مقدمه

انسان به عنوان يكي از شگفتيهاي جهان طبيعت تنها موجودي است كه داراي نيروي تعقل و جستجو است .
او با استفاده از حواس پنجگانه خود به شناسايي جهان مي پردازد و از اين شناخت احساس شادي و شعف مي كند.
تكامل حواس در دوران كودكي :
نخستين ارتباطات كودك با جهان پيرامون او بر اساس حس لامسه اش شكل مي گيرد‌.
يعني قبل از رشد و تكامل حس بينايي در كودك، حس لامسه او قوي مي شود.
زماني كه كودك بزرگ مي شود نيروي انديشه و تخيل او قوي تر مي شود و نسبت به حس لامسه اش در مرتبه بالاتري قرار مي گيرد. در اين سنين او قادر خواهد بود فضاي تاريك و روشن را تشخيص دهد. در مرحله بعد كودك نيروي انديشه و تخيل خود را روي كاغذ تصوير مي كند كه هيچ تطابقي با طبيعت ندارد.يعني طراحي كودك از طبيعت بر اساس شناخت نسبي او از طبيعت است .
احساس در هنر :
وقتي كودك به سن بلوغ مي رسد به تدريج در تصورات و ادراكاتش نسبت به طبيعت تغييراتي حاصل مي شود.در دوران بلوغ احساسات كودكانه او ضعيف شده و به جاي آنها تصاوير جديدي كه با طبيعت همگوني بيشتري دارد جايگزين مي شود. تمام تمايلات ، احساسات و نياز هاي بشراز قبيل حس عشق ، زيبايي و ترسيدن از همين احساسات دوران بلوغ نشأت مي گيرد.لذا منشأ تعقل در دوران بلوغ، احساسات دوران كودكي است.
تجسم پيش نياز طراحي هنري :
منشأتمام آموخته هاي انسان ، طبيعت است و كليه اميال و نيازهاي انسان،از حس بينايي او متأثر است. فرايند در يافت ذهني از محيط، پديد آورنده ادراك در مغز است .
تصاوير از راه چشم به مغز ارسال مي شوند و ذهن انسان پس از ادراك آنها عكس العمل نشان مي دهد.
اولين قدم در تجسم واقعيات نگاه دقيق به درون طبيعت است . لذا ديد عميق به طبيعت و دريافت حسي مؤثراز آن پيش نياز طراحي است . شناخت سمبلها و مفاهيم طبيعت براي فهم بعدي لازم و ضروري است . در مباحث سواد بصري سنبل ، علائم و مفاهيم موجود در طبيعت است ، لذا با بكارگيري روش مناسب علاوه بر اينكه خودمان به آن علوم دست مي يابيم براي هر بيننده اي نيزآنها را واضح و آشكارمي كنيم .
طراحي :
براي خوب ديدن بايد چشم را تربيت كرد و با چشم انديشه به طبيعت نگريست . نقش طراحي در هنر هاي تجسمي مثل نقش كلمات است در نويسندگي .بنا براين بايد نسبت به ابزار كار و كاربرد آن آگاهي كامل داشت .

قسمت دوم: تزئينات داخلي خانه

بشر از شنيدن واژه خانه احساس امنيت، آرامش و هويت مي كند . در لاتين Home به معناي خانه است و جالب اينكه براي وطن نيز همين واژه را بكار مي برند. پس در وطن اصلي ، خانه وطن كوچك است. در زبان عاميانه خانه به معناي جا و مكان است . مانند كتابخانه
مسكن ـ خانوار
مكان مشخص و مستقلي را كه محل سكونت خانوار است مسكن گويند . خانوار عبارت است از يك ياچند نفر، كه از نزديكترين ارتباط بر خوردار هستندو دخل و خرج مشتركي دارند.
خصوصيات خانه :
خانه بايد به خدمات عمومي آب ، برق ، ‌گاز و پاركينگ دسترسي داشته باشد.همچنين بايد داراي فضاي كافي جهت انجام فعاليتهاي اساسي خانواده باشد. نهايتاً خانه بايد زيبا باشد .
هنر، نقش و جايگاه آن در اين رشته :
هنر مي تواند از مهمترين عوامل ايجاد زيبايي باشد. هنر مند خالق زيباييها است و احساس و انديشه خود را در قالبي شكيل و زيبا بيان مي كند . اين قالب مي تواند يكي از هنرهاي تجسمي مثل شعر يا نمايش و … باشد . لذا هنر معماري داخلي، هنر تزيين خانه و ايجاد محفلي زيباست . مباني هنر هاي تجسمي عبارتند از: نقطه ، حجم ،‌خط ، سطح ، بافت و … كه هر يك مي توانند حامل پيام خاصي باشند. به عنوان مثال جايگيري يك نقطه در جاهاي مختلف حامل پيامهاي متفاوتي است . اگر جاي آن تغيير يابد ممكن است دقيقاً پيامي را برعکس پيام قبل دريافت کنيم.
خصوصيات اعضاي خانواده :
كاربرد آموخته ها در مباني هنرهاي تجسمي بايد هماهنگ با علايق و سلايق اعضاي خانواده باشد . همانطور كه اشخاص از نظر شكل ظاهري متفاوت هستند روحيات آنها نيز متفاوت است.
تزيينات داخلي خانه بايد با توجه به تشخيص روحيه افرادو تقويت عواملي كه در روحيه آنها اثر مثبت و مفيد دارند صورت بگيرد. بررسي ابعاد و اشكال قسمت هاي مختلف خانه وآموزش هاي تئوري در اين زمينه راهگشاي خوبي براي شما خواهد بود .
فضاي خانه :
فضاي خانه را با وسايلي كه ضمن داشتن عملكرد بهينه، روح بخش هستند تزيين كنيم. همچنين لوازم منزل بايد علاوه بر اشتن زيبايي ،كاربرد بهينه اي براي ساكنان خانه داشته باشند بطوريكه فضاي خانه براي ساكنين خانه مطلوب و دلپذير باشد . مثلاً فضاي خانه بايددر فصول گرم سال سرمايش آن راتأمين كرده و بالعكس در فصول سرد ،گرمايش لازم را تأمين نمايد .

درس دوم : تعادل
قسمت اول : طراحي تجسمي/قسمت دوم : تزئينات داخلي خانه

بشراز يكنواختي زندگي دچار كسالت مي شود.او نيازمند داشتن ارتباطات گوناگون است زيرا داراي قوه ابتكار و خلاقيت است . ازهمان ابتداي خلقت انسان، شكل هاي گوناگون يك وسيله در جهت ايجاد ارتباط بين انسانها،طراحي شده است. آدمي در زمان كودكي در برخورد با اجسام واكنشهاي ذهني خاصي را تصور مي كند. به تدريج، احساسات دوران كودكي در دوران نوجواني ضعيف شده و منطق جاي آن را مي گيرد .در صورتيكه اين مهارت دوران جواني با خصوصيات ذهني كودكي توأم گردد،آثار هنري خلق مي شوند .
نقش حواس پنجگانه :
انسان با نزديك شدن به طبيعت از طريق ديد بصري لذت مي برد. به تدريج بين انسان و محيط پيرامون او همگوني و وحدت بوجود مي آيد. بنا براين لذت بصري و زيبايي در نتيجه وحدت بين انسان و طبيعت است. ممكن است در اثر نگاه كردن به چيزي در وجود ما عشق پديدار شود ، اينها غرايز بشري است و طبيعت منشأ تمامي غرايز بشر است .به طوريكه تمام اميال و نياز هاي انسان از حواس پنجگانه او نشأت مي گيرد.
تعادل :
وقتي صحبت از تعادل مي شود تصويري از يك ترازو در ذهن ايجاد مي شود.تعادل يعني ايجاد بالانس در دو كفه ترازو و بين دو شئ هم وزن كه از لحاظ شكل ، فرم و محتوا يكسان نيستند.
خلقت بشر بر اساس تعادل است .مثلاً قرينه بودن اعضاء، باعث ايجاد تعادل حركتي در انسان مي شود . ديد انسان بطور غريزي بصورت عمودي و افقي در محيط حركت مي كند . در تزيين خانه، درصورتيكه چيدمان درون اتاق يك وزن باشند ، مي توانيم با بهره مندي از رنگها يا بافتها و … تعادل را بوجود بياوريم . بنابراين تعادل به طورخلاصه ، به معناي ايستايي است كه ميتوان آن را به طرق مختلف ايجاد كرد .
هنرمندان براي بدست آوردن زيبايي و بالانس در هنر هاي بصري از اساسي ترين فرم يعني تعادل بهره مي گيرند . عدم وجود تعادل باعث يكسو شدن نگاه ماو از بين رفتن آرامش ديداري مي شود . در ايجاد تعادل بين اشكال متضاد، در متقابل هم قرار دادن آنها باعث ايجاد جذابيت ديداري مي شود . بنابراين در تزيين خانه طراح خوب كسي خواهدبودكه چيدمان درون اتاق راطوري تزيين نمايد كه باتابش يك نور يا آمدن يك فرد به درون اتاق بالانس حفظ شود.

قسمت دوم : تزئينات داخلي خانه

دو تعريف كلي براي مسكن داريم. مسكن تك واحدي 2-مسكن گروهي
در جامعه ما به طور مصطلح به يك واحد مسكوني يا آپارتمان كه دريك طبقه از ساختمانهاي چند طبقه احداث شده است مسكن تك واحدي مي گويند . اما منظور ما از تعريف مسكن تك واحدي ، چنين خانه اي نيست .
انواع خانه ـ مسكن تك واحدي:
مسكني را كه بطور مستقل درزميني احداث شود مسكن تك واحدي گويند .اين نوع مسكن محل سكونت افراد يك خانواده است. ومي تواندمشتمل بر يك يا چند طبقه باشد . ساخت مسكن تك واحدي پر هزينه است .
مسكن گروهي :
مسكن گروهي استقلال ندارد ، محل سكونت چند خانواده است و محدوديتي در تعداد طبقات ندارد. بيش از 90% از خانه هاي شهر تهران بصورت مسكن گروهي بنا شده اند . مسكن گروهي به لحاظ فضاها و تأسيسات مشترك، ارزانتر ازمسكن تك واحدي است .
موقعيت طبيعي و جغرافيايي خانه :
فرم و موقعيت سا ختمان و مصالح استعمال شده در ساخت آن در هر مكان جغرافيايي كاملاً متفاوت است. يكي از دلايل اين تفاوت ها مسئله تابش نور خورشيد و تأثير آن بر خانه است .زيرا ميزان نور و انرژي اي كه به خانه مي رسد در مناطق مختلف متفاوت است . نماهاي اصلي ساختمان شامل نماهاي شمالي ،جنوبي ، شرقي و غربي است . براي تزيين خانه نور گير بودن جهات مختلف آن اهميت بسياري دارد .مهمترين نماي خانه از لحاظ تابش نور خورشيد نماي جنوبي است و بر عكس آن نماي شمالي است .
فصول مختلف سال و تزيين خانه :
از آنجاييكه زاويه تابش نور خورشيد در فصول مختلف متفاوت است، فضاي خانه بايد متناسب با فصول گرم و سرد سال طراحي گردد . بطوريكه مصرف كننده در فصل گرما خنكي باد را احساس كند،ودر فصل سرما از انرژي طبيعي و گرمايي استفاده نمايد . بنابراين بكار گيري صحيح و درست فضاها و بر خورداري از انرژي باد و خورشيد ما رااز كاربردانرژي اضافي در خانه بي نياز مي كند . مگر در مواردي كه اين امر اجتناب نا پذير باشد .
مناطق اقليمي مختلف و نما ساختمانها :
ساختمانهاي موجود در مناطق چهار گانه اقليمي ايران داراي ويژگي هاي خاصي مي باشندكه عبارتند از :
در مناطق معتدل و مر طوب ساختمانها داراي بالكن عريض و سرپوشيده هستند .عمل تهويه به صورت طبيعي انجام مي شود وبه دليل بارندگي زياد از بامهاي شيب دار استفاده مي شود. همچنين در اين مناطق از مصالح ساختماني با ظرفيت حرارتي پايين استفاده مي كنند .
در مناطق گرم و خشك از مصالح ساختماني با ظرفيت حرارتي بالا استفاده مي كنند . در اين مناطق حيات خانه را مشجر مي سازند .
در مناطق سردساختمانها به صورت فشرده احداث مي شوند .به طوريكه سطح خارجي خانه نسبت به خودخانه ،كوچكتر است .

درس سه : تعادل، تقارن وتقارن شعاعي
قسمت اول : طراحي تجسمي/قسمت دوم : تزيينات داخلي خانه

طبيعت براساس اصل تعادل برقرار شده است .هرگاه صحبت از تعادل مي شود مقوله هم وزني نيز مطرح مي گردد . انسان در ادوار گذشته تعادل را در قرينگي عناصر مي ديد . تعادل به سه بخش متقارن ، نا متقارن و شعاعي تقسيم مي شود .
تعادل متقارن :
اشكال بطور كلي از نظر شكل ، اندازه و وزن يكي هستند .درايجاد اشكال قرينه احتياج به محاسبه زيادي نيست . قرينه سازي مكانها تداعي كننده وقار ، سنگيني ، ايستايي و امنيت است. لذاقرينه سازي خالي از هيجان و تحرك بصري است .
براي فهم بيشترفرض كنيد همه مقامات رسمي دوريك ميز نشسته اند و راجع به صلح گفتگو مي كنند. احتمالاًيك قسمتهايي ازميز شكاف برداشته است كه دوربين جاي حركت داشته باشد.همه بطوردوار همديگررامي بينند . بين آنها وحدتي وجود داردو مسئله شاخص تر بودن مطرح نيست.
تعادل نامتقارن :
در مبحث تعادل نا متقارن اشكال از نظر شكل ، اندازه و بافت متفاوت هستند . اما از لحاظ وزن يكسان مي باشند .در معماري سبك گوتيك و باروك ساختمانها با شكوه و ايستا هستند ، و بين آنها بالانس ايجاد شده است .در معماري مدرن تقارن وجود ندارد . لذا در صورت تغيير و تحول نياز به مطالعه و محاسبه هست . اشكال نا متقارن از جذابيت بيشتري بر خوردارند .
تعادل شعاعي :
در تعادلهاي متقارن و نا متقارن ،فقط يك خط عمودي و افقي وجود دارد . اما در تعادل شعاعي خطوط زيادي به چشم مي خورد .
فرض كنيد در مركز اتاق يك فرش دوار و يك ميز وجود دارد كه دور تا دور ميز مبلمان چيده شده است . اين تعادل، تعادل شعاعي است.

قسمت دوم : تزيينات داخلي خانه

در تزيين خانه بايدابتدااز شرايط خانه اطلاعاتي در دست داشت . ساكنان خانه به سه گروه يك نفره،دو نفره و چند نفره تقسيم مي شود .
خصوصيات خانواده يك نفره :
آگاهي يافتن در مورد اينكه فردپير يا جوان است، سالم يا مريض است و به چه چيز هايي علاقمند است از عواملي هستندكه در تزيين خانه تأثير فراواني دارند . بنا براين ويژگيهاي جسمي روحي و رواني افراد در چگونگي تزيين خانه عامل بسيار مهمي است. همچنين دانستن شرح حال و شرايط زندگي اجتماعي خانواده از عوامل بسيار مهم در تزئين خانه است.
خصوصيات خانواده دو نفره :‌
خانواده دو نفره شامل زن و شوهر است. در نخستين سالهاي تشكيل خانواده نحوه تزيين خانه با سالهاي بعد متفاوت است .نكته مهمي كه در اينجا بايد به آن اشاره نمود اين است كه طراحي مطلوب معماري داخلي خانه مي تواند اختلافات خانوادگي را به حداقل برساند. شاغل بودن ساكنين خانه ، ميزان در آمدآنها و بچه دار شدن خانواده از عوامل مهمي در تزيين فضاي خانه هستند . نوع علاقه و ميزان رفت و آمد آنان نيز در تزيين خانه مؤثر است.
خصوصيات خانواده چند نفره :
شرايط سني و جنسيت فرزندان، همچنين تعدادآنهااز عواملي هستند كه در تزيين خانه تأثير مي گذارند.ميزان رفت و آمد اعضاي خانواده وتعداد دفعاتي كه با هم غذا مي خورند نيز در تزيين خانه و طراحي داخلي آن مؤثر است .وجود بزرگان خانواده و زندگي باآنها در يك مكان ، از عوامل ديگري است كه در تزئين و طراحي خانه مؤثر است .
سلايق افراد :
عدم توجه به علايق ، سلايق و مشاهداتي كه در بيرون خانه صورت مي گيرد در تزئين خانه، از عوامل مؤثر درايجاد افسردگي است .
عمده مسائل روحي و رواني خانواده متأثر از فضاي داخلي خانه است . تزيين داخلي نقش مهم و مؤثري در درمان بيماريهاي رواني دارد . وجود وسايل خراب در خانه باعث بروز اختلافات خانوادگي مي شود . مدير خانه بايد در رفع كوچكترين نقيصه هاي موجود در فضاها و همچنين وسايل خانه بكوشد .آلودگي صوتي باعث ايجاد عصبانيت در بين ساكنين خانه مي شود .مثلاً پخش يك موسيقي در خانه براي شنونده دلنشين است اما براي كسي كه استراحت مي كند عذاب آور است .

درس چهار : تناسب
قسمت اول : طراحي تجسمي /قسمت دوم : تزئينات داخلي خانه

انسان با تعمق در طبيعت و توأم نمودن مباني علم و هنر با مباحث نظري به تجربيات جديدي نائل مي شود .علم نيرو بخشيدن به ادراك است . ادراك پايه گذار مباحث بصري ، هنري ، زيبايي و زيبا شناسي است . بنا براين قوه ادراكي برروي احساس و بينش انسان تأثير مي گذارد . احساس به دو نوع ظاهري و علمي (يقيني ) تقسيم مي شود . احساس يقيني يك احساس عميقي است .
تناسب :
تناسب رابطه نسبي و قياس بين اجزا است. براي ايجاد ارتباط و هماهنگي در كل فضا اجزاء بايد هماهنگ باشند .پس تناسب عنصري مشترك و فعال است . هر شي داراي تناسبات خاصي است . اين تناسبات موزون با تركيب و ارتباط با اشيا ء مجاور زيبايي را بوجود مي آورند . بنا براين در طراحي و تزيينات داخلي خانه براي ايجاد زيبايي و هماهنگي بايد وسايلي كه به كار گرفته مي شود، با فضاي اتاق متناسب باشند .
تناسب شهودي :
هنر مندان وجود عنصر تناسب رابا مشاهده تشخيص مي دهند .تناسب بصورت شهودي در آثار هنري بكارگرفته مي شود . مهمترين هدف هنر مندان از طراحي فضاهاي شهري و خانگي ايجاد آرامش در انسان است . همچنين سعي آنان درايجاد تعمق و قدرت، در ديد بصري انسان است . يك اثر هنري با توجه به شرايط وضوابط محيط و تؤام كردن مباحث فني و تكنيكي خلق مي شود . تمام وسايل مورد استفاده منوط به اشل انساني است . در سرتاسر دنيا تناسبات و اشل انساني تقريباً يكسان است . بنا براين نخستين شرط در طراحي معماري ، درنظر گرفتن تناسبات انساني است .
تناسب هندسي :
اقليدس رياضي دان معروف يوناني نسبت را مقايسه دو چيز يكسان از لحاظ مقدار مي داند . ولي تناسب را كيفيت نسبت ها مي داند به طوريكه هر جز ئي با خودش به تنهايي تناسب داشته باشد . مانند اعضاي بدن انسان در عالم خلقت. تمام اجزاء بدن انسان نسبت هاي مختلفي دارندو در عين حال با هم متناسب هستند . انسان با محيط منتخب خود تناسب دارد . اما ممكن است اين تناسب در محيطي ديگر وجود نداشته باشد . لذا براي آفريدن كيفيت ها در تناسبات بايد همه جوانب محيط را در نظر گرفت .به طور كلي تناسبات رياضي ايستابوده وباعث ايجادوقار و بي تحركي مي شوند.
لذا هنر مندان با تلفيق كردن مباحث رياضي وتناسب شهودي بهترين اثر هنري را خلق مي كنند . در خلق آثار هنري بايد مقدار، حجم و فضا رامد نظر داشت . مقياس با اصل تناسب مرتبط است مقياس و تناسب ابعادي از اشيا هستند كه با آنها ارتباط داريم. لذا حد اكثراندازه اشياء و عناصري كه كاربرد انساني دارند بايد مقياس انساني داشته باشند . بنا براين سنجش تناسب اجزاء با خودشان، با محيط اطرافشان و با اجزاء‌مجاورشان يكي از اصول زيبا شناسي است .
دراين زمينه كتابي به نام نويفرت وجود دارد. در آن تمام استانداردها و اشل هاي مورد نياز انسان بيان شده است .

قسمت دوم : تزئينات داخلي خانه

انسان در حالات مختلف نياز به ابعاد و فضاي خاصي دارد . ابعادو اندازهء ابزار و وسايلي كه كاربرد انساني دارندبايد در تناسب درستي با ابعاد بدن انسان باشد تا عملكرد مورد نظر براحتي صورت گيرد و انسان احساس آرامش كند . مهمترين نكات در طراحي فضاي داخلي خانه، آشنايي با وسايل قابل استفاده و ابعاد بدن انسان مي باشد. قد 170سانتي متر متوسط بلند ترين و كوتاه ترين قد انسان است . و يك استاندارد جهاني است . اندازه هاي تقسيمات مختلف بدن انسان را با قد 170 سانتي متر در نظر مي گيرند .با اين حال بايد گفت كه مصرف كنندگان از نظر اندازه و ابعاد بدن متفاوت هستند .در مناطق گرمسير اندام انسانها كوچكتر است اما در مناطق سردسيرهيكل انسانها درشت و بزرگ است . ابعادي كه در مناطق گرمسير قاره در نظر گرفته مي شود در مناطق سرد سير كارايي ندارد . اقوام مختلف ايراني از ابعاد مختلفي بر خوردارند و اين استانداردجهاني در مورد آنها كارايي لازم را ندارد . مناطق مختلف آب و هوايي ايران تأثير متفاوتي در رشد افراد مي گذارد .به طوركلي بايددر طراحي انعطاف پذير بوده و اين مسايل را مد نظر داشت .

درس پنج : ريتم
قسمت اول : طراحي تجسمي/قسمت دوم : تزئينات داخلي خانه

ريتم :
هنر مندان بزرگ ريتم را بعنوان يكي از عناصر بسيار مهم بصري در آثار خود بكار مي برند. ريتم باعث از بين رفتن يكنواختي و ايجاد وحدت بين عناصر مي شود . ريتم يكي از عناصر و مباحثي است كه در طراحي بافضا و زمان هماهنگ مي شود .
انواع ريتم :
1- ريتم تكراري 2- ريتم متناوب 3- ريتم رشد
ريتم مي تواند در شكل اجسام ، رنگ و حركت آنها ايجاد شود . در ريتم تكراري فرم ها و شكل ها به موازات هم تكرار مي شوند كه از لحاظ ديد بصري داراي انضباط ويژه ، رسمي ، فني و داراي محاسبات رياضي و خشك است . مثل ضربان قلب كه يك ريتم تكراري است .
ريتم متناوب :
باعث ايجاد تنوع و تحول و دگرگوني مي شود . مثل روز و شب .
ريتم رشد :
مثل شاخ و برگ درختان كه از تنه درخت رشد مي كند .
ريتم گاهي به صورت رنگ و كنتراست هاي رنگي ايجاد مي شود كه چشم اندازهاي بسيارزيبايي را بوجود مي آورد . براي ايجاد ريتم در خانه مي توان از پارچه ها ، پرده ها و كف پوشهايي كه داراي اين عنصر هستند استفاده كرد .
ريتم پيش زمينه :
مثال : ميزي به صورت مستطيلي شكل در اتاق كنفرانس وجود دارد ، فضاي اتاق نوراني است و سقف اتاق را با راويز پايين آورده اند ، لذا بايد چيدمان ما بر اساس منبع نوري موجود انجام پذيرد .
ريتم پس زمينه :
مثال : به محض ورود به اتاق ، تابلو يا پنجره راپشت سرمبل مي بينيم كه در بك گراند و زمينه كار قرار گرفته است.اين ريتم پس زمينه است .تصاوير و اشيايي كه در بك گراند زمينه قرار مي گيرند ، ريتم پس زمينه هستند .

قسمت دوم : تزئينات داخلي خانه استاد ايزد پناه

ورودي خانه :
ورودي يك واحد مسكوني با عناصر مختلفي مثل پرده ، محافظ سر پوشيده ، جعبه هاي گل ، فرورفتگي در نما تشديد و مشخص مي شود .
فضا هاي فيزيكي خانه :
اصولاًچيدمان غلط باعث شلوغي فضا و دشوراي حركت افراد مي شود . زيبايي درسادگي است و سادگي در چيدمان باعث خلق فضا هاي مناسب مي شود . چيدمان فضاهاي مشترك نشيمن و پذيرايي بايد با دقت و بر اساس عبور افراد طراحي شود.
در هنگام چيدمان يك فضا بايد به تعداد نفرات و حركات آنها در فضاي چيدمان دقت شود . داشتن ديد كافي ، هنگام جا بجا كردن اشياء در منزل بسيار حايز اهميت است . چيدمان ساده باعث ايجاد آرامش ذهني در ساكنين خانه مي شود .
ورودي و ارتباط آن با فضا:
ورودي رابط بين فضاي خارج و داخل خانه است . ورودي هدايت كننده فرد به پذيرايي ،آشپزخانه و دستشويي است. خصوصيات ورودي :
استفاده از رنگهاي شاد ، فضاي ورودي را زيبا و جذاب مي كند ، ونيز باعث ايجادتنوع در ساختار معماري خانه مي شود . ورودي خانه معرف شخصيت ساكنين خانه است . ورودي هر خانه بايد فضايي براي استقبال از ميهمانان داشته باشد . وجود فضاهايي براي جاكفشي و جالباسي در ورودي خانه از ملزومات ورودي است .

درس شش : تأكيد
قسمت اول : طراحي تجسمي/قسمت دوم : تزئينات داخلي خانه

تأكيد :
انسان اصولاً برعلايق خود تأكيد مي ورزد . در معماري داخلي و تزيين خانه مي توان اشياء را مورد تأكيد قرارداد . قراردادن يك شيء نفيس دريك محل خاص باعث تأكيد بر روي آن مي شود .
تأكيد ، وجه تمايزمهم بين عناصر اصلي وفرعي :
تأكيد روي عناصر ارزشمند نسبت به ساير عناصر بايد قويتر باشد . در غير اين صورت طرح، يكنواخت و خسته كننده اي حاصل مي شود. از طرفي ديگر اگر تأكيد روي تعداد زيادي شيء بصورت مساوي صورت بگيرد در اثر هنري شلوغي و اغتشاش بوجود مي آيد .
به طور كلي تأكيد روي عناصر بصري بوسيله نور. رنگ ، شكل و بافت صورت مي گيرد.
تأكيد بوسيله نور :
به نوري كه به صورت نقطه برجايي تابيده شود اسپاتلاي مي گويند . فرض كنيد كه در كنار اتاق مجسمهء گرانبهايي روي چهار پايه وجود دارد . براي تأكيد بيشتر، نور اتاق را روي آن قسمت متمركزمي كنيم . يعني نور حاشيه راكم رنگ تر مي كنيم تا نورفقط روي آن شيء مجزا بتابد. به عبارت ديگردركل چيدمان اتاق، يك نور ملايم و درآن قسمت خاص يك نور مخصوص مي تابانيم.
تأكيد به وسيله رنگ :
در صورتيكه تعدادي عنصر وجود داشته باشند كه داراي يك شكل و اندازه باشند مي توان با رنگ آميزي يكي از آنها را شاخص تركرد . كاربرد رنگهاي تيره در چيدمان داخلي خسته كننده مي شود ولي كاربرد رنگهاي روشن ديد مارا به طرف فضاي قابل رؤيت جلب مي كند.
تأكيد بوسيله شكل :
به نسبت اهميتي كه اجسام در چيدن فضاهاي داخلي دارند براي تأكيد بيشتر ابتدا فرم شاخص ، سپس فرم هاي اصلي و فرعي را به تناسب تزيين مي كنيم . سطوح زاويه دار ، ديد را به طرف اشياء هدايت مي كند . بطوريكه زواياي ديوار، پر قدرت ترين نقاط تأكيد در منزل، محسوب مي شوند .
تأكيد بوسيله بافت :
براي تأكيد روي عناصر ، بافت آنها را ملايم يا خشن انتخاب مي كنيم . از آنجائيكه بافت خشن جذابتر است ، لذا ارتباط بيشتري با فضا بر قرار ميكند .

قسمت دوم : تزئينات داخلي خانه

خصوصيات ورودي :
ورودي خانه بايد فضايي براي جالباسي و جا كفشي داشته باشد . ورودي بايد داراي رنگهاي شاد و جذاب باشد . بهتر است ورودي در كنار فضاي سبز باشد . تورفتگي و رنگهاي شاد باعث ايجاد جذابيت در نما مي شود. ورودي را مي توان با گلدان تزيين كرد.
ارتباط ورودي با فضاهاي خانه :
ورودي بايد با پاركينگ ارتباط مستقيم داشته باشد . همچنين ورودي بايد باپله هاي اصلي ارتباط داشته باشد . پله ها رابط اصلي ورودي ، با ساير فضا ها هستند . همچنين پله ها رابط بين فضاي زير زمين و پاركينگ با ورودي هستند . ورودي بايد با رختكن رابطه داشته باشد. ورودي بايد نزديكترين فاصله رااز حمام و توالت داشته و دورترين فاصله را از اتاق خواب داشته باشد . همچنين ورودي بايد فاصله نزديكي با اتاق نشيمن،آشپزخانه و غذا خوري داشته باشد.

درس هفتم : وحدت
قسمت اول : طراحي تجسمي/قسمت دوم : تزئينات داخلي خانه

انسانها عليرغم داشتن خلق و خوهاي متفاوت، مي توانند روي موضوعي وحدت داشته باشند وبا اصل قرار دادن آن به آرامش ديداري برسند .
وحدت :
اگردر طراحي ، معماري و تزيينات داخلي ، عناصر مختلف به نحوي در همديگر ادغام شوند كه يك كل واحد را تشكيل دهند ، عنصر وحدت بوجود آمده است .اين كل واحد باعث يكپارچه شدن عناصر مي شود كه بر خلاف جهت پراكندگي است ، و از لحاظ ديداري استحكام دارد . پراكندگي زماني حادث مي شود كه عناصر در كنار هم باشند ولي رابطه اي از لحاظ رنگ، بافت و فرم با همديگر نداشته باشند . اگر مجموعه عناصر با كل فضا خوب تركيب شود يك تنوع ديداري و بالانس به وجود مي آيد ،كه همان ايجاد وحدت بين عناصر همانند با عناصر غير همانند است . مهمترين و اصولي ترين كار در ايجاد وحدت بين اشياء، پيدا كردن نقطه مشترك بين عناصراست . قرار دادن يك زمينه در محيط باعث ايجاد وحدت بين اشيا ءآن محيط مي گردد .
مثال :
فرض كنيد مي خواهيم وحدت را دريك زمينه ايجاد كنيم .در اين زمينه اشياء و عناصري وجود دارند كه هر كدام داراي يك رنگ مجزا هستند و هيچ كدام با هم بالانس ندارند . رنگي كه براي زمينه انتخاب مي كنيم بايد طوري باشدكه بين همه اجزاء ارتباطي بوجود بياورد . لذا استفاده از رنگهاي خنثي در پس زمينه باعث ايجاد وحدت بين اشياء زمينه مي شود

قسمت دوم : تزئينات داخلي خانه

كلياتي درباره آشپزخانه :
وجود آشپزخانه در ساختمان ضروري است . آشپزخانه بايد در ارتباط نزديك و تنگاتنگي با غذا خوري و ورودي باشد. براي هر مركز كار يك پريز جداگانه لازم است . بايد براي تهيه غذا روي سطح ميز ها جاي كافي وجود داشته باشد . تهويه هم به صورت طبيعي و هم به صورت مصنوعي از ملزومات كار در آشپزخانه است . آشپزخانه بايد در ارتباط نزديك با سرويس هاي بهداشتي باشد .جهت باز شدن درهاي كابينت ، بايد بر خلاف جهت حركت شخص در آشپزخانه باشد . آشپزخانه بايد در نماي شمالي ساختمان واقع شود. وسايل آشپزخانه بايد در ارتباط خوبي با همديگر باشند .
مثلث كار :
در آشپزخانه سه فعاليت عمده انجام مي شود كه عبارتند از : نگهداري مواد غذايي ، شستشو و پخت و پز به عبارت ديگر مثلث كار آشپزخانه از سه رأس نگهداري ، شستشو و پخت و پز تشكيل مي شود . رفت و آمد در آشپزخانه بايد از مثلث كار ،جدا باشد .
اشكال مختلف آشپزخانه :
آشپزخانه L و مثلث كار كه قابليت عملي براي OPEN شدن دارد .
آشپزخانه V و مثلث كاركه داراي سه ضلع عمود بر هم است . از يك ضلع آن مي توان براي OPEN كردن آشپزخانه استفاده كرد .
شكل خطي آشپزخانه كه در آن همه وسايل در يك خط قرار مي گيرند و در ارتباط با هم هستند. در اين شكل مثلث كار وجود ندارد .
آشپزخانه كريدوري كه در آن وسايل در دوطرف چيده مي شوند و امكان OPEN شدن آن بسيار كم است .
آشپزخانه شبه جزيره اي كه از يك طرف كاملاً باز و از طرف ديگر به نحوي بسته است . از اطراف نيز بسته است .
آشپزخانه جزيره اي ، كه در آن يكي از وسايل مثلث كار در يك ضلع قرار گرفته است و بقيه مي توانند در سه ضلع ديگر قرار بگيرند .
آشپزخانه OPEN كه امكان مشاهده قسمت هاي ديگر خانه را فراهم مي كند .

درس هشتم : تنوع
قسمت اول : طراحي تجسمي/قسمت دوم : تزئينات داخلي خانه

تنوع :
يكي از دلايل پيشرفت انسان ، وجود حس تنوع طلبي دراواست . تمام تحولات و اختراعات بشر مبتني بر اين غريزه ذاتي اوست . انسان با داشتن تفكر ، جستجو و تحقق در زمينه علوم مختلف به اختراعات جديدي نائل مي شود . از طرف ديگر هنرمندان نسبت به سايرين از لحاظ فكري ، ذوق و سليقه داراي ارزشهاي والاتري هستند . نقشهاي فني را با توجه به شرايط فرهنگي و آتي جامعه طراحي مي كنند . لذا پيشرفت فن آوري (تكنولوژي) منوط به پيش بيني شرايط آتي جامعه است.
اقتصادي بودن تنوع :
اقتصاد ، رابطه مستقيمي با حس تنوع طلبي انسان دارد . محصولاتي كه طراحي مي شوندبايد طوري باشندكه همه بتوانند از آن استفاده كنند. ساده ترين شكل ايجاد تنوع، عوض كردن رنگ و جنسيت وسايل خانه است . استفاده از طراحي شلوغ در چيدمان باعث ايجاد اغتشاش مي شود .
رابطه تعادل و تنوع :
تعادل، برقراري بالانس يا هم وزني در سوژه است . اشياء درون اتاق بايد طوري تزئين شوند كه تعادل بصري و تنوع در فضا به وجود آيد .با عوض كردن زاويه و جهت نور در محيط نيز مي توان تنوع ايجاد كرد . قرينه سازي فرم هاي موجود در صحنه با وجود ساده بودن حالت سكون و يكنواختي دارد .
استفاده از عناصر پيچيده باعث تحرك بيش از حد و اغتشاش در فضا مي شود و لذا ايجاد روابط منطقي بين عناصر موجود با توجه به فرم ، رنگ ، بافت و سايز (اندازه) باعث ايجاد تنوع ميشود . بااستفاده از وسايل تزئيني ساده ، تابلوو قلمدان نيز ميتوان تنوع ايجاد كرد . انتخاب فرم بايد علاوه بر الگو و قابل استفاده بودن به نحوي در راحتي انسان از لحاظ فضا سازي ، نشستن و برخاستن و شاد بودن مؤثر باشد . تنوع به سه شكل ساده ، پيچيده و پايدارتقسيم بندي مي شود.

قسمت دوم : تزئينات داخلي خانه

ساختمان آشپزخانه :
ساختمان آشپزخانه به 8 بخش تقسيم مي شود .
بخش اول :
كف آشپزخانه است.ايزوله كردن كف آشپزخانه به خاطر شرايط خاص آن الزامي است. مي توان براي ايجاد عايق رطوبتي از دو شيوه قير گوني و ايزولاسيون ـ ايزوگام استفاده كرد. . در شيوه قير گوني براي اطمينان بيشتر از دويا سه لايه قير گوني استفاده مي شود . ايزوگام لايه اي ظريف ،بدون چين و چروك واطمينان بخشي است كه با استفاده از حرارت چسبانده مي شود. مي توان كف آشپزخانه را با سنگ ،سراميك و كف پوش هاي پلاستيكي مفروش كرد ،البته گاهي اوقات درز هاي بين سنگ و سراميك محل تجمع مواد غير بهداشتي مي شود . مي توان براي عدم تجمع آلودگي ها در بين درزها از سنگ و سراميك با ابعاد بزرگ استفاده كرد . اصولاً سنگها بر اساس جلوه وكارآرايي داراي قيمت هاي متفاوتي هستند . سنگ گوهره پر مصرف ترين سنگ در صنعت ساختمان سازي است اما اين سنگ جاذب آب است و ايجاد گرد و غبار مي كند .
بخش دوم :
ديوار آشپزخانه است . براي ايمن شدن ديوار ها در برابر رطوبت عايق رطوبتي كف را تا 80 سانتي متر از ديوار ها بالا مي آورند . در ديوار پشت كابينت ها از رنگ كاشي و سنگ ارزان استفاده مي شود . بعلت متغيربودن جاي يخچال اجاق گاز و غيره ديوار پشت آنها را با كاشي مرغوب مي پوشانند . بهتر است در آشپزخانه از رنگ روغني براق استفاده شود .
بخش سوم :
سقف آشپزخانه است . در سقف آشپزخانه بايد از مصالحي كه جاذب رطوبت نبوده و قابل شستشو باشند استفاده كرد . رنگ آميزي سقف آشپزخانه بوسيله رنگهاي روغني براق صورت مي گيرد.
بخش چهارم :
حرارت و برودت در آشپزخانه است ،كه اهميت زيادي دارد . در بعضي از اقليم ها ممكن است فضاي آشپزخانه به شوفاژ يامنبع حرارتي ديگري كه از انرژي برق تغذيه مي شود نياز داشته باشدو يا برعكس به سرمايش نياز داشته باشد .

بخش پنجم :
پنجره و هواكش است . پنجره جهت عبور و مرور نور و هواتعبيرمي شود . لذا پنجره از ملزومات آشپزخانه است و طول استانداردآن نبايد كمتر از دو متر باشد . براي تخليه هواي داخل آشپزخانه از هواكش استفاده مي كنند . هواكش ها به اشكال مختلف و د رفضاهاي مختلف بكار مي روند. براي استفاده بهتر از هواكش ها ،در بسياري از مسير هاي عبور هوا لوله هاي دودكش قرار مي دهند و بعد از آن هواكش را نصب مي كنند كه هوا را بطور مستقيم به بالاترين سطح ساختمان برساند .
بخش ششم :
تأسيسات ، آب ،فاضلاب و گاز است . آب سرد و گرم براي ظرفشويي ، دستشويي و حمام لازم و ضروري است .
بخش هفتم :
برق است . هر كدام از وسايل برقي آشپزخانه بايد داراي يك پريز مجزا باشند . از نكات مهم در ايمني آشپزخانه ،سيم اتصال زمين است . معمولاً دو تا سيم فاز و نول داريم . يك سيم سوم نيز داريم كه سيم اتصال زمين است . اين مسئله درمورد وسايل آشپزخانه اهميت فراوان دارد.
بخش هشتم :
آشپزخانه در صورتي كه OPEN نباشد داراي درب است . شكل كلي درب آشپزخانه بايد داراي سطحي صاف ورنگي براق باشد اصولاً فضاي آشپزخانه نبايد داراي پرز يا اختلاف سطحي خاص باشد كه نتوان براحتي آن را تميز كرد .

درس نه : خط
قسمت اول : طراحي تجسمي/قسمت دوم : تزئينات داخلي خانه

خط زمينه همهء كارهاي هنري است و تأثيرگذارترين عنصر در بين عناصر بصري است .
انسان با ديدن خطوط مختلف دچار حساسيت مختلفي مي شود . خطوط مي توانند از لحاظ نمادين نقش هدايت كننده داشته باشند . مانند خطوط عابر پياده . كاربرد خطوط در هر يك از رشته هاي هنري متفاوت است . مثلاً نقش خطوط در مينياتور و قلم گيري و معماري داخلي بسيار متفاوت است. به طوريكه در هر كدام كاربري خاص دارد. به عبارت ديگر ارزش خطوط نسبت به كارايي آنها متفاوت است .
واكنش چشم و مغز ما نسبت به خطوط غريزي است .
تأثيرات روحي و رواني خطوط در محيط زندگي :
ما در دنياي هستي با خطوط ارتباط داريم . آنها را لمس و تجربه مي كنيم . مثلاً براي كسب آرامش روحي در كنار ساحل دريا قدم مي زنيد . به افق نگاه مي كنيد و آرامش مي يابيد . اين آرامش به لحاظ وجود خط افقي انتهاي دريا در افق است . يعني خطوط افقي در انسان ايجاد آرامش و سكون مي كنند . امروز با پيدا شدن آهن و مصالح ديگر و ضريب استقامت بالاي آنها ارتفاع ساختمانها روز به روز بلند تر مي شود .به طوريكه ساختمانها زواياي تند و تيز دارند و خيابانها تنگ و تاريك هستند . اين زواياي تند و تيز برجها ، حالت خشكي و سرد بودن به محيط مي دهد . و انسان در مقابل آنها احساس فشار و پوچي مي كند . به عبارت ديگر خطوط عمودي با زاويه تند حس اسارت و پوچي را به انسان القاء مي كنند .
بافت ساختمانها در شهرهاي كوچك ، از مصالح طبيعي و بومي تشكيل شده است . در اين شهرها چشم انداز ها تا افق مي رود و طلوع و غروب خورشيد به راحتي مشاهده مي شود و انسان در اين فضا احساس آرامش مي كند . تنوع خطوط در بافت قديمي شهر ها باعث ايجاد جذابيت ديداري مي شود . روشنايي روز و تأثيرات روحي و رواني آن بر انسان در شهرهاي با بافت قديمي مشهودتر است .انسان در مقابل خطوط نيز احساس نا امني مي كند . مانند خطوط دهانه ي كوهها. به عبارت ديگر خطوط شكسته با ارتفاع زياد باعث القاء ترس در انسان مي شود .
خط مورب :
خط مورب خط عمودي است كه ايستايي خودش را از دست داده است . هيچ انساني نمي تواند بصورت مورب بايستد ، در مشاهدهء خط مورب آرامش وجود ندارد .

قسمت دوم : تزئينات داخلي خانه

ـ كابينت :
از جمله وسايل موجود در آشپزخانه ،كابينت با معيار استاندارد است . به دليل چيدمان خيلي جالب و يكنواختي كه كابينت ميتواند داشته باشد وسايل شخصي ، لباسشويي و غيره را داخل كابينت قرار ميدهند .
ـ انواع كابينت :
كابينت به دو صورت فلزي و چوبي وجود دارد.بدليل جلوگيري از زنگ زدگي و پوسيدگي همچنين به منظورايجاد استحكام بيشتر درساخت بدنه كابينتهاي فلزي و چوبي از فلزات رنگي و صفحات مرغوب چوبي استفاده مي كنند .
ـ مدل كابينت :
انواع مدلهاي كابينت به سه صورت زميني ، ديواري و وسط ديوار در بازاروجود دارد .
ابعاد كابينت :
به منظورتسلط مصرف كننده بر قفسه هاعمق بخش ديواري و زميني كابينت به ترتيب 60تا50 تا 30 سانتي متراست .
ـ رويه كابينت :
معمولاً روي كابينت را با صفحات سنگي مي پوشانند . بزرگي ابعاد صفحات سنگي روي كابينت باعث بالارفتن كيفيت آن مي شود. نئوپان عمدتاً بصورت فشرده و مقاوم ساخته مي شود و روي آن روكش خاصي را طراحي كرده و مي چسبانند كه رنگ و نقش آن متفاوت است .
ـ روكش :
روكش به صورت براق يا زبر است . نوع براق آن ضمن ليز بودن خوب پاك مي شود . نوع زبر آن خصوصيات معكوس نوع براق را دارد . ( يعني خوب پاك نمي شودوليز نيست.)
البته ممكن است در روكش ها به منظور زيبايي از رنگهاي پوليستراستفاده شود .

ـ يخچال :
در آشپزخانه يخچال ، فريزر و يخچال فريزر پهلوي هم وجود دارند كه نوع اخير به برق و شبكه آب خانه وصل مي شود . براي سهولت در انجام كار بهتر است يخچال چند در داشته باشد .
ـ اجاق خوراك پزي :
اجاق خوراك پزي به دو صورت روميزي و كابينتي عرضه ميشود و گرماي خود را از برق و گاز ميگيرد . (انشعاب گاز اجاق گازي به دو صورت كپسولي و شهري مي باشد) اجاقهاي كابينتي مجهز به فر هستند.اما در صورتي كه از كپسول استفاده شود محفظه ي جاي فر، محل نگهداري كپسول مي شود . ظرفيت اجاق گاز را با شعله آن مي سنجند .(يك شعله يا شش شعله)
ـ ابعاد روي اجاق گاز :
ابعاد روي اجاق خوراك پزي معمولاً‌بين 60تا 100 سانتي متر است.
ـ هود و ابعاد آن :
ابعاد هود هاي روي اجاق گاز كه به منظور هواكشي طراحي شده اند دقيقاً همان ابعاد روي اجاق گاز است . فاصله هودتا اجاق گاز (به منظور دسترسي مصرف كننده با بست وسايل ) بايد رعايت شود .
ـ ظرف شويي :
ظرف شويي به دو صورت روكار و توكار در بازار موجود است . بسته به نوع مصرف خانواد ه ها داراي ابعاد گوناگون و مدلهاي متفاوت است . در ضمن ممكن است يك لگن يا دو لگن داشته و علاوه بر آن يك سيني يا دو سيني داشته باشد .
ماشين لباسشويي :
اين دستگاه نياز به ‎‎‏‏‏‏‏آب سرد ، گرم و فاضلاب دارد و به دو صورت ساخته مي شود . در نوعي از آنها ورودي لباس از پهلو است و معيار اندازه آن به كيلو است . نوع ديگر آن لباس از بالا درون ماشين ريخته مي شود. البته استعمال نوع اخير بيشتر در حمام است .
اتصال سيم Earth به زمين در ماشين لباسشويي حائز اهميت است .

‌دستگاه توستر :
اين دستگاه براي برشته كردن نان به كار ميرود .
دستگاه ساندويچ ساز :
موادلازم براي تهيه ساندويچ در دستگاه ساندويچ ساز ريخته ميشود تا در اثر گرما پخته شوند.
دستگاه مايكروفر :
از جمله ملزومات ضروري آشپزخانه است كه امروزه مورد استفاده بيشتر مردم است

درس دهم : تضاد(كنتراست)‌
قسمت اول : طراحي تجسمي/قسمت دوم : تزئينات داخلي خانه

تضاد در تمامي كره زمين وجود دارد ودر آثار هنري باعث ايجاد زيبايي مي شود . تضاد باعث ايجاد وحدت و جذابيت در ديدار بصري شده و نيز عاملي براي انتقال انديشه ها و احساسات به طريقه اي ساده تر به بيننده است .عنصر تضاد در برابرعنصر هماهنگي ضمن ايجاد لذت بصري باعث ايجاد تعادل مي شود . يعني مي توان از طريق تضاد تعادل را نيز ايجاد كرد .
روز و شب ، سرما و گرما، نسبت خاك به دريا نمونه هايي از تضاد هستند . تضاد ها مي توانند در شكل، اندازه ، رنگ،بافت ، جهت ،موقعيت ،فرم ،نور و چيدمان ايجاد شوند . تضاد درآثارهنري هنرمندان ،گاهي علاوه بر موضوع ،در فرم و رنگ نيز ايجاد مي شود . مثلًاوقتي مي خواهيم شيءاي را روي صفحه اي به صورت برجسته نشان دهيم ،مي توان از عامل تضاد براي نمايان شدن آن استفاده كرد . به عبارت ديگر ايجاد تضاد (كنتراست) عاملي براي مجزا نمودن شكل يا شيء از زمينه است . انواع تضاد ها عبارتند از : تضاد در شكل ،تضاد در جهت ،تضاد در پراكندگي . اشياء و اشكال متضاد در آثارهنري مكمل يكديگرند و باعث ايجاد زيبايي مي شوند.

قسمت دوم : تزئينات داخلي خانه

نور در آشپزخانه :
براي تزئين آشپزخانه از نور طبيعي و مصنوعي استفاده مي كنيم . پنجره در ارائه نور طبيعي به آشپزخانه از اهميت زيادي بر خوردار است . معمولاً‌ پنجره مي تواند در صورت مشرف بودن به فضاي سبز يكي از تابلوهاي آشپزخانه باشد . پنجره رابطي است بين آشپزخانه و فضاي خارج كه بهتر است در مقابل منظره اي زيبا قرار داشته باشد .

پرده در آشپزخانه :
اگر آشپزخانه ما بدليل محدوديت فضاي خارج، از نور زيادي برخوردار نباشد از پرده هايي كه حالت توري دارند استفاده مي كنيم . در صورتيكه آشپزخانه در معرض تابش شديد نور باشد از پرده هايي كه بتوانند جلوي نور را بگيرند استفاده مي كنيم به عبارت ديگر نوع جنس پرده بايد متناسب با ميزان نور داخل آشپزخانه، انتخاب شود .
امروزه نورهاي مصنوعي در انواع مختلف مثل هالوژن – فلورسنت با لامپ هايي كه از سقف آويزان شده و داراي پايه اي روي زمين با روي ميز هستند طراحي شده اند ومي توان ازآنها براي تأمين نور دلخواه استفاده كرد.
به طور كلي بهتر است در آشپزخانه نور مخفي باشد . معمولاً تابش نور مسقيم ناراحت كننده بوده و انعكاس زيبايي ندارد.همچنين معمولاً‌ لامپ هاي هالوژن را زير كابينت يا گچبري مخفي مي كنند . لامپ هاي هالوژن بسيار زيبا بوده و پديده جديدي در طراحي خانه و مخصوصاً آشپزخانه هستند .به تازگي لامپهاي جديد 220ولتي كه نياز به ترانس ندارند به بازار آمده اند . البته اين لامپهاي برق زيادي مصرف مي كنند اما نورشان نسبت به بقيه لامپها بيشتر است .

رنگ در آشپزخانه :
نور عاملي است كه بوسيله آن رنگها مشاهده مي شوند . رنگها هر كدام پيام ، حالت و خصوصيتي خاص دارند . رنگها بيان كننده شخصيت اشخاص و رساننده پيامهاي مختلفي مي باشند . آگاهي از اين مسائل باعث مي شود كه براي بيان احساس دروني مان ، از ابزار درست استفاده كنيم .مي توان باارائه يك رنگ خاص در آشپزخانه يا جابجايي رنگها و در كنار هم قرار دادن آنها ،احساس و انديشه دروني مان را به بيننده انتقال داد .اصولاً رنگ وسايل آشپزخانه بايد مناسب و آرام بخش باشد .

طرح كابينت:
امروزه طرح كابينت هاي موجود در بازار بسيار متفاوت است . بعضي از آنها به جاي اينكه يك درب مسدود داشته باشند داراي يك بخش پنجره اي يا شيشه اي هستند كه وسايل زيبا و جذاب را در آنها قرار مي دهند .

ميز و صندلي :
صندلي هاي داخل آشپزخانه بايد به دليل استفاده كوتاه مدت براحتي جابجاشوند .موارد كاربرد اين صندلي ها منحصراً در آشپزخانه است . ميز ها در آشپزخانه اشكال مختلفي دارند .انتخاب و كاربرد هر يك از انواع ميزها با توجه به فضاي آشپزخانه و وسعت يا محدوديت آشپزخانه ، همچنين سليقه افراد صورت مي گيرد .

ظرفشويي و آبچكان :
معمولاً در كنار ظرفشويي، آب چكان طراحي مي شود كه وسيله اي مناسب براي خشك كردن ظرفها است .

گل و گياه :
هرگز براي تزئين آشپزخانه از گل هاي مصنوعي استفاده نكنيد ، زيرابراي بيننده پيام عشق و علاقه ندارند و آتش زا هستند .

درس يازده : بافت
قسمت اول : طراحي تجسمي/قسمت دوم: تزئينات داخلي خانه

تمام اشياء‌جهان متشكل از بافت هستند . بافت با جنسيت فرق دارد . جنسيت يك شيء مي تواند از چوب يا پلاستيك باشد. اما بافت عبارت است از سطح رويي اشياء به نسبت نرمي و زبري ،كه قابل تشخيص است . شناخت ما نسبت به بافت با در نظرگرفتن مقدار مسافت تغيير مي كند . مثلاً يك بافت خشن از راه دور لطيف يه نظر مي رسد و يا با قراردادن دو بافت خشن و خشن تر در مقابل هم درصد خشونت بافت اول پائين مي آيد و لطيف تر مي شود و اگر همين بافت را از فاصله دور نگاه كنيم نرم تر به نظر مي رسد . كيفيت يك سطح را در ساختار سه بعدي مي توان به وسيله بافت نشان داد . براي طراحي كردن سه بعدكه يك بعد آن سفيد است زاويه دوربين را روي سطح ا دوم تنظيم مي كنند .از آنجائيكه جنسيت سه بعد، يكسان است چيزي مشاهده نمي شود . اما اگردر يك بعد ميزي را قرار بدهيم بافتش با چوب فرق مي كند . اگر از زاويه خاصي به آن نور بتابانيد و سايه و روشن ايجاد بكنيد در صد سه بعدي بودنش ،بيشتر معلوم مي شود . بافت يك عنصر، بيانگر جنسيت آن عنصر نيز است .
بافت را مي توان منحصراًبوسيله ديدن يا لمس كردن شناخت . يعني شناخت بافت به دو صورت لامسه اي و ديداري صورت مي گيرد. گاهي اوقات شناخت بافت براي ارضاي يكي از حواس پنجگانه است . مثلاً در مغازه پارچه فروشي بافت پارچه شما را وادار به لمس كردن مي كند . به طور كلي حالت بافت را بيشتر از طريق لمس كردن در مي يابيم . بهترين نوع بافتها ، آنهايي هستند كه جنبه بصري و جنبه لامسه اي آنها داراي ارتباط مناسبي با يكديگر است..
بافت اشياء از هرفاصله اي معناي خاصي را تداعي مي كند، براي شناخت بافت، بايد اشياء مورد نظر از فاصله نزديك بررسي شوند .به عنوان مثال يك ديوار آجري سه سانتي از راه دور،فقط به صورت يك سطح ديده مي شود.
هر بافت القاء كننده حس خاصي مي باشد كه با ديدن آن بافت ، آن حس خاص در انسان تداعي مي شود . بافتها هر كدام به نوعي باعث ايجاد تنوع ديداري در چيدمان داخلي خانه مي شوند .
هنر مندان با الهام از طبيعت وبراي انتقال ايده هاي ذهني خود از بافت و يك تكنيك به نام كلاژ استفاده مي كنند كه از تمامي عناصر موجود در طبيعت استفاده مي شود . تكنيك كلاژ روشي است كه درآن نقاش فراتر ازرنگ و قلم عمل مي كند . او از اشياء پيرامون خودش استفاده مي كند و به آنها نظم و ترتيب مي دهد .
مهمترين مسئله در استفاده از بافت براي تزئين چيدمان داخلي خانه، شناخت و كاربرد آن است . بكارگيري بافتهاي همنوع در يك پديده حائز اهميت است .

قسمت دوم: تزئينات داخلي خانه

غذا خوري :
غذا خوري محل امتحان فعاليت كدبانوي خانه است .كدبانوي خانه در اين فضا عشق و علاقه خود را بكار مي بندد تا فضاي مناسبي براي اعضاي خانواده فراهم كند . فضاي غذاخوري بايد علاوه برداشتن ارتباط مستقيم با آشپزخانه دسترسي آسان و مستقلي با اتاق نشيمن و پذيرايي داشته باشد .
طراحي فضاي غذاخوري :
براي طراحي مطلوب فضاي غذا خوري بايدابتدا از اين فضا و عملكردهاي آن شناخت كافي پيدا كرد . بهتر است هنگام صرف غذا در شب، نورموجود فقط روي ميز غذاخوري تابيده شود. استفاده از رنگهاي لطيف و ملايم در سطوح بزرگ به زيبايي فضا كمك مي كند .معمولاًميز غذاخوري نسبت به تعداد مصرف كنندگان به صورت دايره ، مستطيل و مربع طراحي مي شود . ميز و صندلي اين فضا بايد فقط مخصوص استفاده در اين فضا باشد . توصيه مي شود،براي غذا خوري از مبلمان چوبي استفاده شود .
بالكن هاي نزديك به اتاق هاي نشيمن بخاطر فرهنگ جالب ما فضاي مناسبي براي غداخوري در تابستان مي باشند.لذا بايد اين بالكن هادر معرض وزش باد شديد نباشند .

درس دوازده : رنگ
قسمت اول : طراحي تجسمي/قسمت دوم : تزئينات داخلي خانه

رنگ :
هر عنصري در طبيعت داراي يك بافت فشرده است ، كه پس از تابيدن نور خورشيد بر آن اين شيء و بافت مولكولي آن تمام نورها را جذب مي كنندو يكي را منعكس مي كنند ، كه اين همان رنگ شيء است . لذا هر چه سطح آن روشن تر باشد انعكاس آن تا زمان جذب بيشتر است . نور بعد از گذشت از منشور به هفت رنگ قرمز ، نارنجي ، زرد ، سبز ، آبي ، ارغواني و بنفش تجزيه مي شود . زمان ديده شدن يك جسم بوسيله چشم برابر با سرعت نور (30000 كليومتردر ثانيه ) مي باشد . براي شناخت رنگها بايد آنها را از زواياي مختلف فيزيكي و رواني و جامعه شناسي و غيره مورد بررسي قرار داد . مثلاً حالت رنگ قرمز داراي انحنا است و لذابه صورت منحني حركت مي كند .تاباندن نور از زواياي مختلف به شيء اي كه داراي بافت ، حجم و رنگ است باعث ايجاد بعد در آن مي شود . اما تابش مستقيم نور باعث مسطح ديده شدن سطح اشياء مي گردد . رنگ به عنوان وسيله اي براي زيبا جلوه دادن حجم نيز بكار مي رود . رنگهاي اصلي از جنب و جوش، قدرت ديداري و جذابيت برخوردارند .لازم به ذكر است كه تركيب رنگهاي مختلف با هم باعث از بين رفتن شفافيت آنها مي گردد .
رنگهاي اصلي :
رنگهاي اصلي شامل سه رنگ قرمز ، آبي و زرد مي باشندكه داراي قدرت و هيجان بيشتري نسبت به ساير رنگها هستند .كودكان به رنگهاي اصلي بسيار علاقمندند . بنابراين رنگ اتاق كودك بايد شاد و با نشاط باشد و با رنگ ساير نقاط خانه متفاوت باشد

قسمت دوم : تزئينات داخلي خانه

سرويس هاي بهداشتي در حفظ بهداشت فردي و عمومي خانواده نقش بسيار مهمي ايفا مي كنند. اصولاً بايد دستشويي بادرب ورودي خانه ارتباط مستقيم داشته و با فضاهاي ديگر خانه ارتباط غير مستقيم داشته باشد.

ساختمان و درب دستشويي :
درب دستشويي بايد علاوه بر مقاوم بودن در مقابل آب ، عايق صدا نيز باشد .معمولاً به دليل ضد آب بودن فلز آلومينيوم در ساخت درب دستشويي ار اين ماده استفاده مي شود . توصيه مي شود براي رنگ آميزي درب دستشويي از رنگهاي ضد آب استفاده شود .
كف دستشويي :
كف دستشويي از نظر بهداشتي از مهمات ساختمان دستشويي است .ايزولاسيون كف دستشويي مهمتر از ايزوله قسمتهاي ديگر خانه مانند آشپزخانه است .سيفون ، قسمتي در زير دستشويي است كه از انتشار بوي ناخوشايند جلوگيري مي كند .
معمولاً ارتفاع لوله هاي دستشويي از كف تمام شده ،بايد 4 سانتي متر باشد . امروزه جهت تهويه مناسب ، از كانالهايي كه در دستشويي تعبيه مي نمايند استفاده مي شود . در برخي از دستشويي ها بدليل عدم وجود پنجره،عمل تهويه بوسيله هواكش صورت مي گيرد . لذا نور در اين مكانها به صورت مصنوعي مي باشد .

پديده تازه در دستشويي :
امروزه در دستشويي ها تكه سنگي را با ضخامت 3 يا 4 سانتي متر از وسط برش مي دهند و لگن هاي آبريز را روي آن نصب مي كنند . لذا مي توان از اين سنگ به عنوان كابينت نيز استفاده كرد .
انواع شير آب :
نوع اول شير مخلوط است كه داراي دو اهرم پيچشي براي تفكيك آب سرد و گرم مي باشد . نوع دوم شير اهرمي است كه با گردش اهرم به چپ و راست مقدار گرما و سرماي آب را كنترل مي كند.
آينه :
آينه از وسايل بسيار مهم در دستشويي است . جهت نگهداري وسايل مرتبط در دستشويي ها مي توان از كابينت استفاده نمود .

درس سيزده : رنگ
قسمت اول : طراحي تجسمي/قسمت دوم : تزيينات داخلي منزل

رنگ در گذشته ، نقشي در زيبايي نداشت و تنها بر اساس نظر عرفا و فلاسفه براي مباحث مذهبي بكار مي رفت . دانشمندان ، فلاسفه و انديشمندان هر يك نظرات متفاوتي در تعريف رنگ دارند . مثلاً ديدگاه نيوتن در مورد رنگ بر اساس انرژي خورشيدي است. سنت اگوستين رنگ را بعنوان يك انعكاس افلاطوني (گرايش به سوي خدا) تعريف مي كند .
تنوع ديداري رنگ :
انسان به تنوع ديداري رنگها نيازمند است . در طبيعت هيچ شيءاي را نمي توان يافت كه رنگ نداشته باشد در غير اين صورت در اشياء يكنواختي بوجود مي آيد .
ويژگي هاي رنگ :
مبحث رنگ داراي ويژگي هاي اساسي است . نخستين ويژگي پاسخ به اين سئوال است كه رنگ چيست ؟
با تركيب رنگهاي اصلي زرد ، قرمز ، آبي رنگهاي بيشماري بوجود مي آيد . هنرمندان در گذشته با استفاده از نور طبيعي و سه رنگ اصلي ، تركيبات زيبايي از رنگها را ايجاد مي كردند . رنگهاي استعمال شده در نقاشي يا هنر كلاسيك ،رنگهاي تزييني نبوده است بلكه رنگهاي پخته تركيبي بوده كه ازتركيب رنگهاي اصلي بوجود آمده است .
ارزش رنگ :
دومين ويژگي مبحث رنگ ، ارزش رنگهاست كه به تيرگي و روشني آنها مربوط است . ارزش رنگهاي تيره نسبت به رنگهاي روشن بيشتر است .
اشباع و خلوص رنگ:
در صورت استفاده از رنگ بصورت طبيعي مسئله خلوص رنگ مطرح مي شود، زيرا باتركيب رنگ از درجه خلوص آن كاسته مي شود .هر رنگ به عنوان سنبل و نماد خاصي مورد استفاده قرار مي گيرد . مثلاً در مخازن شركت نفت از رنگ سفيد استفاده مي كنند . لذا در صورت تابش نور خورشيد به آن ، نور منعكس مي شود و از تبخير يك سوم بنزين جلوگيري مي شود .
گاهي رنگ بر وزن نيز تأثيرمي گذارد . رنگها در ايجاد آرامش و هيجان نيزمؤثرند. مانند رنگهاي آبي و قرمز . رنگها در درمان بيماريهاي روحي و رواني نيز تأثيربه سزايي دارند .