اصول و موازین حسابداری ضوابط و قواعد کلی است که مورد قبول گروه بیشتریاز اهل فن میباشد ، و عملا سر مشق و راهنمای آنان قرار میگیرد. بدون پیرویاز این ضوابط ، عملیات حسابداری و نتایج حاصله از آن برای اشخاص ذیعلاقهدارای مفهوم مشترک نخواهد بود. چنانچه هر حسابدار بر اساس ذوق و سلیقۀشخصی خود مبادرت به انجام عملیات حسابداری ، نگاهداری حساب ها و تنظیمصورت حساب کند حاصل کار او برای دیگران فایده کافی نخواهد داشت ، و مقایسهنتایج فعالیت های مالی یک مؤسسه در ادوار مالی مختلف و صورت حساب هایمؤسسات مشابه با یکدیگر امکان نخواهد یافت .
اصولپذیرفته شده حسابداری عبارت از میثاق ها، مفاهیم ، استانداردها ، قوانین ،اصول و روش های است که دانستن آن برای تعیین رویه های عمل حسابداری در هرزمان ضروری بوده و در سه طبقه کلی به شرح زیر طبقه بندی شده است:
مفروضات محیطی ( Environmental Assumptions )
پایه های اصول پذیرفته شده حسابداری بر چهار فرض محیطی زیر استوار است:فرض تفکیک شخصیت (Separate Entity Assumption)
فرض دوره مالی (Time Period Assumption)
فرض تداوم فعالیت (Continuity Assumption)
فرض واحد اندازه گیری(Unit of measure)
فرض تفکیک شخصیت
فرض تفکیک شخصیت یکی از اساسی ترین مفروضات حسابداری می باشد. زیرا اینفرض بین واحد تجاری و مالک یا مالکین آن مرزی قائل می گردد. برای مقاصدحسابداری ، و گزارشگری مالی هر مؤسسه یک شخصیت حقوقی مستقل فرض شده که میتواند دارایی تحصیل نموده، بدهی و هزینه تعهد و درآمد نیز تحصیل نماید. برمبنای این فرض ، مطالبات و دیون شخصی صاحبان واحد تجاری به اشخاص ثالث ،جزء منابع تعهدات واحد تجاری محسوب نمیگردد اگر چه در شرکت های تضامنی ومؤسسات انفرادی با اینکه شخصیت شرکت یا مؤسسه ، مستقل از شخصیت مالک یامالکان آن می باشد اما از نظر قانونی این تفکیک وجود ندارد و بستانکاراناین گونه مؤسسات می توانند طلب خود را از داراییهای مؤسسه یا اموال شخصیصاحبان سرمایه وصول نمایند.
فرض تداوم فعالیت
در حسابداری فرض بر این است که یک واحد تجاری برای یک مدت طولانی بهفعالیت خود ادامه می دهد. به عبارت دیگر، فرض بر این است که واحد تجاری ،در آینده قابل پیشبینی به عملیات خود ادامه می دهد. فرض تداوم فعالیت ،توسط کمیته استانداردهای حسابداری مالی ، به شرح زیر تعریف شده است : « فرض بر این است که هر واحد تجاری دارای تداوم فعالیت ، یعنی عملیات آن درآینده قابل پیشبینی ادامه دارد. به بیان دیگر ، فرض می شود که نه قصد براین است که واحد تجاری منحل یا عملیات آن به نحو قابل ملاحظه ای کاهش دادهشود و نه ضرورت این کار احساس می شود.»
فرض دوره مالی
نتایج واقعی عملیات یک واحد تجاری را تنها در زمان تصفیه ، یعنی خاتمهعملیات آن می توان تعیین کرد. از طرف دیگر، بستانکاران، اعتبار دهندگان واشخاص ذینفع نمی توانند تا تاریخ انحلال، از نتایج آن بی خبر باشند. ازاین رو عمر واحد تجاری به دوره های زمانی مساوی تقسیم می شود که هر دورهرا اصطلاحا (دوره حسابداری) گویند. دوره مالی ممکن است سه ماهه، شش ماههیا یکساله باشد. هر دوره مالی را که دوازده ماه طول بکشد اصطلاحا سال مالیگویند.
فرض واحد اندازه گیری
برای اندازه گیری هر ویژگی یا کیفیت، در نگاه اول به یک مقیاس اندازهگیری نیاز می باشد. مثلا واحد اندازه گیری طول متر، وزن کیلو گرم، انساننفر، زلزله ریشتر و... می باشد. در حسابداری نیز « پول» به عنوان واحداندازه گیری مبادلات فرض شده است. کلیه مبادلاتی که توسط حسابداران دردفاتر یا صورت های مالی منعکس می گردد، معرف حجم و یا مقدار نمی باشد بلکهتنها بهای آنها را نشان می دهند. به طور کلی وقایعی که با پول اندازه گیرینمی شوند و فاقد جنبه مالی می باشند در دفاتر و صورتحسابها منعکس نمیگردند. مثلا روحیه کارکنان، کارایی مدیریت، رقابتهای بازار و... درصورتهای مالی منعکس نمی گردند.
اصول حسابداری (Accounting Principles)
علاوه بر مفروضات محیطی در حسابداری، برای ثبت و گزارشگری مالی، بهرهنمود ها و دستورالعمل های روشن تر و مشخص تری نیز نیاز می باشد، ایندستورالعمل ها که به اصول حسابداری موسوم می باشند در مقایسه با مفروضاتحسابداری، بیشتر جنبه اجرایی و کاربردی دارند. چهارچوب اولیه و زیربناییحسابداری ابتدا به وسیله مفروضات شکل می گیرد و سپس بوسیله اصول حسابداریعملی می گردد. در اینجا چهار اصل مهم مورد بحث قرار می گیرد:اصل بهای تمامشده (Cost Principle)
اصل تطابق (Matching Principle )
اصل تحقق درآمد(Revenue-Recognition Principle)
اصل افشاء کامل ( Full Disclosure Principle )
اصل بهای تمام شده
طبق اصل بهای تمام شده، مبادلات حسابداری در تاریخ وقوع به بهای تمامشده در دفاتر ثبت می گردند. منظور از بهای تمام شده هر دارایی، ارزشمبادله ای نقدی آن در تاریخ تحصیل است. پرداخت های اضافی به علت خرید هاینسیه و مدت دار جزء بهای تمام شده دارایی محسوب نمی گردند. به مرور زمانکه ارزش داراییها تغییر می کند، این تغییر ارزش، در بهای ثبت شده داراییبی اثر می باشد. بهای تمام شده که گاهی « بهای تمام شده تاریخی » نیزنامیده می شود دو نارسایی دارد:
الف – تغییرات ارزش داراییها در طول سالهای متمادی در نظر گرفته نمی شود.
ب – چون داراییها در طول سالهای متفاوت خریداری می گردند و مقیاس اندازهگیری بهای این داراییها پول میباشد و از طرف دیگر، ارزش پول دائماً یکساننمی باشد، لذا به دلیل اختلاف در مقیاس اندازه گیری، جمع کردن یک دسته ازداراییهایی که در طول سالهای متفاوت خریداری شده اند، خالی از اشکال نمیباشد. اما با وجود همه نارسایی های فوق، به دلایل زیر، هنوز بهای تمام شدهتاریخی مبنای ثبت و گزارشگری قرار می گیرد:
الف – بهای تمام شده، بر تخمین و ارزیابی مبتنی نبوده بلکه واقعی، قابل اندازه گیری و قابل اتکاء است.
ب – بهای تمام شده تاریخی در زمان تحصیل، نشان دهنده ارزش متعارف دارایی در آن تاریخ است.
ج – بهای تمام شده تاریخی، قابل رسیدگی و رد یابی است.
اصل تحقق درآمد
اصل تحقق درآمد، زمان شناسایی درآمد و ثبت آن در حسابها و صورتهای مالیرا تعیین می نماید. طبق این اصل، درآمد زمانی شناسایی می گردد که دو شرطزیر برقرار باشد:
الف – مبادله یا داد و ستدی صورت گرفته باشد.
ب – فرایند کسب سود(The Earning Process)، کامل شده باشد.
تکمیلفرایند کسب سود شامل تکمیل فروش یا انجام خدمت، انتقال مالکیت از فروشندهبه خریدار، دریافت وجه نقد یا اطمینان از دریافت وجه نقد در آینده است.
طبقاصل تحقق درآمد، درآمد ناشی از فروش کالا باید در زمان فروش و مطابق « روشفروش» شناسایی گردد. زیرا در تاریخ فروش، فرایند کسب سود، کامل می گردد.
طبقاصل تحقق درآمد، درآمد ناشی از خدمات بر اساس میزان انجام خدمات شناساییمی گردد. زیرا میزان انجام خدمات، مبنایی جهت تشخیص تکمیل فرایند کسب سوداست.
مطابق اصل تحقق درآمد، مبالغ پیش دریافت مشتریان نباید به عنواندرآمد دوره محسوب گردد. زیرا فرایند کسب سود در مورد این مبادله هنوزتکمیل نشده است.
اصل تطابق
بر اساس اصل تطابق، هزینه های انجام شده جهت ایجاد درآمد، باید به حسابدوره ای که درآمد در آن تحصیل گردیده منظور گردد. به عبارت دیگر سود هردوره تفاوت بین درآمدهای تحصیل شده و هزینه های تحمل شده برای کسب درآمدهمان دوره می باشد. مطابق این اصل، بسیاری از هزینه های انجام شده در دورهجاری، به دلیل داشتن منافع آتی به عنوان دارایی در دفاتر و صورتهای مالیثبت و گزارش می شوند.
اصل افشاء کامل
اصل افشاء ایجاب می کند که کلیه رویدادها و وقایع مالی با اهمیت مربوطبه واحد تجاری به طور مناسب و کامل افشاء گردد.این اصل که بر کلیه جوانبگزارشگری مالی تأثیر دارد، واحد تجاری را ملزم به تهیه اطلاعات مورد نیازبرای بستانکاران و اعتبار دهندگان می نماید. این اطلاعات می تواند در متنصورتهای مالی یا در یاداشت های همراه این صورتها، افشاء گردند