نقش حسابداری مدیریت در بنگاههای اقتصادی کشور با توجه به شرایط اقتصادی در دو دهه گذشته کمرنگ جلوه می نمود. اخیراً با حرکت خصوصی سازی ، تغییرات در الگوهای رقابت ، تولید ، ساختار شرکتها ، سرعت توسعه تکنولوژی و نیز مطرح شدن تجارت جهانی ، اهمیت حسابداری مدیریت در بنگاههای اقتصادی به خوبی مشهود می باشد . این امر فشار زیادی را برای تغییر در عملیات حسابداری مدیریت تحمیل می کند . تحقیقات تجربی اخیر در کشورهای غربی نشان می دهد که حسابداری مدیریت برای نگه داشتن ارتباط خود با سطح جهانی شدن روز افزون امروزی ، باید با تغییر درنیازهای مدیران هماهنگ شود .
شرایط جدید ، زمینه های رشد حسابداری مدیریت برای جامعه حسابداری کشور را به خوبی فراهم نموده است . بدیهی است در صورت رفع موانع و کارآمدی سیستم های حسابداری مدیریت گامهای بلندتری در جهت رسیدن به اهداف استراتژیک سازمان برداشته خواهد شد.
این مقاله به بررسی کارآیی ابزارهای حسابداری مدیریت ونقش آن در اقتصاد کشور می پردازد.امروزه حسابداری مدیریت در یک موقعیت حیاتی قرار دارد . بسیاری از دانشگاهیان براین نکته تأکید دارند که نقش حسابداری مدیریت به یک وضعیت حرفه ای تغییر یافته است . حسابداران مدیریت به طور فزاینده ای در نقش شریک مؤسسات دیده می شود و بیشتر بر روی موضوعات کلیدی ماوراء مرزهای حسابداری مالی سنّتی تکیه دارند. این وظایف جدید ، با وظایف سنّتی حسابداران مدیریت ترکیب شده و حسابداری مدیریت را به سمت مسئولیت پاسخگویی و مسئولیت پذیری هدایت می کند.
از طرفی بسیاری از شرکتها به منظور ادامه بقاء در بازار های رقابتی که باتغییرات سریع تکنولوژی همراه است ، ناگزیرند با استفاده از روش های نوین در جهت بهبود مستمر کیفیت و کنترل و کاهش بهای تمام شده محصولات خود بکوشند. در چنین شرایطی شرکتهای بسیاری در حال تغییر و تحول در سیستم های اطلاعاتی خود و دوری جستن از سیستم های سنتی و حرکت به سوی حسابداری مدیریت با دیدگاه بلند مدت هستند . مشتریان به دنبال دستمزدهای زیادتر و سهامداران به دنبال سهم بیشتری هستند و رقابت برای تولید محصولی بهتر با خصوصیاتی مطلوبتر و قیمتی پایین تر صورت می گیرد. موفقیت تجاری به نحوۀ مدیریت تمام این عوامل و دیگر عوامل دخیل بستگی دارد.
ابزارهای حسابداری مدیریت روند رو به رشدی را در سالهای اخیر طی کرده است . این روند با مطرح شدن ABC ، ABM ، ABB ، Target Costing، Kaizen Costing ، Back Flash costing، JIT ، TQM و ... شروع شده واخیراً به ابزارهایی از قبیل ERP ، Six Sigma رسیده است . رقابت فزاینده اقتصادی فشار زیادی بر روی مدیران شرکتها وارد می سازد تا تصمیم گیریهای تجاری را در جهت حداکثر کردن عملکرد مالی اتخاذ کنند. برای پاسخ به این نیاز محدوده ای از تکنیک های حسابداری مدیریت توسط شرکتها ادغام شده و به کار گرفته شده اند.
اهداف حسابداری مدیریت :
در حسابداری مدیریت اطلاعات مالی و سایر اطلاعات به منظور کمک به مدیران در جهت دستیابی به هدفهای سازمان اندازه و گزارش می شود . بنابراین حسابداری مدیریت اهداف زیر را دنبال می کند:
1- تدوین استراتژی کلی و برنامه های بلند مدت . این هدف شامل تولید محصول جدید و سرمایه گذاری در داراییهای ثابت مشهود و نامشهود می شود . و اغلب به گزارشهای خاص نیاز دارد .
2- تصمیم گیری برای تخصیص منابع از قبیل تأکید بر مشتری و محصول و قیمت گذاری .
3- برنامه ریزی و کنترل فعالیتهای عملیّاتی . این کار مستلزم گزارش درآمدها ، هزینه ها ، داراییها و بدهیهای بخش های سازمان ، واحدهای تولیدی و سایر حوزه های مسئولیت است .
4- سنجش عملکرد و ارزیابی کارکنان . این کار شامل مقایسه نتیجه های واقعی با برنامه هاست و می تواند بر اساس معیارهای مالی یا غیر مالی انجام گیرد.
اهداف حسابداری مدیریت از دیدگاه اقتصادی
در محیط سنگین رقابتی حاکم بر بازارهای جهانی ، کاربرد مدیریت هزینه همراه با بهبود مستمر محصول یکی از عوامل حیاتی موفقیت سازمانها به شمار می رود و مدیران تنها در صورتی می توانند در مورد بهینگی تولید و انجام عملیات سازمان تصمیم صحیحی اتخاذ کنند که درک صحیحی از نحوۀ انجام فعالیتها و فرآیندهای سازمانی یاری می رساند. این سیستم ضمن شناسایی و اندازه گیری هزینه فعالیت های اساسی سازمان ، فعالیت های فاقد ارزش افزوده را شناسایی و فعالیت هایی که عملکرد سازمان را بهبود می بخشد، معرفی می نماید.
برای اینکه کاهش هزینه های تولید به نحو اقتصادی و کارآمد باشد ، احتمالاً ایجاب می کند که مدیران تولید ، بازاریابی ، مالی و مهندسان و سایر افراد مرتبط، تمامی فعالیتهای مؤثر در تولید محصول و یا ارائه خدمات را بررسی و مشخص کنند که فعالیت های مختلف چگونه باید صورت گیرد تا هزینه ها کاهش یابد . دستیابی به هدفها و کارکرد های فوق بدون استفاده از تکنیک های پیشرفته مدیریتی نوین نظیر مدیریت هزینه ، مدیریت بر مبنای فعالیت ، مدیریت کایزن ، مدیریت جامع کیفیت ، مدیریت استراتژیک و... بسیار دشوار و حتی ناممکن است .
فراهم آوردن این اهداف ، نیازهای مشتریان و دیگر افراد ذینفع را فراهم می کند . سیستم های حسابداری مدیریت از طریق ارایه گزارشهای مختلف ، مدیران را در جهت تصمیم گیریِ بهتر یاری می کنند .امروزه حیات بسیاری از شرکت ها در گرو افزایش دقّت ، کیفیت و قدرت رقابت است . با توجه به اهمیّت و نقش انکار ناپذیر اطلاعات ارایه شده از طرف سیستم های مدیریت در امر تصمیم گیری برنامه ریزی مدیران و نیز کمک به مدیران در رهبری و کنترل فعالیتهای سازمان توجه بیشتر به این موضوع ضروری به نظرمی رسد. از طرفی مطرح شدن مباحثی نو در زمینه حسابداری بهای تمام شده و کنترل و مدیریت هزینه ها ، افزایش تقاضا برای کیفیت ، رقابت و... با توجه به قابلیت های سیستم های هزینه یابی که توان پاسخگویی به نیازهای مدیران به نحو مطلوب را ندارد ، خود دلیلی دیگر بر اهمیت سیستم های حسابداری مدیریت جدید می باشد.
تحولات تکنولوژی ، تنوع تولیدات ، پیچیدگی محصولات ، کوتاهی چرخه عمر محصولات همراه با افزایش تقاضا جهت ارتقاءکیفی محصولات ، مدیران را به بکارگیری روش های رقابتی ناگزیر ساخته است . فرآیند تصمیم گیری در چنین محیطی از تصمیم گیری برای یک عمر به تصمیم گیری برای یک دورۀ بسیار کوتاه و گاهی یک لحظه تبدیل گردیده است .
همچنین روش های جدید مدیریت ، نه تنها نیازمند تأکید بر هزینه ها می باشند بلکه کیفیت و قابلیت انعطاف محصول را نیز مدّ نظر قرار می دهند . بنابراین در فرآیند هزینه یابی ، سیستم های اطلاعاتی مدیریت باید پا را از دیدگاه معاملاتی فرا نهند، تا دریابند که آیا تصمیمات مدیریتی متضمّن افزایش سود می باشد یا خیر.
از طرفی شرایط متحوّل جهان و ضرورت حضور گسترده تر ایران در بازار های رقابتی داخل و خارج و مطرح بودن عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی و شرایط اقتصاد ایران که در حال گذر از یک اقتصاد بسته ، انحصاری و تولیدکننده محور به اقتصادی باز ، رقابتی و در حال حرکت به سمت خصوصی سازی است از دلایل اهمیّت شناخت و بکارگیری اینگونه روش هاست .
حسابداری مدیریت
بررسی دلایل موفقیّت شرکتهای بزرگ ، اهمیّت یک سیستم حسابداری مدیریت مناسب را برای انجام اهداف سازمانی نشان می دهد . این موارد شامل تهیه اطلاعات مورد نیاز در کمک به تولید محصولات با قیمت پایین و با کیفیت ، حمل به موقع و نوآوری مطابق با شرایط روز ، سازمان را در رسیدن به اهداف سازمانی یاری می رساند . این بررسی ها دو سؤال مهم را مطرح می کند:
1- حسابداری مدیریت چیست ؟ و چه نقشی را در سازمانها بازی می کند؟
2- ویژگیهای یک سیستم حسابداری مدیریت خوب چیست ؟
در پاسخ به این سؤالات می توان دو مثلث مفهومی را تجسم کرد . یادگیری استفاده از این مثلث به درک ، ارزیابی و طراحی یک سیستم حسابداری مدیریت مناسب یاری می رساند.
مثلث اول برروی ویژگیهای اطلاعات حسابداری مدیریت یعنی تکنیک ، رفتار و فرهنگ تاکید دارد. این مثلث را مثلت ویژگیها می نامند . این مثلث بر روی خواص مورد نیاز در یک سیستم حسابداری مدیریت مناسب تمرکز دارد.
مثلث دوم بر روی کیفیت ، بهای تمام شده و زمان تاکید می کند . این مثلث ، مثلث استراتژیک می باشد. و سه متغیری که هدف مرکزی بسیاری از سازمانهای امروزی می باشد ، را نمایش می دهد.
تعریف حسابداری مدیریت :
حسابداری مدیریت یک سیستم اندازه گیری و تهیه اطلاعات مالی و غیرمالی است که فعالیّت مدیریتی و رفتار های انگیزشی را هدایت کرده و ارزشهای فرهنگی را که برای بدست آوردن اهداف استراتژیک سازمان لازم است ، را ایجاد و حمایت می کند.
محیط های اقتصادی معاصر:
بسیاری از تغییرات در محیطهای اقتصادی در چند سال اخیر اصلاحات در عملیات حسابداری مدیریت را موجب گشته است . تغییرات اساسی عبارتند از:
1- افزایش رقابت جهانی
عامل اصلی توسعه یافته ای که تغییرات پرهزینه را در محیط های تجاری ( اقتصادی ) معاصر ایجاد می کند ، رشد تجارت و بازار های جهانی است . در دنیای رقابت آمیز امروزی ، مفهوم بازار محدود به یک منطقه خاص نیست و جهانی محسوب می شود . رقابت سنگین بین المللی ، شرکتها را وادار می سازد که محصولات و خدمات خود را با کیفیت عالی به بازار عرضه کنند.
افزایش رقابت در محیط های تجاری جهانی به این معنی است که شرکتها به طور فزاینده ای به اطلاعات مالی و غیر مالی درباره تجارت و اثرات رقابت در سایر کشور ها نیاز دارند(ادوارد بلوچر،1999).
یک تغییر کلیدی در محیط اقتصادی این است که انتظارات مصرف کننده برای کارکرد و کیفیت محصولات افزایش یافته است . در نتیجه آن چرخه عمر محصول کوتاه تر می شود و شرکتها نیاز های آتی و محصولات جدید را به سرعت انجام می دهند تا از طریق آن قدرت رقابتی خود را افزایش دهند.
2- ارزش رضایت مشتری
یکی از عوامل اصلی مدیریت نوین ، رضایت مشتری می باشد. اولویّت نخست تأمین رضایت مشتری است . این موضوع در کانون یا محور فعالیتهای مدیریت قرار دارد. در فرایند موفقیت سازمان ، مشتری نقش محوری دارد . تعداد سازمانهایی که مشتری مدار هستند بسیار زیاد و رو به افزایش است (هورون گرن ، 1379).
مهمترین سرمایه هر سازمان مشتریان آن می باشند. و پیشرفت یک سازمان وابسته به این است که سازمان چه تعداد مشتری دارد ؟ هر مشتری چه میزان خرید می کند؟و....
مدیریت کیفیّت جامع بر این دلالت می کند که دغدغه یک سازمان باید پوشش دادن و حتّی فرا تر رفتن از نیازها و انتظارات مشتری باشد ، تا حدی که در مشتری ایجاد شوق و لذّت نماید. درک نیاز ها و توقعات مشتریان برای ایجاد تجارت جدید و حفظ تجارت فعلی ضروری است . یک سازمان باید محصول یا خدمتی با کیفیت به مشتریانش ارائه کند که در عین اینکه توقع مشتری را برآورده سازد ، با قیمتی معقول به مشتری عرضه گردد.
3- تولید و تکنولوژی اطلاعات
برای رقابتی باقی ماندن در مواجهه با رقابت فزاینده جهانی ، سازمانهای جهانی تولیدات جدید و تکنولوژی اطلاعات را به کار گرفته اند. که آن شامل JIT برای کاهش بهای تمام شده و کاهش نگهداری بیهودۀ سطح بالایی از موجودیها و موجودی های نیمه ساخته می باشد. همچنین بسیاری از شرکتهای امریکایی و سایر شرکتها در نقاط مختلف دنیا ، روشهایی به کار گرفته شده در تولیدات ژاپن را بکار می گیرند، روشهایی که با استفاده از تیم کیفیت و کنترل کیفیت آماری ، هزینه ها بطور عمده ای کاهش می یابدو کیفیت بالا می رود.سایر تغییرات در تولید شامل تکنیک های تولید انعطاف پذیر ، موجب کاهش زمان شروع و صدور مجوز برای درخواست های مشتریان می شود. کلید رقابتی که سرعت در بازار نامیده می شود به معنای توانایی حمل کالا یا خدمات با سرعت بیشتر از رقبا می باشد.(بلوچر،1999)
4- نوآوری
این موضوع به اثبات رسیده است که جریان مستمر محصولات وخدمات جدید از جمله پیش شرطهای موفقیت بیشتر سازمانها می باشد.
امروزه سنجش تغییرات تکنولوژیک برای کسب و کار ، تحقیقات و سیاست گذاری ، اهمیت فزاینده ای یافته است .سنجش نوآوری در سطح بنگاه جهت تصمیم گیری در مورد مقدار تخصیص منابع به فعالیتهای نوآوری و برای انتخاب حوزه هایی که نوآوری نوید بخش بازده اقتصادی بالایی است و نیز مدیریت استراتژیهای نوآوری درونی سازمانی مورد نیاز است .
صاحب نظران و دانشمندان از جنبه های مختلف به موضوع نوآوری پرداخته اند. از این رو ممکن است ، تعاریف ذکر شده در ظاهر با یکدیگر تفاوتهایی داشته باشند ، هر چند که محور اصلی آنها یکی است . مرور تعاریف نوآوری می تواند موضوع را روشن تر سازد.
نوآوری عبارت است از :
خلق و پیاده سازی ایده های جدید توسط افرادی ( شرکتهایی ) که در یک زمینه نهادی با هم در ارتباط متقابل می باشند. با توجه به اینکه محور این تعریف فرد (شرکت ) می باشد، بنابراین ممکن است یک ایده از نظر افراد ( شرکتهای ) درگیر با آن موضوع جدید تلقی گردد، هر چند که در جای دیگر مورد استفاده قرار گرفته باشد . این نظریه به ماهیت اجتماعی و شناختی فرآیند نوآوری در کسب ایده ها و تبدیل ایده به عمل تاکید دارد.
ابتکارهای جدید با ماهیت اقتصادی که معمولاً توسط شرکتها و گاهی توسط اشخاص صورت می گیرد. حتی استفاده از یک نام تجاری جدید نیز می تواند نوآوری محسوب گردد. اما نوآوری غالباً ترکیب جدیدی از اجزا موجود است . پاسخ این سؤالات که "چه چیزی " و "چگونه " توسط شرکتها تولید شده است ، مفهومی پیچیده و نامتجانس است و انواع مختلفی دارد . نوآوری در محصولات یا از جنس کالا می باشد ویا خدمات (پاسخ به سؤالی که چه چیزی تولید شده است ؟).نوآوری در فرآیند نیز یا از جنس تکنولوژیک است و یا سازمانی و مدیریتی ( پاسخ به سؤالی چگونه تولید شده است ؟).
1-4- نوآوری تکنولوژی
این نوآوری ، خلق محصولات و فرآیندهای جدید و تغییرات عمده تکنولوژی در این دو را شامل می شود . این تغییرات در صورتی نوآوری تلقی می شود که به بازار عرضه شده ( نوآوری محصول ) یا در در یک فرآیند تولید به کار گرفنه باشند ( نوآوری فرآیند) . بنابراین نوآوری ، مجموعه ای است شامل فعالیتهای علمی ، تکنولوژیک ، اقتصادی ، سازمانی و بازرگانی .
2-4- نوآوری محصول
در مورد نوآوری محصول دو حالت رخ می دهد:
تغییرات یا رادیکالی است یا تدریجی . در حالت اول یک محصول جدید ( که از نظر تکنولوژی با محصول قدیمی تفاوت اساسی دارد) جایگزین محصول قدیمی می گردد. شاید در محصول جدید کاربرد جدیدی از تکنولوژی مد نظر باشد. در حالت دوم یعنی موقعیتی که تغییرات تدریجی است ، بهبود و پیشرفت اساسی در عملکرد محصول مورد نظر می باشد.در گذشته ای نه چندان دور و در سالهای اولیه شکل گیری صنایع به کرات شاهد نوآوریهای محصول بوده ایم ، که وجه غالب دوره شکل گیری اولیه محصول است . دست اندرکاران اولیه صنایع ، فارغ از فشارهای ناشی از استاندارد های فنی بین المللی و نیازهای یکنواخت بازار ، آزادانه دست به عمل زده و در محصول خود از انواع مواد واشکال استفاده کرده واقدام به نوآوری می کردند .نوآوری های بنیادین محصول ، با ظهور طرح غالب کمتر می گردد . و می توان گفت که با شکل گیری نیاز ها ، توقعات و بازار در قالب خصوصیات ، اشکال و توانایی های مورد توافق محصول محدود تر شده و در این حالت وظیفه تحقیق و توسعه بیشتر به نوآوریهای تدریجی در ویژگیهای فعلی محصول معطوف می گردد.
3-4- نوآوری فرآیند
نوآوری فرآیند عبارت است از حالتی که تغییرات اساسی در تکنولوژی تولید محصول رخ می دهد و می تواند در قالب تجهیزات جدید یا روشهای سازمانی و مدیریتی جدید یا هر دو آنها باشد. نوآوری فرآیند و محصول کاملاً به یکدیگر وابسته اند . هر چه نرخ نوآوری محصول کاهش می یابد ، بر نرخ نوآوری فرآیند افزوده می شود.
سازمان مدیریت و ملاحظات اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی
سازمان مدیریت در پاسخگویی به تغییرات در بازار یابی و تولید ، تغییر کرده است . بخاطر تمرکز بیشتر بر روی رضایتمندی مشتری و ارزش ، تاکید از معیار های عملکرد مالی و برمبنای سود ، به معیارهای عملکرد غیر مالی و مرتبط با مشتری از قبیل کیفیت ، زمان حمل و خدمات تغییر یافته است . برای پاسخ در مقابل چنین تغییری ، عملیات حسابداری مدیریت نیز تغییر می یابد تاگزارشهایی را که برای تیم های مدیریتی مفید است را شامل گردد و این گزارش ها نقشهای چند کاربردی از این تیمها و اطلاعات گوناگون مالی و غیر مالی را منعکس می کند .کیفیت محصول ، بهای تمام شده هر واحد ، رضایتمندی مشتریان ، گلوگاههای تولید و ... مثالهایی از این گزارش ها می باشد .
با بوجود آمدن تغییر در محیط تجاری ، تغییرات عمده ای در محیط های اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی تحت تاثیر تجارت رخ داده است . این تغییرات ، تعداد نیروهای کار چند نژادی حسّ جدیدی از پاسخگویی در بین مدیران و کارمندان و مقرراتی شدن تجارت از طرف دولت را شامل می شود.
از پیامدهای تغییرات در محیط های تجاری ، قابل انعطاف شدن و به روز رسانی شرکتها می باشد.عوامل محیطی مانند عوامل مالی در کمک به سازمان برای موفقیت های بلند مدت حیاتی هستند .
اهداف استراتژیک سازمان
استراتژی راهی است که یک شرکت خود را از دیگر رقبا متمایز می سازد و جایگاه خود را پیدا می کند. جایگاه یک شرکت به انتخاب مشتریان و بازار های هدف اشاره دارد . امتیازات رقابتی بر روی سه بعد کیفیّت ، بهای تمام شده و زمان استوار است . مشتریان مختلف انتظارات متفاوتی از آینده و اطمینان از عملکرد ( کیفیت ) یک محصول را دارند، بهای تمام شده ( هزینه ) ای را که آنها مایلند بپردازند و زمان و چگونگی تحویل سریع محصول یا خدمتشان ( زمان ) را نیز مدّنظر دارند.
در گذشته روش عمومی برای سازمانها وجود داشت که رویکرد تک بعدی را برای رقابت انتخاب می کردند . برای مثال برخی از شرکتها محصولات با قیمت پایین را برای رقابت انتخاب می کردند. دیگران تفاوت را در محصولات یا خدمات با کیفیت جستجو می کردند. برخی دیگر بصورت ویژه بر روی به موقع بودن در حمل محصولات یا ارائه خدمات تمرکز می کنند . امروزه سازمانها با رقابت جهانی روبرو هستند . برای راضی نگهداشتن مشتریان و رقابت با تولید کنندگان باید بصورت همزمان روی سه بعد کیفیت ، هزینه و زمان رقابت کرد . این سه عنصر یک مثلث استراتژیک را تشکیل می دهند. این مثلث در شکل (1) نشان داده شده است.
کیفیت :
کیفیت تجربه کلی یک مشتری با یک محصول است و آن شامل خصوصیّات فیزیکی و امکانات آن محصول و قابلیت اعتماد به کارآیی امکانات آن می باشد . کیفیت همچنین شامل خدمات دهی این امکانات مانند حمایت های پس از فروش و سطح کارآیی خدمات انجام شده توسط یک سازمان می باشد.
بهای تمام شده یا هزینه :
بهای تمام شده یا هزینه شامل منابع مصرف شده توسط تولید کنندگان وسازمانهای حمایت کننده آنها مانند عرضه کنندگان و فروشندگان می باشد . بهای تمام شده محصول شامل کل حلقه ارزش، یعنی کل تشکیلات از عرضه کننده تا خدمات دهی بعد از فروش و جمع آوری کنندگان نیز می شود که برای مشتریان ایجاد ارزش می کند . همچنین هزینه منابع مصرف شده از طرف مشتریان را نیز شامل می شود . هزینه مشتریان شامل هزینه نگهداری و هزینه دور ریزی یک محصول نیز می شود . این اغلب " بهای تمام شده مالکیت " ((cost of ownership نامیده می شود.
زمان:
زمان یعنی مدتی که طول می کشد تا شرکت پس از اعلام نیاز محصول را در دسترس مشتری قرار می دهد . زمان همچنین به معنی مدّتی است که شرکت قادر است محصولاتش را با امکانات جدید یا تکنولوژی نوآوری شده به سرعت توسعه داده و آنرا در اسرع وقت به بازار عرضه کند . صرف وقت به منظور کامل کردن حلقه فعالیتها مانند شروع تا پایان تولید را شامل می شود .
شکل (1) شمایی از مثلث استراتژیک را نشان می دهد. مفهوم این مثلث در درک چگونگی طراحی و ارزیابی سیستمهای حسابداری مدیریت ضروری می باشد.
یکی از اهداف حسابداری مدیریت کمک به مدیران برای تصمیم گیری بهتر می باشد . تغییر روشهای مدیریتی ایجاب می کند که در طرح و عملکرد سیستم های حسابداری مدیریت تجدید نظر شود. یکی از اولویت های مدیریت نوین ، شناخت عوامل اصلی موفقیت می باشد که شامل :
بهای تمام شده (هزینه ) : سازمانها همواره تحت فشار دائمی هستند که هزینه محصولات یا خدماتی را که به مشتریان عرضه می کنند ، کاهش دهند.
کیفیت : مشتریان همواره انتظار دارند که محصولات و خدمات با کیفیت بهتر ارائه شود .
زمان : زمان اجزای متعدد دارد و شامل زمان صرف شده برای تولید و عرضه محصول جدید به بازار ، سرعتی که بازار به مشتریانش پاسخ می دهد و قابل اعتماد بودن تعهدات در زمینه تحویل به موقع می شود.سازمانها همواره تلاش می کنند تا کارها را سریعتر انجام دهند ودر تاریخهای تعیین شده برای تحویل محصولات و ارائه خدمات نسبت به گذشته بهتر عمل کنند تا رضایت مشتریان را جلب کنند.(هورن گرن ،1379)
مدیریت کیفیت جامع (Total Quality Management):
مدیریت کیفیت جامع یکی از سیاستها و عملیات توسعه یافته مدیریت ، برای اطمینان از فزونی یافتن محصولات وخدمات سازمان بر انتظارات مشتریان می باشد . این رویکرد افزایش در کارکرد محصول ، اطمینان دهی ، دوام و خدمات دهی را شامل می شود . در مفهوم مدیریت کیفیت ، کیفیت دارای مفهوم گسترده تری است وتنها معیاری برای قابلیت اطمینان نمی باشد.حسابداری مدیریت در تحلیل نتایج بهای تمام شده از انتخاب طراحی های مختلف برای مدیریت شامل از کار افتادگی و نقص محصول ، مواد و دستمزد ضایع شده ، تعداد خدمات درخواست شده تلفنی و ماهیت شکایات ، هزینه های تضمین و محصولات برگشت داده شده ، مورد استفاده قرار می گیرد. بهبود مستمر یکی از اولویتهای مدیریت نوین می باشد . بسیاری از سازمانها به دلیل بهبود مستمر عملکرد رقبا می بایست به طور پیوسته عملکرد خود را ارتقاء دهند .
شش سیگما(six sigma):
شش سیگما یک سیستم جامع و انعطاف پذیر برای دستیابی ، بهبود و افزایش موفقیت کسب و کار است که بواسطه درک کامل از نیازهای مشتری ، استفاده منظم از واقعیات ، تحلیل های آماری ، توجه کامل مدیریت ، بهبود و فرآیندهای بازساخت کسب و کار راهبری می شود.
اجرای شش سیگما:
به منظور اجرای شش سیگما ابتدا بایستی مفاهیم ، فلسفه و رویکرد آن توسط مدیریت درک شده ودر فرهنگ سازمان جای خود را باز کند، پس از آن بایستی آموزش های لازم صورت پذیرد و پروژه های مناسب برای شش سیگما تدوین شده و سپس با استفاده از ابزار و فنون آماری به مرحله اجرا گذارده شوند.
یک روش معقول برای اجرای شش سیگما یک فرآیند 6 مرحله ای است . فازهای اول تا چهارم برای بنا نهادن شش سیگما و فازهای پنجم و ششم برای تحقق شش سیگما هستند.مدل اجرایی آن در شکل (2)آورده شده است :
|
اولین فاز، ایجاد تعهد مدیران است . این به معنای آموزش قواعد و ابزارها برای مدیریت ارشد است ، که آن بواسطه ایجاد یک ساختار مدیریتی برای پشتبانی از شش سیگما پیروی می کند .
مرحله دوم، جمع آوری اطلاعات است . این قسمت نیازمند تمرکز بر روابط با مشتریان ، تامین کنندگان و کارکنان می باشد. اطلاعات درباره شرایط فرآیندهایی که بایستی بهبود داده شوند، بدست می آید. تحلیل اطلاعات کمک می کند که موانع موجود در راه موفقیت ، شناسایی شود .
آموزش کلیه پرسنل سازمان سومین مرحله در مسیر بنا نهادن شش سیگما است . آموزشها نیازمند سرمایه گذاری می باشند و از بالا به پایین هدایت می شوند .
چهارمین گام در اجرای فرآیند شش سیگما توسعه سیستم پایش است . در راستای هدف عمده ای که همان بهبود مستمر است ، بایستی یک سازوکار مدیریت برای پشتیبانی هدف از ابتدا تا انتها ایجاد شود . بعد از اینکه چهارچوب مورد نظر به وجودآمد ، زمان آن می رسد که یک سیستم پایش توسعه یابد.
تحقق شش سیگما از فاز پنجم آغاز می شود زمانیکه فرآیندهای کسب و کار برای بهبود انتخاب می شوند.فرآیندهای کلیدی در سطح کلّی مورد بررسی قرار گرفته و مسائل شناسایی می شودو فعّالیتها و زیر فرآیندهای بی ارزش حذف می شوند. سپس فرآیندهایی که نیاز به بهبود دارند، انتخاب شده و یک پروژه شش سیگما تعریف می شود.
امروزه شش سیگما به عنوان سبکی در مدیریت به سمت ابزاری برای کاهش انحرافات در دستیابی به استراتژی ها ، در حال حرکت است که در کنار ابزارهای دیگر مدیریتی در بسیاری از سازمانهایی که می خواهند جایگاه خود را در صحنه کسب و کار رقابتی امروز حفظ کنند ، جاری شده است .
سیستم هزینه یابی کایزن (Kaizen costing):
در ادبیات مدیریتی ژاپن ، کایزن به معنای بهبود پیوسته و مداوم توام با مشارکت همه افراد در یک شرکت یا سازمان ( مدیران رده بالا ، مدیران میانی و کارگران ) بکار رفته است . محققین ژاپنی کایزن را نظام تفکر روندگرا ، در مقابل تفکر نتیجه گرا در غرب تفسیر می کنند .
سیستم هزینه یابی کایزن به عنوان یکی از زیر مجموعه های اصلی استراتژی کایزن در راستای تلاش مدیران ژاپنی در بهبود مستمر و مداوم فعالیتها به منظور حذف ضایعات ، افزایش مهارتها ، افزایش کیفیت و کاهش بهای تمام شده به عنوان یک ابزار مهم در برخی از صنایع ژاپن ( بخصوص صنایع خودروسازی ) بکار گرفنه شده است .
رسالت اصلی سیستم هزینه یابی کایزن به عنوان یک روش ، تاحدی مشابه سیستم کنترل بودجه و متفاوت از سیستم هزینه یابی استاندارد می باشد. هدف این سیستم کاهش هزینه ها در سطحی پایین تر از هزینه های استاندارد است . این سیستم کاهش در هزینه ها را از طریق بهبود پیوسته فعالیتها در تمامی سطوح عملیات کایزن ممکن ساخته است .
سیستم هزینه یابی کایزن ورای سیستم هزینه یابی استاندارد عمل می کند و اصولاً تابع سیستم حسابداری مالی ( که تاکیدش بر سیستم هزینه یابی استاندارد است ) نیست .
ژاپنی ها معتقدند نقطه قوّت سیستم هزینه یابی کایزن ، پیوستگی آن با فرآیند برنامه ریزی سود کل شرکت می باشد . ایجاد ارتباط پیوسته و با ثبات با برنامه ریزی کلی و فرآیند بودجه سازی ، این اطمینان را حاصل می سازد که شرکت به سمت اهداف بلند مدّتش در حرکت است، بدون اینکه منابعی را برای رعایت استاندارد های هزینه و بررسی انحرافات در قالب سیستم سنتی کنترل هزینه تلف کرده باشد . جدول شماره (3) بطور خلاصه مفاهیم و تکنیکهای هزینه یابی کایزن را در مقابل هزینه یابی استاندارد نشان می دهد:
مفاهیم هزینه یابی کایزن |
مفاهیم هزینه یابی استاندارد |
سیستم کاهش هزینه |
سیستم کنترل هزینه |
فرض بهبود پیوسته و مستمر در تولید |
فرض مطلوبیت شرایط فعلی تولید |
دستیابی به کاهش برنامه ریزی شده |
تحقق هزینه های استاندارد |
تکنیکهای هزینه یابی کایزن |
تکنیکهای هزینه یابی استاندارد |
|
می شوند.
هزینه های واقعی با هزینه های استاندارد است .
|
جدول (3) هزینه یابی استاندارد در مقابل هزینه یابی کایزن
نتیجه گیری :
1- در کشور ما کمتر به نوآوری و گزارش آن در حسابداری مدیریت توجه می شود.یکی از مواردی که می تواند به عنوان عامل محدود کننده در عدم انعکاس نوآوری در گزارشهای حسابداری مدیریت گردد ، عدم رقابتی بودن شرکتها و در نتیجه عدم نیاز به تولید محصول جدید و بازار جدید باشد. با توجه به اینکه امروزه سنجش تغییرات تکنولوژیک بر روی کسب و کار و سیاست گذاری اهمیّت فزاینده ای پیدا کرده است لذا سنجش نوآوری در سطح بنگاه ، جهت تصمیم گیری در مورد مقدار تخصیص منابع به فعالیتهای نوآوری و برای انتخاب حوزه هایی که نوآوری نوید بخش بازده اقتصادی بالایی است ؛ و نیز مدیریت استراتژی نوآوری درونی سازمانی نیاز به آن را مضاعف می سازد .
2- در کشور ما بر اساس بررسی های انجام شده تمایلات مشتری ، محور گزارشات حسابداری مدیریت قرار نمی گیرد . هرچند که ممکن است در بسیاری از سازمانها مشتری به عنوان اصول حیاتی سازمان عنوان می شود ولی احتمالاً بدلیل اینکه محصول تولیدی این شرکتها ، از حمایت دولتی برخوردار است و یا اینکه تولید آن جنبه انحصاری دارد انعکاس این مورد نیز در مباحث حسابداری مدیریت پررنگ نمی باشد.
3- امروزه زمان نقش مهمی در موفقیت سازمانها ایفا می کند . در چند سال اخیر با مطرح شدن JIT ، شیوه های مختلف مهندسی زمان و ارتباطی که این شیوه ها در کنار سایر روشها داشته است ، نوید بخش بهره برداری ازاین روشها در کشور می باشد.ولی متأسفانه بدلیل عدم توانایی در کنترل ابعاد مختلف زمان از قبیل زمان دریافت درخواست مشتری ، زمان چرخه تولید محصول و نه ازبُعد حمل یا تحویل محصول به مشتری صرفه جویی در زمان اهمیّت پیدا نکرده و یا سازمانها توان پاسخگویی به آن را ندارند. البته عدم رقابتی بودن و نیز انحصاری بودن برخی تولیدات شرکتها نیز میتواند این موضوع را تقویت کند .
4- در سالهای اخیر شرکتهای بزرگ دنیا برای رقابت در سطح بازار بین المللی ، کاهش هزینه های تولید ، کاهش ضایعات ، افزایش کارآیی ، سود آوری بیشتر و درنتیجه رقابتی ساختن قیمت ها از روش جدیدی در مدیریت به نام "مدیریت کیفیت جامع " استفاده کرده اند . مدیریت کیفیت طی چند دهه از نیمه قرن بیستم تا به امروز ، با ارائه تفکر بهبود مستمر بر پایه حرکت به سمت نقص صفر ، سعی بر ایجاد قابلیت های مؤثر داشته که در رویکردها ، فنون و ابزار های متعددی متجلّی بوده است .
متدلوژی مدیریت کیفیت جامع اگرچه طی دهه 60 تا 80 تاثیرات شگرفی را در سازمانها بر جای گذاشت اما در دهه 80 دچار تحولی دیگرگردید. شش سیگما در سال 1979 در موتورلا متولد شد . در آن دوره ارتباط و وابستگی بین کیفیت بالاتر و هزینه توسعه پایین تر در تولید محصولات شناخته شدو مورد توجه قرارگرفت .
5- با توجه به نقش حسابداری مدیریت، در کشور ما مشکلات ذیل مشاهده می گردد:
1-5- استفاده کنندگان از گزارشهای حسابداری مدیریت دانش کافی برای استفاده از چنین ابزار هایی ندارند یا هنوز به روش سنتی مدیریت می کنند.
2-5- عدم رقابتی بودن صنایع موجب عدم نیاز به مباحث حسابداری مدیریت شده است .لذا لازم است بستر سازی مناسب فرهنگی و اقتصادی صورت گیرد.
3-5- بدلیل عدم شناخت روشن و کافی مدیران ، واحد حسابداری مدیریت در اکثر سازمان ها ایجاد نشده است یا بطور مشخص واحد متمرکزی در این خصوص وجود ندارد.
4-5- ابزارهای لازم برای تهیه گزارشات حسابداری مدیریت ( مثل استقرارسیستم ERP) وجودندارد و یا اینکه چگونگی استفاده از آن هنوز به روشنی مشخص نشده است .