به نام خدا
دکوراسیون داخلی چیست ؟ |
براساس معنی مندرج در لغت نامه آکسفورد، دکوراسیون داخلی عبارت است از: «هماهنگ سازی طراحی شده برای به جلوه درآوردن رنگها، اثاثیه و سایر اشیاء در یک اتاق یا ساختمان به صورت هنرمندانه». آیا دکوراسیون داخلی حرفهای پرطرفدار است؟ برخلاف تصور عامه، تعداد دکوراتورهای داخلی بسیار بیشتر از آن است که همه تصور میکنند و حتی برخی از آنان در زمره مشاهیر دنیای امروز هستند، گرچه شاید به شهرت طراحان مد و یا هنرمندان دیگر رشتهها نباشند، اما با این وجود بسیاری از دکوراتورهای داخلی از راه طراحی درآمد بسیار بالایی نیز کسب میکنند. شاید دلیل اصلی ناشناخته ماندن آنها این باشد که در واقع طراحی داخلی از اواسط قرن بیستم به صورت مبحثی مطرح درآمد، گرچه قدمت آن بیش از نیم قرن است. به هر حال در دنیای امروز بیشتر تجربیات زندگی افراد در فضاهای بسته و داخلی به دست میآید. شاید ما اوقاتی را برای تفریح و هواخوری و فرار از زندگی بسته در فضای آزاد بگذرانیم، اما همین شادی فرار از محیط بسته، نشان دهنده کثرت اوقاتی است که در اتاقها سپری میکنیم. به همین دلیل دکوراسیون داخلی مناسب، بهترین راه حل برای بهبود وضعیت کاری، تحصیلی و زندگیمان میباشد. تاریخچه دکوراسیون داخلی آیا تاکنون از خود پرسیدهاید که پیشینه این هنر به چه زمانی باز میگردد؟ به هر روی، هنگامی که در سال 1922، هاوارد کارتر (Howard Carter)، باستان شناس بریتانیایی، مقبره توتنخامون (Tutankhamen) را گشود؛ نقاب طلای خالص، جواهرات ظریف و اشیاء تزئینی که در کنار جسد و در داخل مقبره قرار داده شده بود، بینشی وسیع درباره چگونگی زندگی مصریان و علاقه آنان به تزئینات و طراحی را در اختیار محققان گذاشت که به نوبه خود آغازگر جستجویی دنبالهدار و منجر به تجلی یافتن شکوه سبک اولیه مصری شد. حفاریهای اولیه نشان داد که حتی بینواترین خدمتکاران مصری هم، لوازم روزمره خانهشان را تزئین میکردهاند، امری که براساس استاندارهای فعلی در خور توجه است اینكه مصریان هرگز به راحتی رازهای خود را برملا نمیکردند، به همین روی مشخص نیست که دقیقاً علاقه و انگیزه آنان برای طراحی از کجا سرچشمه گرفته است. فرضیهها و استدلالهای مستمری در این زمینه مطرح شده است. آنچه میدانیم این است که سبکهای آغازین طراحی از مصر نشأت گرفتهاند. رومیها اساتید مسلم طراحی بودهاند و هنوز هم از بسیاری جهات، خصوصاً در زمینه طراحی کلاسیک، سرآمد طراحان جهانند. علاقه وافرشان به اشیاء زیبا و سبک آسایش طلبانهشان در آثار به جامانده کاملا قابل ملاحظه است. آنها علاقمند بودند تا ثروت و موقعیت اجتماعیشان را به نمایش بگذارند و به زندگی مجلل و سبک پر زرق و برق تمایل داشتند. به دلیل موفقیت آنان در زمینه طراحی داخلی، حتی با معیارهای نوین هم هنوز در زمره بهترینهای این هنر محسوب میشوند. میزان آسایش و نقاشیهای زیبای فضای داخلی خانههایشان که به صورت نقاشی دیواری و موزائیککاری کف جلوهنمایی میکرد، از شگفتآورترین موفقیتهای طراحی داخلی آن زمان بوده است. آنها با تمامی آراستگی و آذینی که میتوانستند متصور شوند مبلمان، میزهایی با پایههای پنجه مانند، صندلی، اثاثیه خاص و مبلمان راحتی را طراحی میکردند و میساختند. ضیافتها و شیوه زندگی مجلل مهمترین بخش هستیشان بود و از اینرو این امر را در آرایش خانههایشان متجلی میساختند. برخلاف رومیان، یونانیها در زمینه دکوراسیون داخلی چندان شهره نبودند و شهرت اصلیشان به خاطر سبک معماری فوقالعادهشان است که هنوز هم در شهر آتن قابل ملاحظه است. پس از سقوط امپراطوری روم و اشاعه مسیحیت، سبک سرد و صومعه مانندی بر دکوراسیون داخلی خانهها حکمفرما شد. شیوههای کلاسیک، آزادی طراحی، زیباییدوستی و تجملپرستی رومی جای خود را به تختههای تیره و خانههای بیتزئین دادند. گرچه هنرمندان دوران گوتیک، سعر کردند تا حدی از این بیپیرایگی بکاهند، اما عملاً این سبک تا زمان ظهور رنسانس حکمفرما بود. با تولد دوباره آزادیهای هنری؛ زیبایی و تزئین، مجدداً به خانهها بازگشت. تعدد هنرمندان به نامی که پس از رنسانس با آنها روبرو میشویم، خود گواهی بر این امر است. در ملل شرقی نیز علاقه به دکوراسیون داخلی زیبا کاملاً آشکار است. مبلمان و تزئینات چینی، فرشهای ایرانی، صدفکاریهای ژاپنی و مجسمهها و نقاشهای پر رنگ و لعاب هندی، همه نشان دهنده علاقه این ملل به زیباسازی فضای زندگیشان است. گرچه سبک دکوراسیون داخلی شرقی با شیوه غربی آن تفاوتهای بسیاری دارد. با این همه اگر علاقمندید تا به عنوان یک دکوراتور داخلی حرفهای به کار مشغول شوید، بهتر است پیش از هر کاری به مطالعه دقیق و کامل تاریخ هنر و معماری بپردازید تا کاملاً با انواع سبکها و شیوههای مرتبط با این حرفه آشنا شوید. بسیاری از طراحان داخلی سرشناس، سبکها و مبلمانهایی را به نام خود به جا گذاشتهاند. |
يکی از محبوب ترین عناصر دكوراسيوني در طول زمان همواره وسايل آنتيك و عتيقه بوده و هست و اين وسايل مي توانند به دكوراسيون خانه شما هويت و اعتبار بخشند. استفاده از وسايل آنتيك مختلف در دكوراسيون مانند ديگر اقدامات داراي اصول خاص خود است. در اين مطلب سعي داريم تا حد زيادي در خصوص نحوه استفاده از وسايل آنتيك در دكوراسيون جهت ارتقا و بهبود جلوه كلي خانه برايتان صحبت كنيم.
مبلمان عتیقه و وسايل دکوري عتيقه علاوه بر اينكه مي توانند به دكوراسيون زيبايي و هويت ببخشند نوعي سرمايه گذاري محسوب مي شوند زيرا بها و ارزش چنين وسايلي با مرور زمان بيشتر و بيشتر مي شود. وسايل عتيقه و آنتيك را از فروشگاه هاي خاص و عتيقه فروشي ها مي توان خريداري كرد البته شناخت وسايل عتيقه اصل نياز به قدري مهارت دارد كه مي توانيد هنگام خريد از يك فرد خبره كمك بگيريد.
هر يك از وسايل عتيقه تاريخچه و داستان هاي جالبي را در خود نهفته دارند اينكه چه كسي آن را ساخته است و در گذشته متعلق به چه فرد مهم تاريخي بوده اند و وسيله چه دوران و عصري را به خود ديده است مي تواند يكي از جالب ترين رازهاي نهفته در آن باشد. قيمت وسايل عتيقه به نسبت قدمت آن ها و جايي كه در گذشته استفاده مي شدند متفاوت است. در حقيقت هرچه قديمي تر و اصيل تر باشند گرانترند.
وسايل عتيقه در اتاق خواب : از جمله وسايل عتيقه اي كه مي تواند جلوه اتاق خواب را متحول و دگرگون كند دراور هاي عتيقه يا حتي دراورهايي كه به سبك قديمي و آنتيك ساخته شده اند هستند. اگر از جمله افرادي هستيد كه چيدمان سنتي و آنتيك را دوست داريد اتاق خواب بهترين فضا براي اجراي دكور دلخواه شماست. مي توانيد علاوه بر دراور از تخت و كمد آنتيك هم استفاده كنيد. در اين صورت ممكن است مجبور باشيد هزينه گزافي را صرف كنيد به همين دليل توصيه مي كنيم در وسايلي استفاده كنيد كه به سبك وسايل آنتيك ساخته شده اند.
البته براي غني كردن جلوه دكوراسيون اتاق خواب استفاده از تمام وسايل به صورت عتيقه الزامي نيست! قرار دادن حتي يك آباژور عتيقه روي ميزي با روميزي ترمه و يا گلداني آنتيك پر از رزهاي خشك نيز مي تواند تاثير لازم و كافي را بر دكوراسيون اتاق بگذارد.
اتاق غذاخوري : از ديگر فضاهاييست كه با كمك وسايل آنتيك مي تواند شكيل و بسيار اصيل شود. يك ميز غذاخوري و بوفه آنتيك مي تواند جلوه اي رويايي به دكوراسيون اتاق غذاخوري ببخشد. اگر بوفه خود را نيز با ظروف چيني آنتيك پر كنيد و يك آينه عتبقه نبز بر ديوار اتاق غذاخوري بياويزيد جلوه اتاق صد چندان مي شود. به همين دليل قرار دادن شمعدان هاي انتيك روي ميز غذاخوري را بسيار توصيه مي كنيم.
در اتاق نشيمن لازم نيست فضا را پر از وسايل عتيقه كنيد. تنها تعدادي وسايل عتيقه مي تواند براي هويت بخشي به دكوراسيون اتاق نشيمن كافي باشد. براي مثال يك گرامافون و تلفن عتيقه روي يك ميز گوشه اتاق نشيمن مي تواند بسيار با نفوذ و موثر باشد. و يا دو صندلي به همراه يك ميز آنتيك و يا يك ميز كنسول با آينه و شمعدان عتيقه نيز از ديگر وسايل مناسب و ايده آل براي قرار دادن در چيدمان اتاق نشيمن است.
براي استفاده از وسايل آنتيك در آشپزخانه نيز مي توانيد طبقاتي را در نظر بگيريد و روي آن يك سرويس عصرانه خوري قديمي و آنتيك را قرار دهيد و آن را با نور پردازي متمركز برجسته سازيد. هم چنين در صورت وجود فضاي كافي مي توانيد يك سماور عتيقه را روي كانتر آشپزخانه بگذاريد و ببينيد كه چگونه جلوه دكوراسيون آشپزخانه شما پربار و قوي مي شود.
اين نكته را فراموش نكنيد كه وسايل عتيقه به دكوراسيون رسميت مي بخشند و ذاتا داراي سبكي اصيل و كلاسيك هستند بنابراين چنانچه علاقه مند به جوي رسمي و كلاسيك براي قسمت هاي مختلف خانه خود هستيد حتما توصيه مي كنيم از چنين وسايلي در دكوراسيون خانه خود استفاده نماييد.
|
همگان می دانیم که افراد مختلف به رنگ های خاصی تمایل نشان می دهند. استفاده از این تمایل اشخاص به عنوان وسیله ای برای تشخیص شخصیت آنها موضوع بحث انگیزی است. چرا که افراد با یکدیگر تفاوت دارند. هر یک از ما خصوصیات شخصی خاص خود را داراست و احساساتمان را به سبک و سیاق خاص خود بیان می کنیم. ویژگی های خیابان و کوچه ای که خانه ما قرار دارد، ترکیب حجمی، نورگیری، تقسیم بندی فضاهای داخلی، مبلمان داخلی، نحوه رنگ بندی و حتی مقیاس به کار رفته همه و همه به عنوان فاکتورهای مهمی برای تعریف یک مسکن مناسب عمل می کنند. ویژگی های فرهنگی، نوع روابط خانوادگی و حریم های اجتماعی و غیره از جمله عواملی هستند که نیاز های روحی و جسمانی ساکنین را تعریف می کنند و وظیفه یک طراح داخلی است که تعاملی محکم بین موارد یاد شده با جنبه های عملکردی فضا، برقرار سازد. رنگ عاملی مهم در طراحی فضا: رنگ ها می توانند به شیوه های مختلف تاثیراتی بنیادین در زندگی بر جای گذارند که از جمله مهم ترین آنها می توان به تاثیر آنها بر احساسات اشاره کرد. جهانی که انسان در آن زندگی می کند، متشکل از هزاران رنگ و تونالیته های مختلفی است که موجودات و اشیا را برای ما جذاب تر و حتی به گونه ای معنوی، عمیق تر نشان می دهند. هر کدام به سبب ویژگی های شیمیایی و روانشناسانه ای که دارا هستند، منبع مهمی از انرژی، در جهت فزونی سلامت و نشاط روح و روان در انسان ها به شمار می روند. جهانی تک رنگ، با تونالیته های محدودی را با طبیعت اطراف خویش مقایسه کنید و یا خود ساکن شهری سیاه و سفید بدانید، بدون هیچ کنتراستی و هیجانی چرخه رنگ متشکل از دوازده رنگ است که سه رنگ قرمز، زرد و آبی در آن رنگ های اولیه و رنگ های میان آنها به عنوان رنگ های ثانویه شناخته می شوند. هر رنگ در این چرخه می تواند با رنگ های کناری خود که رنگ های هم خانواده اش محسوب می شوند همچنین رنگ مقابلش که رنگ مکمل آن است به خوبی ترکیب شده نتیجه ای زیبا و موزون بیافریند. استفاده از رنگ های هم خانواده که در چرخه رنگ در کنار هم قرار گرفته و به اصطلاح همسایه هستند ترکیبی ملایم و هماهنگ را ایجاد می کند که نگاه بیننده را به راحتی از یکی به دیگری رهنمون می شود. چنین عواملی در انتخاب رنگ برای بناها، دکوراسیون داخلی و مبلمان فضا، رویکرد های مختلفی را در طراحی ایجاد می کند. رنگ یکی از عوامل تعیین کنند سبک و سیاقی است که بدان طریق با محیط پیرامون خود ارتباط بر قرار می کنیم و بیشتر از هر عامل مستقل دیگری می تواند فضای کسالت بار و یکنواخت اطراف را به مکانی روح بخش مبدل سازد. عوض کردن رنگ دیوار ها می تواند بیش از تغییر مبلمان یا حتی ساختار یک اتاق، نتایج چشم گیری به بار آورد. تا كنون خانه های بسیاری به رنگ بژ و كرمی و تنالیته های آن رنگ آمیزی شده اند و رنگ استاندارد معمول برای خانه های جدید مگنولیایی است اما باید تصور نمود که در شرایط مختلف اجتماعی و به خصوص اقلیمی، چگونه باید از این رنگ ها استفاده کرد و یا دیوار هایی به رنگ های ملایم و نامحسوس مثل استخوانی، برای زندگی كردن بسیار مناسبند؛ اما ایجاد كنتراست در آنها با انتخاب رنگ های خاص در لوازم جانبی منزل و روكش ها و رومبلی ها باعث روح بخشی به فضا می شود. برای آنکه بتوانیم ارتباطی درست میان طبیعت خود با دکوراسیون داخلی خانه برقرا سازیم، باید بیاموزیم که ترس از متفاوت بودن با سایرین را از خود برانیم؛ مشکلی که امروزه بسیار با آن در گیریم و بسیاری از طراحی های معماری و داخلی را تحت الشعاع قرار می دهد. نمی توان در جامعه ای سیاه و سفید، تفکری رنگی داشت و فردایی بهتر را تصور کرد. به منظور کمک برای ایجاد فضایی مطلوب و دلنشین در محیط زندگی خود و بهره گیری هر چه بهتر از رنگ ها، لازم است اطلاعات گسترده تری درباره ارتباطات فردی خویش با رنگ ها نایل شویم و مواردی را درک کنیم که علاقه مندی یا بیزاری به رنگ های خاص را در مورد ما آشکار می سازد. با بذل توجه بیشتر به قدرت رنگ ها در خانه های خود ممکن است از آنچه به واسطه این کار نمایان می شود به شکلی خوشایند یا ناخوشایند غرق حیرت شویم. رسیدن به ترکیب رنگ مناسب در اتاق، لباس و یا هر مورد دیگر، نه فقط جلب توجه می کند که حالتی از اطمینان و آرامش را نیز القا می کند. کار موثر با رنگ بیش از همه به تحریک حس خلاقیت نیازمند است. به دست آوردن یک ترکیب رنگ مناسب که درست با منظور و هدف فرد، منطبق باشد خود به نوعی «آفرینش» محسوب می شود. برای بدست آوردن چیدمانی مناسب از رنگ ها در فضاهای داخلی گام های اولیه زیر ضروری است: به کاربردن رنگ در فضاها و یا مبلمانی ساده معمولا نیازمند مهارت زیاد و گران قیمت نیست. |
می دانیم رنگ مایه یا تونالیته در ارتباط با محیط از اهمیت خاصی برخوردار است . در نتیحه هنگام بوجود آمدن کنتراست نیز این عامل نقش مهم تری از رنگ ایفا می کند از سه جنبه ای که برای رنگ قایل شدیم ( جنبه رنگی , میزان اشباه , درخشندگی ) آنکه به جنبه سایه روشن یا رنگ مایه نزدیکتر است یعنی میزان اشباع آن از همه مهمتر است . یوهانس ایتن نظریه خود را درباره رنگها بر مبنای ساختهای موجود در آنها قرار داده است و کنتراستهای مختلفی را در این زمینه مطرح می کند که مقدم بر همه آنها کنتراست رنگمایه است . شاید قبل از این نوع کنتراست مهمترین کنتراست رنگی کنتراست سرد و گرم باشد که در ان رنگها را به دو گروه گرم یعنی زرد و قرمز وسرد یعنی ابی و سبز تقسیم می کند کیفیت دور شونده و عمق داررنگ سبز- آبی باعث شده است که از انها برای نشان دادن ساختهای دور استفاده کنند در حالی که کیفیت قوی تر قرمز- زرد را به هنگام بیان انبساط مورد استفاده قرار می دهند. از این کیفیات در تجسم بخشیدن به فضا استفاده های شایانی می شود زیرا از طریق گرمای رنگ تقریبا" مقدار مسافت را می توان حدس زد . ایتن کنتراستهای رنگی دیگری نیز مطرح ساخته است که از آن جمله اند کنتراست مکملها و کنتراست همزمان.کنتراست مکمل ها تعدال یافتن نسبی رنگهای سرد و گرم است . بر طبق نظریه رنگ مونسل در گردونه رنگ رنگ های مکمل در مقابل یکدیگر قرار می گیرند رنچهای مکمل بصورت جامد یا ذره ای دو خصوصیت دارند : اول انکه هنگام مخلوط شدن تولید نوع میانه خاکستری می کنند دوم آنکه اگر در مجاورت یکدیگر قرار گیرند خصوصیت رنگی یکدیگر را با شدت بسیار زیادی نمودار می کنند . ...
زرد رنگ مثلث و سه گوش است مانند مثلث که گوشه های مختلف و نوک های تیز دارد ، زردنمون ه های متنوع دارد و همه تقریبا" آزار دهنده اند . انواع زرد ها با انواع سه گوشها همسنگی می کنند ، نمونه کامل و بهترین آن زرد طیف خورشید ( کادمیوم میانه ) است که با مثلث متساوی الاضلاع تطبیق می کند . زردهای سبزگین با مثلثهای باز کشیده و زردهای تند آزار دهنده با مثلثهای تند و ایستاده برابرند . ایستایی خط عمود و شکلهای عمودی با رنگ زرد تشدید می شود همچنان که رنگ زرد در مثلث ، تندتر ، متشعشع تر ، آزار دهنده تر و هیجان آور تر است . شعله و شراره از دگردیسیهای مثلث زرد به وجود می آید . هنگامی که زرد در دایره جا گرفته ، از ویژگیهای خود می کاهد و آرامتر شده به سبزی می گراید و نیز شدت (( آبیت )) آبی را هم می کاهد . در مربع بر زینگی تاریک – روشن و زینگی رنگی خود می افزاید و نارنجی فام می شود یعنی از شدت و هیجان وحدت خود کم می کند و متعادل تر می گردد در حالی که در کیفیت رنگی اش هیچ دگرگونی ایجاد نمی شود.
سرخ رنگ مربع است . قرمز یا سرخ تیره فام رنگ مستطیل است . قرمز در مستط یل کشیده افقی ، رنگ ( آلیزارین ) و مایل به بنفش به خود می گیرد و در مستطیل عمودی از سردی خود کاسته سرخ می شود یعنی گرمتر و متعادل تر می گردد. در این حال رنگ ژرانیوم یا ماژنتا ( تقریبا" ارغوانی روشن ) به وجود می آید و حس می شود . رنگ سرخ طیف خورشید ، رنگ مربع است با چهار گوشه راست و چهار پهلوی برابر ، این رنگ در مثلث خصیصه نارنجی پیدا می کند و در دایره بنفش گون می شود . در صورتی که در بیضی قرار گیرد ، خصیصه قهوه ای می یابد ، زیرا قهوه ای رنگ بیضی است و از سرخ و سیاه و یا از سرخ و آبی تیره ( پروس یا کبالت سیر ) به هنگام هم آمیزی به وجود می آید . در مورد نارنجی ، یعنی آمیزه زرد مادی و سرخ مادی ، باید گفت که با شکلهایی تطبیق می کند که ازبرخورد مثلث و مربع به وجود آمده باشند و ذوزنقه یکی از این گونه شکلهاست .
نارنجی نیز در مثلث روشنتر و زردگین و در مربع سرخگین به نظر می آید . سبز در مثلث فعل تر از سبز در مربع است. در مربع حالت اعتدال سرخ به خود می گیرد یعنی در ع ین آرامش بر شدت نیروی ع ین آرامش بر شدت نیروی محرکه خود می افزاید و آماده دگردیسی می شود .این سبز در دایره ، تیره فام و آبی گین می شود. آبی رنگ آسمان و در عین حال خود گرا و گیرای بیننده است و دایره ، شکلی است دورانی و با چرخش خود بیننده را به درون و مرکزش می کشاند و با آبی توافق کامل دارد . یک آبی روشن در دایره با آبی تیره در یک شکل نا مشخص همسنگ است همچنان که آبی تیره در یک مستطیل کشیده به آبی روشن می گراید و در یک مستطیل عمودی به سبز گرایش پیدا می کند . آبی در مثلث سبز گون میشود و فعال می گردد و در ضمن از خشونت مثلث کاسته آن را معتدل می کند. آبی در مثلث مانع تبذیر نیروهایش می شود . آبی در مربع بنفش گون می شود و یا حالت قهوه ای به خود می گیرد ( به ویژه اگر آبی گرم باشد ) . بنفش در مربع قرمز گون و در مثلث سرخ فام می شود . قهوه ای رنگی است که در موارد متعدد با بیضی تطبیق داده شده است . بیضی شکل دورانی دو کانونی است که سرد است ولیکن در تضاد با سردی خود است . قهوه ای رنگی است که از قرمز گرم و آبی گرم و یا هر قرمز با سیاه ایجاد می شود. قهوه ای رنگی چرکین ، ولی نیرومند و پر توان است.
زندگی در ساختمانهای سربه فلک کشیده امروزی، همواره در پرتوهای جانفزای نور خورشید قرار ندارد
قافله پیشرفتهای بشری، از لامپهای شیشهای خانگی ساده، اکنون به سیستمهای بس مهیج نورپردازی رفته است و حتی کار را به جایی کشانده که از آن به عنوان یک علم و یک دانش کاملا سیستماتیک نام میبرند.
امروزه به خصوص نقش این علم در معماری داخلی بسیار مهم و جذاب مینماید. با افزایش كارآیی صنعت برق و امكانات تكنولوژیك مربوط به آن،استفاده از محصولات وابسته به آن نیز رشد چشمگیری داشته است؛ چنانكه باید اذعان داشت روشنایی راه را برای یك تحول در شناخت و طراحی معماری باز كرده است.
این محصولات كه مشتمل بر انواع چراغها و سیستمهای روشنایی هستند، ابزار اصلی نورپردازی را تشكیل میدهند. با تنوع این ابزار، طراحان با مسالهای مواجه میشوند و آن انتخاب صحیح وسیله نوری و تعیین محل مناسب برای آن است. چنین مشكلی پیچیدهتر از تامین كمی نور است. اگر چه لامپهای عریان قادرند نیازهای كمی نور را به آسانی مرتفع كنند، واضح است كه جنبههای دقیق تامین آسایش و نكات ظریف زیباییشناسی از عهده این وسایل ساده بر نمیآید. در حقیقت گره كار در تهیه و تامین نور نیست بلكه تنظیم منابع نوری برای خلق محیط مناسب بصری مساله اصلی است.
در بررسیهای انجام شده پیرامون استفاده افراد از نور و چگونگی نور پردازی منازل مسكونی خود، اطلاعاتی راهگشا به دست آمده است كه راه را برای راهنمایی تولیدكنندگان، طراحان و نهایتا استفادهكنندگان باز میكند یا باعث سوق دادن آنان به سمت استفاده از منابع نوری مطلوب و راهنمایی تولیدكنندگان، طراحان و نهایتا استفاده كنندگان باز میكند و یا باعث سوق دادن آنان به سمت استفاده از منابع نوری مطلوب و راهنمایی عموم به استفاده درست از منابع در اختیار میشود. ابتدا این
نكات را مرور كرده و در ادامه نكاتی را درباره روشنایی عمومی از نظر میگذرانیم:
افراد مورد مطالعه در این مبحث در پاسخ به سوالی در زمینه استفاده از نور عمومی و موضعی در محل زندگی خود، اذعان دارند كه نور عمومی را بیشتر از نور موضعی در محل زندگی خود استفاده میكنند. 75درصد افراد نور عمومی و 25درصد نیز نور موضعی را مورد استفاده قرار میدهند. در مورد استفاده از انواع مختلف چراغهای روشنایی بازار، خرید و استفاده به ترتیب با 50درصد و 35درصد و 10درصد در اختیار چراغهای سقفی، دیواری و پایه دار زمینی قرار میگیرد كه این خود میتواند موید استفاده بیشتر مردم از نورهای عمومی در محل زندگی خود باشد.
رنگ غالب نورهای مورد استفاده نیز حكایت از آن دارد كه نورهای با رنگ سرد، بیشتر از رنگهای گرم در بین مردم طرفدار دارد. اكثر مصرفكنندگان و خریداران چراغهای روشنایی هنگام خرید محصول مورد نظر اولویتهایی را برای آن مدنظر خود دارند كه زیبایی منبع نور دهنده، كیفیت نوردهی آن، قیمت و نصب و نگهداری آن به ترتیب از عوامل دخیل در خرید و جذب مشتریان به محصولات است.
در اینجا به بررسی عواملی میپردازیم كه عوامل اصلی در روشنایی محیط محسوب میشوند. قابلیت دید در ناحیه تامین روشنایی مهمترین نیاز استفادهكننده در محیط است. این قابلیت به عواملی بستگی دارد كه به بعضی از آنها اشاره میكنیم:
شدت روشنایی: برای هر ناحیه تامین روشنایی خاص باید مقیاسی از منابع روشنایی، شدت خاصی از نور را ایجاد کنند. شدت روشنایی در سراسر ناحیهای كه تامین روشنایی آن مدنظر است، باید به طور معقولی یكنواخت باشد. این به آن معنی است كه سر تا سر اتاق باید به میزان مناسبی روشن شود. این امر به منظور اجتناب از ایجاد نواحی تاریك در مساحتهای زیاد است كه ممكن است در حالتی كه شخص مجبور است، از ناحیه تامین روشنایی مربوط به خود به اطراف نگاه كند، به تطابق چشم اثر بگذارد. شدت روشنایی باید با استانداردهای مربوطه انتخاب شود.
سطوح مجاور: از تفاوت زیاد در شدت روشنایی سطوح مجاور باید اجتناب شود. تفاوت بین شدت روشنایی سطوح مجاور نباید از نسبت ده به یك تجاوز كند، از این رو درخشندگی اطراف ناحیه تامین روشنایی باید كمتر از درخشندگی خود ناحیه تامین روشنایی باشد؛ در غیر این صورت، قابلیت دید در این ناحیه مختل ميشود؛ همچنین ممكن است باعث خستگی چشم شود؛ زیرا در این حال باید خود را دو برابر شرایط جدید تطبیق دهد. (مانند مواقعی كه چشم از صفحه تلویزیون به اطراف منحرف میشود و دوباره به صفحه بر میگردد.) در صورت تداوم این كار چشم خسته شده و منجر به ناراحتیهایی از قبیل سردرد، خستگی مفرد و غیره میشود، البته خطری دائمی به چشم وارد نمیآید.
حفظ شدت روشنایی: به منظور اطمینان از اینكه شدت روشنایی مورد نظر همواره تامین میشود، باید تدابیری برای حفظ شدت روشنایی، تعمیر و نگهداری و تمیز كردن چراغها اتخاذ شود. شدت روشنایی نباید هرگز به كمتر از 80 درصد مقدار توصیه شده افت كند. در طراحیهای خوب روشنایی، برای جبران تقلیل نوردهی که بر اثر كهنگی لامپ و تجمع آلودگی روی چراغها به وجود آمده، شدت روشنایی اولیه بیشتر از مقدار لازم در نظر گرفته میشود.
كنترل خیرگی چشم: به منظور پیشگیری از ایجاد خیرگی ناراحت كننده چشم، ناشی از منابع نوری، درخشندگی آنها در زاویههای دید معمولی باید محدود شود. لامپهای بدون پوشش باعث ایجاد خیرگی ناراحت كننده چشم میشوند؛ زیرا درخشندگی آنها معمولا خیلی زیاد است. این امر در مورد لامپهای فلورسنت بدون پوشش در حالتی كه كار مداوم در زیر نور این لامپها مورد نیاز است نیز صادق است.
چراغهایی همانند لامپ فلورسنت از نوع بلند با پایههای باریك بدون استفاده از وسایل كنترل چشم از قبیل پخشكنندهای منشوری یا شبكهای به كار میروند. با این حال در حالی كه مدت زمان قرارگیری در زیر نور لامپهای فلورسنت بدون پوشش برای مثال در راهروهای اتاق استراحت و غیره كم باشد، استفاده از آنها قابل قبول است.
انعكاسات ناخواسته: برخی از انعكاسات ممكن است در كارآیی یا راحتی اشخاص اختلال ایجاد كنند؛ مثلا انعكاس نور از روی سطوح براقی كه روی آنها مطالبی نوشته شده است، معمولا این امر خارج از كنترل طراح روشنایی است؛ زیرا این مساله به وضعیت قرارگیری ناحیه تامین روشنایی نسبت به منبع نوری بستگی دارد.
توزیع روشنی سطوح داخلی اصلی: علاوه بر كنترل درخشندگی منابع نوری، روشنی سطوح داخلی اصلی از قبیل دیوارها، سقفها و غیره از طرق زیر حاصل میشود:
الف) در نظر گرفتن ضرایب انعكاسی مناسب برای سطوح.
ب) تامین روشنایی مناسب برای سطوح.
هدف از اتخاذ این تدابیر اجتناب از تفاوتهای بیش از حد روشنی سطوح وسیع است كه در میدان دید قرار دارند؛ تفاوتهای خیلی زیاد در روشنی سطوح همانند و درخشندگی بیش از حد منابع نوری باعث خستگی مفرط چشمها میشود. از طرفی در صورتیكه روشنی خیلی یكنواخت باشد، تاثیر آن ایجاد محیط خستهكننده یا افسردهكننده است.
با اینكه توزیع روشنایی عمومی عامل اصلی است ولی شدت سایهها نیز در محیط تاثیر میگذارد، شدت سایهها به وسیله نوع توزیع نور تعیین میشود. مثلا نوردهی با زاویه بسته باعث ایجاد سایههایی با شدت زیاد میشود. در حالی كه لامپهای فلورسنت سایههای ملایم ایجاد میكنند، سایههایی با شدت زیاد معمولا مناسب نیستند به جز مواردی كه هدف ایجاد جلوههای ویژه باشد.
انتخاب مستقیم روشنایی: سیستمهای روشنایی باید به گونهای انتخاب شوند كه توزیع روشنی مورد نیاز را ایجاد كنند. این بدین معنی است كه در مورد آویز یا چراغهایی كه روی سطوح نصب میشوند، در دفاتر كار و اماكن حداقل 30درصد نور منتشره باید به طرف بالا باشد، در این صورت میتوان از كافی بودن روشنی سقف اطمینان حاصل كرد.
روشنایی غیرمستقیم: نحوه عمل این نوع روشنایی به صورت توكار است؛ در این حالت همه نورها به طرف سقف هدایت میشود و سایر سطوح اتاق، به وسیله انعكاس متقابل روشن میشود، نتیجه این امر خستهكننده است. زیرا توزیع روشنی بیش از حد یكنواخت است، همچنین این نوع روشنایی كارایی خوبی ندارد و فقط در موارد خاص باید از آن استفاده كرد.
محل قرارگیری چراغها: ترتیب قرارگیری چراغها به منظور نیل به توزیع روشنی دلخواه لازم است به گونهای باشد كه نوركافی به قسمتهای بالایی دیوارها و سقف برسد. این امر عموما نیاز به طرح قرارگیری چراغها در فواصل یكنواخت دارد تا بدین ترتیب شدت روشنایی مورد نیاز در صفحه مربوط به ناحیه تامین روشنایی حاصل شود در حالی كه ترتیب قرارگیری به صورتی است كه فواصل بین چراغها از مقدار حداكثر نسبت فاصله به ارتفاع نصب تجاوز نمیكند و فاصله از دیوارها نصف این فاصله میباشد.
به منظور حصول اطمینان از اینكه روشنی دیوار كافی است چراغها را لازم است حتی نزدیكتر به دیوارها قرار داد. در مورد چراغهای با نور دهی به طرف بالا، لازم است آنها را در فاصله حداقل 150 سانتیمتر از سقف و حتی بیشتر از آن قرار داد، به طوری كه نور به طرف بالا به خوبی روی سقف توزیع شود.
رنگ و ترتیب رنگها: علاوه بر انعكاسات مناسب، سطوح باید دارای رنگهای مناسبی باشند؛ به طور كلی رنگها نباید قوی یا خیلی ضعیف باشند. رنگهای قوی میتوانند باعث خستگی مفرط چشم شوند. مخروطهای چشم در اثر خسته شدن باعث دیگر گونی تاثیر رنگها میشوند. رنگهای ضعیف نیز به همین صورت باعث خستگی چشم میشوند. ترتیب رنگها در قسمتهای اصلی داخل اماكن، بایستی ساده و غیر مزاحم باشد. در ضمن به كمك مراكز آسودن بصری (به شكل صفحات آویزان از دیوار مثل تقویم و ...) محیطی كه از نظر بصری رضایت بخش است، ایجاد میشود، از پنجرهها نیز برای این منظور استفاده میشود.
رنگهای گرم عبارتند از: قرمز، زرد، كرم، قهوهای و...
رنگهای سرد عبارتند از: آبیها و سبزها و ...
انتخاب رنگ به محیط احساسی كه تمایل به ایجاد آن است، بستگی دارد. رنگهای گرم از لحاظ بصری فصل و مهیج هستند؛ در حالی كه رنگهای سرد آرام بخش و متعادل هستند. تاثیر دیگر رنگهای گرم یا سرد روی اندازههای ظاهری اتاق است كه كوچكتر و بزرگتر از مقدار واقعی به نظر برسند. رنگهای گرم باعث كوچكتر به نظر رسیدن اتاق میشوند.
در حالی كه رنگهای سرد اتاق را بزرگتر نشان میدهند.
انتخاب رنگ نور منبع نور به عوامل زیر بستگی دارد:
_كاری كه در ناحیه تامین روشنایی انجام میشود
_شرایط داخل اماكن
_سازگاری با سایر منابع نوری موجود مثل لامپهای نور زرد
برخی از كارهایی كه در ناحیه تامین روشنایی انجام میگیرند، نیاز به منابع نوری با بازده رنگ بسیار خوب دارند. مشخصههای منابع نوری در هر دو مورد بازده رنگ و دمای رنگ برای این كاربردها معمولا در استانداردهای مربوطه تعیین میشوند.
انتخاب دمای رنگ به شدت روشنایی بستگی دارد، در شدت روشنایی كم نیاز به دمای رنگ پایین است و در شدت روشنایی زیاد نیاز به دمای رنگ بالا. این انتخاب احتمالا پیرو این مساله است كه نور روز معادل دمای رنگ بالا با شدت روشنایی زیاد پنداشته میشود؛ در حالی كه نورش (دمای رنگ پایین كه حباب هنگام شب در اطراف آن مینشست) برابر با شدت روشنایی كم تصور ميشد.
انتخاب صحیح منابع نوری و ترتیب رنگها یك امر تجربی است، زیرا در مورد اینكه رنگهای مختلف در زیر نور منابع نوری مختلف و در محیطهای مختلف چگونه به نظر خواهند رسید جز با تجربه شخصی نمیتوان نظر داد.
رنگ نور، آن تاثیر حسی است كه به وسیله مجموعه طول موجهای مختلفی توسط چشم دریافت میشود، ایجاد میشود. رنگ نور را نباید به عنوان یك مشخصه سطوح منعكس كننده نور تلقی كرد. رنگ نورهای منعكس شده از سطوح به انتخاب نوع منبع نوری بستگی دارد. نهایتا اینكه تصمیمگیری در مورد اینكه یك سطح رنگی در زیر نور یك منبع نور خاص چه رنگي به نظر خواهد رسید با استفاده از تجربیات عملی ممكن میگردد.
|
از آنجا که دیوارها گسترده ترین سطوح اصلی خانه یا هر مکان بسته دیگری هستند،هنگامی که فردی وارد فضایی می شود، عمده ترین سطوحی که در مقابل دیدگان او قرار می گیرند، دیوارهای محیط هستند. در نتیجه میزان تأثیرگذاری شان بر محیط نیز نسبت به سطوح دیگر شامل کف ها و سقف ها به مراتب بیشتر است. لذا علاوه بر مسائل کاربردی و وظیفه آنها در تفکیک فضا و ایجاد استقلال ، به نکات دکوراسیونی و نقش آنها در این زمینه نیز باید توجه کرد. وقتی وارد فضایی می شوید که با زیباترین و مناسب ترین لوازم دکوراسیونی مبله شده ، ولی سطوح دیوارها خالی است و کوچک ترین تدبیری برای انتخاب دیوارکوب ( به صورت عام کلمه ) اندیشیده نشده است ، خلئی در آن محیط احساس می شود که تابلوها، یکی از عمده ترین راهکارهای رفع این خلاء هستند. تابلوها اگرچه اغلب با هدف تزئینی مورد استفاده قرار می گیرند ولی در پس ظاهر این هدف ، مسئولیت های کاربردی نیز در فضا برعهده دارند. آنها جایگاه ویژه ای در تغییر حال و هوای محیط دارند و در نتیجه بر روح و روان افراد ساکن در آن مکان نیز تأثیر می گذارند. موضوع اثر هنری، رنگ های به کار رفته در آن و حتی قاب انتخابی برای تابلو از جمله عوامل بسیار مؤثر بر محیط هستند؛ یعنی با نصب چند تابلو بر روی دیوار، با وجود تمام وقتی که صرف تهیه و چیدمان لوازم دکوراسیونی آن شده است ، می توان هماهنگی و احساس حاکم در محیط را برهم ریخت و یا برعکس ، دستیابی به هدف مورد نظر در آن فضا را تسهیل بخشید. صرفنظر از همه اینها گاهی نقش های کاربردی عظیم تری نیز به تابلوها محول می شود که از جمله می توان "تغییر ابعادظاهری فضا" را نام برد. به عنوان مثال یکی از راهکارهای افزایش ارتفاع دیوارها به لحاظ ظاهری ، نصب دیوارکوب های عمودی و بلند است که این کار از طریق نصب یک و یا چند تابلوی بلند عمودی در فواصلی نزدیک و در کنار هم و یا چندین تابلوی هم اندازه در امتداد هم و در راستای یک خط عمودی فرضی از سقف به کف میسر می شود. به همین ترتیب با نصب تابلویی طویل و افقی و یا چندین تابلوی یک اندازه در کنار هم می توان ، طول دیوار را به لحاظ بصری افزایش داد. به طور کلی انگیزه ایجاد قاب در دور یک اثر هنری ، برجسته تر کردن و یا به عبارت دیگر جلوه دادن به آن است. شما می توانید این مسئله را آزمایش کنید. اگر بر روی دیواری از فضای خانه تان قابی خالی و بدون اثر هنری نصب کنید. خواهید دید که به این ترتیب فضای داخلی قاب ، اگرچه همان دیوار است ، ولی از دیگر فضاهای کناری اش متمایز شده است . پس به منظورایجاد جلوه ای بیشتر برای یک اثر هنری ، چارچوبی لازم است. البته لازم به ذکر است برای قاب کردن یک اثر، صرفنظر از برجسته تر کردن آن ، انگیزه های دیگری نیز وجود دارد. هنگامی که از تابلو به عنوان مکملی دکوراسیونی برای لوازم دیگر محیط یاد می شود، تنها منظور خود اثر هنری نیست بلکه ترکیب آن ( اثر هنری ) با قاب و حتی یکی از آن دو می تواند این نقش را در محیط ایفا کند. به عنوان مثال در فضایی بادیوارهای سبز و مبلمان نارنجی و زرد، به منظور حفظ هماهنگی در محیط از طریق تکرار رنگ ها، نصب تابلویی با قاب نارنجی و یا اثر هنری با رنگ آمیزی گرم مانند نارنجی ، قرمز، زرد، در کنار رنگ سبز ضروری است . در چنین شرایطی ، ممکن است مقصود از نصب تابلو و قاب کردن آن ، نمایش دادن اثرهنری و جلوه بخشیدن به آن نباشد.پس از آن که اثر هنری مورد نظر خود را باتوجه به مشخصات فضا انتخاب کردید، نوبت به قاب کردن آن می رسد. با توجه به هدف مورد نظرتان برای نصب قاب ، به هنگام انتخاب ، پیش از در نظر گرفتن هماهنگی میان قاب و دیگر لوازم دکوراسیونی محیط، هماهنگی آن را با اثر مورد توجه قرار دهید؛ زیرا به جهت نزدیکی و حضور آن دو در یک قالب ، تأثیر بیشتری بر روی هم می گذارند. اگر رنگ های به کار رفته درون اثر شما ملایم و کمرنگ است و در محیط به رنگ های شادتری نیاز است ، با انتخاب قابی به یکی از رنگ های تند و گرم هماهنگ بامحیط ، به اثر جلوه ای دیگر ببخشید. برعکس برای آثار هنری شلوغ با رنگ های گرم و تند ، انتخاب قابی به یکی از رنگ های ملایم و یا حتی خنثی ضروری است ولی اگر برای چنین اثر هنری ، قابی به رنگ گرم و تند انتخاب کنید باید توازن را از طریق دیگر لوازم دکوراسیونی برقرار سازید وگرنه محیطی خسته کننده پدید می آید. الف ) قاب و حاشیه دور اثر را به یک رنگ تهیه کنید. البته این رنگ باید ملایم و یا خنثی باشد. گذشته از رنگ ، جنس ، ضخامت ، ابعاد طرح و بافت قاب نیز بر روی اثر هنری و محیط تأثیر می گذارند. لذا انتخاب کلیه مولفه های فوق برای قاب، باید مطابق با هدف دکوراسیونی محیط صورت گیرد |