سازمان را میتوان به عنوان سیستمیاز پردازش اطلاعات در نظر گرفت که اطلاعات مرتبط با هدف را از محیط گرفته و آن را همان گونه که برای اثر بخشی سازمانی مورد نیاز است پردازش کند. با این اوصاف، داشتن اطلاعات موثق و به موقع با توجه به هدف و ساختار سازمانها، بزرگترین سرمایه یک سازمان به حساب میآید و حیات سازمان به داشتن یک ارتباط دو سویه درون سازمانی و برون سازمانی، انجام تبلیغات و کسب اطلاعات به روز و مفید بستگی دارد. از آنجایی که روابط عمومیپل ارتباطی سازمان و مخاطبان آن است، در این جاده دو طرفه قادر است سیاست ها، برنامه ها و عملکردهای سازمان را به مخاطبان از یک سو و نیازها، خواستها ، دیدگاه ها و نظرات مخاطبان را به سازمان از سوی دیگر منتقل کند. هر چه این شبکه توزیع و تقاضا، برنامه ریزی شده تر و منسجم تر رفتار کند سازمان و مخاطبان آن ضمن رضایتمندی از وضعیت ارتباط ، در جایگاه خود ارتقاء مییابند.
اصطلاح روابط عمومی، ترجمه واژه انگلیسی Public Relations برای نخستین بار در آمریکا در اتحادیه راه آهن به کار برده شد و در ایران نخستین بار در شرکت نفت به کار رفته و دفتری در آن شرکت ایجاد شد. روابط عمومیرا در زبان عربی (العلاقات العامه) ترجمه کرده اند. فعالیت های گوناگونی از روابط عمومیاز سوی صاحب نظران، کارشناسان و مؤلفان کتابهای این رشته بیان شده است از جمله : رکس هارلو از پیشگامان روابط عمومیدر جهان میگوید: روابط عمومیدانشی است که به وسیله آن سازمان ها آگاهانه میکوشند تا بر مسئولیت اجتماعی خویش عمل کنند و بتوانند تفاهم و پشتیبانی کسانی که برای توسعه اهمیت دارند را به دست آورند. در این باره انجمن روابط عمومیآلمان میگوید: روابط عمومی، تلاش آگاهانه و قانونی به منظور تفاهم و استقرار اعتماد و شناخت متقابل با عموم، بر اساس تحقیق علمیو عملی صحیح و مستمر، میسر است. انجمن جهانی روابط عمومینیز گفته : روابط عمومیبخشی از وظایف مدیریت سازمان است و عملی ممتد، مداوم و طرح ریزی شده است که از طریق آن افراد و سازمان ها میکوشند تا تفاهم و پشتیبانی کسانی که با آنها سر و کار دارند را به دست آورند (یحیایی ایلهای، 1388).
واژه روابط عمومی، برای اولین بار در سال 1897 در اسناد اداره راه آهن آمریکا به کار رفته است. بسیاری از اندیشمندان این حوزه ، تاریخچه روابط عمومیاین کشور را به سه دوره طبقه بندی نموده اند . دوره اول در فاصله سال های 1900 تا 1929 پیرامون جنگ جهانی اول میباشد که خود به سه مرحله طبقه بندی شده است. در مرحله اول آمریکا طی سال های 1900 تا 1914 رشد گسترده واحدهای اقتصادی، تولیدی و بازرگانی را تجربه نمود و به موازات آن مبارزه افکار عمومیبر علیه مقاصد سودجویانه صاحبان صنایع نیز رشد پیدا کرد. همین امر صاحبان صنایع و شرکت ها را به فعالیت های روابط عمومیجهت جلب افکار عمومیمتوجه کرد. خبرنگار روزنامه نیویورک ورلد به نام «آی وی لی» اولین شرکت خصوصی خدماتی تحت عنوان روابط عمومیرا تأسیس کرد. بسیاری «لی» را پدر روابط عمومیدر آمریکا مینامند. مرحله دوم به سال های 1914 تا 1918 میلادی بر میگردد. در این سال ها دولت آمریکا درگیر مسائل جنگ جهانی اول بود و سعی میکرد تا مقاصد جنگی و خواست های خود را توسط روابط عمومیمرتبط با مردم قرار دهد. مرحله سوم دوره تکامل روابط عمومیدر آمریکا به شمار میرود و به سال های 1918 تا 1929 بر میگردد. در این سال ها مؤسسات صنعتی برای معرفی خود به انتشار مطالب وسیع، گسترده و دامنه داری دست زدند. زیرا برای آنها در جنگ جهانی اول به اثبات رسیده بود که ارائه مطالب درباره موضوعی خاص در صورتی که از روی واقع بینی و بصیرت باشد، افکار عمومیرا تغییر داده و در جهت مثبت یا منفی سوق میدهد.
دوره دوم از سال 1929 تا 1939 بود که با رشد منظم و علمیروابط عمومیها و اعمال کوشش های فراوان جهت ایجاد توازن و هماهنگی بین منافع فردی و مصالح عامه صورت پذیرفت.
دوره سوم در فاصله سال های 1939 تا 1945 پیرامون جنگ جهانی دوم بود که در کنار کمیته اطلاعات عمومی، دولت اقدام به تأسیس اداره اطلاعات جنگ نمود و برخورداری از روابط عمومیبجز در آمریکا در سایر کشورها چون انگلیس، آلمان، فرانسه، هلند و ... هم احساس شد.
از سال 1945 تاکنون جهان با گسترش بسیار روزافزون واحدهای روابط عمومیروبرو بوده است و همراه با آن کتاب ها و مطالب زیاد در زمینه روابط عمومیتألیف شده است. مؤسسات آموزشی روابط عمومی، سازمان های سنجش افکار عمومی، انجمن ها و اتحادیه های روابط عمومیو بالاخره رشته های تحصیلی دانشگاهی روابط عمومیبه وجود آمد و روابط عمومیدر تمام دنیا به عنوان یک امر ضروری مورد توجه قرار گرفت.
برای اینکه بدانیم جایگاه نوآوری و نقش آن در روابط عمومیکجاست نیاز است نیم نگاهی به وظایف روابط عمومیداشته باشیم. به اعتقاد اساتید این بخش ، اعمال مدیریت شایسته در جامعه، نیاز به اطلاعات و آگاهی های متقن، به روز، واقعی و کارآمد از جامعه دارد.
دستیابی به این اطلاعات و آگاهی ها نیاز به روابط عمومیقوی و پایدار را ضروری جلوه میدهد. اگر بخواهیم به عمده وظایف روابط عمومیبپردازیم میتوان به 1- مطلع کردن و خبر دادن 2- ترغیب، تشویق ، ترویج و تبلیغ 3- انجام تحقیقات اجتماعی و افکارسنجی و پیوند آن به منابع سازمان و عمومی
مردم 4- هماهنگی عوامل مورد نیاز سازمان 5- برقراری ارتباط با افراد و سازمان ها به نحوی که برای آن فرد یا سازمان اهمیت داشته یا در آینده خواهد داشت، اشاره کرد.
در پی گفتیم، جایگاه امروز روابط عمومیدر نوک پیکان حرکتی هر سازمانی قرار دارد. حال با اعلام وظایف این بخش درمییابیم که چرا یک سازمان به چنین بخشی احتیاج دارد و در واقع بودن و نبودن این بخش چه ارزشی میتواند داشته باشد؟
علیرغم هزینه بر بودن بسیاری از فعالیت های روابط عمومی، بودن این واحد در هر سازمان کمک به دیدن درست آینده، شناخت رقبا و بازار و اطلاع از نیازهای جامعه میباشد. این همان چیزی است که یک سازمان پویا به دنبال آن است.
سازمانهایی که خلاقیت و نوآوری یکی از فاکتورهای مهم و درخور توجه در کارشان محسوب میشود هیچگاه به گذشته رضایت نداده و همواره با بهره گیری از ساز و کارهای خلاقانه ، تغییر در نگرش و رفتار را سرلوحه امور خویش میدانند. آنان به ایده های نو احترام میگذارند و با رغبت و حساسیت آنها را دنبال مینمایند.
یکی از واحدهای هر سازمان پویا، روابط عمومیآن سازمان میباشد و اگر این واحد، برخوردار از پویایی و خلاقیت باشد میتواند تحرک و نشاط را به تمامیسازمان منتقل سازد. اصولاً نوآوری در کارها و برنامه های روابط عمومیفعال یکی از مؤلفه های اصلی به شمار میرود. با جهانی که هر لحظه در حال تغییر است روابط عمومیها ناچارند به سمت ایده های نو گام بردارند.
رشد و شکوفایی ایده های خلاق در روابط عمومیعلاوه بر سایر فاکتورها ، مستلزم داشتن ویژگی ها و خصوصیات خاص رفتاری از سوی مدیران است. اگر زمینه های لازم برای ابراز خلاقیت محیا نباشد از خلاقیت و نوآوری خبری نخواهد بود. سازمان ها از نظر خلاقیت و جامه عمل پوشاندن به نظرات جدید اعضاء متفاوتند. مدیران توانمند هر سازمان با تسلط به برخی علوم مرتبط با رفتار سازمانی میتوانند محیط مناسبی برای رشد خلاقیت و نوآوری ایجاد کنند. مدیران میتوانند با شیوه های رفتاری خاص از جمله احترام به باورها و عقاید جدید و به کارگیری مدیریت استعداد، کارگزاران روابط عمومیرا به خلاقیت و نوآوری تشویق کنند.
محول کردن بخشی از مسئولیت های مرتبط با روابط عمومیبه کارگزاران و ارزش دادن به خدمت رسانی به مخاطبان نیز در رشد خلاقیت و نوآوری آنان مفید خواهد بود. مدیر میتواند توانایی و استعداد خلاقیت و نوآوری را در کارگزاران روابط عمومیایجاد، ترویج و تشویق کند و یا رفتار و عملکرد او میتواند مانع این امر حیاتی در روابط عمومیشود. (مقاله، تجری، وبلاگ اخبار روابط عمومی)
داشتن توانایی عقلانی، گزینش سبک فکری ابداعی در مقابله با مشکلات احتمالی و انگیزش برای به فعل درآوردن ایده های جدید از سوی مدیران روابط عمومیمیتواند در رشد این توانایی هم در سطح مدیریت و هم در سطح کارگزاران مثمر ثمر باشد. (برومند، 1374 : 83)