نقش تبلیغات در بازاریابی
تبلیغات به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای آمیخته بازاریابی میتواند نقش بسیار مهمی را در سیاستها و استراتژیهای بازاریابی شرکت از قبیل ارتباط با مشتریان، اصلاح و تغییر ذهنیت مشتریان نسبت به شرکت ایفا کند.
اشباع بازارها، تشدید رقابت، تغییر در سلیقهها و نیازهای مشتریان، شرکتهای ایرانی را با چالشهای متعددی در فعالیتهای بازرگانی و صنعتی مواجه کرده است.
در این شرایط شرکتهایی که بتوانند از ابزار و امکانات در دسترس خود همانند طراحی و توسعه کالاهای جدید، تجدید ساختار کانال توزیع و ارایه محصولات با کیفیت و قیمت مناسب و همچنین تبلیغات موثر به درستی استفاده کنند میتوانند بر این چالشها فائق آمده و بقای مداوم خود را تضمین کنند.
تبلیغات به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای بازاریابی میتواند نقش بسیار مهمی را در سیاستهای و استراتژیهای بازاریابی موسسه از قبیل ارتباط با مشتریان، معرفی محصولات جدید، اصلاح و تغییر ذهنیت مشتریان و مخاطبان نسبت به شرکت و نشان تجاری آن و ... ایفا کند.
تحول ارتباطات منسجم بازاریابی در دهههای گذشته فعالیتهای تبلیغاتی شرکتها، تحت تاثیر رسانههایی با دامنه پوششی وسیع همانند رادیو تلویزیون و روزنامهها قرار داشت و از سایر عناصر آمیخته
آمیخته ترفیع همانند بازاریابی مستقیم و ترفیع فروش بر حسب مورد و به صورت اتفاقی استفاده میشد. از روابط عمومی هم فقط به عنوان ابزاری جهت تصویرسازی سازمان در جامعه استفاده میگردید.
اما امروزه صنعت تبلیغات به سرعت، مفهوم ارتباطات منسجم بازاریابی را به عنوان یک مفهوم علمی و کاربردی و نه به عنوان یک پدیده زودگذر و موقت پذیرفته است.
ارتباطات منسجم بازاریابی یک مفهوم برنامهریزی ارتباطات بازاریابی است که در قالب برنامه جامع ارتباطی، نقشهای استراتژیک انواع ابزارهای ارتباطی همانند تبلیغات، روابط عمومی، بازاریابی مستقیم و ترفیع فروش را مورد ارزیابی قرار میدهد و این ابزارها را به منظور شفاف ساختن، تداوم و به حداکثر رساندن اثر ارتباطات بازاریابی، با هم ترکیب میکند.
ارتباطات منسجم بازاریابی به شرکتها کمک میکند که از روشهای مناسب و موثر ارتباط در تماس با مشتریان همچنین سایر ذینفعان همانند کارکنان، عرضهکنندگان مواد اولیه، سرمایهگذاران و سایر موسسات مرتبط استفاده کنند.
حرکت به سوی ارتباطات منسجم بازاریابی به عنوان یکی از مهمترین زمینههای توسعه بازاریابی تلقی میشود. تغییرات در محیط بازار همانند مشتریان، فناوری و رسانهها نیاز به انسجام و اثر بخشی فعالیتهای تبلیغاتی را بیش از پیش آشکار کرده است.
بیشتر این تغییرات در جنبههای جمعیتشناسی، سبک زندگی و الگوی خرید، رسانههای مورد استفاده مشتریان رخ داده است به عنوان مثال تغییرات اخیر در فناوری اطلاعات این امکان را ایجاد کرده است که جامعه مخاطبان به گروههای کوچکتر و متنوعتری تفکیک شده تا بتوان برای هر یک از این گروههای کوچکتر و متنوعتری تفکیک شده تا بتوان برای هر یک از این گروهها، آمیختههای بازاریابی جداگانه طراحی و تنظیم کرد.
یک دلیل عمده برای رشد اهمیت فرآیند ارتباطات منسجم بازاریابی انقلاب مداومی است که در قوانین و قواعد بازاریابی و نقشهای سنتی آژانسهای تبلیغاتی در حال رخداد است. تغییر در استفاده از تبلیغات مبتنی بر رسانههای فراگیر، کوچک شدن رسانهها، تغییر در مبادله قدرت بازار و تغییر در چگونگی استفاده از رسانهها از جمله ویژگیهای این انقلاب است.
اهمیت هدفگذاری
1 ) ارتباطات: اهداف مشخص در برنامه ارتباطات منسجم بازاریابی (تبلیغات) هماهنگی در بین گروههای مختلف درگیر از فرایند تبلیغات را تسهیل میکند. اهداف مدون تبلیغات همه قسمتها و بخشهای شرکت همانند فعالیتهای ترفیع فروش، روابط عمومی و فروش شخصی را با هم هماهنگ میسازد.
2 ) تصمیمگیری: اهداف مشخص، راهنمای مفیدی برای تصمیمگیری هستند. برنامهریزان تبلیغات غالباً با مسائل و مشکلاتی درباره انتخاب پیام تبلیغ، انتخاب رسانه، تخصیص بودجه بین عناصر مختلف آمیخته ترفیع روبرو میشوند. وجود اهداف تبلیغات انتخابها را در هر یک از موارد فوق آسانتر و بهینهتر میکند.
3 ) اندازهگیری و ارزیابی نتایج: یک دلیل بسیار مهم برای تعیین اهداف تبلیغات این است که این اهداف مبنا و معیار اندازهگیری موفقیت در برنامه ارتباطات منسجم بازاریابی شرکت را ارایه میدهند. بدون وجود اهداف مشخص و روشن، ارزیابی چگونگی و میزان تلاشهای شرکت بسیار مشکل است.
تحقیقات بازار
دستاندرکاران تبلیغات با یک چالش عمده روبر هستند و آن این است که چگونه کالاها، خدمات و ایدههای خود را از طریق رسانهها به خریداران ارایه کنند. تا از این راه حداکثر بهرهوری را از فعالیتهای تبلیغاتی و ترفیعی خود به دست آورند.
برای انجام این کار، آنها باید درک مهمی از ارتباط بین محصولات و بازارها داشته باشند.
برقراری ارتباط بین محصول و بازار، اصل اساسی بازاریابی و مدیریت بازاریابی است و آنها با استفاده از ابزارهای خود میتوانند به این ارتباطات دست یابند.
متاسفانه نقش و اهمیت بازاریابی در بعضی از موارد به درستی برای دستاندرکاران صنعت و تجارت روشن نیست، مثلاً تحقیقات بازاریابی برای تامین مالی صنعت و خرید مواد اولیه اهمیت بالایی دارد اما اهمیت اینکه چه محصولاتی را مشتریان میخواهند، چگونه باید این محصولات به اطلاع مشتریان رسانده شود و چگونه این محصولات توزیع شود به خوبی تبیین نشده است.
به منظور طراحی کالا و اثر بخشی برنامه ارتباطات منسجم بازاریابی، ضروری است که متصدیان تبلیغات درک صحیح و مناسبی از فرآیند تحقیقات بازاریابی داشته باشند تا بتوانند با دیدی جامع از فرصتهای بازار، بازارهای هدف مناسب برای شرکت، سیاستها و برنامههای قیمتگذاری، توزیع، طراحی و تولید محصولات این برنامه را به صورت کارا و اثر بخش طراحی کنند.
هر شرکتی باید توانایی تشخیص فرصتهای جدید بازار را داشته باشد. در محیط پیچیده، همواره فرصتها و تهدیدهای جدیدی وجود دارد.
تهیه اهداف تبلیغات باید بر مبنای تحلیل وضعیت (تحقیق بازار از جایگاه بازار، مشتری، رقبا) و شناسایی و تعریف ویژگیهای ترفیعی که شرکت یا نام تجاری محصول با آن مواجه است صورت پذیرد.
اهداف تبلیغات از اهداف و بازاریابی شرکت نشات میگیرد.
اهداف تبلیغات
اطلاعرسانی:
آگاه کردن مشتری از محصول جدید
پیشنهاد استفاده جدید از محصول، آگاه کردن بازار از تغییر قیمت (موارد استفاده جدید یک کالا)
آگاه کردن مشتری از قیمتهای جدید محصول
آگاهی به مشتری درباره طرز کار محصول
توصیف و تشریح خدمات موجود برای محصول
تصحیح برداشتهای غلط مشتریان
کاهش ترس مشتریان
ایجاد تصویر مناسب برای شرکت
ترغیب مشتریان:
ایجاد ترجیحات نسبت به محصولات و خدمات شرکت در نزد مشتریان
تشویق و ترغیب مشتری برای خرید محصولات شرکت به جای رقبا
تغییر و تصحیح ادراک مشتری نسبت به ویژگیهای محصول
تشویق مشتری برای برقراری تماس تلفنی با بخش فروش و بازاریابی شرکت
یادآوری:
یادآوری کردن به مشتری نسبت به آنکه ممکن است محصول و خدمات در آینده مورد نیاز باشد
یادآوری کردن به مشتری نسبت به اینکه محصولات و خدمات را باید از کجا خریداری کند
یادآوری کردن محصول در ذهن مشتری در زمانی که محصول خارج از فصل استفاده باشد
حفظ و نگهداری جایگاه محصول در ذهن مشتری