شنبه, 03 آذر 1403

 



معماری

   
نور در معماری داخلی

10


 اگر از نور کامل و طبیعی خورشید که گستردگی و کیفیت آن قابل مقایسه با نورهای دیگر نیست صرف نظر کنیم، استفاده از نور آبی مصنوعی و چراغ های روشنایی، به نیازی ضروری و همیشگی تبدیل شده است.
به خصوص نقش نورپردازی در معماری داخلی بسیار مهم و جذاب می نماید. با افزایش کارآیی های صنعت برق و امکانات تکنولوژیک مربوط به آن، استفاده از محصولات وابسته به آن نیز رشد چشمگیری داشته است؛ چنانکه باید اذعان داشت روشنایی، راه را برای یک تحول در شناخت و طراحی معماری باز کرده است. این محصولات که مشتمل بر انواع چراغ ها و سیستم های روشنایی هستند، ابزار اصلی نورپردازی را تشکیل می دهند. با تنوع این ابزار، طراحان با مسئله ای مواجه می شوند و آن انتخاب صحیح وسیله نوری و تعیین محل مناسب برای آن است. چنین مشکلی پیچیده تر از تامین کمی نور است. اگر چه لامپ های عریان قادرند نیازهای کمی نور را به آسانی مرتفع کنند، واضح است که جنبه های دقیق تامین آسایش و نکات ظریف زیبایی شناسی از عهده این وسایل ساده برنمی آید. در حقیقت گره کار در تهیه و تامین نور نیست بلکه تنظیم منابع نوری برای خلق محیط مناسب بصری، مسئله اصلی است.در اینجا به بررسی عواملی می پردازیم که عوامل اصلی در روشنایی محیط هستند. قابلیت دید در ناحیه تامین روشنایی، مهمترین نیاز استفاده کننده در محیط است. این قابلیت به عواملی بستگی دارد که به بعضی از آنها اشاره می کنیم.


شدت روشنایی: برای هر ناحیه تامین روشنایی خاص باید میزان منابعی از شدت روشنایی ایجاد شود. شدت روشنایی در سراسر ناحیه ای که تامین روشنایی آن مدنظر است باید به طور معقولی یکنواخت باشد. این بدان معنی است که سر تا سر اتاق باید به میزان مناسبی روشن شود. این امر به منظور اجتناب از ایجاد نواحی تاریک با وسعت زیاد است که ممکن است در حالتی که شخص بایستی از ناحیه تامین روشنایی مربوط به خود به اطراف نگاه کند بر تطابق چشم اثر بگذارد.
شدت روشنایی باید با استانداردهای مربوطه انتخاب شود.سطوح مجاور: از تفاوت زیاد در شدت روشنایی سطوح مجاور باید اجتناب شود. تفاوت بین شدت روشنایی سطوح مجاور نباید از نسبت ده به یک تجاوز کند. از این رو درخشندگی اطراف ناحیه تامین روشنایی باید کمتر از درخشندگی خود ناحیه تامین روشنایی باشد؛ در غیر این صورت، قابلیت دید در این ناحیه، مختل می شود.
همچنین ممکن است باعث خستگی چشم شود، زیرا در این حال باید خود را دو برابر شرایط جدید تطبیق دهد. (مثل هر بار که چشم از صفحه تلویزیون به اطراف منحرف می شود و دوباره به صفحه بر می گردد(.
در صورت تداوم این کار، چشم خسته شده و منجر به ناراحتی هایی از قبیل سردرد، خستگی مفرد و غیره می شود.حفظ شدت روشنایی: به منظور اطمینان از اینکه شدت روشنایی مورد نظر همواره تامین می شود، باید تدابیری برای حفظ شدت روشنایی، تعمیر و نگهداری و تمیزکردن چراغ ها اتخاذ شود.
شدت روشنایی نباید هرگز به کمتر از 80 درصد مقدار توصیه شده افت کند. در طراحی های خوب روشنایی، برای جبران تقلیل نوردهی در نتیجه کهنگی لامپ و تجمع آلودگی روی چراغ ها، شدت روشنایی اولیه، بیشتر از مقدار لازم در نظر گرفته می شود.انعکاسات ناخواسته: برخی از انعکاسات ممکن است در کارایی یا راحتی اشخاص، اختلال ایجاد کنند؛ مثلا انعکاس نور از روی سطوح براقی که روی آنها مطالبی نوشته شده است. معمولاً این امر خارج از کنترل طراح روشنایی است؛ زیرا به وضعیت قرارگیری در ناحیه تامین روشنایی نسبت به منبع نوری بستگی دارد. توزیع روشنی سطوح داخلی اصلی: علاوه بر کنترل درخشندگی منابع نوری، روشنی سطوح داخلی اصلی از قبیل دیوارها، سقف ها و غیره از طرق زیر حاصل می شود:
۱ - درنظرگرفتن ضرایب انعکاسی مناسب برای سطوح
۲ -تامین روشنایی مناسب برای سطوح
هدف از اتخاذ این تدابیر، اجتناب از تفاوت های بیش از حد روشنی سطوح وسیع است که در میدان دید قرار دارند. تفاوت های خیلی زیاد در روشنی سطوح همانند و درخشندگی بیش از حد منابع نوری باعث خستگی مفرط چشم ها می شود. از طرفی در صورتی که روشنی، خیلی یکنواخت باشد، تاثیر آن ایجاد محیط خسته کننده یا افسرده کننده است. با اینکه توزیع روشنایی عمومی عامل اصلی است ولی شدت سایه ها نیز در محیط تاثیر می گذارد. شدت سایه ها به وسیله نوع توزیع نور تعیین می شود. مثلاً نوردهی با زاویه بسته باعث ایجاد سایه هایی با شدت زیاد می شود؛ در حالیکه لامپ های فلورسنت سایه هایی ملایم ایجاد می کنند. سایه های با شدت زیاد، معمولاً مناسب نیستند؛ به جز مواردی که هدف، ایجاد جلوه های ویژه باشد.رنگ و ترتیب رنگ ها: علاوه بر انعکاسات مناسب، سطوح باید دارای رنگ های مناسبی باشند. به طور کلی رنگ ها نباید قوی یا خیلی ضعیف باشند. رنگ های قوی می توانند باعث خستگی مفرط چشم شوند. مخروط های چشم در اثر خسته شدن باعث دیگرگونی تاثیر رنگ ها می شوند. رنگ های ضعیف نیز به همین صورت باعث خستگی چشم می شوند.
ترتیب رنگ ها در قسمت اصلی داخل اماکن بایستی ساده و غیر مزاحم باشد. به کمک مراکز آسودن بصری به شکل صفحات آویزان از دیوار مثل تقویم و... محیطی که از نظر بصری رضایت بخش است، ایجاد می شود. از پنجره ها نیز برای این منظور استفاده می شود.
رنگ های گرم عبارتند از:  قرمز، زرد، کرم، قهوه ای و... .
رنگ های سرد عبارتند از:  آبی ها و سبزها و... .
انتخاب رنگ به محیط احساسی که تمایل به ایجاد آن است، بستگی دارد. رنگ های گرم از لحاظ بصری مهیج هستند؛ در حالی که رنگ های سرد، آرامبخش و متعادل هستند. تاثیر دیگر رنگ های گرم یا سرد روی اندازه های ظاهری اتاق است که کوچک تر و بزرگ تر از مقدار واقعی به نظر برسند. رنگ های گرم باعث کوچک تر به نظر رسیدن اتاق می شوند؛ در حالی که رنگ های سرد، اتاق را بزرگ تر نشان می دهند.مهم‌ترين نقش را در طراحي و دكوراسيون داخلي، رنگ‌ها بر عهده دارند. هر چيزي كه مي‌بينيم داراي رنگ است. رنگ‌ها باعث مي‌شوند چيزها را احساس كنيم به عبارتي مي‌توان گفت...
روانشناسي رنگ و عكس‌العمل ما نسبت به آن‌ها پيچيده است. كمي تغيير در يك رنگ تفاوت زيادي ايجاد مي‌كند. اگرچه تحقيقات علمي زيادي در مورد تشخيص اين تفاوت‌هاي اندك انجام نشده است، اما مي‌دانيم بدن ما در طول زمان به محرك‌هاي جديد پاسخ‌هاي متفاوتي مي‌دهد.
آشنايي با تاثير رنگ‌ها و استفاده از آن‌ در جاي مناسب يكي از اصلي‌ترين نكات در دكوراسيون داخلي است. مهم‌ترين نقش را در طراحي و دكوراسيون داخلي، رنگ‌ها بر عهده دارند. هر چيزي كه مي‌بينيم داراي رنگ است. رنگ‌ها باعث مي‌شوند چيزها را احساس كنيم به عبارتي مي‌توان گفت خود نيز داراي احساسند!
رنگ‌ها معني‌دار بوده و نوع احساس ما را منعكس مي‌كنند. هريك از رنگ‌هاي قرمز، نارنجي، زرد، سبز، آبي، بنفش، سياه، سفيد، خاكستري و قهوه‌اي معني خاصي دارند. استفاده از چرخه رنگ و تلفيق آن‌ها، شما را به ايده‌اي كه در نظر داريد، نزديك مي‌كند. براي تغيير فضايي كه در آن قرار داريد و انجام دكوراسيون بايد بتوانيد انتخاب رنگ كرده، آن‌ها را تلفيق كنيد.درخشندگی:
صفتی از رنگ است و درجه ی نسبی تیرگی و روشنی آن را مشخص می کند (غالباً نقاشان اصطلاح رنگسایه را نیز در همین معنا به کار می برند). معمولاً درخشندگی رنگ های فام دار را در قیاس با رنگ های بی فام می سنجند. در چرخه رنگ، زرد بیشترین درخشندگی (معادل خاکستری روشن نزدیک به سفید) و بنفش کمترین درخشندگی (معادل خاکستری تیره ی نزدیک به سیاه) را دارد .
 
پرمایگی (اشباع):
صفت دیگری از رنگ است و میزان خلوص فام آن را مشخص می کند (گاه واژه ی شدت را در این مورد به کار می برند). فام های چرخه رنگ صد در صد خالص اند ولی در طبیعت به ندرت می توان فام خالصی یافت. همچنین کمتر رنگیزه ای حد اشباع فام مربوطه در چرخه رنگ را داراست .
رنگهای درخشان به تنهایی جذاب هستند اما اگر در یک الگو یا ردیفی منظم قرار گیرند از نظر بصری تأثیر بیشتری خواهند داشت. این نوع آرایش یک ساختار ساده را بر این رنگها حاکم می کند و در نتیجه یک مفهوم و یا نوعی نظم را ورای حضور محض رنگها منتقل خواهد کرد.
دیوارها و پیش زمینه های روشن رنگهای سرد، مختصر کاهش در دمای بدن نگرنده ایجاد می کنند و رنگهای گرم باعث مختصر افزایش دمای بدن می شوند. به لحاظ بصری، رنگ گرم پیش می آید و رنگ سرد پس می نشیند.
پنجره ها و مبلمان با زمینه رنگ و سایز متوسط در مبلمان و پنجره هایی با سایز بزرگ، شاهد آن خواهیم شد که رنگ آنها با یکدیگر مخلوط خواهد شد و از لحاظ تأثیر گذاری بر محیط غالب خواهند شد و ثبات از بین خواهد رفت و تلویحاً نوعی تکان بصری ایجاد خواهد نمود. با مبلمان و پنجره های متوسط و با رنگی متعادل و متوسط خواهیم توانست ترکیب بندی با ثبات داشته باشیم. هر ترکیب بندی را می توان کارآمد دانست به شرط اینکه عناصر صحنه به طور موثر با بینندگان مورد نظر آن ارتباط برقرار کند. در اغلب موارد نکته اساسی در شناسایی عناصر کلیدی صحنه نهفته است تا با نظم مبلمان و میزان نور، آنها را از دل سایر عناصر تصویری متفرقه بیرون بکشید. همین اشیاء مزاحم، صحنه ها را مخدوش می کنند و همچنین بهتر است به جای تمرکز زیاد روی جزئیات خیلی خاص، تنها روی ساختار کلی صحنه تمرکز کنید چرا که تأثیر آنها در مقابل ترکیب بندی عمومی بسیار سطحی است.
ملحقات تیره از این رو چشمان ما را به سمت رنگ تیره تر می کشند و ما در روشی قادر خواهیم بود ملحقات و اثاثیه ها را نظم دهید تا هادی دید و کیفیت بصری روان باشند.
 
نقش رنگ در معماری داخلی (تأثیر و روانشناسی انواع رنگ در معماری داخلی(
رنگ ها می توانند به شیوه های مختلف تأثیراتی بنیادین در زندگی بر جای گذارند که از جمله مهم ترین آنها می توان به تأثیر آنها بر احساسات اشاره کرد. جهانی که انسان در آن زندگی می کند، متشکل از هزاران رنگ و تونالیته های مختلفی است که موجودات و اشیاء را برای ما جذاب تر و حتی به گونه ای معنوی، عمیق تر نشان می دهند. هر کدام به سبب ویژگی های شیمیایی و روانشناسانه ای که دارا هستند، منبع مهمی از انرژی، در جهت فزونی سلامت و نشاط روح و روان در انسانها به شمار می روند. جهانی تک رنگ با تونالیته های محدودی را، با طبیعت اطراف خویش مقایسه کنید و یا خود ساکن شهری سیاه و سفید بدانید، بدون هیچ کنتراستی و هیجانی. معنای زندگی تغییر یافته و سردی و مردگی بر همه جا حاکم می شود. فضایی بی روح و عاری از هر جنب و جوشی که تشنه جرعه ای رنگ است. مسأله رنگ به سبب تأثیرات مهم روانشناسانه اش، در مقوله شهر و فضاهای معماری امری مهم به شمار می رود، تا بدانجا که تخصصی با عنوان رنگ بندی و رنگ شناسی فضاهای شهری در بین هنرمندان مطرح شده است.
هماهنگی در رنگ مثل هماهنگی در نت های موسیقی است و از اهمیت ویژه ای در ایجاد هارمونی مناسب و چشم نواز به مانند قطعه موسیقی برخوردار است.
برای رسیدن به اهدافی همچون کارکرد مناسب، زیبایی بصری، هارمونی فضایی، و تأثیر محیطی و روانی مؤثر و مثبت در طراحی داخلی، مستلزم استفاده هماهنگ، منسجم، معنی‎دار و زیبا از عناصر طراحی است. در یک طرح مطلوب همه عناصر و اجزاء در نسبت به تأثیرات کیفی و معنایی که به فضا اعمال می کنند در ارتباطی تنگاتنگ با هم قرار دارند. بر این اساس، موفقیت هر طرح بستگی کامل به چگونگی ترکیب عناصر و الگوهای سه‎ بعدی فضا دارد. تجربه سالیان دراز کار با رنگ ثابت کرده است که رنگ ها نیز مثل انسان ها از جهات مختلف با یکدیگر مرتبط اند و سلیقه ها و صفات مشترکی دارند و یا برعکس متضاد یکدیگرند. شاید تصور کنید که نارنجی و سرخ متضاد همند، در حالی که در دایره رنگ کنار هم قرار می گیرند و دارای هارمونی هستند. خریدن یک دایره رنگ، که در آن نحوه ارتباط رنگ ها و چیدمان آنها و رنگ های مکمل مشخص شده است و در اکثر فروشگاه های لوازم هنری وجود دارد، با ارزش است تا قبل از خریدن زرد گریپ فوروتی و سبز زیتونی برای رنگ کردن اتاق خواب، نگاهی به آن بیندازیم.
رنگ بندی اتاق ها و استفاده از مصالحی که بتواند خصوصیات رنگی و بافت مورد نظر ما را برآورده سازد بسیار مهم و در عین حال قدرت اعمال نفوذ بر تغییرات کالبدی فضا را نیز داراست، کارهایی که برای تعدیل و تقسیم بندی دیواره های رنگی انجام می گیرند می تواند به عنوان ایده ای برای تعیین کالبد فیزیکی فضا نیز عمل کند و جنبه های کاربردی طراحی را با معیارهای زیبا شناختی همراه سازیم. به عنوان مثال مسأله روشنایی و استفاده از نور طبیعی در طراحی یک اتاق بسیار مهم است ولی نحوه کنترل نور، انتخاب رنگ و مصالحی که نور را از خود عبور می دهند به خلاقیت و قدرت طراح در ایجاد هماهنگی، که به کارکرد روشنایی اتاق و مطلوبیت فضا بستگی دارد.
استفاده از چرخه رنگ، روشی مطمئن برای یافتن رنگ های متناسب با رنگ مورد نظر ماست. چرخه رنگ متشکل از دوازده رنگ است که سه رنگ قرمز، زرد و آبی در آن رنگ های اولیه و رنگ های میان آنها به عنوان رنگ های ثانویه شناخته می شوند. هر رنگ در این چرخه می تواند با رنگ های کناری خود که رنگ های هم خانواده اش محسوب می شوند و همچنین رنگ مقابلش که رنگ مکمل آن است به خوبی ترکیب شده و نتیجه ای زیبا و موزون بیافریند. استفاده از رنگ های هم خانواده که در چرخه رنگ در کنار هم قرار گرفته و به اصطلاح همسایه هستند ترکیبی ملایم و هماهنگ را ایجاد می کند که نگاه بیننده را به راحتی از یکی به دیگری رهنمون می شود.
استفاده از یک رنگ با میزان کمی از رنگ مکمل آن چنانچه به درستی و در اندازه های صحیح صورت گرفته باشد نتیجه ای درخشان و چشمگیر می آفریند و بر جذابیت مجموعه رنگی حاضر می افزاید و مانع غالب شدن کامل یک رنگ بر فضای اتاق می شود.
چنین عواملی در انتخاب رنگ برای بناها، دکوراسیون داخلی و مبلمان فضا، رویکرد های مختلفی را در طراحی ایجاد می کنند. رنگ یکی از عوامل تعیین کنند سبک و سیاقی است که بدان طریق با محیط پیرامون خود ارتباط بر قرار می کنیم و بیشتر از هر عامل مستقل دیگری می تواند فضای کسالت بار و یکنواخت اطراف را به مکانی روح بخش مبدل سازد. عوض کردن رنگ دیوار ها می تواند بیش از تغییر مبلمان یا حتی ساختار یک اتاق، نتایج چشم گیری به بار آورد. تا کنون خانه های بسیاری به رنگ بژ و کرمی و تنالیته های آن رنگ آمیزی شده اند و رنگ استاندارد معمول برای خانه های جدید مگنولیایی است اما باید تصور نمود که در شرایط مختلف اجتماعی و به خصوص اقلیمی، چگونه باید از این رنگ ها استفاده کرد و یا دیوار هایی به رنگ های ملایم و نامحسوس مثل استخوانی، برای زندگی کردن بسیار مناسبند، اما ایجاد کنتراست در آنها با انتخاب رنگ های خاص در لوازم جانبی منزل و روکش ها و رومبلی ها باعث روح بخشی به فضا می شود.
 
تأثیر رنگ در معماری, رنگ عنصر اصلی دکوراسیون

014 copy


رنگ یکی از جالب ترین جنبه های دکوراسیون است. طراحان دکوراسیون امروزی تقریباً همه قوانین سابق در ارتباط با استفاده از رنگ های گوناگون و ترکیب آنها با یکدیگر را در هم شکسته اند و امروز هر رنگی را می توان در دکوراسیون منزل به کار برد. دیگر مرزها و محدویت های گذشته در کاربرد رنگ ها در دکوراسیون رعایت نمی شوند و شاید به همین دلیل انتخاب مجموعه رنگی دلخواه برای دکوراسیون یک خانه مشکل تر شده باشد اما هنوز راه هایی برای تشخیص مجموعه رنگی مناسب برای هر خانواده وجود دارد. امروزه بیش از هر چیز به سلیقه و روحیات ساکنین خانه توجه می شود. هر یک از ما احتمالاً ایده هایی درباره رنگ های مورد علاقه خود داریم و انتخاب و سلیقه ما اغلب بهترین راهنما برای انتخاب مجموعه رنگی مناسب برای محل زندگی و منزلمان است. اگر به یک پارچه کنفی رنگ پریده، یک رومیزی بنفش پررنگ و یا لباس هایی به رنگ های زنده و درخشان تمایل دارید اینها می توانند راهنمای شما در انتخاب مجموعه رنگی مناسب برای منزلتان باشند. در قدم اول کلیه لوازمی که در منزل دارید و آنها را به خاطر رنگشان دوست می دارید در یکجا جمع کنید. این وسایل ممکن است عبارت باشند از یک روسری، یک سرویس بشقاب، صابون یا کارت تبریک و یا هر آنچه به واسطه رنگش مورد پسند شما است.
رنگ هایی که شما می پسندید، ترکیب آنها با یکدیگر در یک مجموعه واحد و تأثیر نور موجود در فضا بر آنها عواملی هستند که نتیجه کار را تحت تأثیر قرار می دهندهنگامی که رنگ های مورد پسندتان را انتخاب کردید با استفاده از مداد رنگی، مداد شمعی، آبرنگ و یا هر وسیله رنگ آمیزی دیگری که در اختیار دارید آنها را در کنار هم بر روی یک قطعه کاغذ سفید آزمایش کنید. اندازه سطوح رنگی مختلف را تغییر دهید و به آنها کمی سفید برای روشن تر شدن اضافه کنید. به چرخه رنگ مراجعه کنید و با استفاده از آن، رنگ مورد نظرتان را یافته در کنار آن امتحان کنید. به خاطر داشته باشید که رنگ های منتخب شما وقتی بر روی سطح دیوارهای اتاق اجرا شوند تأثیری بسیار قوی تر از نمای آنها بر روی یک قطعه کاغذ خواهند داشت. وقتی به یک ترکیب رنگی رضایت بخش رسیدید توجه داشته باشید که تأثیر نور موجود در محیط و شرایط منزل خود را نیز در نظر بگیرید. به عنوان مثال دیوارهای زرد درخشان برای یک خانه آفتاب گیر در منطقه ای با آب و هوای گرم و آفتابی بسیار زیبا به نظر می رسند اما همین رنگ بر روی دیوارهای یک اتاق شمالی که از نور طبیعی کمی بهره مند است نازیبا و کسل کننده خواهد بود. در چنین اتاقی استفاده از رنگ زرد خردلی نتیجه ای بسیار مناسب تر خواهد داشت. نور چه از نوع طبیعی و چه مصنوعی باشد تأثیرات مختلفی بر رنگ خواهد داشت و آگاهی از این امر هنگام طراحی رنگ یک فضا ضروری است. دقت کنید که در چه زمانی از روز و به چه میزان نور طبیعی به هر یک از اتاق های شما می تابد و رنگ مورد نظرتان برای هر یک از اتاق ها را در نور همان اتاق بیازمایید.
انتخاب رنگ مناسب برای پوشش دیوارها اولین قدم در طراحی رنگی برای دکوراسیون هر اتاق است اما شاید یافتن رنگ های متناسب با آن برای دیگر اجزای دکوراسیون کمی مشکل تر به نظر برسد.
در این جا به برخی از اصطلاحات متداول طراحان دکوراسیون در ارتباط با رنگ اشاره می کنیم.
 
رنگ های آکسان:
رنگهای تند و درخشانی که برای زنده کردن و انرژی بخشیدن به یک مجموعه رنگی به آن اضافه می شوند، مانند رنگ صورتی تند چند کوسن و یک جفت شمع در یک اتاق نشیمن که با خانواده رنگ کرم رنگ آمیزی شده است.
 
رنگ زمینه:
رنگ زمینه رنگی است که در بزرگ ترین سطوح و به بیشترین میزان در یک فضا مورد استفاده قرار گرفته است مانند رنگ دیوارهای یک اتاق. رنگ زمینه اغلب به عنوان پس زمینه ای برای سایر رنگ های به کار رفته در اتاق مورد استفاده قرار می گیرد و سایر رنگ ها مانند رنگ های آکسان یا متضاد را در خود جای می دهد.رنگهای متضاد:
این رنگها در کنار هم تأثیری چشمگیر بر بیننده باقی می گذارند چنان که حتی پس از بستن چشم ها این تأثیر تا مدت کوتاهی در ذهن بیننده باقی می ماند.رنگ های سرد:
این رنگها حاوی مقدار زیادی رنگ آبی هستند، به عنوان مثال خاکستری هایی که شامل مقداری رنگ آبی باشند احساس سردی و سرما را در شما ایجاد می کنند در حالی که خاکستری حاوی قرمز یا بنفش قرمز حس گرما را در بیننده القا می کنند و ویژگی دیگری خواهند داشت.
 
رنگهای مکمل:
این رنگ ها که در چرخه رنگ در برابر یکدیگر قرار دارند در کنار هم نمایی چشمگیر و متعادل می آفرینند. این رنگ ها هرگز از یک خانواده نیستند و حداکثر تفاوت را با یکدیگر دارند. به عنوان مثال می توان چند کوسن نارنجی تند را در زمینه ای از رنگ آبی نمونه بارزی از این ترکیب در نظر گرفت.رنگهای غالب:
رنگ غالب همیشه رنگی که در بزرگترین سطوح و به بیشترین میزان در مجموعه ای به کار رفته نیست بلکه رنگی است که بیش از بقیه رنگ ها نظر را به خود جلب می کند.
 
یک خانواده رنگی:
شامل مجموعه ای از رنگ ها می شود که به نوعی با یکدیگر مرتبط هستند برای مثال خانواده آبی شامل مجموعه ای از رنگ های آبی است که از یک سو با آبی سبزها شروع می شود و از سوی دیگر به رنگ های آبی بنفش ختم می شود. خانواده قهوه ای از رنگ قهوه ای و قهوه ای خاکستری تا پرده های نارنجی و قرمز را شامل می شود.
 
رنگ های گرم:
این رنگها محتوی مقدار قابل ملاحظه ای قرمز هستند. حتی برخی از آبی ها نیز ممکن است به واسطه وجود مقداری قرمز در آنها در این مجموعه جای بگیرند.رنگهای هم پرده:
اینها رنگ هایی هستند مانند رنگ زرد پررنگ و آبی پررنگ، این رنگها لزوماً از یک خانواده نیستند بلکه هر دو دارای میزان مساوی از رنگ قرمز یا آبی هستند و هیچ یک بر دیگری غلبه نمی یابند.
انواع سازه ها
۱ سیستم ایستایی تیر پوش(سنگین):
در این نوع سازه ها نیرو ها عمدتا ناشی از وزن بنا به وسیله تیر های چوبی یا سنگی به ستون ها انتقال پیدا میکند و از آنجا به تکیه گاه منتقل میشود.۲ سیستم ایستایی فشاری (طاقی):
عملکرد در این نوع سازه ها بر مبنای انتقال سریع نیروی وزن زیاد بنا به شالوده و کم کردن تاثیر خمش است. سازه ای دارای مقاومت فشاری نسبتا زیادی هستند ولی در برابر کشش مقاومت بالی ندارند. حال در اجرای طاق ها برای کاهش وزن آنها و هم چنین پیاده سازی یک تهویه طبیعی به جهت جلوگیری از ورود گرما در تابستان و خروج گرما در تابستان معمولا طاق ها را به صورت دو لایه اجرا میکنند که در بعضی موارد در طراحی فاصله ۲ طاق آنقدر زیاد میشود که آدم به راحتی میتواند در بین دو لایه در حرکت کند. البته همواره از ظاهر سازه قادر به تعیین نوع سیستم باربری آن نیستیم چون در بعضی از سازه ها به علت زیبایی بنا از طاق های کاذب استفاده میکنند ولی سیستم سازه ای آنها تیر پوش است.
● مصالح ساخت سازه های طاقی:
تمامی مصالح ساختمانی را میتوان به ۲ شاخه عمده تقسیم کرد:
۱  مصالح سنگین مانند سنگ وآجر
۲  مصالح سبک مانند چوب.
اکثر مصالح سنگین قدیمی دارای سختی و مقاومت بالا و انعطاف پذیری پایین میباشند. اما اکثر مصالح سبک حالت ارتجاعی داشته و نسبتا از مقاومت کششی بالایی برخودار بودند.
در معماری اسلامی در ایران و به طور اخص در سازه های طاقی اکثر از مصالح سنگین استفاده شده است با این تفاوت که در این میان از چوب به عنوان عنصری کمکی تقویت مقاومت سازه در برابر کشش وعاملی برای حل مشکلات ایستایی بنا استفاده شده است.
حال اگر در معماری مناطق مختلف کمی تعمق بکنیم در مناطقی بیشتر به سازه های طاقی برخورد میکنیم که مصالح رسی به عنوان مصالح قالب مطرح باشند.
حال سعی میکنیم در اینجا به طور اختصار در مورد مصالح به کار رفته در طاق ها صحبت کنیم.
۱ آجر:
آجر که جزئ مصالح سنگین است به عنوان اصلی ترین مصالح در معماری اسلامی کاربرد دارد. قابلیت فیزیکی و فنی و هم چنین کارپذیری و شکل و رنگ آن را از خواص مهم این ماده ساختمانی هستند.۲ سنگ:
از سنگ می توان به عنوان یک عنصر کمکی و تزیینی در طاق ها نامبرد و کمتر میتوان طاق هایی سنگی یافت که البته از این نوع طاق ها بندرت در گوشه و کنار ایران یافت میشود.۳ چوب:
در معماری اسلامی از مقاومت کششی چوب در سازه های طاقی مثل قوس طاق و گنبد برای رفع مسئله رانش استفاده شده است. به عنوان مثال در مسجد جامع اصفهان برای مهار قوسهای مختلف از این روش استفاده شده است و هم چنین در گنبدهای دو پوسته از قرن هفتم به بعد استفاده از چوب در فواصل مختلف در لای جرزهای دیوار برای جلوگیری از خرد شدن آجرها بر اثر فشار زیاد به کا رگرفته شده است.۴ ملاتها:
در روند تکامل فنون ساختمان وبخصوص در ساخت سازه های عمودی وهم چنین سازه های عمودی وهم چنین سازه های طاقی ملاتها همیشه نقش مهمی را در امکان دادن به شکل گیری سازه های پیچیده ایفا کرده اند.
ملات به عنوان یک ماده چسبنده عمل میکند. در ساخت سازه های طاقی سازندگان از ملات های مختلفی استفاده می کرده اند که ما در اینجا به مهم ترین آنها یعنی ملاتهای گچی و نیز ملات های آهک اشاره میکنیم.
۱_۴  ملا ت های گچی:
چسبندگی بالا گیرش سریع واستحکام اولیه گچ باعث به کا رگیری وسیع آن در اجرای ساختمانهای طاقی شده است و در واقع بر پا کردن یک سازه طاقی مثل گنبد انواع طاقها و قوسها که در آنها از قالب چوبی استفاده نشده است ملزم به استفاده از این ماده است.
۲_۴  ملاتهای آهکی:
اهمیت این ملات در ساخت سازه های طاقی بیشتر به خاطر استفاده از آن در پایه ریزی پی ها میباشد .یکی از مهم ترین ملاتهای آهکی ملات ساروج است که اگر چه در اجرا مشکلاتی دارد ولی دارای مقاومت نهایی قابل توجهی است. حال بعد معرفی مصالح ساخت سازه های طاقی به بررسی انواع بنا های طاقی خواهیم پرداخت.
۱ قوس:
اولین سازه طاقی مورد بررسی قوس است. غیاث الدین جمشید کاشانی قوس را چنین تعریف میکند: قوس جسمی منحنی شکل بریا پوشش است که دهانه آن از عمقش بیشتر باشد. تعادل قوس رابطه نزدیکی با پی و گشتاور وارد شده از طرف بارها که به شانه قوس انتقال پیدا میکند دارد. فن اجرای این سازه نسبت به زمان خود روش پیشرفته ای بوده است. قدمت قوس به چند هزار سال قبل از میلاد مسیح میرسد و استفاده از این عنصر ساختمانی در حدود ۳۰۰۰ سال قبل در تمدن بین النهرین رایج بوده است. یکی از انواع قوسها قوس کاذب است. در این قوس وزن هر آجر یا سنگ بر روی نصف آجر یا سنگ زیرین خود به صورت عمودی وارد شده و سپس به پایه انتقال پیدا میکند.
برای اجرای قوسها از آجر برروی زمین ساخته و داخل قالب را با نی و ملات گچ پر کرده و بعد از خشک شدن و بیرون آوردن آن قرینه آن را در همین قالب ساخته و به کمک چوب بر روی دیوار سوار میکنند. برای دهانه های بزرگ چون اسختن و ریختن قالب گچی بر روی زمین و سوار کردن آن بر دیوار میسر نبوده بر روی بنا تکه قوس را اجرا میکرده اند.۲ طاق:
از تجسم یک قوس در فضا طاق بوجود میآید. ساختمان طاق از رگه های آجری تشکیل شده است و تقریبا همان مشخصات ایستایی قوس را در فضا دارد. تفاوت قوس و طاق در میزان پوشش محل مورد نظر میباشد. قوسها برای پوشش مکانهایی که دهانه آنها از عمقشان کوچکتر است کاربرد دارند. طاق را در ابعاد گوناگون و شکلها و گونه های مختلف طوری مورد استفاده قرار داده اند که انسان را به تعجب وا میدارد. پوشش بناهایی مثل مسجد جامع اصفهان با حدود ۴۷۶ طاق به اشکال گوناگون از نمونه های کم نظیر معماری جهان میباشد.▪ انواع طاقها:
الف) طاق آهنگ:
این طاق به شکل یک نیم استوانه تو خالی میباشد و از حرکت یک قوس در امتداد یک خط بوجود میآید. استفاده از این نوع طاق معمولا مناسب فضاهای مستطیل شکل مثل راهروها و ایوانهاست. نمونه های زیادی از این نوع طاق در معماری قبل و بعد از اسلام ساخته شده اند به عنوان مثال در دوره های ساسانی بناهایی مثل طاق کسری ازاین نوعند. هم چنین در مسجد تاریخانه دامغان و مساجد جامع نایین اصفهان اردستان نطنز و گوهر شاد فضاهای بزرگ با این نوع طاق پوشیده شده اند.ب) طاق ترکین:
از نظر هندسی از تقاطع دو طاق آهنگ بوجود میآید. فضایی که این طاق میپوشاند به شکل مربع مستطیل یا چند ضلعی منتظم است. در سطح داخلی این طاق نسبت به قوسهایی که به کار رفته است ترکهایی دیده میشود. از نظر اجرایی طاق ترکین باید همزمان از روی چهار دیوار بر پا میشود و مثل سایر طاقها اجرای آن بدون استفاده از قاب صورت میگیرد. ازاین نوع طاق در پوشش چند فضا در مسجد جامع اصفهان استفاده شده است به طور کلی در معماری ایران از این نوع طاق کمتر استفاده شده است.ج) طاق چهار بخش:
این نوع طاق مانند ترکین از تقاطع دو طاق آهنگ بوجود میآید با این تفاوت که در این نوع طاق به جای اینکه چهار ضلع طاق برروی چهار سطح تکیه کنند برروی چهار نقطه استوارند.
قسمت حمال طاقهای چهار بخش از چهار طاق و چهار ترک تشکیل شده است. بارهای وارده کلا توسط مجموعه ای از قوسهای به هم چسیده که ترکها را میسازند به چهار تکیه گاه منتقل میشوند. اجرای این طاق از چهار گوشه آن شروع وبه راس آن ختم میشود.د) طاق وتویزه:
این روش ساختمانی یکی از پیشرفته ترین فنون طاق سازی میباشد. این طاق بر مبنای عناصری به نام تویزه یا لنگه شکل میگیرد. لنگه ها و تویزه ها قوسهای پیش ساخته ای هستند که در کار گذاشته میشوند و سپس دور آنها را با آجر میپوشانند. شکل به دست آمده را باریکه طاق نیز میگویند. در کاخ عالی قاپو از باریکه طاقها به عنوان اسکلت بندی بنا استفاده شده در این قسمت دو نوع از انواع مختلف آن یعنی طاق کجاوه و کاربندی را معرفی میکنیم:
▪ طاق کجاوه:
این نوع طاق تمام بار های وارده از پوشش اصلی خود را به باریکه های طاق منتقل میکند. از این نوع طاق در خانه های یزدی و یا در مسجد جامع تبریز استفاده شده است.
▪ طاق کاربندی:
با کاربرد لنگه ها و تویزه ها واستفاده از آجر از نظر فنی و اجرایی سازه ای سبک و سریع الاجرا و از نظر ظاهری سازه ای زیباست. طرز اجرای کاربندی به این ترتیب است که ابتدا دو یا چهار طاق کامل به عنوان تویزه اصلی و باربر بنا کرده و بقیه باریکه ها را به آن ها متصل میکنند. پس از اینکه همه باریکه ها را به این روش بر پا کردند روی آنها طاق میزنند. برای دهانه های نسبتا بزرگ بنا بر مسائل ایستایی میبایست از باریکه طاقهای بزرگی استفاده کرد.

2 copy copy copy copy copy

2 copy copy copy copy copy copy copy copy copy copy copy copy copy copy copy copy copy copy copy

3 copy copy copy copy copy copy copy copy copy copy copy copy copy copy copy copy copy copy copy

نويسنده : طاهره محمد نژاد هل آباد

این کاربر 1 مطلب منتشر شده دارد.

به منظور درج نظر برای این مطلب، با نام کاربری و رمز عبور خود، وارد سایت شوید.