ضرورت توجه به آسيب هاي فرهنگي در امور تربيتي مدارس
بی شک با تغییرات روز افزون جوامع و رشد و توسعه سریعتکنولوژی و نیز پیشرفت روز افزون دانش بشری در عصر حاضر بیش از پیش نیاز به تغییردر نوع نگرش به فرهنگ و نیز الگو سازی صحیح فرهنگی در جوامع مختلف احساس می شود درواقع این نیاز مبرم و اساسی وجود دارد که متناسب با رشد علم به فرهنگ سازی صحیح درآن وادی نیز توجه بیشتری شود، متاسفانه امروزه به این مقوله به اندازه ای کهبایدتوجه شود ، پرداخته نشده است ، لذا امروزه شاهد تناقضاتی میان الگوهای فرهنگی وپیشرفت های علمی می باشیم ؛ مثلاً اختراع بمب که هم برای سهولت در اکتشافات معادن وراهسازی و... و هم برای نسل کشی انسان های بی گناه به کار می رود این حاصل یک نگاهسکولار به علم است یعنی تعلیم ا از تربیت جدا تصورشده و برای تعلیم و تربیت دومقوله جداگانه در نظر گرفته شده است در نتیجه علمی که باید در خدمت بشریت قرار گیردعامل تیره روزی آنها شده است .
اما اینکه چگونه بتوانیم علم را در خدمت به بشریت ومتناسب با فرهنگ ها و نیز ارزش های جامعه قرار دهیم باید ریشه آن را در آموزش وپرورش هر کشوری جستجو کرد در واقع دو مفهوم "آموزش" و " پرورش" دو بال هستند که اگردر مسیر تعالی و ارزش ها قرار بگیرند بی شک باعث نیل آدمی به قله های توسعه فرهنگیوعلمی می شوند . اما امروزه با توسعه سریع امکانات و تجهیزات ارتباطی و نیز انتقالسریع اطلاعات به سرتا سر جهان مواجه هستیم و این انتقال اطلاعات بدون توجه بهنیازهای افراد و جوامع و فرهنگ ها صورت می گیرد و این دسترسی های سریع و بدونپشتوانه فرهنگی و آمادگی های تربیتی به اطلاعات می تواند خطرات جبران ناپذیری را بهافراد و جوامع علی الخصوص نسل جوان که در سنین 14 تا 21 سال دچار بحران هویتی شدهاند وارد سازد که اگر با آگاه سازی و تقویت بنیه تربیتی همراه نباشد مسلماً چیزیجز تباهی و فروپاشی ارزش های آن جامعه به بار نخواهد آورد .اگر به دنبال ساختنآینده ای روشن در جهت توسعه فرهنگ غنی اسلامی هستیم بی تردید این آینده روشن حاصلنخواهد شد مگر با شناسایی آسیب های فرهنگی و نیز شناساندن آن به افراد جامعه بویژهخانواده ها و نسل جوان که بیشتر در هدف آسیب های فرهنگی قرار گرفته اند ، لذا آسیبهای فرهنگی باید با برنامه ریزی و ارائه الگوی صحیح بر مبنای ارزش ها کنترل شود ؛اما برای اینکه بتوانیم همین فرهنگ صحیح که متناسب با معیار ها و ارزش های جامعهباشد را پایه گذاری کنیم باید درون مایه آن مانند یک بذر یا نهال در آموزش و پرورشنهادینه شود و رشد کند و مطمئناً چنین بذری اگرشرایطی مهیا قرار گیرد بی شک روز بهروز پویا تر خواهد بود، همانگونه که خداوند در سوره ابراهیم آیه 24 می فرمایند : "أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرةٍ طَیِّبَةٍأَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاء- آیا ندیدی خدا چگونه مثل زده است؟گفتار و اعتقاد پاکیزه مانند درختی پاک است که ریشهاش استوار و شاخهاش در آسماناست" و این مهم جز به دست توانای معلمان و مربیان دلسوز و متعهد در کشور محققنخواهد شد . امام خمینی (ره) می فرمایند :" همهٔ سعادتها و همهٔ شقاوتها،انگیزهاش از مدرسههاست و کلیدش دست معلمین است. معلم است که انسانها را مهذب وپاک و متعهد بار می آورد و یا وابسته" ؛ اما با چنین تعابیری این مساله به ذهنمتبادر می شود که در چنین جامعه ای باید معلمی آگاه و بصیر در مسیر تغییر و تحولاتگام بردارد و بتواند با تشخیص درست و آگاهانه به قضاوت به موقع و آگاهی بخشی بهنسلی که پرورش می دهد گام بردارد .
در کشور ما با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی نیاز بیشتریبه بازنگری در مسائل فرهنگی در کشور و مسائل تربیتی در آموزش و پرورش احساس شد کهاین مهم با تاسیس نهاد امور تربیتی توسط شهیدان رجائی و باهنر در جهت گسترش و تقویتفعالیت های فرهنگی و تربیتی بر پایه معیار ها و اصول اسلامی و انقلابی محقق شد . وفعالیت های این نهاد تا به امروز همچنان ادامه دارد شاید گاهی با نواقصی همچون : کلی بودن برنامه ها و اهداف ، حجم زیاد برنامه ها و فعالیت ها ، به روز نبودن دانشبرخی از مربیان ، متناسب نبودن حیطه تخصصی برخی مربیان با امور تربیتی و... کهاینها در مقابل اهداف عالیه نهاد امور تربیتی مشکلاتی پیش پا افتاده و قابل حل هست؛اما بدون شک فعالیتهای امور تربیتی در مدارس چنانچه مورد توجه مدیران و کارکنان ودستاندرکاران قرار گرفته و اهمیت و کارکردش بیشتر احساس شود، میتواند در تربیت وشکوفایی و موفقیت دانشآموزان مؤثر واقع گردد. مدرسه به عنوان گستردهترین و دردسترسترین محیط آموزشی و پرورشی نقش مهمی در تربیت همه جانبه دانشآموزان دارد. مدرسه به عنوان تنها دنیای واقعی اکثر بچهها و فعالیتهای آموزشی و پرورشی آن بهعنوان فعالیتهای اصلی کودکان و نوجوانان در شکلدهی شخصیت و ساختار روانی آنهااهمیت فراوانی دارد. دانشآموزان ضمن فراگیری دانشهای مورد نیاز خود باید چگونهزیستن و چگونه بودن را یاد بگیرند و ضمن آن، خودارزشمندی و موفقیت و خلاقیت راتجربه کنند. امور تربیتی مدارس چنانچه مورد حمایت جدی مدیران قرار گرفته و دارایمربیان باتجربه و باانگیز و تلاشگر باشد، میتواند فرصتهای مناسب را برای رشد وشکوفایی دانشآموزان فراهم نماید. پرورش اخلاقی و رفتاری، ایجاد حس مسؤولیتپذیری،تقویت اعتماد به نفس، به دست آوردن روحیه استقلال طلبی و استکبار ستیزی، تفکرانتقادی، قدرت تصمیمگیری، کنار آمدن با هیجانات و فشارهای روانی، شناخت کامل خود ورسیدن به خود آگاهی و احساس خودارزشمندی نتیجه حضور فعال دانشآموزان در برنامههایفرهنگی و هنری مدارس است. اجرای برنامهها و مسابقههای فرهنگی و هنری ابزار ووسیلهای مناسب است برای اینکه مربیان بتوانند ارتباطات عاطفی خوبی با فراگیرانبرقرار کرده و آموزههای دینی و اخلاقی را به آنها منتقل نمایند. در امور تربیتیدانشآموزان تعامل و همکاری و هماهنگی مربیان و معلمان و کارکنان مدرسه حائز اهمیتاست. مربیان و معلمان به عنوان افرادی که زمان بیشتری را با دانشآموزان سپریمیکنند و در تماس دائمی با آنها قرار دارند نقش بسیار مهمی در پذیرش و تربیت ایفامیکنند.
فعالیتهای امور تربیتی چنانچه برنامهریزی شده و متناسببا نیازها و ظرفیتهای دانشآموزان در مدارس انجام شود در پیشرفت یک مدرسه موفق وپیشگیری دانشآموزان از انحرافات و کجرفتاریها و رفتارهای پرخطر که امروزه رو بهگسترش است، میتواند مؤثر واقع شود.
امید است بتوان با شناخت نقاط آسیب پذیر فرهنگی و تربیتیو با برنامه ریزی های صحیح و جامع و سیاستگذاری های کلان در حوزه فرهنگی و تربیتیبتوان مسیر آینده را از خطرات و آسیب های فرهنگی که در کمین نشسته است مصون داشت .