انسان امروزی بیش از 80% اوقات زندگی خود را در فضاهای بسته همانند محل کار و یا خانه می گذراند. در این میان یکی از مهمترین نیازهای انسان، خلق محل بهتری برای حیات است که این می تواند مقدمه ای برای تعریف دکوراسیون داخلی باشد. این بدین معناست که طراحی داخلی, علم و تجربه ای است به منظور بهینه سازی فضای زندگی چه از نظر ظاهری و چه از نظر روانی. دکوراسیون داخلی که با جزئیات بیشتری نسبت به معماری به فضای زندگی می پردازد، خود نیز شاخه های تخصصی تری همانند نورپردازی ساختمان و نما, طراحی داخلی مغازه, دکوراسیون آرایشگاه زنانه و مردانه, طراحی رستوران, طراحی داخلی ویلا, طراحی حیاط و نمای ویلا, طراحی داخلی موزه, طراحی استخر, طراحی پارتیشن اداری, طراحی بیمارستان, دکوراسیون آشپزخانه, اتاق خواب, و بسیار موضوعات دیگر تقسیم شده اند. اما با این همه گستردگی طراحی داخلی با توجه به نیازهای عمومی مردم به چند شاخه کلی و عامیانه تری تقسیم می شوند؛
معماری داخلی چیست ؟
معماری داخلی که به عنوان یک حرفه، یک هنر و یک صنعت در دنیا شناخته شده، بهینه سازی فضاهای داخلی ساختمانها به منظور انجام فعالیتهای روزمره یعنی زندگی و کار است و براساس معنی مندرج در لغت نامه آکسفورد، دکوراسیون داخلی عبارت است از :« هماهنگ سازی طراحی شده برای به جلوه درآوردن رنگها، اثاثیه و سایر اشیاء در یک اتاق یا ساختمان به صورت هنرمندانه ». |
از آنجا که معماری داخلی در ارتباط مستقیم با ویژگیهای روحی ـ روانی انسان قرار دارد، بایستی برای نیل به یک طرح مطلوب، ویژگیهای رفتارهای انسانی در فضاهای داخلی زیستی اعم از عمومی و خصوصی، در طراحی به دقت مورد توجه قرار گیرد. از اینرو طراح به هنگام طراحی فضای داخلی با دو مقوله سروکار دارد: کاربرد آن فضا، و احساس و تأثیری که میخواهد آن فضا بر استفادهکننده داشته باشد.
معماری داخلی طیف گوناگونی از عناصر و مؤلفه ها از قبیل فرم، نور، رنگ، بافت، کف، سقف، دیوار، عناصر کارکردی و تزیینی و مبلمان را در برمیگیرد. این عناصر ابزارهای کار طراح هستند که همگی باید بطور هماهنگ و متناسب در یک طرح مرتبط و خوشایند قرار گیرند.
معماری داخلی که در حد واسط میان معماری و طراحی قرار میگیرد، به همان میزان که شامل جنبههای کاربردی، ساختاری و فنی میشود، طراحی تجسمی و جنبه های بصری و زیبایی شناسانه را نیز در بر دارد. از اینرو معماری داخلی اغلب در ردیف هنرهای تجسمی به حساب آمده است و برای موفقیت در آن، بایستی تا حد نسبتاً زیادی با عناصر و اصول طراحی تجسمی و مبادی سواد بصری آشنا بود.
ازطرف دیگر با توجه به اهمیت مسائل مالی و اقتصادی ، هنر یک مهندس معمار اینست که بهینه ترین و زیباترین فضا را با حداقل هزینه ها فراهم کند تا مراجعه به او نتنها هزینه ای بر کارفرما تحمیل نکند بلکه باارائه راهکارهای کارشناسانه وعلمی ازهدر رفتن منابع مالی جلوگیری کرده و آنها را به بالاترین بازدهی برساند .نکته ظریف دیگری که نباید ازخاطردور داشت اینست که برای فروش یک واحد مسکونی مهمترین عامل تاثیرگذاربر خریدار پیشتر و بیشتر از اسکلت بندی و زیرکار خانه، ظاهر آنست که میتواند حس راحتی و خوشایند بودن خانه را به او القا کند یا فضایی دلگیر و ناخوشایند را دربرابر اوقرار دهد. گاه یک کاغذدیواری شیک یا یک نورپردازی مناسب چنان جلوه ای به یک مکان می بخشد که تردید درخرید را ازدل هرخریداری میزداید.