دوشنبه, 05 آذر 1403

 



اهم فعالیت های انجام شده در حوزه فرهنگی قسمت2

صورت جلسه جلسات فرهنگی

مدیریت استعدادها (بخش نخست)

بسياري از سازمانها با سياست كوچك سازي و از بين بردن لايه هاي مديران مياني موجب كمبود جايگزيني براي مديران مي شوند يعني اهميت لايه هاي مديران مياني در برنامه هاي مهندسي مجدد ساختار سازماني مورد غفلت قرار مي گيرد در نتيجه اين سياست، امروزه در سازمانها افراد متفكر ،‌ مسئوليت پذير و مبتكر كه از عهده تصميمات سريع و مهم برآيند كمياب بوده و به شدت مورد درخواست سازمانها هستند. اين درحالي است كه تامين جايگزين مديران از خارج سازمان مستلزم هزينه هاي بالايي شامل هزينه يافتن فرد مورد نظر ،‌ آموزش و تربيت او و هزينه فرصت هايي كه تا زمان توجيه و استقرار كامل وي از دست مي رود چندين برابر هزينه هايي است كه صرف آموزش و تربيت جايگزين مدير از داخل سازمان است. ناگفته نماند وفاداري مديران خارج از سازمان چندان مطلوب نبوده و به دليل نداشتن وفاداري كامل به سازمان جديد، ‌در طي مسير رشد شغلي خود چندين بار تغيير شغل و سازمان مي دهند اغلب آنان همواره در صدد يافتن فرصت هاي شغلي بهتري هستند.

از آنجا كه پرورش مديران توانمند و شايسته از بزرگترين مزيتهاي رقابتي سازمانها و بنگاههاي اقتصادي محسوب مي شود و مديران نقش بسيار اساسي در اثربخشي سازمانها دارند، لذا كشورهاي پيشرفته صنعتي سالهاست كه با ايجاد مراكز ارزيابي و سرمايه گذاري هنگفت در زمينه جانشين پروري، درصدد حل مشكل خود را در اين زمينه می باشند.

سیستم مدیریت استعدادها، TMS:

Talent Management System یکی از مباحث نوین مدیریتی است که در حال حاضر به عنوان ابزاری موثر در سازمانها در راستای توسعه سرمایه انسانی جای خود را به خوبی باز کرده است.

مدیریت استعدادهاو مدیریت جایگزین پروری (SuccessionManagement)

اشاره به فرایندهایی دارند که طی آن استعدادهای انسانی سازمان برای تصدی مشاغل و مناصب کلیدی آن در آینده شناسایی شده و از طریق برنامه ریزی های متنوع آموزشی و پرورشی برای تصدی این مشاغل آماده میشوند. از آنجا که سازمانها در آینده با چالش های رقابتی فزاینده ای مواجه خواهند بود و برای مدیریت این چالشها نیاز به مدیرانی شایسته تر و اثربخش تر از مدیران امروز خواهیم داشت، لذا "مدیریت استعدادها" و "مدیریت جانشین پروری" هر روز از اهمیتی مضاعف در سازمانهای آینده نگر و آینده ساز برخوردار میشود.در حقیقت آینده متعلق به سازمانهایی است که از همه امکانات بالقوه و بالفعل خود برای رویارویی با چالشهای جدید بهره بگیرند.

 

روز يكشنبه 17/7/1390 در روز ميلاد با سعادت امام رضا عليه السلام كارمندان جديدالورود در مراسمي سوگند خدمت ياد كردند.

 

تفأل "اشاره" در باب دوستان به مناسبت روز بزرگداشت حافظ:

 

ای بی‌خبر بکوش که صاحب خبر شوی        تا راهرو نباشی کی راهبر شوی

 

در مکتب حقایق پیش ادیب عشق     هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی

 

دست از مس وجود چو مردان ره بشوی      تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی

 

خواب و خورت ز مرتبه خویش دور کرد     آن گه رسی به خویش که بی خواب و خور شوی

 

گر نور عشق حق به دل و جانت اوفتد        بالله کز آفتاب فلک خوبتر شوی

 

یک دم غریق بحر خدا شو گمان مبر      کز آب هفت بحر به یک موی تر شوی

 

از پای تا سرت همه نور خدا شود                  در راه ذوالجلال چو بی پا و سر شوی

 

وجه خدا اگر شودت منظر نظر       زین پس شکی نماند که صاحب نظر شوی

 

بنیاد هستی تو چو زیر و زبر شود             در دل مدار هیچ که زیر و زبر شوی

 

گر در سرت هوای وصال است حافظا        باید که خاک درگه اهل هنر شوی

 

اثرات مهدويت در مديريت اسلامي-بخش پاياني

 

5. ايجاد روحيه اتحاد و مشاركت گروهي: بحث مشاركت در مديريت به عنوان يك اصل اساسي در موفقيت مورد توجه بوده است. فرهنگ انتظار زمينه ساختن جامعه و پيدا كردن روحيه گروهي و انساني در افراد را فراهم مي كند. به طوري كه اگر جامعه اصلاح نشود اين فرج به وقوع نخواهد پيوست.

 

6. مهدويت يك عامل انگيزش در مديريت است: افراد براي رسيدن به هدف متعالي انتظار، از انگيزه بالايي برخوردارند. به طوري كه همه سختيها و مشكلات را با تمام وجود پذيرفته و در راه رسيدن به هدف روز به روز محكم تر مي شوند.

 

7. حاكميت روش خود مديريتي: در پديده انتظار هر فرد خود مسئول اداره وكنترل خود براي ايجاد فضاي انتظار است. در عين حال با محاسبه ها و بررسيها نقاط ضعف و قوت خود را مشخص مي كند و مخلصانه در جهت اصلاح آنها تلاش مي كند. اين عامل باعث مي شود به يك مرز خود كنترلي برسد.

 

8. پديده انتظار باعث ايجاد روحيه امر به معرف و نهي از منكر مي شود و افراد از طريق توصيه به حق تلاش مي كنند كه نه تنها خود، بلكه اطرافيان را نيز اصلاح نمايند، تا همه جامعه اصلاح شود اين عامل، روحيه بي تفاوتي و بي مسئوليتي را در جامعه از بين مي برد و جامعه تبديل به يك جامعه پويا، بالنده و آرماني خواهد شد.

 

مديريت اسلامي و الگوهاي آن- لطف اله فروزنده و علي اكبر جوكار

 

نقـش مـديـران در آفرينش محيط سازمانـي شـاد (بخش اول)

 

هر يك از نيروها و عناصر يك سازمان در راستاي انجام وظايف شغلــي دو وظيفه عمده را بر عهده دارند . نخست كاري را كه انجام مي­دهند و براي انجام آن كار حقوق دريافت مي كنند و ديگري كنكاش در جهت هرچه بهتر انجام دادن كاري كه بر عهده آنان نهاده شده است. سوال مهم و اساسي اين است كه مديران با چه ابزار و شيوه­هايي مي­توانند راهكارهاي مناسبي را در جهت انجام بهتر وظيفه دوم فرا روي كاركنان يك سازمان قرار دهند و بهره­وري را در محيط كار يا سازمان خود بهبود ببخشند.

 

ارتبـاط شـادي با كـارآيـي:

 

هنگامي كه نيروهاي شاغل در سازمان­ها شاد و سالم باشند، بي ترديد ميزان كارآيي آنها نيز افزايش مي­يابد. سال­ها پيش پژوهشگران كشورهاي صنعتي دريافته بودند كه تنظيم ميزان روشنايي، دما، رطوبت و سر و صداي اطراف بر افزايش كارآيي افراد اثر مستقيم دارد. اما جديدترين يافته­ها و پژوهش­هاي مديريتي حاكي از آن است كه علاوه بر عوامل سنتي ذكر شده كه اثرات فردي و مقطعي در بهره­وري دارند، ايجاد يك فضاي سالم و شاد در پيكره يك سازمان، تاثير شگرفي در بهره­وري سازماني داشته و سرمايه اجتماعي يا همان SOCIAL CAPITAL را در كل فضاي سازماني تسري مي­بخشد. انرژي مثبت چنان سريع كل يك يك سازمان را فرا مي­گيرد كه از آن به طوفان بهـره­وري ياد مي­كنند. اينجاســت كه وظيفه مديران به عنوان هدايت­گران يك سازمان بسيار مهم و ارزشمند جلوه مي­نمايد. در اينجاست كه مديران مي­بايست بيشتر رهبري كنند و كمتــر مــديــريت. يك رهبر با ديد و نگـرش وسيعـي كــه دارد مـي­گويد چه اموري را بهتر است سازمان انجام دهد و مدير برنامه­ريزي مي­كند تا آن امور چگــونــه بــه بهتــريــن نحــو انجــام گيــرد. مــديــران مــي­بــايست سه خصلت صداقت (در گفتار، كردار، رفتار)، مراعات حقوق ديگران و پشتكار را در تك تك نيروهاي سازمان خويش نهادينه كنند. به آنان بياموزند كه اگر بخواهند سالم باشند و پيشرفت كنند، مي­بايست شاد باشند و ديگران را نيز در اين شادي سهيم نمايند. در شغل و خدمتي كه در پيش گرفته­اند به ثروت نيانديشند و بدون چشم داشت و بي­ريا و در كمال عشق و محبت خدمت نمايند. مديران موفق و بهره­ور در عصر كنوني آن­هايي هستند كه با تفويض امور به همكاران و بوجود آوردن عشق و انگيزه در‌ آنان، امكان خلاقيت و ابتكار را براي تمامي نيروهاي سازمان فراهم نموده و از اين منظر بهره­وري سازماني را افزايش دهند. ايجاد فضاي سازماني شاد را به عنوان يك باور علمي در راستاي ترويج و گسترش فرهنگ سالم زيستن سرلوحه اعمال خويش قرار دهند و در نهايت اين كه در تمامي برخوردها و مناسبات اداري برنده برنده فكر كنند. يعني همه انسان­ها را در اين برنده بودن سهيم بــداننــد كــه ايــن فلسفه جامع زندگي است. مديران موفق و كامياب آندسته از انسان­هايي هستند كه افكار منفي را به خــود راه نمي دهند و همواره با سلاح شادي و مثبت انديشي به مبارزه با مشكلات برمي­خيزند. زندگي مهمترين دانشگاهي است كه هر كدام از ما رايگان در آن تحصيل مي­كنيم. مهمترين درس اين دانشگاه آن است كه هر يك از ما تجلي زيبا و منحصر به فردي از خداوند هستيم و بپذيريم كه هر يك از ما نقش بسيار مهمي در نمايشنامه پر هيجان خلقت بازي مي­كنيم.

 

کیفیت ژاپنی‌

 

چند سال پیش، آی بی ام تصمیم گرفت که تولید یکی از قطعات کامپیوترهایش را به ژاپنیها بسپارد.

 

در مشخصات تولید محصول نوشته بود سه قطعه معیوب در هر ۱۰۰۰۰قطعه ای که تولید می شود قابل قبول است. هنگامیکه قطعات تولید شدند و برای آی بی ام فرستاده شدند، نامه ای همراه آنها بود با این مضمون:

 

مفتخریم که سفارش شما را سر وقت آماده کرده و تحویل می دهیم.

 

برای آن سه قطعه معیوبی هم که خواسته بودید خط تولید جداگانه ای درست کردیم و آنها را فراهم ساختیم.

 

امیدواریم این کار رضایت شما را فراهم سازد

 

پيگيري كارها

 

" ولقد آتينا موسي الكتاب و قفينا من بعده بالرسل...

 

خداوند به موسي، كتاب تورات عطا فرمود و پس از آن پيامبراني پشت سر هم فرستاد تا دين الهي را تبليغ كنند.

 

يكي از نكات لازم در راه رسيدن به موفقيت، پيگيري و تداوم برنامه ها براي حصول نتيجه نهايي است. همچنانكه خداوند، پيامبران را پشت سر هم براي دعوت مردم فرستاده است.

 

سيصدنكته در مديريت اسلامي -محسن قرائتي

جور دیگر باید دید

زن و مرد جوانی به محله جدیدی اسبا‌ب‌کشی کردند. روز بعد ضمن صرف صبحانه، زن متوجه شد که همسایه‌اش درحال آویزان کردن رخت‌های شسته است و گفت:«لباسها چندان تمیز نیست. انگار نمیداند چطور لباس بشوید. احتمالآ باید پودر لباس‌شویی بهتری بخرد.» همسرش نگاهی کرد اما چیزی نگفت.

هر بار که زن همسایه لباس‌های شسته‌اش را برای خشک شدن آویزان می‌کرد زن جوان همان حرف را تکرار می‌کرد تا اینکه حدود یک ماه بعد، روزی از دیدن لباس‌های تمیز روی بند رخت تعجب کرد و به همسرش گفت: «یاد گرفته چطور لباس بشوید. مانده‌ام که چه کسی درست لباس شستن را یادش داده!»

مرد پاسخ داد: «من امروز صبح زود بیدار شدم و پنجره‌هایمان را تمیز کردم!»

.

 

 

 

 

نويسنده : حمیدرضا مرادی اهری

این کاربر 7 مطلب منتشر شده دارد.

به منظور درج نظر برای این مطلب، با نام کاربری و رمز عبور خود، وارد سایت شوید.