سه شنبه, 06 آذر 1403

 



راهیان نور (جنگی که بود راهی که هست)

گزارش اجمالي برگزاري اردوي راهيان نور

پايگاه بسيج شهداي سايپا

گزارش سفر معنوي و پرفيض كاروان پايگاه بسيج شهداي سايپا به مناطق عملياتي جنوب كشور

26/12/1391   الي 1/1/1392

 

اگر جوانهاي نسل امروز نيز در دوران دفاع مقدس بودند، با همان عزم راسخ در ميدان حاضر        مي شدند و امروز همين جوانان، پايمردي خود را در ميدان علم و سياست، تلاش و کار، همبستگي ملي، و بصيرت به اثبات رسانده اند. ملت ايران هرگز نبايد مقطع حساس، تاريخي و پرافتخار دوران دفاع مقدس را فراموش کند زيرا آن مقطع يک تجربه گران سنگ است.

                                                                                                           مقام معظم رهبري حضرت امام خامنه اي (مد ظله العالي)

 

سرزمين هاي دفاع مظلومانه ما در مقابل ارتش بعثي عراق چون شلمچه ، فکه ، طلاييه و دهلاويه که جاي پاي بندگان خوب خداست و قدمگاه انسان هاي از جان گذشته و فداکار ، همچون نشانه هايي آشکار برجا خواهد ماند تا نسل ها بيايند و از رهگذر سفر به اين سرزمين ها ، توشه اي برچينند براي حيات خود. پس عجيب نيست وقتي که مي بيني هر سال صدها هزار جوان نسل امروز ، آنها که چه بسا پس از پايان جنگ متولد شده اند ، کوله بار سفر برمي بندند و در بهترين ايام سال تعطيلات نوروز قدم در اين اماکن ماندگار مي گذارند و چند روزي در حال و هواي روزهاي جنگ ، دل به سرگذشت مردان و زناني مي سپارند که با جان خود در مقابل دشمن ايستادند. نسل امروز برخلاف آن چه عده اي مي پندارند، از گذشته خود بيگانه نيست. اين نسل تداوم نسل گذشته است و همچون همه نسل هاي تاريخ ايران زمين ، به گذشته پرافتخار خود مي بالد.

و براين اساس است كه هر ساله خيل علاقه مندان از شركت سايپا ؛ با اعتقاد به اصل فوق در اين برنامه حضور مي يابند و از ساعت 22 مورخ 26/12/1391 بمنظور برچيدن توشه اي از معنويت حاكم بر مناطق دفاع مقدس در قالب 3 دستگاه اتوبوس و به تعداد 125 نفرعازم اين سفر معنوي گشتند

10102

12

دوکوهه ،ايستگاه آسمان

دو کوهه ، اي ديوان خاطرات سرخ ! آمده ام تا با تو از دلتنگي بسيجيان بگويم . آمده ام بگويم تنها تو نيستي که تنهايي ، ما نيز تنهائيم. و دل خوشيم با مشتي خاطرات پريشان .آمده ام بگويم تو از همه بخدا نزديکتري و بهتر از هر کس در دل بسيجيان جاي داري .آمده ام بگويم دلمان انبوه درد است . درد نا مهرباني و حسرت فراق دوستان . آنانکه خود نام آور بيشه هاي خوف و خطر بودند و فرياد رسايشان کمر دشمن را مي شکست ،اينک گمنام ترينند .تنها تو هستي که از زمزمه بسيجيان آگاهي . خوشا بحالت .

تابلوي تيپ‌ها و گردان‌ها را هنوز برنداشته‌اند تا تو بروي و بخواني.

حمزه، کميل،‌ميثم،‌ سلمان، مالک،‌ عمار، ابوذر و...

وقت عمليات، سکوت پر معنا و حزن‌ انگيزي فضاي پادگان دوکوهه را فرا مي‌گرفت. کسي هم اگر مي‌ماند، همه‌اش به اين فکر مي‌کرد که حالا سينه چند نفر، سپر گلوله‌هاي دشمن شده است؟ نه فقط ايمان و خلوص، بلکه، حس ميهن‌ پرستي را هم بايد در چشم‌هاي رزمنده‌هاي اينجا پيدا مي‌کردي.

اگر شلمچه را با غروبش مي‌شناسند، دوکوهه را هم با شب‌هايش مي‌شناسند. دل مي‌خواهد در تاريکي شب، لابه‌لاي اين ساختمان‌ها پيچ و تاب بخورد اينجا اولين ايستگاه آسمان است .

اين پادگان در فاصله هفت کيلومتري شمال شهر انديمشک و 160 کيلومتري شهر اهواز قرار دارد. اين پادگان در دوران دفاع مقدس در منطقه جنوب به عنوان مهمترين پايگاه آماده سازي رزمندگان اسلام به شما مي‌رفت.

دو کوهه، عقبه عمليات فتح‌المبين بود و در طول دوران دفاع مقدس ميزبان نيروها از لشگرهاي متفاوت و به خصوص لشگر حضرت رسول(ص) از تهران بود.

اين مکان محل استقرار سرداران شهيد چون احمد متوسليان، ابراهيم همت، رضا چراغي، عباس کريمي، دستواره، محسن وزوايي، سعيد مهتدي و سعيد سليماني و بسياري از رزمندگان اسلام بوده است.

پس از اقامه نماز ظهر و عصر در حسينيه شهيد همت و صرف ناهار ؛ جهت استفاده بهينه از زمان باقيمانده تا هنگام عصر و حضور در مقر سد كرخه ؛ زائرين كربلاي ايران را براي زيارت مقبره حضرت دانيال نبي به شهر شوش برديم .

اين شهر در فاصله 34 كيلومتري جنوب غربي شهر انديمشك واقع شده و علاوه بر وجود مقيره حضرت دانيال نبي(ع) در آن ؛ قلعه ي آكروپل يا همان قلعه فرانسوي ها و چندين بناي تاريخي ديگر اين شهرستان به چشم مي خورد.

پس از ساعتي درنگ در اين شهر روز يكشنبه 27/12/91 راهي سد كرخه (بعنوان اولين ايستگاه شروع سفر معنوي خود ) شده و در آنجا مورد استقبال گرم وصميمي خادمين شهداي ستاد شهيد صياد شيرازي قرار گرفتيم . محل اختصاص يافته براي كاروان ما مشخص گرديد و زائرين براي استراحت به آنجا راهنمايي شدند . در اين مقر كه جزئيات آن در ادامه مي آيد بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء و برنامه افتتاحيه ؛ در جلسه مسئولين كاروان ها جهت هماهنگي برنامه ها و بيان موارد ضروري كه بايستي به زائرين گوشزد مي گرديد ؛ حضور يافته و در محل اسكان مستقر شديم .

 

 

565

9

منطقه عملياتي فتح المبين – سد كرخه

پس از بازديد از سد كرخه عازم منطقه عملياتي فتح المبين شديم ؛برنامه سفر طوري تنظيم شده بود که نقطه آغاز بازديد کاروان از منطقه عملياتي فتح‌المبين باشد. پس از عبور از پيچ و خم كانال ها و شيارهاي بجا مانده از دوران دفاع مقدس گوش به خاطره گويي يكي از فرماندهان آن دوران سپرديم.

عملياتي که خود سرآغاز تحولي بزرگ در جنگ تحميلي هشت ساله به شمار مي‌رود و با موفقيت بي نظيري که در آزاد سازي بيش از 2500 کيلومتر از مناطق اشغالي ميهن‌مان به دست آورد، عيدي رزمندگان ملت به ايران در اولين روزهاي فروردين سال 1361 بود؛ منطقه اي در ساحل چپ کرخه، چهار کيلومتري شوش دانيال، فتح‌المبين با يادمان شهدايش به ما سلام داد. جايي که حدود 29 سال پيش به اجبار پذيراي دو سکوي موشکي ارتش بعث براي بمباران شهرهاي اطراف بود و رزمندگان با درک اين موضوع در آخرين روز‌هاي سال 60 قدم در شيارهاي مرموز اين منطقه گذاشتند.

فتح‌المبين گلستاني است که وقتي در مرکز شيارهايش قرار بگيري، هنوز فريادهاي شهيدخضري 16 ساله را در خود دارد، آنگاه که دشمن اسيرش کرد و از او خواست دهان به هتاکي امامش باز کند و او آنقدر با دهان بسته فرياد زد که دشمن براي ساکت کردن اين سرباز خميني، گلويش را بريد.

هر چشمي که به کرخه نگاه کند،‌ديگر ديده به روي گناه باز نخواهد کرد» اين حرف شهيد مظفري از رزمندگان فتح‌المبين بود که روايتش را سرخه برايمان تعريف کرد. شهيد مظفري اين حرف را در زماني زده بود که به خاطر تسلط چندين ماهه ارتش عراق بر ساحل چپ کرخه، هر روز 70 الي 80 رزمنده ايراني در اين رودخانه به شهادت مي‌رسيدند. اما اواخر سال 60 رزمندگان قرارگاه‌هاي قدس و نصر و فجر و فتح، زير نظر قرارگاه مرکزي کربلا،‌ نقشه عملياتي را با نام فتح‌المبين تعقيب کردند که با پس زدن نيروهاي خصم به شعاع 2500کيلومتري و هلاکت 25هزار نيروي عراقي، خط پاياني بر روزهاي تلخ اوايل جنگ کشيد و فتح الفتوح لقب گرفت.

عمليات فتح المبيندر روز ۲ فروردين۱۳۶۱ با رمز يا زهرا (عليها سلام) در جبهه جنوب در منطقه غرب شوش و دزفول با وسعت حدود ۲۵۰۰ کيلومتر مربع انجام مي شود. اين عمليات با فرماندهي مشترک ارتش و سپاه با استعداد ۳۵ گردان ارتش و ۱۰۰ گردان از سپاه، جمعا به تعداد حدود صد هزار نفر نيرو صورت گرفت و در مقابل ارتش عراق از استعداد ۷ تيپ زرهي، ۲۰ تيپ پياده، ۱۰ گردان توپخانه معادل با حدود ۸۰۰۰۰ تا ۱۶۰۰۰۰ نيرو برخوردار بود. درنهايت عمليات با پيروزي قاطع نيروهاي ايران و آزادسازي حدود ۲۵۰۰ کيلومتر مربع از مناطق اشغال شده توسط عراق به پايان رسيد.

پس از بازديد از منطقه عملياتي فتح المبين راهي منطقه فكه ؛ محل عروج و يادمان سيد شهيدان اهل قلم ؛ شهيد آويني و 120 شهيد مظلوم فكه شديم .

منطقه عملياتي فتح المبين – سد كرخه

پس از بازديد از سد كرخه عازم منطقه عملياتي فتح المبين شديم ؛برنامه سفر طوري تنظيم شده بود که نقطه آغاز بازديد کاروان از منطقه عملياتي فتح‌المبين باشد. پس از عبور از پيچ و خم كانال ها و شيارهاي بجا مانده از دوران دفاع مقدس گوش به خاطره گويي يكي از فرماندهان آن دوران سپرديم.

عملياتي که خود سرآغاز تحولي بزرگ در جنگ تحميلي هشت ساله به شمار مي‌رود و با موفقيت بي نظيري که در آزاد سازي بيش از 2500 کيلومتر از مناطق اشغالي ميهن‌مان به دست آورد، عيدي رزمندگان ملت به ايران در اولين روزهاي فروردين سال 1361 بود؛ منطقه اي در ساحل چپ کرخه، چهار کيلومتري شوش دانيال، فتح‌المبين با يادمان شهدايش به ما سلام داد. جايي که حدود 29 سال پيش به اجبار پذيراي دو سکوي موشکي ارتش بعث براي بمباران شهرهاي اطراف بود و رزمندگان با درک اين موضوع در آخرين روز‌هاي سال 60 قدم در شيارهاي مرموز اين منطقه گذاشتند.

فتح‌المبين گلستاني است که وقتي در مرکز شيارهايش قرار بگيري، هنوز فريادهاي شهيدخضري 16 ساله را در خود دارد، آنگاه که دشمن اسيرش کرد و از او خواست دهان به هتاکي امامش باز کند و او آنقدر با دهان بسته فرياد زد که دشمن براي ساکت کردن اين سرباز خميني، گلويش را بريد.

هر چشمي که به کرخه نگاه کند،‌ديگر ديده به روي گناه باز نخواهد کرد» اين حرف شهيد مظفري از رزمندگان فتح‌المبين بود که روايتش را سرخه برايمان تعريف کرد. شهيد مظفري اين حرف را در زماني زده بود که به خاطر تسلط چندين ماهه ارتش عراق بر ساحل چپ کرخه، هر روز 70 الي 80 رزمنده ايراني در اين رودخانه به شهادت مي‌رسيدند. اما اواخر سال 60 رزمندگان قرارگاه‌هاي قدس و نصر و فجر و فتح، زير نظر قرارگاه مرکزي کربلا،‌ نقشه عملياتي را با نام فتح‌المبين تعقيب کردند که با پس زدن نيروهاي خصم به شعاع 2500کيلومتري و هلاکت 25هزار نيروي عراقي، خط پاياني بر روزهاي تلخ اوايل جنگ کشيد و فتح الفتوح لقب گرفت.

عمليات فتح المبيندر روز ۲ فروردين۱۳۶۱ با رمز يا زهرا (عليها سلام) در جبهه جنوب در منطقه غرب شوش و دزفول با وسعت حدود ۲۵۰۰ کيلومتر مربع انجام مي شود. اين عمليات با فرماندهي مشترک ارتش و سپاه با استعداد ۳۵ گردان ارتش و ۱۰۰ گردان از سپاه، جمعا به تعداد حدود صد هزار نفر نيرو صورت گرفت و در مقابل ارتش عراق از استعداد ۷ تيپ زرهي، ۲۰ تيپ پياده، ۱۰ گردان توپخانه معادل با حدود ۸۰۰۰۰ تا ۱۶۰۰۰۰ نيرو برخوردار بود. درنهايت عمليات با پيروزي قاطع نيروهاي ايران و آزادسازي حدود ۲۵۰۰ کيلومتر مربع از مناطق اشغال شده توسط عراق به پايان رسيد.

پس از بازديد از منطقه عملياتي فتح المبين راهي منطقه فكه ؛ محل عروج و يادمان سيد شهيدان اهل قلم ؛ شهيد آويني و 120 شهيد مظلوم فكه شديم .

منطقه عملياتي فتح المبين – سد كرخه

پس از بازديد از سد كرخه عازم منطقه عملياتي فتح المبين شديم ؛برنامه سفر طوري تنظيم شده بود که نقطه آغاز بازديد کاروان از منطقه عملياتي فتح‌المبين باشد. پس از عبور از پيچ و خم كانال ها و شيارهاي بجا مانده از دوران دفاع مقدس گوش به خاطره گويي يكي از فرماندهان آن دوران سپرديم.

عملياتي که خود سرآغاز تحولي بزرگ در جنگ تحميلي هشت ساله به شمار مي‌رود و با موفقيت بي نظيري که در آزاد سازي بيش از 2500 کيلومتر از مناطق اشغالي ميهن‌مان به دست آورد، عيدي رزمندگان ملت به ايران در اولين روزهاي فروردين سال 1361 بود؛ منطقه اي در ساحل چپ کرخه، چهار کيلومتري شوش دانيال، فتح‌المبين با يادمان شهدايش به ما سلام داد. جايي که حدود 29 سال پيش به اجبار پذيراي دو سکوي موشکي ارتش بعث براي بمباران شهرهاي اطراف بود و رزمندگان با درک اين موضوع در آخرين روز‌هاي سال 60 قدم در شيارهاي مرموز اين منطقه گذاشتند.

فتح‌المبين گلستاني است که وقتي در مرکز شيارهايش قرار بگيري، هنوز فريادهاي شهيدخضري 16 ساله را در خود دارد، آنگاه که دشمن اسيرش کرد و از او خواست دهان به هتاکي امامش باز کند و او آنقدر با دهان بسته فرياد زد که دشمن براي ساکت کردن اين سرباز خميني، گلويش را بريد.

هر چشمي که به کرخه نگاه کند،‌ديگر ديده به روي گناه باز نخواهد کرد» اين حرف شهيد مظفري از رزمندگان فتح‌المبين بود که روايتش را سرخه برايمان تعريف کرد. شهيد مظفري اين حرف را در زماني زده بود که به خاطر تسلط چندين ماهه ارتش عراق بر ساحل چپ کرخه، هر روز 70 الي 80 رزمنده ايراني در اين رودخانه به شهادت مي‌رسيدند. اما اواخر سال 60 رزمندگان قرارگاه‌هاي قدس و نصر و فجر و فتح، زير نظر قرارگاه مرکزي کربلا،‌ نقشه عملياتي را با نام فتح‌المبين تعقيب کردند که با پس زدن نيروهاي خصم به شعاع 2500کيلومتري و هلاکت 25هزار نيروي عراقي، خط پاياني بر روزهاي تلخ اوايل جنگ کشيد و فتح الفتوح لقب گرفت.

عمليات فتح المبيندر روز ۲ فروردين۱۳۶۱ با رمز يا زهرا (عليها سلام) در جبهه جنوب در منطقه غرب شوش و دزفول با وسعت حدود ۲۵۰۰ کيلومتر مربع انجام مي شود. اين عمليات با فرماندهي مشترک ارتش و سپاه با استعداد ۳۵ گردان ارتش و ۱۰۰ گردان از سپاه، جمعا به تعداد حدود صد هزار نفر نيرو صورت گرفت و در مقابل ارتش عراق از استعداد ۷ تيپ زرهي، ۲۰ تيپ پياده، ۱۰ گردان توپخانه معادل با حدود ۸۰۰۰۰ تا ۱۶۰۰۰۰ نيرو برخوردار بود. درنهايت عمليات با پيروزي قاطع نيروهاي ايران و آزادسازي حدود ۲۵۰۰ کيلومتر مربع از مناطق اشغال شده توسط عراق به پايان رسيد.

پس از بازديد از منطقه عملياتي فتح المبين راهي منطقه فكه ؛ محل عروج و يادمان سيد شهيدان اهل قلم ؛ شهيد آويني و 120 شهيد مظلوم فكه شديم .

566

منطقه فکه

منطقه فکه، از جنوب به چزابه و شهر بستان، از شرق به ميشداغ و رقابيه، از شمال غرب به عين خوش و شهر موسيان، از شمال شرق به چنانه، برغازه و سپس به شهر شوش و از غرب به استان العماره عراق منتهي مي گردد. فکه به دو بخش شمالي و جنوبي تقسيم مي شود.بخش جنوبي آن جزو استان خوزستان و شهرستان دشت آزادگان محسوب مي شود، بخش شمالي آن جزو استان ايلام و از توابع شهرستان دهلران مي باشد.

منطقه فکه؛ رملي و سرزمين شن هاي روان است، در بخش جنوبي آن رمل و شن هاي روان بيشتر است، به گونه اي که حرکت کردن بر روي آن بسيار سخت و طاقت فرساست.خاک فکه شمالي سخت تر است و در بخش هايي از آن خاک هاي رس و خاک هاي قابل کشت وجود دارد.بارندگي در فکه بسيار کم است.
فکه يکي از محورهاي اصلي حمله ارتش بعثي عراق به محور شمال خوزستان بود. لشکر ۱ مکانيزه عراق از اين محور به سمت شوش وارد عمل شد. ليکن مقاومت تيپ ۳۷ زرهي شيراز و گروهي از دلاوران سپاه پاسداران موجب شد عراقي ها به سختي و با تاخير از فکه عبور کنند.

ارتش‌ عراق با عبور از‌ محور فکه‌ توانست‌ خودرا تا کنار رودخانه‌ي‌ کرخه‌ نزديک‌ جاده‌ي‌ اهواز ـ انديمشک‌ برساند. منطقه فکه همچنان در اشغال دشمن باقي ماند. در ۱۷/۱۱/۶۱ عمليات والفجر مقدماتي در جنوب فکه انجام شد و رزمندگان اسلام توانستند با شکستن خطوط پي در پي ارتش عراق به عمق مواضع آن نفوذ کنند، اما بر اثر مقاومت شديد دشمن، رزمندگان به مواضع قبلي بازگشتند. در ۱۰/۲/۶۵ دشمن به فکه حمله کرد وبيش از ۷ کيلومتر پيشروي نمود .اين زمين علاوه بر آن که مشهد تعداد قابل توجهي از رزمندگان اسلام است، شاهد شهادت دو فرمانده بزرگ جنگ “ حسن باقري و مجيد بقايي” بود. فکه تا آخر جنگ در دست دشمن باقي ماند و برخي پيکرها همچنان در ميادين مين باقي ماندند.

بعد از زيارت منطقه فكه به كانال كميل و پادگان ميشداغ عزيمت كرديم

32

پادگان ميشداغ

به پادگان ميشداغ رسيديم به ، و بعد از خاطره گويي براي حضور در برنامه رزم شبانه در ميدان صبحگاه حاضر شدند . برادران در جلو و خواهران در پشت سر برادران وارد معبري شدند كه در دو طرف آن تله هاي انفجاري و توپها به محض ورود زائرين ؛ با صداي انفجار و غرش مهيب خود در دل شب تاريك ؛ تداعي گر بخش كوچكي از حجم آتش در جبهه هاي نبرد شدند . و اينجا بود كه اين واقعيت مصداق خود را نشان مي داد كه اگر دل شير داري بيا.

پادگان ميشداغ در شمال شهر بستان و جنوب غرب شهر الوان قرار دارد، منطقه ميشداغ در عمليات غرور آفرين فتح المبين يکي از محورهاي حمله به مواضع دشمن متجاوز بعثي بود.

بعد از عمليات فتح المبين در کنار ارتفاعات ميشداغ، قرارگاه تاکتيکي براي هدايت عمليات هاي رزمندگان اسلام در مناطق فکه و چزابه و جنگل عمقر و همچنين کنترل و هدايت خطوط پدافند ساخته شد.

اين پادگان هم اکنون محل استقرار تيپ مستقل 45 تکاور ارتش جمهوري اسلامي است و در ايام حضور کاروان هاي راهيان نور به عنوان محل اسکان زائران مورد استفاده قرار مي گيرد .

به سمت دهلاويه و يادمان شهيد چمران حركت كرديم . در محل يادمان ، توضيحاتي در خصوص منطقه و نحوه شهادت شهيد مصطفي چمران براي حاضرين ارائه گرديد و زيارت پر فيض عاشورا برگزار شده.

دهلاويه روستايي است در 12 کيلومتري غرب سوسنگرد که طي روزهاي 27/7 تا 23/8/59 يکي از نقاط درگيري نيروهاي خودي و دشمن بود و بين آنها دست به دست مي شد تا آن که در 24/8/1359 دهلاويه اشغال گرديد. در 26/3/60 نيروهاي شهيد چمران طي عملياتي دهلاويه را آزاد کردند، ليکن دشمن با حملات خود اين روستا را مجدداً اشغال کرد. در اين عمليات فرمانده نيروهاي خودي (ايرج رستمي) به شهادت رسيد و هنگامي که دکتر چمران فرمانده ستاد جنگ هاي نامنظم براي معرفي فرمانده جديد عازم دهلاويه شد، در پشت کانال اين منطقه (مکان فعلي يادمان) بر اثر اصابت گلوله خمپاره دشمن به شدت مجروح شد و هنگام انتقال به اهواز به شهادت رسيد.

به منظور بازديد از يادمان شهداي هويزه راهي اين منطقه شده و در محل يادمان از دلاور مردي هاي قواي اسلام و بخصوص شهيد علم الهدي و همرزمانش در اين منطقه مطلع گشتيم.

نويسنده : محسن سلطانی

این کاربر 2 مطلب منتشر شده دارد.

به منظور درج نظر برای این مطلب، با نام کاربری و رمز عبور خود، وارد سایت شوید.