شنبه, 03 آذر 1403

 



كاربيني(مدرسه بي نقص)

مدرسه بی نقص   

بیـان مسئـله

...مدرسه اگر یک موجود زنده است این موجود زنده برای زندگی جدید نیاز به تفکر جدید ، حرکت تازه ، اهداف نو و گذر از نقص های گذشته و جلوگیری از تکرار آنها داردکه بر اساس این طرح و با نشان دادن مصادیق یک مدرسه بی نقص برای تحقق این مصادیق و اهداف مورد نظر راهکارهای اجرایی و درونی با رویکرد تحول آفرینی در سطح کلاس و مدرسه مورد نظر و تأکید است . تا بتوان در همه ابعاد یک کلاس آموزشی ، پرورشی ، جسمی روحی ، علمی و دینی و اخلاقی و ارزشی و . . . و در همه زمینه ها امکانات و نیروی انسانی و مشتریان و ناظران و کار فرمایان این موجود زنده نگاهی نو با باورهای نو ارائه داد و با تفکر جمعی و حمایت جمعی به آن جایگاه یعنی مدرسه بی نقص نزدیکتر شویم .

ضرورت اجرای طرح

آنچه پیرامون ما اتفاق می افتد و ما را وادار به تفکر عمیق می نماید در واقع ضرورت تحول است و تحول نه با حرف و نه با عمل بدون برنامه ممکن نمی شود بنا بر این امروز نیازمند تحولی از درون و از جز به کل هستیم تا امکان شروع و تحول آفرینی بر اساس امتیازات و تجربیات را برای ما فراهم نماید . نظر به سیاست های کلی نظام در وزارت و سازمان متبوع و زمینه های فراهم شده در چند سال قبل در این ناحیه ضرورت ایجاب می کند تا از سطوح کلاس و مدرسه اقداماتی عملی اعمال و در حد وسعت فکر و اندیشه و امکانات و نیروی انسانی واختیارات در سال تحصیلی جدیدو در ابعاد مختلف برنامه ریزی و اقدام عملی صورت پذیرد .

اهداف مورد نظر

1-      ارتقاء کیفیت آموزشی و پرورشی در دوره های تحصیلی درابعاد وامورمختلف

2-     ظرفیت سازی و استفاده از فرصت های موجود در زمینه تحول درسطح کلاس و مدرسه

3-     افزایش پاسخگویی آموزش و پرورش به نیازهای جامعه و خانواده ها درابعاد فرد و اجتماعی

4-     تقویت مدیریت مدارس درسطح کلاس‌های درس وآموزشگاه

5-     ایجاد زمنیه پرورش خلاقیت ، نوآوری در بین دانش آموزاندردوره های تحصیلی

6-     ایجاد باور (ضرورت تفکر امروز بهتر از دیروز و فردا بهتر از امروز ) در مدارس به عنوان فرهنگی سازمانی

7-     ارتقاء مشارکت در مدارس ( دانش آموز، معلم ، اولیاء و . .. )

8-    بهبود روش ها و سیستم مدیریتی در مدرسه بصورت مستمر

9-     ایجادرضایت مشتریان مدرسه به صورت دائم

10-    افزایش رشد و تعالی انسانی دانش آموزان

11-     ایجاد زمینه رشد و تعالی در زمینه مسئولیت پذیری دانش آموزان

12-   ایجاد زمینه دانش آموز و معلم محوری در محیط آموزشگاهها وتحقق مدرسه‌و زندگی

13- حفظ منزلت و جایگاه معلمان در محیط آموزشی توسط دانش آموزان ومشتریان

14-ایجاد انگیزه برای تبدیل هر معلم به یک مدیر درمدرسه

15-ایجاد زمنیه و هدایت دانش آموزان به عنوان پژوهشگر ومحقق به عنوان محصول مدرسه

16-ایجاد زمنیه تبدیل مدیران به رهبران آموزشی

17-تبدیل اولیاء مدرسه به عنوان مشتریان دانا

18-تبدیل مدرسه به سازمان یادگیرنده

مصادیق عملی و مورد انتظار

برای رسیدن به اهداف مورد نظر و تحقق مدرسه بی نقص موارد اساسی ذیل می تواند مصادیق بارز این اهداف باشد .

1-      هر کلاس یک مدرسه

2-     هر معلم یک مدیر

3-     هر دانش آموز یک محقق

4-     هر اولیاء یک مشتری دانا

5-     هر مدیر یک رهبر آموزشی

6-     هر مدرسه یک سازمان یادگیرنده

تعاریف مصادیق عملی طرح

1-      هر کلاس درس یک مدرسه

در ساختار سازمانی آموزش و پرورش مدرسه از جایگاه خاصی برخوردار است و در ساختار واحدهای آموزشی کلاس های درس پایتخت هر مدرسه محسوب می شود بنا بر این اعتقاد همه فعل و انفعالات و فعالیت ها در تمامی ابعاد برای دانش آموز در کلاس درس اجرا و عملیاتی می شود که اهم اهداف و انتظارات در کلاس درس را می توان به شرح ذیل اولویت بندی نمود.

الف) کلاس مکانی برای

1-      رشد و تعالی انسانی در دانش آموزان

2-     پرورش توانایی ، تفکر ، خلاقیت ، ابتکار ، نوآوری و تفکر انتقادی و علمی دربین دانش آموزان

3-     ایجاد فرصت و انگیزه برای فعالیت دانش آموزان دردوره‌های تحصیلی

4-     پروش دانش آموزانی پرهیزکار و پاکدامن

5-     تربیت دانش آموزان با نشاط وبا انگیزه

6-     درونی کردن ارزش های اخلاقی ، باورهای اسلامی و ملی دربین دانش آموزان

7-     ارتقاء بهداشت روانی و مهارت زندگی دانش آموزان دوره‌های تحصیلی

8-    پرورش دانش آموزان منضبط ، قانون پذیر و منظم

9-     کسب مهارت در 1- یادگیری ( برای خواستن ، دانستن ، توانستن،باور کردن ، عمل کردن و مسئولیت پذیری )

10-    رقابت پژوهشی در بین دانش آموزان و آموزش تحقیق و پژوهش به دانش آموزان

ب) امکانات مورد نیاز برای تحقق اهداف و انتظارات در هر کلاس درس

آنچه که مسلم است و نیازی به تحقق ندارد این است که برای رسیدن به اهداف و انتظارات مورد نظر در کلاس های درس امکانات فیزیکی مورد نیاز بر اساس شرایط روز باید پیش بینی و تأمین گردد .

امکانات مورد نیاز در دوره ابتدایی

امکانات هر کلاس در دوره ابتدایی باید به تناسب دوره و پایه تحصیلی و سن دانش‌آموزان باشد تا دانش آموز فرصت رشد همه جانبه هم از نظر آموزشی ، پرورشی ، روحی روانی و جسمانی را داشته باشد یعنی در هر کلاس به تناسب کتب درسی و فعالیت های فوق برنامه امکانات پبش بینی و تأمین گردد . علاوه بر تمامی امکانات مورد نیاز در هر کتاب درسی و هر پایه جهت نصب و راه اندازی در کلاس های درسی کتابخانه ویژه هر پایه و کتابخانه معلم هر پایه و وسایل ورزشی در کلاس های درسی امری ضروری است .

منابع تأمین امکانات کلاس ها

1-      دانش آموزان ، از طریق ساخت وسایل و امکانات یا کاردرستی آنان و یا هدیه دانش آموزان به کلااس خود

2-     معلمان : از طریق خرید و یا درست کردن وسایل و امکانات مورد نیاز هر پایه و جهت استفاده خود در تدریسپایه ورشته تحصیلی

3-   اولیاء دانش آموزان : از طریق جلب مشارکت و هدایا به عنوان تأمین وتجهیز کلاس های درس فرزند خود به عنوان مشتریان دانا به امورآموزش و پرورش

4-     سرانه و کمک سرانه آموزشگاه

5-     سایر منابع از طریق مشارکت‌های مردمی وسازمان وادارات

امکانات مورد نیاز در دوره راهنمایی

در این مرحله به جای هر پایه یک کلاس هر رشته درسی یک کلاس اختصاص خواهد یافت و تمامی و سایل و امکانات و تجهیزات و امکانات مورد نیاز هر رشته درسی و کتابخانه مربوط به هر درس و کتابخانه دبیر هر رشته در کلاسها مستقر تا هم دانش آموز و هم دبیر برای تحقیق و مطالعه بیشتر نیازی به بیرون از کلاس پیدا نکرده و از امکانات درون هر کلاس بر اساس رشته استفاده نماید و منابع تأمین کننده کلاس ها بر اساس رشته از عامل دانش آموز ، معلم ، اولیاء ، سرانه دولتی ومشارکت خواهد بود .

2- هر معلم یک مدیر

در شرح ساختار کلاسهای درس که مجموعه ای از انسانها با فرهنگ متفاوت و خانواده های متفاوت و باورها و اعتقادات متفاوت در قالب دانش آموزان که از نظر دانایی و تفاوت های فردی هم با همدیگر متفاوت می باشند و با توجه به نیازهایی که در کلاس های درسی وجود دارد اهم اهداف‌و انتظارات اساسی آنان ، معلمان بیش از هر کس دیگری در ساختار آموزش و پرورش نیازمند توانایی ها و مهارت های ویژه مدیریت برای ایفای نقش خود در بکارگیری مهارت و حرفه مدیریتی در کلاس می باشند . هر معلم در کلاس یرای اداره کلاس و تحقق اهداف و انتظارات نیازمند برنامه ریزی ، سازماندهی ، رهبری ، نظارت و کنترل و ارزیابی است که این عوامل مهم می تواند در مدیریت کلاس ها نقش اساسی را ایفاء نماید . اهم انتظارات از یک معلم در کلاس درس بشرح ذیل است :

1-      مدیریت کلاس داری

2-     ارائه روش های تدریس نو جهت تفهیم مطالب محتوی کتب درسی

3-     ارائه روابط انسانی با دانش آموزان سایر معلمان و مدیر و اولیاء در جهت تحقق اهداف

4-     تجزیه و تحلیل وضعیت اجتماعی ، فرهنگی و آموزشی در سطوح مختلف

5-     آموزش مهارت زندگی به دانش آموزان و پیش بینی و آینده نگری برای آنان

6-     تربیت یک عضو سالم اجتماعی ، خانوادگی ودر توسعه همه جانبه جامعه

7-     تربیت دانش آموز پژوهشگر و محقق

8-    الگو شدن برای دانش آموزان در زمینه علمی ، دینی ، اخلاقی انضباطی و قانون‌مداری

9-     ایجاد فرصت های مستمر برای ارتقاء سطح علمی دانش آموزان

10-    ایجادرضایت مندی مشتریان آموزش و پرورش

و آخرین انتظار اداره هدایت یکی از کلاس های درس به عنوان مدرسه ای کوچکتر بر اساس اهداف و برنامه ریزی های آموزشگاه و پیوند این حلقه ها به همدیگر جهت تحقق اهداف و برنامه سالانه مدرسه و تحقق اهداف و مصادیق طرح

راهکارهای اجرایی مورد نظر

1-      مطالعه و تلاش در زمینه پایه یا رشته مورد تدریس بصورت مستمر

2-     همکاری یا عضویت سرگروه آموزشی در آموزشگاه

3-     حضور و شرکت فعال در جهت توزیع دانایی و توانایی در جلسات شورای مستمر کیفیت جامع

4-     شرکت در جلسات هیأت علمی ناحیه و طرح و بررسی محتوی کتب درسی در هر زمان

5-     شرکت فعال در اتاق تحول آفرینی در هر رشته تحصیلی

6-     تشکیل کمیته تحقیق وپژوهش درکلاس ‌ها وهدایت دانش آموزان

7-     بررسیجدی راههای تحول آفرینی درکلاس درس وسایرساختار موجود نظام‌آموزش و پرورش

8-    بکارگیری مهارت وحرفه معلمی درجهت ارائه روش‌های تدری نو

9-     آشنایی دانش آموزان با واقعیت‌های جهانی

10-    الگو بودن برای دانش‌آموزان درهمه ابعاد وشخصیت ایده‌آل

3-هر دانش آموز یک محقق و پژوهشگر

در آموزش و پرورش اغلب کشورهای پیشرفته دنیا چکیده تحصیلات در هر دوره تحصیلی توانا کردن دانش آموز برای تحقیق و پژوهش پیرامون مسایل شخصی ، خانوادگی ،کاری و اجتماعی است بنا بر این اعتقاد دانش آموز در هر پایه و دوره تحصیلی باید توان تحقیق مسایل و امور مهم زندگی خود و خانواده و در سطح ملی و جهانی را بر اساس آموخته های علمیخود داشته باشند .

انتظارات اساسی از دانش آموزان در هر پایه و دوره تحصیلی

1-      توانایی تفکر خلاقیت ، نوآوری بر اساس پایه و دوره تحصیلی

2-     کسب مهارت های زندگی و بکارگیری آموخته های خود در مراحل زندگی بر اساس پایه و دوره

3-     توان تحقیق و پژوهش در زمینه تحصیلی و کسب علاقه در دروس یا رشته ای در این زمینه

4-     مهارت پذیرش مسئولیت پذیری در ابعاد شخصی ، خانوادگی ، اجتماعی و . ..

5-     کسب علاقه و انگیزه در تقویت هویت ملی ، دینی و اخلاقی

6-     کسب آموزش های دینی و مذهبی و بکارگیری آن در زندگی شخصی و خانوادگی و اجتماعی

7-     انگیزه و احساس تعلق و تعهد به جامعه و پذیرش مسئولیت و خدمت به آنان

8-    رعایت احترام و ادب به خود و دیگران

9-     احساس آرامش و عامل آرامش برای دیگران بر اساس آموزه های هر پایه و دوره

10-    تلاش در جهت کسب علم و دانش و علم آموزی به دیگران بر اساس آموزه های هر پایه

11-    حفظ و تکریم از منزلت معلم به عنوان یک الگو و راهنما

12-   کسب اراده و اعتماد به نفس و بکارگیری آن در زندگی شخصی و خانوادگی و اجتماعی

13- توان رقابت علمی وآمادگی درجهت مسؤلیت پذیری براساس تحصیل وعلاقه دریکی از رشته‌های دانشگاهی

4-هر اولیاء یک مشتری دانا

هر پدر و مادری به عنوان اولیاء دانش آموز 4 نقش بسیار اساسی را دارد .

1-      اولیاء دانش آموز صاحبان اصلی دانش آموزان مدارس ماهستند

2-     اولیاء دانش آموزان بیشترین وقت سرمایه خود را در اختیار دانش آموزان مدارس ما قرار می دهند

3-    اولیاء دانش آموزان مشتریان دائمی ما هستند و ما بعد از آنها کار با دانش آموز شروع می کنیم

4-     اولیاء دانش آموزان ادامه دهندگان و تکمیل کنندگان کار ما در آینده هستند

با این دیدگاه که اولیاء صاحبان اصلی ، مشتریان دائمی و ادامه دهندگان راه معلمان و شریکان آموزشی ما هستند باید در مقابل این درک دست اندرکاران تعلیم و تربیت از اولیاء ، اولیاء نیز هم جایگاه خود و هم اهمیت فرایند و زمان و سن فرزندان خود را تشخیص داده و با نظارت مستمر و شرکت فعالانه در برنامه ریزی سالانه راهبردی مدارس و اوقات فراغت مشارکت نمایند که اهم انتظارات کلاس و مدرسه و معلم و مدیر از اولیاء را می توان به شرح ذیل بیان نمود .

1-      دانایی محوری اولیاء در نظارت و مشارکت فرایند تعلیم و تربیت فرزندان خود

2-     ارتقاء مشارکت عملی در فرایند تعلیم وتربیت به تناسب نیاز مدرسه

3-   شرکت فعال و ارائه پیشنهادات به موقع و سازنده در تنظیم برنامه ریزی سالانه راهبردی مدارس و برنامه ریزی عملیاتی بر اساس تقویم اجرایی

4-     مشارکت در پرکردن اوقات فراغت فرزندان

5-     مشارکت مالی در تجهیز کلاس های درس

6-     شرکت فعال در جلسات انجمن اولیاء و مربیان بصورت ماهیانه

7-     ارتباط دائم و معنی دار با معلم یا معلمان فرزند خود .

8-    همکاری با آموزشگاه برای سرمایه گذاری در دانایی و جلوگیری‌ از هزینه نادانی فرزندان خود

9-     درک سرمایه فرزند خود یعنی همان عمر خدادادی و همکاری در جهت استفاده درست از آن درطول زندگی وطول تحصیل

10-    ایجاد انگیزه و تقویت روحیه کار و تلاش مستمر در بین عوامل انسانی در مدرسه

راهکارهای اجرایی مورد نظر

1-      مشارکت در تنظیم برنامه ریزی سالانه مدرسه از طریق تکمیل فرم ضمیمه طرح مورد نظر .

2-     شرکت فعال در جلسات انجمن اولیاء و مربیان در انتخابات مختلف درطول سال تحصیلی .

3-     شرکت و تشکیل انجمن اولیاء و مربیان کلاس بر اساس بخشنامه های صادر شده درسنوات قبل .

4-     همکاری با شورای مرکزی انجمن اولیاء و مربیان هر دوره تحصیلی در اداره .

5-     شرکت فعال در همایش های عمومی انجمن اولیاء و مربیان .

6-     شرکت در کلاس های آموزش خانواده .

7-     همکاری و بررسی وضعیت تحصیلی و اخلاقی فرزند خود .

8-    مساعدت های فکری و مالی به مدرسه .

9-     پذیرش و باور به مدرسه به عنوان خانه دوم

10-    ایجاد زمینه تکریم و احترام به معلم به عنوان عامل ایجاد رفتار ماندگار فرزندان خود .

4- هر مدیر یک رهبر آموزشی

گفتم: ضروری ترین نیاز امروز مدارس چیست ؟

گفت : تحول

گفتم : از کجا باید آغاز کرد

گفت : از باورها

گفتم : چگونه

گفت : این که اگر بخواهیم می توانیم امروزمان بهتر از دیروزمان باشد

مشکلاتی که در وضعیت فعلی با آن روبرو هستیم و نمی توانیم به راحتی از آن عبور کنیم این است که در ساختار آموزش و پرورش در سطح کلاس تا سطوح جزئی آن یعنی کلاس و مدرسه و اداره و سازمان و تشکیلات آن مدیرتربیت نمی شود بلکه از سایر تخصص ها برای مدیریت و رهبری استفاده می شود که گستردگی این نقص در محیط های آموزشی است که مدیران آن بر اساس شرایطی غیر استاندارد و بدون تطبیق نیاز با رشته ها تأمین می گردد . و در واقع تصور این است که مدیریت مدارس اصلاً نیازی به تخصص ندارد و می توان با تعهد زمانی و امتیازات مورد نظر کار را انجام دهیم و به اهداف مورد نظر برسیم در این شرایط علاوه بر اینکه مدیر نمی تواند با تخصص هم مدرسه را هدایت و دانش آموزان را به کمال رساندمگر اینکه مدیر به رهبر تبدیل شود . رهبر آموزشی در آموزش و پرورش تعاریف ویژه ای دارد که توجه به آن ما را به اهداف نزدیکتر می کند . در زمان و شرایط فعلی و به تناسب نیازهای جدید جامعه مخصوصاً در بعد آموزش و پرورش و مدرسه از سه مرحله عبور کرده ایم که یادآوری آن مهم و قابل توجه است . رئیس ، مدیر ، مدیریت که در رهبری آموزشی در مدارس از نیازهای اساسی است و اجرای آن راهکارهایی در رفع مشکلات موجود خواهد بود . رهبری آموزشی مورد نظر در این طرح بر اساس نظریه جدید دانشمندان و در کتاب های دکتر علاقمندان برای واحدهای آموزشی به شرح ذیل است .

رهبـری آمـوزشی

رهبری فراگرد اثرگذاری و نفوذ در رفتارزیر دستان برای هدایت آنها در ایفای وظایف سازمانی است مدیر برای ایفای وظایف رهبری با زیردستان خود ارتباط برقرار می کند ، به سرپرستی آنها می پردازد ، انگیزه کار و فعالیت در آنها به وجود می آورد به حل اختلاف آنها می پردازند و به اقتضاء تغییرات و تحولاتی در شرایط نیرو و محیط کاری پدید می آورد و تلاش می کند تا نیازها و هدفهای سازمان و اعضاء توأماً تحقق پیدا کنند و به عبارتی دیگر                   رهبر آموزشی عبارت است از یاری و مدد به بهبود کار آموزشی است و هر عملی که بتواند امر آموزش و یادگیری را یک قدم پیش ببرد رهبری آموزش خوانده می شود از این رو نقش رهبر آموزشی عبارت است از حمایت ، تقویت ، یاری و مساعدت و سر انجام همکاری کردن نه دستور دادن ، رهبر آموزشی کسی است که دیگران را از لحاظ افکار احساسات ، رفتار ، کردار ، تحت تأثیر قرار دهد و در انجام دادن وظایف آموزش آنان را یاری کند .

شایستگی های یک رهبر آموزشی

برای رهبری اثر بخش بر رفتار زیر دستان صاحب نظران رفتار سازمانی به شایستگی های سه گانه تأکید دارند .

1-    تشخیص : توانا بودن مدیر به فهم موقعیتی که می کوشد تحت تأثیر قرار دهد . تشخیص یک توانایی شناختی است که بر مبنای آن فهم موقعیت فعلی و پیش بینی موقعیت آینده میسر می شود . تفاوت میان وضع موجود و وضع مطلوب مسأله مهمی است که رهبر آموزشی به حل آن خواهد پرداخت حل این مسئله را قابلیت های دیگر رهبری تسهیل خواهند کرد .

2-    سازگاری : توانا بودن مدیر به انطباق رفتار خود و منابعی که در اختیار دارد با شرایط و عوامل موجود در موقعیت است . بطوری که موجب تغییر موقعیت موجود شده است و تحقق وضع مطلوب تسهیل نماید انطباق یک توانایی رفتاری است .

3-   ارتباط : توانا بودن مدیر به برقراری ارتباط با دیگران به طوری که آنها بتوانند به آسانی منظور او را بفهمند و بپذیرند ارتباط برقرار کردن ، یک توانایی فراگردی یا عملیاتی است در صورتی که مدیر به فهم موقعیت توانا بوده و قابلیت سازگاری رفتاری داشته باشد ولی نتواند ارتباط مؤثری با زیر محموعه بر قرار کند . کل فراگرد فعالیت و تلاش او تأثیر دلخواهش را نخواهد داشت .

رهبر آموزشی مستلزم آن است که مدیر بتواند اولاً محیط کار خود را با تعریف و تفسیر هدف ها تهیه و اجرا ی برنامه ها و راهنمایی مؤثر بر فعالیت های آموزشی به یک نظام همکاری فعال و پویا مبدل سازد ثانیاً با یاری و مساعدت به افرادی که در امر آموزش و یادگیری نقش دارند آنها را در نوآوری و انجام کار مؤثر تقویت می کند در چنین شرایطی است که موجبات شکوفایی استعدادها و قابلیت ها فراهم می شود . معلمان به کار اثر بخش برانگیخته می شوند دانش آموزان به یادگیری تشویق می شوند و والدین در جریان فعالیت های آموزشی مشارکت می کنند و روی هم رفته محیط مؤثر و مساعد برای فعالیت آموزشی و تحقق هدف های آن به وجود می آید .

ویژگی های محیط مؤثر و مساعد حاصل تلاش رهبر آموزشی

1-       هر فرد به خود و دیگران احترام می گذارد :

خلاقیت اثر بخشی آموزشی نگامی افزایش می یابد که کارکنان در یک مدرسه از طریق معتثر شناختن خدمات افراد وجود انسانی یکدیگر را محترم بشمارند

2-       به احساسات و رفاه فردی توجه کافی معطوف و مبذول می شود :

کارکنان در چنین محیطی احساس آرامش امنیت خاطر کرده در نتیجه به احسات و عواطف دانش آموزان توجه         می کنند و بر پیشرفت کار آموزشی علاقمند می شوند

3-     هر عضو محیط آموزشی به محیط و گروه خود احساس تعلق و پیوستگی می نماید:

احساس انگیزه تعلق به گروه از انگیزه های نیرومند هر فرد انسانی است اگر فردی احساس کند که جایی در گروه دارد و اعضای دیگر او را قبول دارند احتمال قوی می رورد که بتواند خدمات بر جسته ای به محیط کار خود ارائه دهد

4-      افراد به همدیگر اعتماد می کنند :

در محیطی که اعتماد وجود ندارد افراد به جای انجام دادن کار مفید به دفاع و محافظت از خویش پرداخته برای سبقت گیری از یکدیگر به ظاهر سازی انجام کارهای سطحی می پردازند وجود اعتماد واطمینان متقابل در محیط کار موجب می شود که ارتباطات توأم با تفاهم برقراراست از این طریق همکاری گروهی تقویت گردد .

5-      افراد در تصمیم گیری های آموزشی مشارکت کنند :

یکی از شاخص های رهبری مؤثر مشارکت دادن اعضاء گروه در تصمیم گیری است مشارکت جویی و اظهار نظر به ویژه در ارتباط با هدف ها و شیوه انجام کار خود افراد فرصت رشد و پرورش حرفه ای و زمینه قبول مسئولیت و احساس تعهد را در آنها به وجود می آورد .

6-      اطلاعات مربوط به کار در اختیار همگان گذاشته شود :

هنگامی که افراد در جریان مسایل و مشکلات قرار نگیرند و در ارتباط با کار خود اطلاعات کافی نداشته باشند مشارکت در حل مشکلات و تصمیم گیری مؤثر امکان پذیر نیست از این رو در محیط آموزشی مؤثر و مساعد افراد از طریق تشکیل جلسات و گفت و شنود در معرض اطلاعات لازم و مرتبط با کار قرار می گیرند و در صورت لزوم به حل مشکلات کمک می نمایند .

7-     پیشنهادها و نظرهای اعضاء مورد توجه قرار می گیرد .

در محیطی که فقط نظرهای مدیر حاکم است و آرای دیگران نقشی در تصمیم گیری و اداره امور ندارد جزء یکنواختی و رکود به بار نمی آید بینش و دانش عمیق تصمیم گیری مؤثر خلاقیت و نوآوری ، هنگامی حاصل می شود که نظرات دیگران مورد توجه قرار گیرد .

انتظارات مهم از رهبر آموزشی در مدرسه

1-      ایجاد انگیزه در کارکنان محیط آموزشی به منظور بالابردن اثر بخشی کار و عملکرد آنها

2-    ایجاد شرایط که کارکنان به قبول مسئولیت تشویق شوند و در قبال عواقب آن پاسخگو باشند بطوری که نظارت و سرپرستی فعالیت های آنان از سوی مدیر به حداقل کاهش می یابد

3-   ارزشیابی واقع بینانه و منصفانه از کار و فعالیت کارکنان با همکاری آنان به طوری که کیفیت و کمیت انجام کار انجام شده از طریق اعمال روش ها ی منظم ارزشیابی بر همگان معلوم گردد و خطاها و کاستیها با همکاری و اشتراک مساعی رفع شود .

4-     برقراری ارتباطات مؤثر با والدین دانش آموزان و مشارکت دادن آنها در امور مدرسه

5-     تشویق کارکنان به مطالعه و تحقیق و ارزشیابی در زمنیه های آموزشی نظیر هدف ها روش ها و مواد و‌کتاب‌های‌درسی

6-     استفاده از توان رهبری دانش آموزان در اداره امور مدرسه

7-     ایجاد شرایط مناسب که به خلاقیت ، ابتکار و نوآوری دیگران میدان دهد.

8-    سازمان آموزشی هدف ، وظایف ، مقررات آن را بهتر از دیگران بشناسد و درک نماید

9-     روشهای مدیریت و رهبری را بشناسد و عمل کند

10-   برامر آموزش و پرورش مسلط باشد و در زمینه سرپرستی ، راهنمایی امور آموزشی و پرورشی و تدریس تجربه و تحصیل بیشتری داشته باشد تا بتواند درباره عملکرد معلمان و کارکنان خود به درستی داوری کند

11-   از توانائیها و مهارت ها و انگیزه های کارکنان محیط آموزشی مطلع باشد تا به موقع از آن عمل کند با ملاحظات فوق می توان گفت که رهبر آموزشی اولاً باید اداره و برداشت درستی از جهت و هدف سازمان خود داشته باشد و از طریق ایجاد تعهد نسبت به این هدف کارکنان خود را به فعالیت بر انگیزد . ثانیاً توانایی داشته باشد که بر رفتار آنان اثر گذاشته آنها را در رأس هدفهای شخصی شان برحول هدفهای سازمانی یگانه سازد . رهبری در مدیریت آموزشی یعنی هدایت و راهنمایی کار و فعالیت در جهت هدف های نظام آموزش و پرورش صورت گیرد .

الزامات رهبری آموزشی مطابق فرهنگ هر جامعه و محیط کاری

1-      با فرهنگ جامعه خود آشنایی کافی و مورد نیاز داشته باشد

2-     نظام آموزش و پرورش جامعه خود را به خوبی بشناسد و از پیشینه تاریخی و تحولات آن آگاه باشد

3-     از فلسفه ارزش ها ، هدف ها و مأموریت و مقاصد کلی آموزش و پرورش مطلع باشد

4-     اصول و فنون آموزش و پرورش را بداند

5-     نسبت به کار خود نگرش علمی داشته باشد

6-     با اندیشه های مدیریت و رهبری آشنا باشد واز رهنمودهای آن در عمل و رفتار تبعیت کند

7-     تشکیلات و اعضاء و عناصر سازمان خود را به خوبی بشناسد و بر اداره و کنترل و رهبری آن توانا باشد

8-    بر وظایف و مسئولیت های چند بعدی آموزشی و پرورش ، فرهنگی و اجتماعی و اداری خود واقف باشد

9-     مشکلات وسایل مدارس و نظام آموزشی را در ارتباط با شرایط و ویژگی های جامعه تجزیه و تحلیل کند

10-    در زمینه مدیریت به اقتضاء نقش وظایف خود دارای مهارت های سه گانه فنی و انسانی و اداری باشند .

11-    در زمینه علوم تربیتی و روان شناسی دانش و معلومات کافی داشته باشد و در موارد لازم کارکنان آموزشی خود را راهنمایی کنند .

12-   برنامه آموزش روش ها و وسایل اجرایی آن را به خوبی بشناسد و در اجرای آن مهارت داشته باشد .

13- روابط متقابل خانواده ، مدرسه و جامعه را درک کند

14- مسایل و مشکلات روانی و رفتاری دانش آموزان را در پرتو معلومات علوم رفتاری تشخیص دهد و در حل آنها بکوشند .

15- به فنون اداری و مالی و تدارکاتی آموزش و پرورش آشنا باشند .

16-   قوانین و مقررات نظام آموزشی را بخوبی بداند و برای حل مشکلات جاری از آنها مدد بگیرند

17- در زمینه معلمی آموز ش و تجربه کافی داشته باشند .

علاوه بر این راهبران آموزش به اقتضای موقعیت باید ملاحظات فرهنگی ، اخلاقی ، دینی و ایدئولوژیکی جامعه خود را نیز عملاً رعایت کنند .

4-     هر مدرسه یک سازمان یادگیرنده

مفهوم سازمان یادگیرنده :

سازمانی که قابلیت و توانایی مستمر برای تغییر و سازگاری در خود پدید آورد سازمانی یادگیرنده است همانطوری که یک فرد می آموزد ، سازمانها هم می آموزند . همه سازمانها می آموزند و یادمی گیرند چه آکاهانه یادگیری را انتخاب کنند و چه انتخاب نکنند این امر یعنی آموختن برای بقا و پایداری آنها یک پیش نیاز است با وجود این بعضی سازمانها یادگیری را بهتر از سازمانهای دیگر انجام می دهند سازان یادگیرنده سازمانی است که کارکنان آن همواره می آموزند که چگونه به طور جمعی یاد بگیرند و دانایی و توانایی خود را به هم هدیه کنند و از خارج از سازمان هدیه بگیرند در اغلب سازمانها وقتی که خطا و اشتباهی رخ دهد فرا گرد اصلاح مبتنی بر تجارب گذشته است و موازین و خط مشی جاری سازمان در مقابل در سازمانهای یادگیرنده به هنگام وقوع اشتباه و خطا اصلاحات بگونه ای مستلزم تغییر هدف ها ، خط مشی ها و برنامه های جاری سازمان است سازمان یادگیرنده مفروضات و هنجارهای سنتی سازمانی را زیر سئوال می برد و فرض هایی برای یافتن راه حلهای متفاوت برای مشکلات و جهش های چشمگیر برای پیشرفت و بهسازی سازمانی فراهم می سازد .

ویژگی های یک سازمان یاد گیرنده

1-    فرادید ( چشم انداز ) مشترکی در آن وجود دارد که همه اعضاء راجع به آن اتفاق نظر دراند و آن را قبول می کنند این چشم انداز روشن و با هدف و مورد احترام و قبول اعضاء است

2-    کارکنان سازمان شیوه های کهنه تفکر و روش های عادی انجام امور را که برای حل مشکلات یا انجام دادن فعالیت های سازمانی به کار می برند به دور می افکنند و از روش های نو برای حل مشکل استفاده می کنند

3-   در سازمان یادگیرنده تفکر کردن ، خلاقیت ، نوآوری و تفکر اقتصادی حاکم است و هر عضو سازمانی خود را موظف به این فرایند برای پیشبرد سازمان می داند

4-   اعضای سازمان تفکر سیستمی دارند و همه فاگردها ، فعالیت ها و کارکردهای سازمانی و تعامل های با محیط را به‌عنوان بخشی از یک سیستم روابط متقابل تلقی می کنند.

5-     کارکنان سازمان فارغ از واهمه و ترس از انتقاد یا تنبیه باز و صریح ارتباطات افقی و عمودی بین خود برقرار می کنند .

6-    کارکنان فراتر از سود جویی شخصی . امیال شخصی و گرایش های شخصی و خانوادگی و محلی و گروهی در سطح متعالی برای دست یابی به فرادید و چشم انداز مورد نظر خود با همدیگر کار می کنند .

  

مدارس در آموزش و پرورش و سازمانهای خدماتی متعهد به تدریس و یادگیری هستند هدف نهایی یک مدرسه یادگیری دانش آموزان و خروج آنها به عنوان محصول نهایی است در واقع موجودیت مدرسه مبتنی بر چنین فعالیتی است مدارس باید جاهایی باشند که در آنها شرکت کنندگان پیوسته می توانند ظرفیت های خود را برای خلاقیت و نوآوری نتیجه گیری و موفقیت توسعه دهند . جاهایی که الگوهای نوین تفکر کردن تشویق می شوند خواست های جمعی پدید می آیند . اعضاء یاد می گیرند که با هم به یادگیری بپردازند قابلیت های خود را برای نوآوری و مشکل گشایی آشکار سازند . سرانجام در یک تعریف تکمیلی سازمان یادگیرنده سازمانی است که اعضاء آن هدفها و مقاصد مشترکی را پیگیری می کنند با یک نوع تعهد جمعی و گروهی به طور منظم ارزش آن هدفها و مقاصد را ارزیابی می کنند ، دائماً درحال مقایسه عملکرد خود با گذشته با سیر مدارس و با منطقه و استان و کشور هستند .

در صورت لزوم به اقتضاء آن را اصلاح ، تعدیل ، حذف می کنند و بطور مداوم روش های اثر بخش تر و کارآمدتری را برای رسیدن به آن هدفها پدید می آورند . برای اینکه مدارس به سازمانهای یادگیرنده اثر بخش تبدیل شوند آنها باید از امر تدریس یادگیری وتوجه به محصول نهایی یعنی دانش آموزان حمایت کنند و انطباقا و سازگاری سازمانی را تقویت نمایند فرهنگ وجو سازمانی باز همکاری زا و خود تظیم کننده داشته باشند ساخت و کار هایی نظیر رهبری تحول زا ، ارتباط باز و مداوم ، تصمیم گیری مشارکتی .به ایجاد تداوم یادگیری سازمانی در مدارس و سازمان یادگیرنده کمک کنند سازمان یادگیرنده باید نه فقط ظرفیت و استعداد پاسخگویی مؤثر به مشکلات روز بلکه توانایی پاسخگویی به مسایل نوظهور مربوط به اثر بخشی مدرسه را داشته باشند.

سازمان یادگیرنده مورد نظر در این طرح سازمانی است که در آن هر کلاس یک مدرس و هر معلم یک مدیر و هر دانش آموز یک محقق و پژوهشگر باشدو در آن هر اولیاء یک مشتری دانا و هر مدیر یک رهبر آموزشی و هر مدرسه یک سازمان یادگیرنده باشد .

  

هرمربی یک الگوی اخلاقی

درساختار نظام آموزش و پرورش درهر کشوری ودرمراحل مختلف وبعد از انقلاب وتغییر حکومتی متناسب با هداف آن نظام خواهد بود درایران نیز ساختار آموزش و پرورش قبل از انقلاب وبعد از انقلاب کاملاً متفاوت است وشاید تفاوت عینی وقابل درک آموزش و پرورش قبل از انقلاب وبعداز انقلاب علاوه برمحتوی کتب درسی واهداف دوره های تحصیلی درمعاونت پرورشی وزارت آموزش و پرورش خلاصه نمود معاونت پرورشی درنظام آموزش و پرورش کشور اسلامی ما نشانه دوهدف وامتیاز اساسی است : 1-اسلامی بود آموزش و پرورش 2-اهداف دراز مدت درتعلیم وتربیت فرزندان این مرز وبوم که فردای این جامعه را برعهده خواهند گرفت امتیاز اساسی حوزه معاونت پرورشی درساختار آموزش و پرورش ومربیان پرورشی درمدارس توقعات جامعه واولیاء را بالا برده وبا همان نگرش معنوی که دراویل انقلاب درحوزه فعالیت پرورشی یعنی قرآن ،سنت پیامبر وزندگی بزرگان دین ویاران پیامبر ،امامان وصلحا وشهداء و...) امروز درنسل‌های آینده هم باقی خواهد ماند بااین‌نگرش هم مسئولیت کلیه کارکنان آموزش و پرورش وهم مربیان پرورشی برای تحقق چنینی توقعی که از طریق اولیاء نسبت به نظام آموزش و پرورش وجود دارد همانند گذشته یک توقع منطقی ومورد نیاز محسوب می شود .طرح مدرسه بی نقص با مصادیق هرمربی یک الگوی اخلاقی شامل کلیه مربیان پرورشی وورزشی وبهداشتی درواحدهای آموزشی می شود.

انتظارات اساسی از مربیان پرورشی ،ورزشی وبهداشتی

1-ایجاد زمینه پذیرش مسایل دینی واعتقادی واخلاقی

2-تلاش درجهت تفسیر وتجزیه وتحلیل وضعیت جامعه وهدایت دانش‌آموزان

3-ایجاد انگیزه دربین دانش‌آموزان درخصوص ضرورت آگاهی از مسایل دینی ،سلامتی روحی وروانی

4-آگاه نمودن دانش‌آموزان به ارزش وقت درزندگی

5-ارتباط صمیمی همراه با اعمال روش‌های تربیتی درجهت ارتقاء توان دانش‌آموزان دربعد اخلاقی وجسمی وروحی

6-آموزش دین واخلاق با عمل وتعهد نه با شعار وسخنرانی

7-آگاه نمودن دانش‌آموزان درزمینه هویت ملی ودینی ومذهبی

8-هدایت دانش‌آموزان درجهت بروز خلاقیت ونوآوری

9-راهنمایی دانش‌آموزان درمسیر درست زندگی وکسب مهارت زندگی

10-ایجاد زمینه استفاده از کلیه عوامل آموزشگاه درجهت تقویت وتحقق اهداف اعتقادی ،اخلاقی و...

راهکارهای اجرایی مورد نظر

1-ارتباط صمیمی با همه کارکنان آموزشی به منظور اطلاع دهی واطلاع گیری از وضعیت دانش آموزان وبررسی زمینه‌های فعالیت پرورشی

2-ایجاد ارتباط با تمامی دانش‌آموزان وشناسایی استعداد آنان درفعالیت‌ها (ورزشی ،فرهنگی ،هنری و...)

3-حضور فعال درجلسات شورای مستمر ،شورای مدرسه .

4-همکاری با مدیر درنظم برنامه سالانه مدیران ودرج امور تربیتی دربرنامه سالانه

5-آموزش دانش آموزان به کارهای تیمی وگروهی وتشکیلاتی

6-بررسی راههای تحول آفرینی درارتقاء فعالیت‌های پرورشی وانتقال آن به مدرسه

7-ایجاد انگیزه رقابت سالم دردانش‌آموزان

8-تشکیل کلاس قرآنی وبرگزاری مسابقات فرهنگی وهنری دربین دانش‌آموزان

9-هدایت وراهنمایی دانش‌آموزان وارتقاء مهارت زندگی آن شخصی ،خانوادگی واجتماعی مدرسهمدرسه2

نويسنده : علي اصغر نور محمدي

این کاربر 1 مطلب منتشر شده دارد.

به منظور درج نظر برای این مطلب، با نام کاربری و رمز عبور خود، وارد سایت شوید.