دانشگاه جامع علمی کاربردی
مرکز فرهنگ و هنر
واحد 13 تهران
موضوع تحقیق:
روابط عمومی اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران
دانشجو: مجتبی پورحبیبی
موضوع گزارش:
روابط عمومی اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران
مقدمه:
امروزه ارتباطات نقش بسیار مهمی در پیشبرد اهداف یك سازمان ایفاء می كند و بهبودكیفی و كمی فعالیتهای سازمان و افزایش بهره وری از امكانات و نیروی انسانی در سایه انعكاس هر چه بهتر فعالیتها و مصوبات سازمان به جامعه و بهره گیری از امكانات وقابلیتهای اجتماع و مشاركت عمومی افراد آن می باشد .در این راستا روابط عمومی كه حلقه ارتباط سازمانها با جامعه هستند می توانند نقشی بسیار اساسی را پذیرا شوند و بطور كلی هر چه این ارتباط با مردم و جامعه گسترده تر ومفید تر صورت پذیرد به همان اندازه سازمان یا مؤسسه در رسیدن به اهداف و آرمانهای خود موفق تر خواهد بود .در دنیای امروز كه مردم در كلیه صحنه های جامعه حضور فعال دارند و افكار عمومی در تصمیم گیریهای دست اندركاران نقش اساسی دارد و هیچ برنامه و فعالیتی بدون مشاركت و حضور مردم به خوبی اجرا نمی گردد بدین جهت شناخت افكار عمومی وارزیابی آن یكی از نیازهای اساسی تمام دولتها و سازمانهاست. مطالبی را که میخوانید، گزراشی است از اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران. در این گزارش چگونگی تشکیل، ساختار و اهداف و برنامههای این سازمان در قبل و بعد از انقلاب میباشد. لازم به ذکر است بیشتر مطالب این گزارش مربوط به سالهای اخیر این سازمان میباشد و همچنین برای آشنایی با بخش روابط عمومی این سازمان مطالبی جمعآوری، تنظیم و جهت آگاهی مخاطب ارائه شده است. تقریباً هر سازمانی که با افکار عمومی سر و کار دارد و نیازمند تصویر روشنی از خود نزد آن است، گونهای از روابط عمومی را به خدمت میگیرد. روابط عمومی اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران نیز از این قاعده مستثنی نیست. این گزارش ضمن آشنایی مخاطبان با مقوله روابط عمومی به طور اخص به روابط عمومی اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران پرداخته است.
تاریخچه و سیر تحول و تطور
اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران
*تشکیل شورای بازرگانی:
میرزا حسین خان سپهسالار که از معدود رجال کاردان و میهن دوست عصر قاجار محسوب میشود در سال 1228 هجری قمری(1250 شمسی) به دستور ناصرالدین شاه از استانبول فراخوانده شد و ابتدا وزیر عدليه و سپس صدراعظم شد.
یکی از کارهای اساسی او سامان دادن به هیات وزراء و تشکیل وزارتخانه های مرتبط بود. از چند سال قبل از آن ناصرالدین شاه عده ای را بعنوان وزیر برگزیده بود لیکن عملاً سررشته همه کارها در دست شخص شاه بود و وزراء نقش عامل اجرائی او را داشتند. سپهسالار 9 وزارتخانه تشکیل داد که یکی از آنها وزارت تجارت و زراعت بود. هر وزارتخانه در کار خود آزاد و در برابر صدراعظم پاسخگو بود.
10 سال پس از این تاریخ، میرزا عبدالوهاب نصیرالدوله در راس وزارت تجارت قرار گرفت. بازرگانان او را عامل بسیاری از نابسامانیهای اقتصادی و منشاء بسیاری از گرفتاریهای خود میدانستند و به همین علل تحت رهبری حاج امین الضرب، درصدد عزل او برآمدند. بمنظور تمرکز نیروی خویش برای پیشبرد این هدف خواستار اجازه تاسیس شورایی شدند که فقط بازرگانان در آن عضویت داشته باشند. هدف از تشکیل این شورا چنین عنوان شده بود: حمایت از منافع صنفی در برابر رقابت خارجیان و مبارزه با فساد اداری و نظارت در امور بازرگانی ملی و حل و فصل دعاوی تجاری.
در این پیشنهاد حتی به تاسیس بانک ملی، احداث کارخانجات و ایجاد سازمانهایی برای نظارت بر کیفیت کالاهای صادراتی، اشاره شده بود و به این ترتیب صنایع و خدمات وابسته به بازرگانی و امور استاندارد کالاهای صادراتی نیز مورد توجه قرار گرفته بود. ناصرالدین شاه که این شورا را بی ضرر و حتی نافع تشخیص داده بود به آن روی موافق نشان داد و در 12 شوّال 1301 هجری قمری(1262 شمسی) فرمان تشکیل این شوراها را در تهران و شهرهای بزرگ صادر کرد. بازرگانان امیدوار بودند که از این پس لااقل در امور صنفی خود آزادی عمل بدست آورند. اما تردیدی نیست که در آن عصر استبداد که شاه و هر یک از وزراء و حتی نایب محله، خود را قدرت مطلقه میدانستند کسی به بخش خصوصی اجازه نمیداد به اصطلاح پا را از گلیم خود فراتر نهد. این بود که این شوراها مدت زیادی دوام نیآّوردند و با مقاومت مقامات وزارت تجارت روبرو شدند و حکام ولایت نیز از طریق وضع عوارض سنگین بر تجار درآمدی هنگفت تحصیل می کردند، با شورای بازرگانی منطقه تحت نفوذ خود به مخالفت برخاستند و در نتیجه این شوراها که می توانستند منشاء اثرات مثبتی در تجارت و صنعت کشور شوند شکست خوردند. لیکن این مقاومت دستگاه دولت در برابر بخش خصوصی و تجار که آنزمان نیز نیرویی قابل ملاحظه بشمار میرفتند و بخصوص میتوانستند از نظر مالی مخالفین حکومت مطلقه را تقویت نمایند نهایتا بضرر حکومت مطلقه تمام شد و عملاً تجار نیز مانند علما در ردیف مخالفین حکومت مطلقه قرار گرفتند و از هر فرصتی برای ضربه زدن به حکومت استفاده کردند.
اصولاً بازار در ایران همواره نقش عمده و گاه نقش کلیدی در زندگی روزمره دولتها داشته است. بطوریکه از مشخصات شهرهای ایران(و شهرهای اسلامیدیگر) داشتن یک مجموعه مرکزی است که مرکب است از : بازار، مسجد، کاروان سرا و تعداد معدودی موسسات صنعتی و خدماتی. این بافت هنوز هم در شهرهای اسلامی حفظ شده است.
در کشور ما سه عامل اصلی بازاریان را به یکدیگر پیوند میدهد که عبارتند از:
- عامل بسیار قوی مذهب
- گرد آمدن زیر یک سقف و داشتن فرصت کافی برای تبادل عقیده
- نزدیک بودن و لازم و ملزوم بودن مشاغل با یکدیگر، ضمن وجود رقابت شغلی جدی.
رابطه فوق سبب شده که بازاریان با یکدیگر و با جامعه روحانیت رابطه تنگاتنگ داشته باشند و حتی در ساعات بیکاری نظرات علما را بین خود به بحث و نظر بگذارند که برای جوانترها در حکم یک نوع تربیت مکتبی مذهبی تلقی میشود. از طرف دیگر جامعه بازاریان که به داشتن ایمان معروف هستند با پرداخت وجوهات شرعیه و در موارد لزوم با کمکهای اضافی روحانیت را در بیشتر برنامههای مذهبی و سیاسی یاری رسانده و می رسانند و چون اغلب مسجد هستند، عملاً رابطه آنها با جامعه روحانیت بسیار نزدیک است، اینست که در موارد حساس، همه آنها مانند یک پیکر واحد عمل کرده و می کنند.
*تشکیل اولین اتاق تجارت:
در 16 مهرماه 1305 شمسی اولین اتاق تجارت در ایران بنام"اتاق تجارت تهران" در وزارت بازرگانی در تهران تشکیل شد. ریاست این اتاق را حاج امین اصفهانی عهده دار بود. هیات نمایندگان اتاق مذکور عبارت بودند از: حاج میرزا ابوطالب اسلامیه، میرزا عبدالحسین نیکپور، فقیه التجار، آقا میرزا علی محلوجی و آقا شیخ حسین حریری.
به این ترتیب حاج امین اصفهانی اولین رئیس اتاق بازرگانی تهران محسوب میشود و از 1305 تا 1311 این سمت را بر عهده داشت و پس از او اولین سمت به حاج حسین مهدوی معروف به امین الضرب واگذار شد(1312 شمسی) و سپس عبدالحسین نیکپور (1313 تا 1335 شمسی) به ریاست اتاق برگزیده شد.
قبل از اینکه این تاریخ را دنبال کنیم ضروری است پاره ای از رویدادهای مهم اتاق و رویدادهای اقتصادی و بازرگانی کشور را در این دوره که در کار بازرگانان و صاحبان صنایع کشور تاثیر گذاشته درج نماییم.
*قانون انحصار تجارت خارجی:
در سال 1310 دولت با وضع قانون خاصی انحصار تجارت خارجی کشور را در دست گرفت و نظارت بر آن را نیز در اختیار خود قرار داد. این امر خشم و نگرانی و بدگمانی تجار را برانگیخت و برای لغو این قانون به تلاش پرداختند. دولت به تلافی، اتاقهای بازرگانی موجود را بحال تعلیق درآورد وسعی کرد اعضاء این اتاق ها را در سازمان جدیدی که ایجاد کرده بود و به آن اعتبار دائمی قانونی بخشیده بود، متمرکز سازد.
یکسال قبل از این واقعه، یعنی در مهرماه 1309 مجلس تاسیس 36 اتاق جدید را در شهرهای بزرگ تصویب کرده بود که تعداد نمایندگان آنها بسته به اهمیت تجاری شهر مربوط، بین 6 تا 15 نفر تعیین شده بود.
پس از پنجسال، و پس از رفع حالت تعلیق از اتاقها، در 1314 دولت تعداد اتاقها را به 16 اتاق تقلیل داد و نظارت خود را بر فعالیت آنها شدت بخشید. مقرر بود تجار اسامی افراد مورد نظر خود را در هر اتاق تعیین کنند و به وزارت بازرگانی بفرستند و دولت از آن میان یک سوم آنها را برای فعالیت در هیات رئیسه اتاق انتخاب کند. به این ترتیب انتخاب هیات نمایندگان اتاقها دو مرحله ای و نهایتا در دست دولت بود. وزیر بازرگانی یا نماینده او می توانستند در جلسات و تصمیم گیریهای اتاقها شرکت کنند و در اینصورت ریاست جلسه با وزیر یا نماینده او بود.
در سال 1312 اداره کل تجارت، مجمعی با شرکت نمایندگان کلیه اتاقهای کشور ترتیب داد که هدف آن کمک به راهنمایی بازرگانان در راستای سیاست دولت و جلب همکاری آنان بود و این امر یکسال پس از آن بود که مجلس ناچار شد برای جلوگیری از شدیدتر شدن وقفه ای که در اثر قانون انحصار تجارت خارجی در کشور پدید آمده بود، به دولت اجازه دهد حق خود را در انحصار تجارت خارجی برای بعضی اقلام به بخش خصوصی واگذار کند و از همین جا یک نوع سهمیه بندی در تجارت خارجی بو جود آمد. هیات نمایندگان اتاق تهران می توانستند در تعیین سهمیه تجار برای بخش خصوصی و اعطای مجوز واردات مداخله نمایند و البته معایب این امتیاز دهی بر کسی پوشیده نیست. کمترین اثر آن این بود که بسیاری از بازرگانان شهرستانی برای گرفتن سهمیه به تهران مهاجرت کردند و چانه زنی ها برای گرفتن سهمیه بیشتر، امری عادی شده بود. این امر سبب شد که امور تجاری هر چه بیشتر در تهران متمرکز شد که اثرات سوء آنرا هم امروز شاهد هستیم.
ذکر این نکته از بدیهیات است که در چنین عملکردی ، آنان که با صاحب منصبان دولتی ارتباط نزدیکتری داشتند بهره ای بیشتر می بردند. زیرا حتی اگر تقسیم کنندگان سهمیه مردمی کاملاً سالم و صالح باشند گاه خود را از اطاعت کردن دستورات مقامات دولتی مجبور می بینند. بهر صورت سیستم سهمیه بندی نارضایتی گسترده ای بین بازرگانان متوسط بازار ایجاد کرد.
*اتاق بازرگانی پس از شهریور 1320
جنگ جهانی دوم و حوادث متعاقب آن بهانه دوستی و همکاری ایران و آلمان و وجود جاسوسان فرضی آلمان در ایران که بهانه متفقین برای تصرف ایران و رساندن نیرو و تجهیزات نظامی به اتحاد شوروی کمونیستی بود، سقوط رضا شاه را به همراه داشت. در حکومتهای دیکتاتوری تعویض بالاترین قدرت اغلب تا پایین ترین سطوح جامعه تاثیرات شگرف بر جای میگذارد و حوادث سال 1320 شمسی که جنبه آشکار آن از سوم شهریور ماه آغاز و تا 25 شهریور ماه به جایگزینی شاه جدید خاتمه یافت، از جمله تحولات دامنه دار کشورمان محسوب میشود. اما آنچه به بحث ما مربوط میشود اینست که این حوادث، به بسیاری از بازاریان که از امتیازهای دولت به نمایندگان اتاق تهران محروم شده بودند، نیروی معنوی بخشید تا با استفاده از خلع قدرت مرکزی، بر ضد هیات نمایندگان اتاق تهران و عبدالحسین نیکپور رئیس آن اتاق وارد عمل شوند. این گروه مخالف که رهبری آنها را محمد رضا خرازی و حاج شیخ احمد سیگاری برعهده داشتند، خواستار تعطیلی بازار شدند. آنها میخواستند که دولت از دخالت در امور تجارت خودداری کند و برای این منظور پیشنهاد می کردند که انتخاب نمایندگان اتاق در یک مرحله انجام شود. نتیجه این تلاشها این شد که قانون جدیدی بنام " قانون تشکیل اتاق بازرگانی به تصویب رسید. در نتیجه در یک مصالحه خرازی به نیابت رئیس اتاق تن در داد و شخص نیکپور همچنان در مقام ریاست اتاق باقی ماند که هیات نمایندگان اتاق را با قدرتی کم و بیش موازی، اداره کردند.
نیکپور با حمایتی که علی الظاهر یا از روی نیت از بازاریان میکرد، تبلور قدرت بخش خصوصی محسوب میشد و در دو انجمن سیاسی بازار، یعنی اتحادیه بازرگانان و اتحادیه اصناف بازار، گرداننده امور محسوب میگردید که در عمل این دو فعالیت نیز جزیی از فعالیت او در اتاق بازرگانی تهران محسوب میشد. دلیل این ادعا آنست که اتحادیه بازرگانی، که در 1322 تشکیل شده بود، سرانجام در سال 1328 به اتاق بازرگانی پیوست. اتحادیه اصناف تهران نیز عملاً یک سازمان سیاسی بود که برای مقابله با نفوذ حزب توده در بین بازاریان بوجود آمده بود.
بتدریج میرسیم به سالهائیکه قدرت سیاسی مخالف(اپوزسیون) در کشور شکل و قدرت میگیرد. در این سالها دو قدرت سیاسی مخالف دولت در کشور وجود داشت که هر دو در حد خود نیرومند بودند، یکی حزب توده بود که در بین بازاریان، که مردمی متدین بودند، هرگز نتوانست نفوذ قابل ملاحظه ای بدست آورد. خلاصه که اتحادیه اصناف بازار نیز به شدت در برابر اقداماتش عکس العمل نشان میداد.
قدرت مخالف (اپوزسیون) دوم بازار متوسط به رهبری سیاسی دکتر محمد مصدق بودند که آن روزها به شدت از سوی آیت الله کاشانی پشتیبانی میشد و پشتیبانی این دو رجال سیاسی – مذهبی مصدق را تا مرحله نخست وزیری کشور رسانید.
بهر صورت مصدق از اینکه تعدادی معدود بنام بازرگان و عضو هیات رئیسه اتاق تهران از مناسبات خود با مقامات دولتی استفاده کرده و جواز واردات را عملاً بین خود تقسیم می کردند، به مخالفت و اعتراض لب گشود که همین امر موقعیت استثنایی کم نظیری به او در میان بازاریان بخشید.
برای مثال در مجلس چهاردهم مصدق به واگذاری امتیاز قماش، به گروهی از تجار با نفوذ، لب به اعتراض گشود و از وزارت دارایی انتقاد کرد. هیات رئیسه اتاق نیز از عملکرد دولت جانبداری و حمایت نمود و در این میان بازرگانان متوسط الحال به جانبداری از مصدق برخاستند. در نتیجه در سال 1328 زمینه ایجاد جبهه ملی با کمک بازاریان متوسط الحال و روشنفکران و دانشجویان غیر کمونیست فراهم آمد که یکی از نتایج آن جامعه بازرگانان و اصناف و پیشه وران تهران بود که با نیکپور و هیات رئیسه اتاق و عناصر فاسد در وزارت بازرگانی وقت مبارزه ای تعطیل ناشدنی داشتند.
با اینهمه در پایان دوره چهارم اتاق در اوایل سال 1330 کابینه مصدق پذیرفت انتخابات دوره بعدی اتاق را برگزار کند. یکسال بعد مصدق با استفاده از اختیارات تام خود که از مجلس اخذ کرده بود، لایحه قانونی افزایش نمایندگان اتاق تهران را از 15 نفر به 30 نفر تهیه کرد و به این ترتیب نمایندگان اتحادیه های اصناف، پیشه وران ، صنایع، شرکتهای حمل و نقل، بیمه، بانک ملی،وزارت اقتصاد نیز به عضویت هیات نمایندگان اتاق درآمدند. پس از سقوط حکومت ملی دکتر مصدق که طی کودتای 28 مرداد1332 صورت گرفت کابینه جدید زاهدی، انجمن بازرگانان، اصناف و پیشه وران را غیرقانونی شناخت و اعضای هیات نمایندگان اتحادیه نیز در آذر ماه 1332 انتخاب شدند.
در دیماه 1333 مجلس قانون جدیدی تصویب کرد و بلافاصله انتخابات اتاق تهران برگزار شد. گروه قدیمی مجدّداً نفوذ خود را بر هیات مدیره اتاق تثبیت کرد.به این ترتیب اتاق به صورت سازمان مستقل بخش خصوصی که در تنظیم سیاست اتاق نقش فعالانه داشت عمل می کرد. لیکن پس از برکناری زاهدی از نخست وزیری در 1334 سیاستهای مستبدانه رژیم به رویاروئی با اتاق انجامید. در اسفندماه 1335 نیکپور رئیس وقت اتاق به نفع متحد خود ابوالحسن صادقی که سال بعد با سکته قلبی درگذشت کنار رفت.
ریاست وکیلی و تشکیل موسسه اعتباری دانشگاه:
در سال 1336 علی وکیلی از بازرگانان تبریز به ریاست اتاق بازرگانی تهران رسید. او تا هنگام بیماری منجر به مرگش در 1343 دو دوره ریاست اتاق را بعهده داشت. ضمناً موسسه اعتباری دانشگاه را تاسیس کرد که به دانشجویان مستعد بی بضاعت وام شر افتی و بدون وثیقه مالی میداد.
*نشریات اتاق:
اینک که سخن به اینجا رسید بد نیست مختصری درباره نشریات اتاق، بخصوص مجله اتاق بازرگانی اتاق تهران سخن بگوئیم: در دایره المعارف ایرانیکا آمده است که از سال 1306 تا 1308 نشریه ماهانه اتاق با عنوان " عصر جدید " که بعدها بنام مجله راهنمای تجارت ایران تغییر نام داد به سردبیری ف.پارسا منتشر میشد.
در سال 1308، پارسا از اتاق کناره گرفت و در آبان ماه همان سال ماهنامه جدیدی که بعداً بصورت دو هفته یکبار منتشر گردید انتشار یافت. در سال 1328 مجله اتاق در قطع بزرگ(40×30 تقریباً یک چهارم قطع روزنامه های کنونی کیهان و اطلاعات) به سردبیری تابش انتشار یافت که بنام عصر اقتصاد خوانده میشد که حاوی خلاصه خبرهای اتاق،گزارش بازار و عمدتاً مسائل متفرقه و سرگرم کننده و حتی مطالب تفریحی بود و بطور کلی این نشریه را که بصورت هفتگی منتشر میشد می توان در زمره نشریات عمومی و نه تخصصی، به حساب آورد.
سپس نشریه ماهانه اتاق در قطع رقعی انتشار یافت. از سال 1336 مجله اتاق هیات تحریریه ای مرکب از افراد تحصیل کرده اقتصادی و خبرنگاران با سابقه تشکیل داد که بصورت ماهانه و کاملاً تخصصی انتشار یافت. در این فاصله یک بولتن به زبان انگلیسی و یک بولتن به زبان فارسی نیز بصورت هفتگی انتشار یافت که هر دو در قطع 40×30 بودند. در اینجا لازم به ذکر است که گفته شود اتاق چند دوره راهنمای بازرگانی انتشار داد که بسیار سودمند بود. در سالهای بعد از انقلاب اسلامی، تا چند سال پیش ، نشریات معمولی اتاق محدود به بولتن هفتگی گردید که با قطعی کوچکتر انتشار می یافت و بعداً با همین نام لیکن به صورت ماهانه انتشار آن ادامه یافت. بعلاوه اتاق نشریات جانبی متعدد دیگری از جمله یک دوره راهنمای بازرگانی و نشریه فصلی انگلیسی اتاق به نام " ایران کامرس" و چند نشریه جانبی مانند قانون جلب و حمایت سرمایه های خارجی، آشنایی با کشورهای عضو اتاق اسلامی، ایران در نگاه و راهنمای بازرگانی را انتشار داد. در تغییرات جدید، یک هیات سه نفره اداره امور انتشارات را بعهده گرفتند که وظائف مربوط را زیر نظر مستقیم رئیس اتاق ایران، که مدیر مسئول نشریات اتاق نیز بود ، انجام میدادند.
*تشکیل اتاق صنایع و معادن:
تا سال 1341 فقط اتاق بازرگانی در کشور فعالیت داشت، لیکن از مدتی قبل از آن زمزمه تشکیل اتاق صنایع و معادن نیز به گوش میرسید، بویژه آنکه صنایع جدیدی در حال شکل گرفتن بود و گروهی نیز به بهرهبرداری از معادن ، متمایل شده بودند.
در سال 1336 پیش نویس طرح اتاق صنایع و معادن چندین بار تقدیم مجلس شد، لیکن سناتور نیکپور که تشکیل این اتاق را عامل تضعیف کننده اتاق بازرگانی میدانست با آن به مخالفت برخاست. در سال 1340 تعدادی از صاحبان صنایع، دولت را زیر فشار قرار دادند تا نسبت به تشکیل اتاق صنایع و معادن اقدام کند و برای اینکه گروه فشار تشکیل داده باشند، ابتدا اتحادیه صاحبان صنایع را بو جود آوردند و بالاخره در آبان ماه 1341 اتاق صنایع و معادن با عضویت هیات نمایندگی مرکب از 30 نفر از کارخانه داران و معدن داران کشور تشکیل شد. هزینه اتاق صنایع و معادن در بدو تاسیس سه پنجم از 5/1 درصد درآمد مشمول مالیات بازرگانان که سابقاً به موجب قانون اتاقهای بازرگانی به این اتاقها تعلق میگرفت بود و جالب آنکه تعداد کثیری از بازرگانان و صاحبان صنایع و معادن عضویت هر دو اتاق را داشتند.
اتاق صنایع و معادن به انتشار نشریه دو ماهه ای پرداخت. قانون تشکیل اتاق صنایع و معادن در 1343 به تصویب مجلس رسید و از همین تاریخ تشکیل شد.
روابط دو اتاق روی هم خوب و دوستانه بود و در کنفرانسهای سالانه اتاقهای بازرگانی نیز که هر سال در یکی از شهرستانها تشکیل میشد صاحبان صنایع و معادن نیز حضور می یافتند و اغلب جزو سخنرانان نیز بودند.
*تشکیل اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران:
اتاق بازرگانی صنایع و معادن ایران در اسفند سال 1348 از ادغام دو اتاق بازرگانی و اتاق صنایع و معادن ایران بو جود آمد. ضمناً با ادغام دو اتاق سهم اتاق از درآمد مشمول مالیات بازرگانان و صاحبان صنایع و بهرهبرداران معادن از 5/1 در هزار به 5/3 در هزار افزایش یافت.
در آغاز دوره دوم، مجموع اعضای اتاق ایران، شعبه تهران به 7070 نفر و در 20 شعبه دیگر به 1825 نفر رسید. در قانون ادغام اتاقها، هیات نمایندگان اتاق ایران 72 نفر پیش بینی شده بود که 35 نفر نماینده شعبه تهران 20نفر نماینده شعبه ها و 17 نفر نماینده 25 اتحادیه سندیکاهای تولیدکنندگان و صادرکنندگان و وارد کنند گان وابسته به اتاق بودند.
در این سالها، تا هنگامی که ابتدا ناآرامیها و بعد اعتصابات منجر به پیروزی انقلاب اسلامی ایران شد، دولت بهرغم رشد سریع بخش خصوصی، بر امور اتاق ایران تسلط کامل داشت و اتاق نیز نظرات مشورتی خود را در همه زمینه های اقتصادی، بازرگانی، صنعتی، معدنی و حتی کشاورزی برای دولت می فرستاد.
در برنامههای عمرانی سهمی قابل توجه به بخش خصوصی داده شده بود و در جامعه گروه متوسطی در حال رشد بود زیرا که نه فقط اشتغال کامل وجود داشت بلکه اشتغال زاید نیز به چشم می خورد و حدود یک و نیم میلیون نفر نیروی کار خارجی علاوه بر نیروی کار داخلی در کشور مشغول فعالیت بودند و بسیاری از واحدهای تولیدی در دو یا حتی در سه نوبت(شیفت) کار میکردند. افزایش سریع درآمد دولت از نفت در سالهای 1973 و 1974 به دولت امکان هر نوع دست و دل بازی میداد و همین امر نیز عاملی برای گسترش فساد اداری و بی بند و باری گردید.
*اتاق پس از انقلاب:
انقلاب اسلامی ایران چنان سریع پیشرفت کرد و به نتیجه رسید که هیچکس توجه نمیکرد. نه فقط در آخرین روزهای رژیم گذشته، بلکه تا مدتی پس از انقلاب نیز گروههای انبوهی از سرمایهداران، صاحبان صنایع، کارخانه داران، بهرهبرداران معادن، مقامات اداری و حتی بسیاری از مردم عادی در سطح تکنسین و یا کارمند عادی دولت، کشور را ترک گفتند و به خارج رفتند. تعداد قابل ملاحظه ای از کارخانه ها و واحدهای تولیدی مصادره شد و آنها که به بانکها مقروض بودند، تحت پوشش بانکها، دولت و سازمانها و نهادهای برخاسته از انقلاب قرار گرفتند و تعدادی از نمایندگان آنها به عضویت هیات اتاق درآمدند. در سال 1357 بلافاصله پس از پیروزی انقلاب هیاتی به فرمان حضرت امام (ره) اداره امور را در دست گرفتند. این هیات عبارت بودند از: حاج آقا طرخانی ، آقای مهندس سید علینقی خاموشی، آقای اسدالله عسگراولادی ، آقای میرمحمد صادقی، آقای میرفندرسکی، آقای محمد علی نوید و آقای ابوالفضل احمدی. در اولین انتخاباتی که پس از ماموریت کمیته منتخب امام در اتاق صورت گرفت، آقای مهندس سید علی نقی خاموشی به سمت ریاست اتاق ایران و ریاست اتاق تهران انتخاب شدند که تا سال 1386 این سمت را عهده دار بودند. در سال 1386 بعد از انتخابات اتاق ایران آقای دکتر محمد نهاوندیان به سمت ریاست اتاق ایران برگزیده شدند.
در سال 1359 شورای انقلاب قانونی را تصویب کرد که بر اساس آن به وزرای بازرگانی و صنایع و معادن اختیار داده شد نصف منهای یکنفر از اعضای هیات نمایندگان را انتخاب کنند و نصف بعلاوه یکنفر نیز از طریق انتخاب مستقیم از طرف بخش خصوصی انتخاب گردند.
در تاریخ 15 اسفندماه 1369 مجلس شورای اسلامی قانون جدید اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران را در 32 ماده و 19 تبصره تصویب کرد که در تاریخ 6 فروردین ماه 1370 به تصویب شورای نگهبان رسید، لیکن آئین نامه اجرائی این قانون، که باید وزارت بازرگانی تنظیم نماید، تهیه نشد و اجرای قانون جدید در پاره ای زمینه ها معلق ماند. لیکن اتاق بازرگانی در هر کجا که مجاز بود به فعالیتهای خود ادامه داد و هیات نمایندگان و هیات رئیسه خود را انتخاب کرد. با تغییر وزیر بازرگانی، اینک خوشبختانه همکاری تنگاتنگ بین اتاق و وزارت بازرگانی برقرار است. در هنگامیکه این گزارش نوشته میشود، لایحه اصلاح قانون تشکیل اتاقهای بازرگانی و صنایع و معادن در مجلس شورای اسلامی با موفقیت گذرانده شده و بازرگانان و صاحبان صنایع و بهرهبرداران معادن امیدوارند با تصویب این قانون و تصویب بموقع آئیننامههای اجرائی آن، آزادی عمل بیشتری بدست آورده، در پیشبرد اقتصاد کشور و توسعه تجارت خارجی کشور نقشی اساسی تر ایفا کنند و منزلت واقعی خویش را در اقتصاد کشور بدست آورند.
باید گفت در سالهای پس از انقلاب و تحت شور و هیجانی که خواه ناخواه بدنبال داشت، اتاق بازرگانی با تلاش نمایندگان حضرت امام (ره) توانست با سعی و گاه تا سرحدّ فداکاری موجودیت خود و موقعیت بخش خصوصی را حفظ کند و رفته رفته به مقامات دولتی و به جامعه بشناساند که پیشرفت هر جامعه در گرو داشتن بخش خصوصی قوی و سیستم آزاد و دادن نقش رهبری و ار شادی و نظارت به سازمانهای دولتی می باشد و در این راه تا به آن حد موفق شد که در برنامه پنج ساله اول 60 درصد از سرمایهگذاری ثابت بخش خصوصی واگذار شد، اگرچه بعلت دشواریهای عمدتاً ناشی از ساختار اقتصادی – اجتماعی و روحیه حاکم که فکر میکردند دولت باید سررشته تمام کارها را در دست داشته باشد، بخش خصوصی قادر نشد بیشتر از 12 تا 13 درصد از سرمایهگذاری برنامه را برعهده بگیرد با این همه تلاش اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران بر آن شد که در برنامه دوم تا 75 درصد از سرمایهگذاری برنامه توسط بخش خصوصی انجام شود و اصلاحات ساختاری لازم برای اینکه این رقم به تحقق بپیوندد، بوجود آید.
چارت روابط عمومی اتاق بازرگانی تهران
شرح وظایف
دفتر روابط عمومی:
1. برقراری ارتباط و هماهنگی با سایر بخشها و واحدهای اتاق بازرگانی
2. انجام کلیه مکاتبات، ارتباط و تماس با سازمانها، وزارتخانهها، اتاقهای بازرگانی شهرستانها، اتاقهای مشترک
3. پیگیری برگزاری جلسات، همایشها و اجرا و برنامهریزی کلیه کارهای فرهنگی از جمله: تهیه لوح و هدیه برای روز تولد همکاران اتاق بازرگانی
4. تهیه آگهیهای و نامههای تبریک و تسلیت برای کارمندان و سایر اعضای اتاقهای بازرگانی
5. ارتباط مداوم با روابط عمومی
واحد توزیع و اشتراک ماهنامه و نشریات اتاق:
1. توزیع ماهنامه و هفتهنامه منتشره هر ماه حدود 20هزار جلد به اعضاء اتاق و مشترکین
واحد آمار و سنجش افکار
1. مشارکت در امر ارائه خدمات روابط عمومی در جلسات در داخل یا خارج از اتاق، همایشها و جلسه هیات نمایندگان
2. بررسی کلیه سایتهای خبرگزاریها و روزنامهها جهت اطلاع از آخرین اخبار مربوط به اتاق و اعلام به مدیریت روابط عمومی
3. تهیه و تکثیر و توزیع بولتن خبری اتاق به صورت روزانه برای حوزه ریاست و مدیران اتاق
4. بررسی مطبوعات جهت اعلام مراتب چاپ آگهیهای مربوط به اتاق
اهداف و برنامهها
دفتر روابط عمومی:
پیگیری اخذ مجوز روزنامه «اقتصاد ما» از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و راهاندازی این روزنامه
پیگیری انتشار نشریه انگلیسی زبان IRAN COMMERCE (که در طول چند سال اخیر منتشر نشده است)
واحد توزیع و اشتراک ماهنامه و نشریات اتاق:
توزیع ماهنامه و هفتهنامه منتشره هر ماه حدود 20هزار به اعضاء و مشترکین
واحد آمار و سنجش افکار:
تهیه بولتن آخرین اخبار مربوط به تشکلها و اتحادیهها و انجمنهای ثبت شده در اتاق
تهیه بولتن اخبار مربوط به بخش صنعت و معدن و ارسال جهت اعضای هیات نمایندگان این بخشها
تهیه و تکثیر بولتن مربوط به سرمایهگذاریهای خارجی و همچنین مسائل صنایع و مشکلات کارخانجات
عکسهای از نشستها و کنفرانسها در اتاق بازرگانی تهران
تحلیل
یک کارشناس روابط عمومی میتواند در این بخش نقش بسیار بارزی را ایفا کند. هماهنگی بین پرسنل این بخش از سازمان برای همکاری بهتر و ارائه اطلاعرسانی مطلوب از وظایف مهم یک کارشناس روابط عمومی است که بخواهد در این حوزه فعالیت کند. به عنوان مثال در زمانی که کنفرانسها و یا نشستهای مطبوعاتی برگزار میشود نقش یک کارشناس روابط عمومی در این بخش روشنتر دیده میشود یعنی یک کارشناس روابط عمومی به عنوان یک سکاندار این حوزه باید کلیه افراد و شرح وظایف آنها را مشخص کند مانند وظیفه خبرنگار، وظیفه مسوول سایت سازمان، وظیفه عکاس و... که درست انجام دادن وظیفه هر یک از آنها در بالابردن سطح کیفی روابط عمومی آن سازمان نقش بسیار بزرگی را ایفا میکند. فردی که با مدرک کارشناسی وارد بخش روابط عمومی این سازمان میشود از جایگاه ویژهای برخوردار است. هرچند به او مسوولیت بزرگی داده میشود اما اگر این فرد مدیریت درست و مدبری داشته باشد، اجرای این مسوولیت با همکاری افراد بخش روابط عمومی بهتر و آسانتر خواهد بود. من در محیط روابط عمومی این سازمان راههای رسیدن به یک روابط عمومی خوب و کارآمد را آموختم و از جناب آقای طاهری مدیر روابط عمومی این سازمان سپاسگزاری میکنم که نسبت به اینجانب لطف و عنایت داشتند.
نظرات