شنبه, 03 آذر 1403

 



تاریخچه روابط عمومی در ایران

روابط عمومی در ایران
تاریخچه ، اصول ، جایگاه

تاریخچه روابط عمومی در ایران
دوره اول روابط عمومی در ایران پس از اسلام که از سال 314 شمسی آغاز می شود این واحد را چونان دستگاه ارتباطی – تبلیغی یکسویه و از بالا به پایینی نشان می دهد که زمینه تحکیم قدرت شاه و پیشبرد خواسته ها و امیال او را تمهید ساخته و به لحاظ خاستگاه نظامی – سلطنتی خودمطلق العنان بودن اختیارات و امتیازات و قدرت نامحدود شاه را مورد تائید و تاکید قرارداده است.
دوره دوم فعالیت روابط عمومی در ایران از سال 1287 شمسی آغاز می شود که بواسطه پیروزی جنبش مشروطه و تشکیل مجلس، وزارتخانه ها و نهادهای مدنی ؛ الزام پاسخگویی در برابر افکار عمومی و رسانه ها و قوای سیاسی فزونی گرفت و سازمان ها برای تدوام فعالیت به برقراری ارتباطات دو جانبه با مخاطبان در زمینه هایی چون اطلاع رسانی و آگاه سازی و تبلیغ و اقناع گراییده اند . مقارن این ایام دفتر یا واحد انتشارات یا دفتر انتشارات و اطلاعات در سازمان های این دوران ظهور کرد و پس از جنگ جهانی اول تحت عنوان دفتر انتشارات و مطبوعات یا دفتر انتشارات و تبلیغات به فعالیت هایی چون ارتباط با مطبوعات ، انتقال اطلاعات و اخبار و تبلیغ اقدامات وزارتخانه متبوع ، پاسخگویی به انتقادات و پرسش های آنان و انتشار نشریات و تولیدات اطلاعاتی و تبلیغاتی و آموزشی تداوم بخشید .
روابط عمومی در دوره سوم فعالیت در ایران از سال 1304 شمسی تحت عنوان دفاتر انتشاراتی مطبوعاتی تبلیغات یکسویه از بالا به پایین را با استفاده از فنون اطلاع رسانی جدید و در راستای ابلاغ پیشرفتها و اقدامات رضا خان پی گرفت تا بر این سیاق افکار عمومی تابع آثار تبلیغی شود. در سال 1322 شمسی با تصویب هیئت وزیران اداره یی به نام «اداره کل انتشارات و تبلیغات » تشکیل شد تا وظیفه عمده انتشارات و تبلیغات دستگاههای دولتی را برآورد . با تشکیل این اداره بود که رفته رفته امر تبلیغات و ارتباطات در دستگاههای دولتی ایران مورد توجه قرارگرفت .
دوره چهارم فعالیت روابط عمومی که مقارن پایان جنگ دوم است به خصوص با تشکیل شرکت نفت ایران وتغییر نام دفتر انتشارات به روابط عمومی در این شرکت و اعزام نیرو به انگلستان برای طی دوره های روابط عمومی و امطبوعاتی توسط شرکت مزبور همراه است . در واقع اولین روابط عمومی جدید ایران در سال 1327 شمسی از طریق شرکت نفت ایران و انگلستان در ایران ایجاد شد که مرکز مهمترین تشکیلات و فعالیت های آن در آبادان بود و در تهران فقط یک دفتر داشت. این شرکت در توسعه فعالیت های خود به تدریج در سایر نقاط ایران از جمله اهواز ، مسجد سلیمان ، کرمانشاه و دیگر مناطق نفت خیز اقدام به ایجاد دفاتر نمایندگی کرد . این روابط عمومی در ابتدا Information نامیده شد و سپس این نام به اطلاعات ترجمه شد و از ادارات ارتباط با مطبوعات ، نشریات ، تولید فیلم و عکس ، تشریفات و کارگزینی مرکب بود .
مطالعات نخستین واحد روابط عمومی در ایران توسط حمید نطقی در سال 1330 شمسی در شرکت نفت آغاز و سپس این واحد درسال 1334 شمسی تحت عنوان «دفتر مطبوعات و اطلاعات شرکت نفت ایران و انگلیس » راه اندازی شد . همزمان با ایجاد کنسرسیوم او تاثیر فکر آمریکایی در فعالیت های شرکت نفت در همین ایام این بخش به روابط عمومی تغییر نام داد و شامل اداره ارتباط با کارکنان و روابط عمومی شد . به این ترتیب هر یک از موسسات وسازمان های بخش دولتی در ساختار کلی خود یک دفتر انتشارات و مطبوعات دایر کردند و کوشیدندبه طور مستقیم از طریق انتشارات یا غیر مستقیم از طریق مطبوعات چونان نمایندگان افکار عمومی با مردم و سایر ارباب رجوع ارتباط بر قرار سازند .
مقارن همین ایام اداره کل شیلات و رادیو قرارداد همکاری با رونالد ادواردسیمز انگلیسی را به عنوان مشاور روابط عمومی منعقد کرد و حق العمل نامبرده را از اول اکتبر 1962 میلادی مطابق با 9/7/1341 شمسی به قرارداد سالیانه 5 هزار لیره انگلیسی به ارز به تصویب رساند و وزارت دارایی مکلف شد پس از افتتاح مجلسین مجوز قانونی این تصویب نامه را اخذ نماید که هیئت وزیران در جلسه مورخ 10/4/1342 شمسی این تصویب نامه را بنا به دلایل اقتصادی منتفی کرد . تصویب نامه مذکور که در اجرای ماده واحده مصوب 20/9/1342 شمسی تقدیم شده بود در کمیسیون بودجه مجلس شورای اسلامی ملی مطرح و کمیسیون نظر داد با ختم موضوع مصوبه مزبور منتفی است . به موجب لایحه قانونی مصوب 8/1/1343 شمسی وزارت اطلاعات تشکیل شد و رفته رفته در پرتو توجه این وزارت به مساله روابط عمومی واحد سازمانی مزبور اهمیتی روز افزون گرفت. البته در آغاز سازمان روابط عمومی صنعت نفت به عنوان الگو انتخاب شد ولی به لحاظ تفاوت ماهوی امور روابط عمومی صنعت نفت با تشکیلات دولتی پس از مدتی تغییراتی کلی در روابط عمومی دولتی در وزارت اطلاعات رخ داد . در ابتدا قسمت هایی که در وزارتخانه ها و سازمان های دولتی به اعمال نوعی فعالیت های روابط عمومی اشتغال داشتند دفاتر «اطلاعات و انتشارات» نامیده شدند و وزارت اطلاعات و جهانگردی پس از تصویب عنوان کلی «اداره کل اطلاعات و انتشارات و روابط عمومی » سازمانی برای روابط عمومی های دولتی تدوین کرد که طبق آن ادارات مزبور باید تعداد 9 نفر کارمند داشته باشند به هر حال در عمل هیچ یک از وزارتخانه ها و حتی تشکیلات بزرگ دولتی دارای این تعداد کارمند در بخش روابط عمومی نبوده اند .
طی سالیان 45-1343 شمسی سمینارهایی پیرامون روابط عمومی توسط شرکت ملی نفت در شهرستانهایی مثل آبادن و کرمانشاه برگزار وزمینه انتشار اولین کتاب روابط عمومی (دیباج 1345) فراهم آمد که فتح بابی بود برای نشر کتابهایی در زمینه وضعیت روابط عمومی در ایران (میرسعیدقاضی، 1349) مدیریت روابط عمومی (نطقی ، 1350) و اصول روابط عمومی (امینی،1350) و کاربرد روابط عمومی (برزین ، 1355) .
در سال 1348 شمسی بنا به پیشنهاد وزارت اطلاعات و جهانگردی و تصویب هیئت وزیران نام دفاتر اطلاعات و انتشارات در تمامی وزارتخانه ها و سازمان های دولتی و وابسته به دولت به اداره «اطلاعات و روابط عمومی »تغییر یافت .
درتاریخ 28//12/1353 شمسی اولین آیین نامه روابط عمومی تحت عنوان« آیین نامه واحد های اطلاعات و انتشارات روابط عمومی وزارتخانه ها و موسسات دولتی » بنا به پیشنهاد وزارت اطلاعات و جهانگردی (فرهنگ و ارشاد) به تصویب رسید که در آن ضمن لحاظ روابط عمومی برای هر وزارتخانه و موسسه دولتی بر وظایف این واحد ونیز واحدهای اطلاعات و انتشارات وزارتخانه ها و موسسات دولتی در مواردی چون نشر اخبار، امور تبلیغاتی و بازرگانی ( برنامه های ارتباطی و اطلاعاتی و انتشاراتی و سمعی بصری ، تنویر افکار عمومی ، هماهنگی مصاحبه های مسئولان )، انتشار جوابیه های مطبوعاتی و اعلام وعده های مسئولان و نتایج آن به وزارت اطلاعات و جهانگردی تصریح شده بود .تاکید این آیین نامه بر الزام دستگاهها به برگزاری دوره های کوتاه مدت تخصصی برای کارکنان روابط عمومی ، پیگیری همه ساله بورس های اختصاصی روابط عمومی و تبلیغات در موسسات دولتی ، لزوم هماهنگی مدیران با روابط عمومی درزمینه مصاحبه و اعلام خبر به جراید به جز وزرا و معاونانشان و نیز ثبت زمان وعده های داده شده مسئولان و پیگیری تحقق و عدم تحقق آن در دستگاه ذیربط به طور عمده نگاه به استقلال روابط عمومی و آموزش تخصصی روابط عمومی و حضور الزامی آن در ساختار اداری را در پرتو تمرکز گرایی تبلیغاتی – فرهنگی درامر ابلاغ تشریفاتی سیاست های حکومت دنبال می کرد تا جائیکه ماده 1 تبصره ماده 2 آن بر وظیفه انتشار اخبار و انطباق تبلیغات با سیاست های عمومی دولت از سوی روابط عمومی تاکید شده است .
از سوی دیگر شرکت ملی نفت در سال 1346 شمسی با همکاری موسسه مطبوعاتی کیهان ، دانشگاه تهران و وزارت اطلاعات و و جهانگردی و متعاقب تصویب اولین دوره درسی رشته روابط عمومی در موسسه عالی مطبوعات و روابط عمومی در یکصدو بیست و نهمین جلسه مورخ 10/11/1345 شورای مشترک دانشگاههای ایران ، مقدمات تاسیس مرکز آموزش عالی روابط عمومی را با نام موسسه عالی مطبوعات فراهم نمود و این مرکز که در مقطع کارشناسی رشته روابط عمومی به جذب دانشجو پرداخت بعدها به موسسه علوم ارتباطات اجتماعی و سپس دانشکده علوم اجتماعی تغییر نام داد . این دانشکده تا سال 1358 شمسی تعداد 1117 تن فارغ التحصیل روابط عمومی تربیت کرد که به طور عمده در واحدهای تخصصی – سازمانی جذب نشدند .
در این دوره ماده 3 آئین نامه واحدهای اطلاعات ، انتشارات و روابط عمومی وزارتخانه ها و موسسات دولتی (مصوب 12/1354 شمسی هیات دولت ) روابط عمومی ها را از نظر فنی و انتشاراتی مجری سیاست ها و خط مشی های وزارت اطلاعات و جهانگردی قلمداد می کرد . به همین منظور نشر اخبار و تهیه و اجرا و تمرکز و هماهنگی برنامه های انتشاراتی و اطلاعاتی تمامی وزارتخانه ها و موسسات دولتی و وابسته به دولت و بانک ها و شرکت هایی که بیش از 50درصد سهام آنها متعلق به دولت بود شورایی به ریاست وزیر اطلاعات و جهانگردی به نام شورای اطلاعات و انتشارات روابط عمومی کشور در وزارت جهانگردی تشکیل شد . حسب تبصره 2 ماده 1 همین آیین نامه شورای اطلاعات و انتشارات و روابط عمومی مراکز استان یا فرمانداری کل به ریاست استاندار و فرماندار و نیابت ریاست یا مسئول اداره کل یا اداره اطلاعات و جهانگردی با شرکت تمامی مسئولان امور اطلاعات و انتشارات و روابط عمومی سازمان های دولتی مرکز استان یا فرمانداری کل تشکیل شد . به علاوه ماده 5 این آئین نامه تاکید داشت انتصاب مسئولین واحد های اطلاعات و انتشارات و روابط عمومی وزارتخانه ها و سازمان های دولتی با مشورت وزارت اطلاعات و جهانگردی است . بالاخره ماده 3 این آئین نامه مذکور تصریح داشت وزارت اطلاعات و جهانگردی با همکاری سازمان امور اداری و استخدامی کشور برای مسئولان و کارمندان واحدهای روابط عمومی وزارتخانه ها و سازمان های دولتی دوره های کوتاه مدت تخصصی تشکیل خواهدداد تا آنان را با اصول جدید و فنی روابط عمومی و برنامه های انتشاراتی و اطلاعاتی آشنا سازد .
جايگاه روابط عمومي در ايران
در سال 1322 شمسي با تصويب هيأت وزيران ، اداره يي به نام « اداره كل انتشارات و تبليغات » تشكيل شد كه وظيفه اصلي آن بيشتر در جهت انتشارات وتبليغات درآن زمان بود. روابط عمومي در ايران هم اكنون نزديك به 60 سال قدمت دارد. اولين روابط عمومي در سال 1327 شمسي از طرف شركت نفت در ايران به وجود آمد .به اين ترتيب شركت ملي نفت ايران به وجود آورنده اولين تشكيلات روابط عمومي درايران است . تا اين كه به موجب لايحه قانوني مصوب هشتم فروردين ماه 1343 شمسي وزارت اطلاعات تشکيل شد و بعد از تأسيس وزارت اطلاعات در اواخر دهه چهل اين وزارتخانه به مسأله روابط عمومي اهميتي جدي داد و براي شروع سازمان روابط عمومي صنعت نفت با تشكيلاتي دولتي پس از مدتي تغييركلي در روابط عمومي دولتي در وزارت اطلاعات انجام شد.در سال 1348 شمسي به پيشنهاد وزارت اطلاعات وجهانگردي و تصويب هيأت وزيران نام دفتر هاي اطلاعات وانتشارات درتمامی وزارتخانه ها وسازمان هاي دولتي و وابسته به دولت به اداره « اطلاعات و روابط- عمومي » تغيير نام يافت.اداره هاي روابط عمومي وزارتخانه ها و مؤسسه هاي دولتي در عين اين كه فعاليت مستقل داشتند ولي از نظر سياسي عموم فعاليت هاي خود را با يك اداره كل در وزارت اطلاعات و جهانگردي به نام شوراي اطلاعات و انتشارات روابط عمومي هماهنگ مي ساختند و رئيس يا مديران كل روابط عمومي وزارتخانه ها و مؤسسه هاي دولتي با تأييد وزارت اطلاعات به اين سمت برگزيده مي شدند.در سال 1363 وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي سيمناري را با شركت روابط عمومي ها در تهران برگزار كرد كه در واقع زيربناي حركت روابط عمومي را براي تجديد حيات آن پي ريزي كرد .در حال حاضر رشته روابط عمومي در دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه علامه طباطبائي و دانشگاههاي علمي ـ كاربردي تدريس مي شود و ادارات كل روابط عمومي وزارتخانه ها و مؤسسات در مراكز استان نيز اقدام به تشكيل دوره هاي آموزشي روابط عمومي براي كارمندان خود كرده اند. ازسال 1368 نيز سازمان اموراداري و استخدامي كشور آيين‌نامه كاري دفاتر روابط عمومي را تصويب كرده است.
با توجه به وضعيت موجود زيرساخت هاي فناوري اطلاعات در ايران وکيفيت کارکرد روابط عمومي ها از نظر فعاليت هاي الکترونيک و اينترنتي، مي توان گفت در ميان همه اشکال روابط عمومي مدرن ایران در حد فاصل روابط عمومي الکترونيک و روابط عمومي ديجيتال قرار دارد.با توجه به اينکه از پيدايش روابط عمومي در ايران بيش از نيم قرن مي گذرد هنوز روابط عمومي با مسايل مختلفي مواجه است . متاسفانه بررسي تاريخي اين دانش در ايران نشان مي دهد که به رغم وجود انديشه ها و ايده هاي اصلاح طلبانه براي توسعه آن هيچ گونه اقدام عملي بنيادي در اين زمينه صورت نگرفته است . به همين دليل است که امروزه روابط عمومي ها بيشتر وقت خود را صرف برطرف ساختن مشکلات خود مي کنند . ورود به اين مشکلات توان و شرايط ايفاي وظايف و رسالت راستين را از روابط عمومي گرفته است . در جامعه ايران نگرش به روابط عمومي صرفاً تبليغاتي است که اين امر تحريف افکار و دورشدن روابط عمومي از رسالت اصلي خود شده است . در حال حاضر اين نهاد مؤثر در ايران با نوعي مظلوميت رسانه اي و فرهنگي مواجه است . امروزه به نظر مي رسد که معيارهاي قالب در جامعه ما بي توجهي به ارزش هاي نهفته در کار روابط عمومي هاست به طوري که اين امر باعث شده که در بسياري از سازمان ها بخش روابط عمومي مبدل به بخش تبليغات سازمان شود و کمتر به مفاهيم و ارتباطات دو سويه بپردازد .صاحب نظران معتقدند اگر نقش روابط عمومي در ايجاد يا تقويت فرهنگ توسعه، در بومي کردن سرمشق هاي توسعه، کشف و معرفي ظرفيت هاي جامعه، باز آفريني فرهنگي، حفظ تعلق و پيوستگي بدانيم روابط عمومي بايد بتواند از هر نوع گسستگي و ناپيوستگي جلوگيري کند و يا حداقل کاهش دهنده فاصله و شکاف ميان جامعه و دستگاههاي اجرايي باشد.
نقش روابط عمومي در توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي
درسال 1987 انجمن روابط عمومي( IPR )تعريفي از روابط عمومي ارايه كرد كه هنوز مورد استفاده قرار مي گيرد. در اين تعريف، روابط عمومي عبارت از تلاش برنامه ريزي شده و مداومي است كه به منظور ايجاد و حفظ حسن نيت و شناخت بين سازمان و مخاطبان آن صورت مي گيرد. كلمات"برنامه ريزي شده" و "مداوم" نشان مي دهند كه حسن نيت و شناخت به آساني يا به خودي خود به وجود نمي آيند و در واقع بايد"ايجاد" و "حفظ " شوند و نيز مشخص مي كنند كه فعاليت هاي روابط عمومي برنامه ريزي شده است و نيز هدف روابط عمومي به وجود آوردن حسن نيت و شناخت است و كسب شهرت يا تاييد نيست. در آخرين تعريفي كه IPR ارايه كردروابط عمومي را عبارت از روشي تلقي كرد كه سازمان ها براي حفظ اعتبار، محصولات، خدمات يا كاركنان خود با هدف دستيابي به شناخت و حمايت در پيش مي گيرند. به ظاهر اين تعريف از تعريف هاي ديگر كامل تر است زيرا كوتاه بوده و وظيفه روابط عمومي سازمان را آنچنان كه بسياري تصور مي كنند- كسب شهرت نمي داند و به شناخت اهميت مي دهد. براي روابط عمومي واژه ها و مصداق ها و تعابيری ديگر نيز به كار برده اند كه براي جلوگيري از اتلاف وقت مختصري از آنها بيان مي شود :روابط عمومي مغر متفكر و موتور محركه و شريان حياتي و دايمي دستگاه است .روابط عمومي هنر و علم اجتماعي است كه درون و برون دستگاه را به هم پيوند مي دهد.روابط عمومي هدف و چگونگي كليد برنامه ها را ترسيم مي كند .روابط عمومي مشاور امين مدير و تمامی كاركنان دستگاه است؛ پس لازم است كه مدير و كاركنان صد در صد به وي اعتماد داشته باشند.روابط عمومي آيينه زيبايي هاست ؛ يك اتاق شيشه اي است كه از هر طرف آن همه چيز زيبا ديده مي شود.روابط عمومي چشم و چراغ يك دستگاه است. روابط عمومي است كه بايد همه چيز را ببيند و همه چيز را نيز زيبا بنماياند .روابط عمومي حافظ منافع دستگاه مربوطه و مردمي است كه با آن سر و كار دارند.قرن حاضر را قرن تسخير فضا ، اتم ، کامپيوتر، ليزر و ... ناميده اند اما به عنوان شاخص تفاسير به عنوان عصر ارتباطات هم نامگذاري شده است که شبيه دهکده جهاني مي ماند که در اين حلقه ارتباطات انسان ها به هم نزديک و افکار و اعمال انسان ها و جمعيت ها ديگر از ديد و نظر يکديگر پنهان نيست .در قرآن كريم سوره مباركه آل عمران آيه شريفه 200 ( يا ايها الذين آمنوا صبرو و صابرو و رابطو واتقوالله لعلكم تفلحون ) ضمن دعوت امت به برقراري رابطه اجتماعي ، داشتن شكيبايي و در پيش گرفتن تقواي الهي را براي رسيدن به رستگاري و فلاح مورد تأكيد قرار داده است . موضوعي كه امروزه به عنوان اخلاق در روابط عمومي به شكلي بسيار ناقص در مجامع روابط عمومي مطرح است دراين آيه شريفه با زيبايي هر چه تمامتر بيان و اشاره مي شود . اينجاست که اهميت نقش روابط عمومي نمايان مي شود، نقشي که مبتني برداشتن حجاب غربت و بيگانگي و افشاندن عطر خوش آشنايي است و روابط عمومي ها مي توانند پل ارتباط بين افراد جامعه و سازمان ها باشند البته پل هايي که اگر مستحکم نباشندبه يقين بهره ذهني لازم و کارآيي لازم رانخواهد داشت.
روابط عمومي ، فرهنگ سازي و اطلاع رسانی
امروزه در عصر حاضر، ارتباطات اگرچه نگوييم اولين عنصر و اساسي ترين اصل مورد نياز بشر است اما به جرات مي توان گفت يکي از بنيادي ترين دانش ها و مهمترين عوامل پيشرفت انسان امروزي و شالوده و اساس ديگر علوم قرن حاضر است. امروز عصر اطلاع رساني است و رابطه اي معنادار ميان قدرت اطلاع رساني حكومت ها با جايگاه آنها در جهان وجود دارد. درواقع امروز نمي توان كشوری قدرتمند را ديد كه از نظر ارتباطات ضعيف باشد. حكومت در چنين جهاني بدون بهره مندي از روابط عمومي ممكن نيست و هر حكومتي بايد در كنار برنامه هاي خود، نگاهي نيز به روابط عمومي داشته باشد و درواقع امروز اگر جنگي باشد؛ در درجه اول جنگ ارتباطات است.
وظايف روابط عمومي را اكنون به سه دسته اصلي طبقه بندي مي كنند: 1 ـ اطلاع رساني2 ـ تبليغ و ترغيب 3 ـ مشاركت جويي، همگرايي و بهينه سازي امور
علماي ارتباطات البته دو وظيفه فرعي نيز براي روابط عمومي بر شمرده اند كه عبارتند از تشريفات و تبليغات كه اين دو، ابزار كار روابط عمومي هستند نه وظيفه و هدف و ماهيت آن. تشريفات عبارت است از : تحويل ، تكريم ، استقبال ، همراهي ، اسكان و پذيرايي يك شخصيت يا مهمان دستگاه .تبليغات عبارت است از : اطلاع رساني يك سويه درباره يك موضوع يا هدف خاص وبر سه نوع است : 1-تبلیغی مانند : تبليغ ايمني برق و گاز در تلويزيون 2-مانوري يا اغوا كننده كه مي خواهيم آنچه ما مي گوييم مخاطب بينديشد.3-رخ به رخ يعني آنچه انجام مي دهيم ديگران ببينند مانند آذين بندي و مراسم . تاكيد اين نكته ضروري است كه تبليغات ابزار روابط عمومي است نه ماهيت و هدف اصلي آن .
جایگاه روابط عمومي در سازمان ها
دنياي امروز دنياي ارتباطات است و در هر ثانيه ميليون ها واحد اطلاعاتي در سطح جهان رد و بدل مي شود. از زماني كه تحولات زندگي بشر سرعت گرفت نياز به اطلاعات و ارتباطات هر روز افزايش يافت و امروزه داشتن اطلاعات دقيق و به روز ، از نان شب هم براي مردم مهمتر است و هر كه بيشتر بداند موفق تر است .
روابط عمومي هاي موجود سازمان ها را از نظر كيفيت كار يعني ياري به مديريت سازمان در تحقق اهداف سازماني، اعتقاد به شفافيت امور و پاسخگويي، رعايت حقوق شهروندان، شناخت تكاليف و مسئوليت هاي حكومتي، حق نظارت مردم بر كارها و حق مردم در نقد و ارزيابي برنامه ها و عملكردهاي سازمان و داشتن راهبردها و برنامه هاي معين به سه دسته زير تقسيم بندي مي كنند:
1 ـ روابط عمومي توجيه گر2 ـ روابط عمومي تبيين گر3 ـ روابط عمومي تحليل گر
روابط عمومي توجيه گر يك روابط عمومي سازمان محور و مدير محوراست كه به طور مستمر درتوجيه ديدگاههاي مديران سازمان و منافع سازمان خود مي كوشد و با تحريف ، پنهان كاري، دروغ و گمراهي و بستن راههاي نشر اطلاعات واقعي و عيني سازمان به خارج با حجم زيادي از اطلاع رساني و تبليغات فريب دهنده سعي در بَزَك كردن اهداف برنامه ها و فعاليت هاي سازمان مي نمايد.
روابط عمومي تبيين گر در خوشبينانه ترين شكل خود يك روابط عمومي توصيف كننده و روايتگر است كه به دنبال رويدادها و وقايع حركت مي كند و تنها به شرح و بيان و گزارش آن ها مي پردازد. اين نوع روابط عمومي فاقد برنامه استراتژيك و برنامه هاي اجرايي است و به صورت منفعل، بدون ابتكار و خلاقيت با روزمرگي انجام تكليف مي كند.
روابط عمومي تحليل گر يك روابط عمومي با برنامه است كه پيشاپيش امور، رويدادها و روندها حركت مي كند و به سطح مشاور مديريت ارتقاء مي يابد و در تعيين سياست ها و خط مشي هاي سازمان مشاركت مي نمايد. اين روابط عمومي تقويت درك متقابل با مخاطبان را هدف خود قرار داده و با اعتماد به نفس و استدلال و منطق قوي ضمن صيانت از منافع سازمان، از منافع مردم، دولت و سازمان هاي ديگر هم پاسداري مي كند.
روابط عمومي تحليل گر خواست ها، نيازها و گرايش هاي مخاطبان سازمان را تشخيص داده و به مديران سازمان انتقال مي دهد و با ارائه مشاوره هاي تخصصي به سياستگذاران سازمان سهم قابل ملاحظه اي در تدوين سياست ها و برنامه هاي اجرايي سازمان ايفاء مي نمايد.
در سازمان هاي دولتي داشتن اطلاعات موثق ، دقيق و به موقع با توجه به هدف و ساختار بزرگ ترين سرمايه يك سازمان است و حيات يك سازمان به داشتن يك ارتباط دو سويه درون و برون سازماني و انجام تبليغات و كسب اطلاعات به روز و مفيد بستگي دارد و اين جاست كه لزوم وجود روابط عمومي واقعي در ايستگاههاي روابط عمومي نمايان مي شود.در دنياي امروز که مرزهاي ارتباطات شکسته شده و انسان به دنبال کشف راهکارهاي مطلوب زيستن و نگرش جامعه مدار است، آموزه هاي علمي ما را به کنکاش و توجه درباره وضعيت چگونگي تعامل و برخورد کردن رهنمون مي سازد. بي شک يک سازمان و يا يک اداره نمي تواند خود را جزيره اي بي ارتباط فرض نمايد و از تکنولوژي و فرآورده هاي آن بي نياز و با آن بيگانه باشد. روابط عمومي بايد بر محور تفکر مداري، مشارکت مداري و اطلاع مداري باشد تا بتواند در راستاي کمک به اثربخشي سازمان موثر باشد و با نوانديشي و نوگرايي، ابتکار و خلاقيت مستمر عجين شود و خود را با تحولات و پاسخگويي مرتب به افکار عمومي منطبق و هماهنگ سازد. با توصيف چنين روابط عمومي اي صد البته بايد مديرش متملق و چاپلوس مافوقش نباشد.
به نظر مي رسد يكي از ضعف هاي روابط عمومي در كشورمان فقدان همگامي استعدادذاتي و مدارج تحصيلي است. همچنين مديران روابط عمومي بايد به دو علم ارتباطات و مديريت آشنايي كامل داشته باشند. بيشتر مديران روابط عمومي فاقد نگرش تفكرمدارانه به روابط عمومي هستند . داشتن توانمندي و استعداد ذاتي براي يك مدير از ويژگيهاي مهم است.هر كس كه تحصيلات ارتباطي را گذرانده، متخصص روابط عمومي نخواهد بود؛ زيرا گذراندن تحصيلات به هيچوجه نشان دهنده تخصص در اين حوزه نيست. مديران ارشد بايد شناخت دقيقي از حوزه هاي روابط عمومي داشته باشند . روابط عمومي تركيبي از فن و هنر و برقراري ارتباط صحيح با مردم است. يك مدير موفق روابط عمومي بايد فرهنگ عمومي كشور را به خوبي بشناسد و از طرفي با علم روانشناسي و روانشناختي نيز تا حدي آشنايي داشته باشد. سايرمشخصه هاي يك مدير روابط عمومي خوب و كارآمد صاحب نظر بودن او در امور فرهنگ اجتماعي، بهره مندي چگونگي استفاده از مشاوره نيروهاي كارشناس بيرون از سازمان ، تسلط بر فعاليتها و ساز و كار وتصميمات سازمان متبوع و ... است.
اگر براي روابط عمومي وظايفي چون اطلاع رساني، فرهنگ سازي، شكل دهي به افكار عمومي و ارتقاي سطح آگاهي هاي عمومي قايل باشيم وظيفه پاسخگويي به افكار عمومي يكي از مهم ترين وظايف اين واحد سازماني است به طوري كه پاسخگويي دربرگيرنده و نتيجه تمامي تلاش هاي صورت گرفته روابط عمومي است. افكار عمومي بزرگ ترين قدرت نامريي است كه جريان هاي اجتماعي و فرهنگي را به وجود مي آورد و اين جريان ها قوي تر از هر سياستي عمل مي كند. به همين دليل قبل از اجراي هر سياستي ابتدا بايد زمينه پاسخگويي به افكار عمومي را فراهم كرد. روابط عمومي با ارتقا جايگاه پاسخگويي سازمان ها به عنصري موثر در جهت شفاف كردن روابط اجتماعي، جلب اعتماد باورهاي عمومي، درستگويي ، درستكاري ، رواني حركت و چرخش اطلاعات تبديل مي شود. بابرداشتن ديوارهاي ميان روابط عمومي ها، رسانه هاومردم ونيزباشفاف سازي سازمان ها، سياست دو سويه شدن ارتباط تحقق مي يابد. كارشناسان بر اين عقيده اند كه با وجود اهميت روابط عمومي ها و نقش موثري كه مديران اين حوزه در سازمان ها و وزارتخانه هاي مختلف برعهده دارند متاسفانه در كشور نگاه تخصصي و برنامه اي به موضوع روابط عمومي وجود ندارد و شاهديم كه اكثر روابط عمومي ها با پرداختن به كارهاي زودبازده به برنامه هاي درازمدت اهميت نداده و سرمايه گذاري لازم راانجام نمي دهند.
راهکارهای توانمندسازی روابط عمومی ها
1- توجه جدي به افکار همه کارکنان در ايجاد حرکت، اصلاح و جريان سازي سالم بدون در نظر گرفتن اميال و رويکردهاي سياسي مخرب که متأسفانه يکي از معضلات روابط عمومي هاست.
2- ارائه مشاوره هاي مؤثر به مديران ارشد سازمان که اين در صورتي محقق خواهد مي شود که مدير روابط عمومي بهره اي از علوم مشاوره اي، روانشناسي، علوم تربيتي، جامعه شناسي، مردم شناسي و ... برده باشد که اين موضوع خود خلأ بزرگي در بسياري از مديران روابط عمومي هاي فعلي است.
3- دفاع از جايگاه روابط عمومي در مقابل دخالت هاي غيرمسئولانه واحدها و افراد
4- حفاظت از حريم سازمان در مقابل جوسازي ها، خلاف گويي ها، دروغ پردازي ها، تهديدها و ... در حالي محقق مي شود که مدير روابط عمومي خود مبرا از اين مسائل باشد.
5- خروج روابط عمومي از موضع انفعالي به موضع فعال
6- تغيير فرهنگ غلط سازماني
7- ايجاد حسن رابطه بين کارکنان، مشاوران و مديران سازمان
8- کمک در جذب استعدادهاي درخشان کارکنان يا به عبارتي ايجاد بستري مناسب در جهت بالندگي انديشه کارکنان
9- تقويت ارزش ها و ويژگي هاي مطلوب انساني
10- معرفي الگوهاي آموزشي مناسب درون سازماني و برون سازماني
11- سازماندهي خبري سازمان (تلاش براي اطلاع يابي و اطلاع رساني به موقع با روش ها و ابزارهاي ارتباطي)
12- تدوين نظام ارتباطي منسجم و تبليغي شفاف و روشن
13- تغيير نگرش مسئولان نسبت به نقش روابط عمومي و جايگاه و اهميت آن
14- جهت گيري و جهت دهي سازمان به سوي کارمند محوري
15- همکاري فعال و مستمر با مطبوعات و رسانه ها
16- تأکيد هماهنگ بر بهبود روابط درون سازماني و برون سازماني
17- تنظيم برنامه مدون و ساليانه براي عمل به شعائر و برگزاري مراسم مذهبي و...
18- انعکاس انتقادات و اخبار به صورت شفاف و عدم مميزي نمودن آن به مسئولان و دريافت بازخورد آن جهت ارائه به کارکنان
19- برگزاري جلسات داخلي بين کارکنان و مديران به صورت ماهيانه يا فصلي
20- تهيه مقاله هاي علمي در حوزه فعاليت هاي سازمان و نشر آن در رسانه هاي گروهي
21- معرفي مطلوب مقالات و تحقيقات کارکنان در سطح سازمان
22- انعکاس تجربه هاي موفق کارکنان سازمان
23- چاپ بروشور پيام هاي آموزشي، پژوهشي و ديگر فراورده هاي سازماني
24- تهيه فيلم براي معرفي سازمان
25- ايجاد برنامه نظام مند همدردي با خانواده هاي سازمان
26- تهيه و تنظيم منشور اخلاقي روابط عمومي سازمان
27- وجود مراکز آموزشي با محيط عملي و کاربردي روابط عمومي
28- ارائه آموزش کوتاه مدت که به طور مستمر براي کارکنان روابط عمومي ها صورت گيرد
29- نهادهاي حرفه اي و تخصصي اثر گذار بر حوزه روابط عمومي ايجاد شود
30- مديريت سازمان ها از روابط عمومي حمايت کند
31- نشريات تخصصي متعددي در حوزه روابط عمومي منتشر شود
32- کارهاي زائد و موازي از وظايف روابط عمومي حذف شود
33- وظايف روابط عمومي تخصصي شود
اگر مديران سازماني مي خواهند هنر مردم داري را تحقق بخشند لازمه آن به کارگيري مديران روابط عمومي کاردان، متخصص، بااخلاق و هنرمند در برقراري ارتباط با مخاطبان است. به هر حال جوامع امروزي اينک در حال گذار به جامعه اطلاعاتي آينده هستند، جامعه اي که در فناوري هاي اطلاعات و ارتباطات تمامي ابعاد زندگي انسان ها را تحت تاثير قرار خواهد داد. جامعه ما نيز ناگزير از اين روند خواهد بود و خواه ناخواه به اين سمت و سو کشيده خواهد شد.
نقش دولت ها در توسعه روابط عمومی ها
گفته مي شود روابط عمومي ها حلقه واسط بين دولت و مردم بوده و يکي از ابزارهاي مهم اطلاع رساني به جامعه و اطلاع يابي از نظر ديدگاه مردم و انعکاس آن به دولتمردان به شمار مي روند . به عبارت ديگر روابط عمومي ها با عملکرد خوب و اثر گذار خود مي توانند بازيگر نقش خطير و حساس ايجاد ارتباط فعال و اثر بخش بين کارگزاران حکومتي و مردم باشند و فاصله ها را کاهش دهند و زمينه ايجاد تفاهم و هم انديشي بين مسئولان و مردم را فراهم سازند و تصميم گيري ها را به سمت منافع عمومي سوق دهند تا در نهایت زمينه تحقق يک جامعه دموکراتيک فراهم شود . اين نقش روابط عمومي ، يک نقش کلي در جامعه است که در اجرا وظيفه خطير سياستگذاري ، برنامه ريزي و عملکردي و دست يابي به هدف ها و ارزيابي ميزان توفيق يا عدم توفيق آن را به دنبال دارد . دست يابي به چنان نقشي ، سازمان متشکلي را طلب مي کند تا به درستي جايگاه روابط عمومي را تشخيص داده و از آن حمايت کند .اين حمايت در قالب اعتماد مي تواند کارسازتر شود چرا که در سايه اعتماد مديران سطح بالا اقتدار روابط عمومي تثبيت مي شود . حمايت هاي ديگر نظير حمايت مادي و انساني نيز در سايه اعتماد و اقتدار حاصل مي شود . زماني که بحث اقتدار در سازمان مطرح مي شود مشکل عمده اي در ساختار سازماني ايجاد می شود چرا که مديران رده بالا و برخي از مديران هم سطح موضع خود را در مقايسه با جايگاه روابط عمومي در سازمان ، ضعيف تر ارزيابي مي کنند و غافل از آنند که دستاوردهاي روابط عمومي که حاصل زحمات زياد مجموعه کارکنان آن واحد است در جهت اقتدار کلي سازماني است و در اساس روابط عمومي به لحاظ ساختاري و فلسفه فکري خود نمي تواند فردي عمل نموده و بدنبال منافع غير سازماني باشد . طبيعي است عملکرد مدير روابط عمومي پس از گذشت مدتي که صرف شناخت ساختار و ظرفيت سازماني و افراد درون و برون سازماني ميشود نه تنها نمي تواند روال گذشته سازمان را هدايت کند ، بلکه به رويکرد هاي ديگري گرايش پيدا مي کند که عوام اين تغييرات را ناشي از تحول تلقي مي کنند . اين انحراف در سايه خواسته هاي مديران ، نداشتن تخصص فردي ، نداشتن تجربه و آگاهي در زمينه هاي روابط عمومي ، بيشتر از همه مصلحت انديشي بروز نموده و در عمل اين گونه مديران منابع اعم از مادي و انساني را به هدر مي دهند که علاوه بر هدر رفتن منابع و انرژي هاي انساني و عدم دست يابي به اهداف سازماني طرز تلقي و تعاريف روابط عمومي در اذهان سطوح مديران را نيز تحت تاثير قرار داده و آنها را به مرور با عمليات غير علمي و غير حرفه اي در زمينه روابط عمومي بتدريج اجتماعي مي کنند . به طوري که تلقي آنان از يک روابط عمومي برآورده شدن خواسته هاي مديران و اطاعت از دستوراتشان است که گاهي تا حد يک منشي گري يا اداره کننده دفتر يک مدير اين جايگاه سقوط مي کند .به کلام ساده مي توان گفت يکي از دلايل عدم شناخت افراد جامعه در سطوح عام و حتي کارکنان و مديران و متأسفانه در برخي موارد مديران ارشد سازمانها از جايگاه روابط عمومي حاصل عملکرد ناکارآمد مديران روابط عمومي در گذشته بوده است که به علت نداشتن تخصص و آگاهي به سمت و سوي مختلف خدماتي گرايش پيدا کرده اند و در نهايت سازمان را نيز از داشتن يک روابط عمومي که مي توانست بسيار ثمر بخش باشد محروم ساخته اند.
چالش های روابط عمومی در ایران
براساس نظريه كارشناسان اين علوم چالش هاي روابط عمومي در ايران را مي توان در دو بخش اصلي ( تشکيلات ، اعتبارات ، آموزش ، نحوه عمل ، نيروي انساني و وجود نگرش هاي منفي ) و فرعي ( نداشتن متولي مشخص ، نبود تشکل هاي حرفه اي کافي و نبود قانون مندي مسئوليت هاي استراتژيک و حرفه اي روابط عمومي) تقسيم کرد. دستيابي تشکيلاتي را مي توان به عنوان نخستين چالش روابط عمومي در سازمان دانست. منظور از دستيابي تشکيلاتي ، نبود پويايي در طراحي تشکيلاتي است . نمودارهاي تشکيـلاتي در تاريخ روابط عمومي ايران حاکي از نبود تفکر و تلاش در ايجاد بـخش هايي در تشکيلات روابط عمومي است که متناسب با تحولات اجتماعي ايران باشد . به رغم اين که در کشور گرايش زيادي براي حرکـت به سمت جامعه مدني و توانمندي و قابليت هاي روابط عمومي وجود دارد تا کنون كمتر روابط عمومي توانسته است از اين وضع براي تسريع روند جريان توسعه خود استفاده کند .چالش دوم روابط عمومي وابستگي صرف روابط عمومي به مديريت سازمان است . اين وابستگي کامل گاه خطر مديريت مداري را در روابط عمومي يک سازمان افزايش مي دهد . چالش سازماني سوم آميختگي تشکيلاتي روابط عمومي با سايربخش هاي تشکيلاتي سازمان چون اطلاعات ، انتشارات، امور بين الملل و حوزه رياست است . چالش ديگر روابط عمومي چالش حرفه اي نبودن کارکنان و کارشناسان آن است . متأسفانه تعداد نيروها ي متخصص و کارشناس در روابط عمومي بسيار اندک است ، به طوري که اين نيروها چه به لحاظ تعداد و چه به لحاظ تخصص جوابگوي نياز دستگاه ها نيستند . در طراحي ساختار سازماني روابط عمومي در هر سازمان بايد ويژگي هاي خاص آن سازمان را لحاظ کرد . نحوه طراحي تشکيلات روابط عمومي در ايران بيانگر ناهمگوني در عنوانهاي شغلي ، واحدهاي سازماني و نحوه نگرش به فعاليتهاي روابط عمومي است . براي اين منظور تدوين الگوي مشخص و ايده آل براي واحدهاي روابط عمومي در سازمان ضروري است .يکي از مشکلات اساسي روابط عمومي روزمرگي و درگيري با کارهاي عادي و جاري است که اين امر باعث مي شود روابط عمومي از برنامه ريزي هاي کلان و استراتژيک غافل شود .متاسفانه اکثر روابط عمومي ها با کمـبود کارشناس متخصص درعلـوم ارتباطـات مواجه هستند .مشکل ديگرناآگاهي مديران ارشد سازمان ها از نقش مؤثر روابط عمومي در اقناع و جلب مشارکت مردم است که اين امر مستلزم آموزش هاي لازم جهت تغيير نگرش مديران ارشد است . دليل اين که روابط عمومي در کشورمان جايگاه واقعي خود را ندارد آن است که مديران نگرش مثبتي به نقش مديريتي روابط عمومي ندارند و آن را واحدی زائد و مزاحم تلقي ميکنند . روابط عمومي کانال ارتباطي سازمان و مخاطبان و انتقال دهنده نظرات ، پيشنهادات و انتقادات مخاطبان به سازمان است.
روابط عمومی و رسانه های ارتباط جمعی
عدم اعتماد متقابل ميان رسانه ها (به ويژه مطبوعات) با روابط عمومي ها يک مشکل و بيماري تاريخي است که از عوارض بيماري کلي ساختار سياسي - اجتماعي جامعه است. اين ارتباط به ويژه ميان روابط عمومي ها و خبرنگاران مطبوعات داراي چالش هاي بيشتر است زيرا روزنامه ها نگاه انتقادیي بيشتر به عملکرد سازمان و دستگاه ها و قواي حکومتي دارند. از ديرباز و از زماني که رسانه ها و روابط عمومي هاهويت مستقل و حرفه اي خود را پيدا کرده اند، بحث ارتباط روابط عمومي با رسانه ها و در مقابل رسانه ها با روابط عمومي ها با چالش هاي خاص خود همراه بوده است.رسانه ها به طور معمول روابط عمومي ها را پنهانکار معرفي مي کنند و اعتقاد دارند آنها اخبار مورد نياز رسانه ها را باتوجه به مصلحت ها و مقتضيات سازماني خود پنهان مي کنند و روابط عمومي ها نيز بر اين باورند که رسانه ها اخبار آنها را آن گونه که بايد منتشر نمي کنند و در مقابل انتشار اخبار و اطلاعات مربوطه به رسانه ها چشمداشت برخورداري از امتيازات مادي و معنوي در اختيار آن سازمان را دارند. اين قلم اعتقاد راسخ دارد اين عدم اعتماد اجتماعي و حرفه اي و معضل ارتباطي ميان اين دونهاد جهت ده و افکار ساز ناشي از توسعه نيافتگي کشورماست و لذا نگارنده معتقد است مشکل مطرح شده تنها از طريق بسط دموکراسي در جامعه و پاسخگو شدن نهادهاي قدرت و ساختار سياسي - اجتماعي، حل خواهد شد همان طور که رشد و توسعه رسانه ها و مطبوعات نيز از همين طريق ميسر مي شود.روابط عمومي ها و رسانه ها، دو بال مهم اطلاع رساني به جامعه هستندکه مي توانند با کمک يکديگر به گردش آزاد اطلاعات و کسب وجهه سازمان و اعتماد مردم ياري رسانند. روابط عمومي ها بايد براي ارتباط دائمي و علمي با رسانه ها هميشه پيشقدم باشند تا بتوانند از پتانسيل هاي موجود در عرصه رسانه ها بهره هاي بيشتر ببرند و فقط به برگزاري و تشکيل جلسه هاي مطبوعاتي و ارتباطي خبري اکتفا نکنند. تحقق اين مهم يعني استفاده بهتر و بيشتر از توان رسانه ها منوط به ايجاد و تعامل منطقي وعملي با رسانه هاست که سهم روابط عمومي ها و تلاش براي ايجاد اين ارتباط بسيار بالاست. آنها هستند که بايد براي ايجاد ارتباط به سراغ رسانه ها بروند. برداشتن ديوار بين آن دو براي دستيابي به توسعه پايدار لازم و ضروري است.

روابط عمومي سايبر و تفاوت آن با روابط عمومي الکترونيک
منظور از روابط عمومي سايبر فرآيندي است که در آن روابط عمومي به صورت کاملا آنلاين درآمده که ويژگي تعاملي و مشارکت پذيري آن بسيار برجسته و بارز است. مخاطب يا مشتري در روابط عمومي سايبر در جايگاه اول اهميت ايستاده است و به جاي توده هاي انبوه به تک تک افراد توجه کامل مي شود. هيچ نامه اي بدون پاسخ نمي ماند و هيچ انتقادي از نظرها پنهان نمي شود، کارکنان روابط عمومي سايبر نه فقط در ساعات اداري بلکه در تمام مدت شبانه روز و در تمام ايام هفته (بدون تعطيلي) و در تمام زمان ها و مکان ها به انجام فعاليت مي پردازند.با آنلاين شدن روابط عمومي خدمات به صورت شبانه روزي در اختيار مخاطب و مشتري قرار مي گيرد. براي رسانه هاي مبتني بر web اعتبار قائل مي شود، خبردهي و خبريابي مبتني بر فضاي وب مرسوم مي شود، اخبار روابط عمومي علاوه بر رسانه هاي مکتوب printed Media و رسانه هاي صوتي و تصويري، براي رسانه هاي آنلاين و اينترنتي نيز ارسال مي شود.
روابط عمومي الکترونيک به نوعي از روابط عمومي اطلاق مي شود که در آن از ابزارهاي الکترونيک نظير سيستم پاسخگويي الکترونيک، راديو، Voice و نظاير آن براي انجام ماموريت هاي روابط عمومي استفاده مي شود. قرار دادن متون انتشاراتي توليد شده در روابط عمومي با همان شکل و فرمت به طور مثال در قالب PDF نيز در چارچوب روابط عمومي الکترونيک قرار مي گيرد.

روابط عمومي و جامعه اطلاعاتي
جامعه اطلاعاتي يك جامعه پست مدرن است كه بر توليد اطلاعات متكي است. مشخصه عصر مدرن ، صنعت و توليدات صنعتي بود اما در زمانه پست مدرن اين مشخصه؛ اطلاعات است. گرانبهاترين كالا در جامعه اطلاعاتي،‌ اطلاعات است. در جامعه اطلاعاتي اين فكر است كه داراي ارزش است و در چنين جامعه‌اي با فكرسالارها سر و كار داريم. نيروي كار اين جامعه كارگزاران اطلاعاتي هستند.جامعه اطلاعاتي از سه گروه‌ اطلاع‌سازها، اطلاع‌پردازها و اطلاع‌خواه‌ها تشكيل شده‌ است. مهمترين نقش روابط عمومي در جامعه اطلاعاتي ، مديريت اطلاعات است. يكي از پيامدهاي انقلاب اطلاعات، انفجار اطلاعات است. در اين هجمه سنگين اطلاعاتي روابط عمومي نقشی بسيار مهم ايفا مي‌كند. مديريت اطلاعات در توليد، انعكاس و همچنين گردآوري اطلاعات و بهره‌گيري از آن در اقيانوس اطلاعاتي وظيفه روابط عمومي است. يكي از مهمترين ويژگي‌هاي جوامع پيشرفته و به اصطلاح شمال در راستاي توسعه اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي توجه روزافزون به مديريت اطلاعات است. روابط عمومي بخشي از اعمال مديريت است و جايگاه خاص روابط عمومي نيز در رده کارهاي مديريتي قرار دارد . همانگونه که مدير يک مؤسسه براي اداره امور سازمان نياز به ساماندهي ، تامين نيروي انساني ، هدايت و نظارت امور ، هماهنگي و برنامه ريزي دارد بايد کوشش کند تا بر ذهن مردم نيز تاثير گذارد و نظرات مثبت مردم را درباره مؤسسه خود حفظ کند و از اين راه منفعت مادي و معنوي براي سازمان به دست آورد .نکته مهم اين است که کار روابط عمومي خدمت به مديريت است نه مدير، براي آن که محور اساسي کار روابط عمومي کسب منافع براي کل سازمان است نه براي شخصي که در رأس هرم سازماني قرار گرفته است . بنابراين بايد به روابط¬عمومي و کارکردهاي آن ، بهتر و منطقي تر نگاه کرد. در اين صورت است که روابط¬عمومي مي¬تواند در فراز و نشيب¬هاي سازماني سربلند و سرافراز شود.

نويسنده : فرهاد کبودوند

این کاربر 3 مطلب منتشر شده دارد.

نظرات  

 
#1 رجب علی سالاریان 1392-03-18 12:45
خوب نبود
 

به منظور درج نظر برای این مطلب، با نام کاربری و رمز عبور خود، وارد سایت شوید.