاثیری بر اجرای کلی داشته باشد . - صدای سالن ، حتی المقدور نباید به بیرون از آن نفوذ کند .

• یونانی ها و رومی ها از اولین شناخته شدگان هستند که در جهت خلق محیط شنوایی شایسته تلاشهای بسیاری نموده اند.تئاتر اپیداروس یونان نشانی از این موضوع است.هنوز از دورترین صنلی این تئاتر ، شنیدن صدایی که از روی صحنه جاری میشود به روشنی و وضوح صورت می گیرد.(دورترین صنلی حدود 60 متر از سن اجرا فاصله دارد) . جالب است بدانیم که امروزه در بزرگترین تئاترهای دنیا نهایت فاصله صندلی آخر از منبع 50 متر میباشد.

• فرم انتخابی یونانیان برای این امر فرمهای بیضی و مدور میباشد که دارای ویژگی های آکوستیکی خوبی است. امواج صوت در این پهنه در صورتی که فرستنده روی یکی از کانونهای بیضی قرار گیرد ، انتشار یافته از طریق دیوارهای داخلی بازتاب به سمت درون یافته و روی کانون دیگر همگرا می گردند.

• در این تئاترها صندلیها بر روی یا شیب جدود 30 تا 34 درجه قرار گرفته اند . این زاویه تند شیب دار باعث می شود دید کامل از هر نقطه به سن اجرا وجود داشته باشد علاوه بر آن به سیستم آکوستیکی نیز کمک مینماید.. علاوه بر آن این حرکت شیب دار مسیر کوتاهتری را برای صوت فراهم میسازد (رسیدن صدای مستقیم) ، مسیری که دارای کمترین دخالت کننده ها در میان است.دراین نوع طراحی طنین کوتاه بوده که این موضوع وضوح و شفافیت صدا را بالا میبرد.

• در کلیساها معمولاً طنین حائز اهمیت می باشد و مطلوب آن این است که طولانی باشد.این موضوع توسط گنبد ارضا میگردد .سیستم سهمی وار گنبد باعث فوکوس شدن صدا می گردد. امواج صوتی با سطح درون گنبد برخورد کرده و به سمت کانون و مرکز آن همگرا میگردند.( این موضوع بسته به مقدار انحنای گنبد و همبنطور نوع مصالح آن متفاوت است.) گنبدها میتوانند در جهت کنترل اکو طراحی گردند و باعث به تاخیر انداختن آن و درواقع مانع از رخداد آن گردند ( با استفاده از مصالح جاذب) و یا با استفاده از مصالح تشدید کننده آن چون مرمر و موزاییک بشدت آن را تقویت سازند.

• در یک تالار اجتماعات گر نسبت تماشاچی به حجم سالن زیاد باشد پس آوا تحت تاثیر جمعیت قرار میکیرد و نمیتوان تالار را برای هر موردی استفاده نمود و یا از مصالح آبسوربنت اضافی استفاده کرد و اگر هم سالن خالی باشد تفاوت فاحشی پدید می آید.. در این حالت از آبسوربنت های متغیر استفاده میکنند که به نسبت جمعیت بتوانند آنها را کم و زیاد گردانند.

• در سینماها غالباً ایده آل این است که فضا به صورت صد در صد صامت بوده تا صدای فیلم بدون هیچ تغییری در کیفیت پخش گردد اما در این صورت سرچشمه و سیستم صوتی باید به شدت قوی گردد که این موضوع هم تعداد بلنگوها را افزایش میدهد که مقرون به صرفه نیست و هم باعث میشود صدا برای افراد نزدیک به سرچشمه آزاردهنده گردد . این موضوع باعث میشود که طراحی آکوستیکی محیط حائز اهمیت گشته و از پس آوا ها استفاده مفید گردد..

 

سیستم های صوتی

• ميكروفون ها مبدل هاي الكتروآكوستيك هستند كه تغييرات فشار صوتي را به توان الكتريكي تبديل مي كنند .

• بهترین سیستم برای نصب اسپیکرها ، نصب در دیوار میباشد یا در ستونها که مشکلات حاصل از کمبود بلندگوها را برطرف میسازد و صدا را در پخش میسازد اما مقرون به صرفه نیست

• در مورد هر فضای آکوستیکی ما میتوانیم فضای مرده ای خلق نموده و صوت را به طور مصنوع از طریق اسپیکرها پخش نماییم که اقتصادی نمی باشد. • توان اسپیکرها توسط وات سنجیده شده و بیانگر مقدار قدرتی که در پخش صداهای بلند دارند ، میباشد. در یک تالار یا بنایی مثل آن اتاق کنترلی جهت قرارگیری دستگاههای آمپلی فایر تعبیه می گردد و سیستم میکروفن ها و اسپیکرها را کنترل مینماید که میتوان آن را به شیوه ای خاص بر اساس نیاز طراحی نمود. به عنوان مثال در چه زمانی چه اسپیکری فعال باشد و صدا از چه نقطه سالن خارج گردد و یا صدای هر میکروفن از کدام اسپیکر خارج گردد امثال آن.

• عايق بندي صوتي يا صدابندي يكي از مشحصات استوديوي صدابرداري ايزوله بودن آن از نظر صوتي نسبت به محيط خارج است افزون بر اين نويز داخل استوديو نيز مي بايست در سطح استاندار باشد

براي رسيدن به يك شرايط مطلوب از نظر سطح نويز زمينه در داخل استوديو مي بايست به روش هاي مختلف راه هاي ورود صداها مزاحم را به داخل استوديو سد نمود افزون براين در حد امكان از وسايلي كه توليد نويز مي كنند در داحل استوديو استفاده نشود مجموعه روش ها و راهكارهاي بكار گرفته شده در اين زمينه ايزولاسيون صوتي خوانده مي شود.


معماری داخلی
  اگر بگوییم معماری با مسائلی در مقیاس های بزرگ شهری در ارتباط است، تخصص معماری داخلی در مقیاس انسانی و در ارتباط با فضاهای عمومی و شخصی ست. در حقیقت تجلی ارتباط انسان با جهان بیرونی ست. معماران داخلی، علاوه بر داشتن دانش کافی در زمینه ی معماری، به توسعه و بهبود حس دریافتی از فضای معمارانه می پردازند، به گونه ای که حس تعلق و یکپارچگی را در فضا به وجود آورند. به عبارت دیگر، به معماری فضا از نقطه نظر ساکنان یا استفاده کنندگان آن می پردازند.
معماری داخلی همان قدر که با هنر و فلسفه و روانشناسی سر و کار دارد، با معماری و طراحی نیز در ارتباط است. یک کارشناس معماری داخلی بر جنبه های فرهنگی، صنعتی، اقتصادی و بومی فضاهای معماری تمرکز دارد. یک طراحی خلاق و مفهومی منوط به شناخت کامل ساختار ساختمان و کاربردهای ارتباطی آن است.
مباحث تخصصی مرتبط با معماری داخلی مباحثی چون روانشناسی رفتار، ساختار ها و خدمات پشتیبانی، مواد و مصالح ساختمانی، رسانه های ارتباطی، ارگونومی، ساخت ماکت، طراحی مبلمان، طراحی به کمک کامپیوتر، شناخت عملکرد و صنعت ساختمان سازی شامل می شود.


طراحی داخلی
  جامعه طراحان داخلی امریکا (ASID)  طراح داخلی را چنین تعریف می کند: " متخصصی برای طراحی فضاهای داخلی، با عملکرد و کارایی بالا که تخصص خود را از طریق آموزش های رسمی کسب کرده است."
یک طراح حرفه ای می تواند با مطالعه، تحقیق و ارائه ی راه حل های خلاقانه، محیطی امن، سالم و راحت را ایجاد نماید
  مهم ترین بخش حرفه ی یک طراح داخلی، داشتن هنر و علم درک رفتار مردم به منظور ایجاد فضاهای کاربردی خلاقانه درون ساختارهایی ست که معماران داخلی طراحی کرده اند

  مسئولیت طراحان داخلی شامل وظایف متنوعی ست، از جمله: سازماندهی فضا با توجه به عملکرد آن، حصول اطمینان از مطابق بودن طرح ها با طراحی ساختمان و مسائل ایمنی، و حتی طراحی مناسب در مورد اکوستیک و انتقال صدا. یک طراح داخلی همچنین مسئولیت انتخاب و چیدمان لوازم منزل و مبلمان، رنگ، نور و سایر موارد مرتبط نیز هست، اما توجه داشته باشید که این تنها یکی از مسئولیت های یک طراح داخلی ست. در حقیقت طراحی داخلی بخشی بین معماری داخلی و دکوراتوری ست، بدون غالب بودن یکی بر دیگری. در واقع طراحی داخلی هم به نوعی با معماری داخلی سر و کار دارد و شانه به شانه ی آن حرکت می کند و هم بی ارتباط با عناصر دکوراتیو نیست.

طراحان داخلی در فضاهای متفاوت و متنوعی به طراحی می پردازند. برخی ترجیح می دهند در بخش طراحی و چیدمان داخلی منازل فعالیت کنند، در حالی که عده ای به فعالیت در بخش های تجاری، مسکونی و شرکت های معماری به فعالیت می پردازند.
گروهی دیگر از طراحان داخلی، به سبب نوع دانش خود، در بخش های خاص تری فعالیت می کنند. این قسمت شامل طراحی بخش مراقبت های بهداشتی، طراحی رستوران، ساختارهای جدید برای منازل، آشپزخانه، حمام و نیز طراحی دفتر کار می باشد


دکوراسیون داخلی
  دکوراتور ها کسانی هستند که تنها با سطح ظاهری فضا - مانند رنگ ، پارچه ، مبلمان ، نورپردازی و سایر مواد – سر و کار دارند.
ممکن است بگویید طراحان داخلی نیز همین کار را انجام می دادند. بله درست است، اما یک طراح داخلی معمولا مسائل مهم دیگری را نیز در ذهن دارد.
برای مثال، زمانی که نوبت به انتخاب کفپوش، یک دکوراتور تنها مسئول انتخاب نوع ، رنگ ، بافت و الگوی کف پوش است. این در حالی ست که طراح داخلی ، با توجه به ضوابط و قوانین موجود، به بررسی کاربرد، انتقال صدا و خواص صوتی، اشتعال پذیری، خروج گاز، الزامات الکترسیته ساکن و مسائلی از این دست می پردازد.
اغلب دکوراتورها دوره هایی تخصصی را گذرانده اند و آموزش دیده اند، هرچند دکوراتورهایی هستند که خود آموخته هستند و آموزش رسمی طراحی ندیده اند.
در بیشتر موارد دکوراتورها در بخش های مسکونی فعالیت می کنند. بدین معنا که تزئین خانه ها را به عهده دارند.

معماران داخلی، طراحان داخلی و دکوراتور ها همگی از دانش، تجربه و مهارت زیادی برخورداند. بسیار واضح است که علارغم اشتراکات بسیار، این سه رشته مترادف یکدیگر نیستند و در حوزه های کاری متفاوتی فعالیت می کنند که انتخاب درست

هر یک از آنها برای تکمیل یک پروژه از اهمیت بالایی برخوردار است

نويسنده : محسن فلاح رفیع

این کاربر 4 مطلب منتشر شده دارد.

به منظور درج نظر برای این مطلب، با نام کاربری و رمز عبور خود، وارد سایت شوید.