سفته و سفته بازی
- توضیحات
-
منتشر شده در دوشنبه, 30 -3443 03:25
-
نوشته شده توسط مونا فرخ سیر
-
بازدید: 528
مقدمه :
سفته سندي است که به موجب آنامضاءکننده متعهد مي شود تا مبلغي را درموعد معين ياعندالمطالبه در وجه حامل يا شخص معين يا به حواله کرداو بپردازند. سفته علاوه بر امضاء يامهرمتعهد بايد مشخص کننده مبلغ تعهدشده، گيرنده وجه، و تاريخ نيز باشد.
پيدايش سفته در گذشته به دليل خطرانتقا ل پول از جايي به جاي ديگر بودهاست. تجار به کمک بانکها در معاملاتخارجي و نيز داخلي خود از سفته استفاده مي کردند و در برابر، کارمزدي براي صدورسفته به نام خود و دريافت مبلغ آن درجايي ديگربه بانک مي پرداختند.
امروزهدراقتصاد سفته به عنوان يک وسيله اعتباري نقش مهمي در تامين کوتاه مدت منابع سرمايه گذاريايفا مي کند و به ويژه شرکت هاي بزرگ با صدور وتنزیل آن نزدبانک ها مشکلات مالي جاري خود را مرتفع مي سازند. آشکار است که برخورد نظام بانکيبه اين قبيل اسناد اعتبارياز عوامل اساسي اعتبار و رواجآنها به شمار مي رود.
سفته بازي :
خريد و فروش سندهاي تجارتي و ورقهاي بهادار بقصداستفاده زياد. بکار بردن وسايلي که دارندگان سندها را فريب دهد که ارزانتر از قيمت حقيقي بفروشند.
سفته بازي, قبول ريسک به اميد کسب سود است, ريسکيکه به معناي پذيرش بالاتر از متوسط زيان است. سفته بازيکه توسط حرفه اي هاي بازارانجام ميشود, در بلندمدت سودآور است چون آنها به روش هايمختلف و از جمله با خريد"اختيار معاملات" و "قراردادهايآتي" وبسياريروش هايديگر , زيان احتماليخود را پوشش ميدهند./تفاوت" سرمايه گذاري" و "سفته بازي" به ريسک برميگردد. سفته باز ريسک بالاتر از ريسک متوسط "سرمايهگذاري" را ميپذيرد./ سفته بازي/. خريديک دارائيقابل فروش, با اين اميد که سود سريعياز افزايش درقيمت آن داراييحاصل شود و انتظار ميرود که اين سود درظرف چند روزيا چند هفته و حتيگاهيچند ماه اتفاق افتد./ کسانيکه به عمل سفته بازيميپردازند پرهيز دارند از اين کهفعاليت آنان سفته بازيناميده شود زيرا مفهوم اين کلمه را نميپسندند
ممنوعيت بخشي از عمليات سفته بازي
سفته بازي از نظر اصطلاحي به خطر انداختن کالا يا سرمايه درشمواجهه با عدم اطمينان است که معمولاً تصميم گيري در شرايط حدس و گمان صورت مي گيرد. در اين اصطلاح سفته بازي نوعي فعاليت اقتصادي است که با هدف دستيابي به سود از طريق پيش بيني تغييرات قيمت انجام مي شود. انگيزه اصلي سفته بازان کسب سود به هر طريق ممکن است(صالح آبادي،1382،ص 54). هر تصميم در شرايط ريسکي سفته بازي محض نمي شود. بر اساس درجه و نوع ريسک و اعمالي که براي کسب سود انجام مي شود مي توان مي توان ميان سفته بازي اعتراض آميز و غير اعتراض آميز تميز قائل شد. منظور از سفته بازي اعتراض آميز، نوعي از سفته بازي است که با شريعت اسلامي سازگار نيست و سفته بازي غير اعتراض آميز نوعي از سفته بازي است که با شريعت اسلامي مطابقت دارد. سفته بازي اعتراض آميز جنبه هاي زير را شامل مي شود:
- دستکاري قيمت و سوق دادن قيمت به سوي قيمت ناعادلانه
- جهل در معاملات
- غرر در معاملات
- تباني در معاملات
- اشاعه کذب و ارائه اطلاعات غلط و گمراه کننده
- انجام معاملات صوري و دستکاري ناعادلانه بازار
- معاملات مبتني بر اطلاعات داخلي، در صورتي که موجب غبن طرف مقابل شود.
حباب هاي سفته بازي و ارزش سهام
مدافعين تحليل بنيادي بر اين باورند كه قيمت هاي سهام انتظارات آتي را كه توسط سرمايه گذاران منطقي به روز شده اند منعكس مي كنند. بنابراين قيمت يك سهم برابر است با ارزش خالص فعلي همه سودهاي نقدي مورد انتظار در آينده. اين همان ارزشي است كه به آن ارزش بنيادي گفته مي شود. به عبارت ديگر قيمت سهم بيانگر توليد عايدات جاري است به اضافه انتظارات رشد. صفت بنيادي به پارامترهايي اشاره دارد كه بر قيمت سهم تاثير مي گذارند: نرخ هاي بهره، انتظارات رشد، ريسك سرمايه گذاري و...
گروه ديگري از نظريه ها بر رفتارهاي روان شناسانه يا جامع شناسانه اي مانند «ارواح حيواني» كينس (Keynes) مبتني هستند. براساس اين نظريه ها شكل گيري قيمت سهام از هيچ قانون ارزيابي منطقي تبعيت نمي كند بلكه به جريانات شاد، بدبيني و... كه در يك زمان خاص جامعه مالي يا به طور كلي اجتماع را در برمي گيرد بستگي دارد. همين پديده هاي روانشناسانه هستند كه به چارتيست ها اميد مي بخشند: اگر حالت ها خيلي زياد تغيير نكنند و سرمايه گذاران سهام را با احتساب رشد قبلي قيمت سهام ارزيابي كنند، مي توان انتظار داشت كه قيمت هاي سهام متوالي با هم همخواني داشته يا در چرخه هاي مشابه تكرار شوند.
نظريه حباب سفته بازي مي تواند از تحليل بنيادي نشات گرفته و در ميان دو نظريه فوق الذكر كه به دنبال رفتار و رشد قيمت سهام هستند، جايگاه مياني را به خود اختصاص مي دهد. استاد MIT اوليور بلانچارد تعريف جبري حباب سفته بازي را ارايه كرد. اين تعريف جبري را مي توان از همان معادله اي كه فرمول مورد استفاده تحليل گران بنيادي را مي سازد، به دست آورد. اين تعريف از اين واقعيت كه معادله داراي چند راه حل است استفاده مي كند كه يكي از آن ها راه حل اصول گرايانه و ديگري راه حل اصول گرايانه اي است كه يك نظريه حباب سفته بازي به آن پيوست شده است. براساس راه حل دوم اگر همزمان حبابي ايجاد شود، حبابي كه در هر زمان معيني مي تواند، 1-به رشدش ادامه دهد، 2-در يك آن پيدا شده و بتركد و ناپديد شود، آن گاه قيمت سهم مي تواند از ارزش بنيادي (ارزش خالص فعلي همه سودهاي سهام در آينده) آن بيش تر باشد، براي اجتناب از معادلات مي توانيم حباب را يك مازاد ارزش (ارزش اضافي) (Overvaluation) در نظر بگيريم: يك سرمايه گذار امروز براي يك سهم مبلغي بيش از ارزش بنيادي آن پرداخت مي كند با اين اميد كه فردا آن را با قيمتي بالاتر بفروشد يعني با اين اميد كه حباب به رشدش ادامه خواهد داد. اين روند تا جايي مي تواند تداوم داشته باشد كه سرمايه گذاراني باشند كه به تداوم حضور حباب سفته بازي اميد داشته باشند يعني سرمايه گذاراني كه اميدوارند خريداران مطمئن ديگري باشند كه بتوانند حباب (سهم) را با قيمتي بالاتر از آنچه خود پرداخته اند به ايشان بفروشند. در زمان هاي سرخوشي (euphoria period) يعني زماني كه به نظر مي رسد تنها جريان غالب بازار سير صعودي باشد، حباب ها رشد مي كنند. به هر حال بالاخره روزي مي رسد كه سرمايه گذاري نباشد و حباب تركيده و ناپديد مي شود و سهام به ارزش بنيادي شان برمي گردد.
اين نظريه از آن لحاظ جالب است كه امكان تركيب نظريه بنيادي با رفتارهاي نامنظم (از نظر تحليل گران بنيادي) را در جريان رشد قيمت هاي سهم فراهم مي آورد. بسياري از تحليل گران براي توجيه افت شديد قيمت ها در بازار بورس نيويورك و بورس ساير كشورهاي دنيا در 19 اكتبر 1987 از اين نظريه استفاده كردند. براساس اين توجيه تركيدن حبابي كه طي ماه هاي گذشته رشد كرده بود به يكباره موجب سقوط بازار بورس شد. بررسي اخيري كه شيللر استاد ييل (Yale) انجام داد شواهد بيش تري در تاييد اين نظريه ارايه كرد. شيللر در تحقيق خود با يك هزار سرمايه گذار خصوصي و سازماني مصاحبه كرد. سرمايه گذاراني كه قبل از دوشنبه سياه 199 اكتبر) اقدام به فروش كرده بودند مي گفتند كه پيش از آن سهام مازاد ارزش داشته است. در هر حال شگفت آورترين نكته اين بود كه بيش از 90 درصد از سرمايه گذاران سازماني كه نفروخته بودند مي گفتند كه آن ها نيز باور داشتند كه بازار اضافه ارزيابي شده بود اما اميدوار بودند تا قبل از سقوط حتمي اقدام به فروش كنند. به عبارت ديگر به نظر مي رسيد كه بيش از 90 درصد سرمايه گذاران سازماني مي دانستند كه حباب سفته بازي شكل گرفته و سهام به قيمتي بيش از ارزش بنياديشان به فروش مي رسند اما مطمئن بودند كه قبل از تركيدن حباب مي توانند سهام خود را بفروشند. در ميان سرمايه گذاران خصوصي كه قبل از 19 اكتبر نفروخته بودند بيش از 60 درصد مي گفتند كه آن ها نيز مي دانستند كه سهام مازاد ارزش داشته است.
اين تركيدن حباب پديده جديدي در تاريخ نيست و مي توان رخدادهاي اخيري را در كشورهاي اسپانيا 1974 و در ايالات متحده: شركت هاي الكترونيك و تكنولوژي برتر در 1962، شركت هاي گود كانسپت (Good Concept) در 1970 و شركت هاي لوازم خانگي در طول دهه 1970 ملاحظه كرد. در حباب شركت هاي الكترونيك قيمت سهام بسياري از شركت ها در 1962 كم تر از 20 درصد قيمت آن ها در 1961 رسيد قيمت سهام شركت IBM از 600 دلار در 1961 به 300 دلار در 1962 رسيد و قيمت سهام شركت لوازم تگزاس از 200 دلار به 50 دلار رسيد. از اين ها مهم تر حبابي بود كه در 1970 حول شركت هاي گودكانسپت تشكيل شد: تعدادي از اين شركت ها 99 درصد ارزش خود را در طول دوره اي يك ساله از دست دادند. شركت هاي لوازم خانگي نيز با افت هاي شديد در قيمت سهام شان در طي دهه 70 دچار شدند: PER شركت مك دونالد از 83 به 9، سوني از 92 به 17 و پولارويد از 90 به 16 دلار رسيدند.
حباب هاي سفته بازي مي توانند درخارج از بورس نيز تشكيل شوند. يك مثالي كه اغلب در اين خصوص به آن اشاره مي شود شقايق هاي هلند در قرن 17 است. نوع خاصي از شقايق به نحو فزاينده اي طرفدار پيدا كرده و قيمت آن مدام بالامي رفت. در پايان قيمت شقايق ها به وضعيت عادي بازگشت و بسياري افراد ورشكست شدند. در بازار املاك نيز حباب هاي زيادي به وجود آمد. داستان هميشه همان داستان قبلي بود; قيمت ها به طور موقت به شدت بالارفت سپس به وضعيت نرمال برمي گردد. در اين روند بسياري سرمايه گذاران به افزايش قيمت ها اعتماد كرده و سرمايه هاي هنگفتي از دست مي دهند. مشكل اين نظريه همانند بسياري نظريات اقتصادي ديگر اين است كه اين نظريه بعد از حوادث براي آن ها توجيهي ساده دارد ولي اين توجيه در پيش بيني وضعيت آينده سهام چندان مفيد نيستند. به همين دليل بايد بدانيم چگونه حباب ها را شناسايي كرده و دوره آتي آن ها را پيش بيني كنيم. اين بدان معني است كه بتوانيم قيمت سهام را به دو بخش (ارزش بنيادي و حباب) تقسيم كنيم و تعداد سرمايه گذاراني را كه به رشد حباب اطمينان دارند (كه بسياري از چارتيست ها نيز از اين دست افراد هستند) بدانيم. آنچه اين نظريه به ما يادآوري مي كند اين است كه حباب در هر زماني مي تواند از بين برود.
تاريخ نشان مي دهد كه تاكنون همه حباب ها سرانجام از بين رفته اند.
دستورالعمل براي اجتناب از گرفتار شدن در دام حباب هاي سفته بازي پرهيز از ورود به آنهاست: يعني هيچگاه چيزي را كه گران به نظر مي رسد نخريم حتي اگر برخي كارشناسان (كه با ترفندهاي خاص و استفاده از حماقت يا بي احتياطي سرمايه گذاران) خريد آن ها را به ما توصيه كنند.
مقابله با پديده اي تحت عنوان « سفته بازي»
همه واقفيم كه مكانيزم بازارهاي سرمايه و فلسفه وجودي آنها عرضه و تقاضاست و سازمان كارگزاران بورس طهران نيزيك نهاد نظارتي بر بازار است كه روند حقيقي بودن عرضه و تقاضا و گزارش دهي و وضعيتحسابرسي و افزايش سرمايه و كلا انعكاس و شفاف سازي وضعيت عمومي شركتها را تحت نظردارد و بازار را از تغييرات احتمالي مطلع مي سازد .
اما نقشي كه اخيرا بورسطهران به عهده گرفت يك نقش حمايتي – صيانتي بود كه بنا به تشخيص ناظران بازار مقررگرديد كه نماد برخي سهام به منظور مقابله با سفته بازي و گزارش ويژه متوقف گردد .
اين مهم در نوع خود نقطه عطفي در زمينه اقدامات نهاد نظارت بورس به شمار ميرفت .
توجه نماييم كه اين نوع توقف نماد متفاوت از قضاياي سهامي چون گازلوله بود چرا كه در نمونه هاي قبلي با نوعي دستكاري در زمينه تغييرات سود شركت و بهاصطلاح باد كردن گزارشات سهم مواجه بوديم كه مي بايست براي همه بازار به ويژه قشرعام بازار شفاف مي شد اما در نمونه هاي اخير روند عرضه و تقاضا و رشد قيمتي سهامتوجيه بسته شدن نمادها بود .
اين عمل باعث شد كه برخي لابي هاي حقيقي و حقوقيكوچك كه تحت عنوان سفته بازان از آن ها ياد مي شد نيز شمشير ها را غلاف كنند و دركنار بزرگان حقوقي دست از تحرك در بازار بكشند و به نظاره بازار بنشينند .
عنايت بفرماييد كه اينكه سفته بازي عملي ناپسند است يك بحث است و اينكهبورس جلوي آن را بگيرد بحث ديگري است . شخصا معتقدم كه وظيفه بورس در شديد ترينحالت خود مي توانست مطلع كردن بازار از آخرين وضعيت مالي شركتها و گزارشات واصله آنها ( بدون توقف نماد ) و ارايه گزارش خاص بود و در نهايت اعتماد به خرد بازار وواگذار نمودن تصميم گيري بر عهده خود فعالان بازار ...
چرا كه ذات بازارهمينست و اين اتفاق غريبي حتي در سطح بازارهاي مالي معتبر جهان نيست . به عنوانمثال مي توان به دستكاري چند ساله قيمتها در روند معاملاتي انرون در شاخص داو جونزاشاره نمود كه بورس نيويورك صرفا به ارايه گزارشات متناوب از وضعيت شركت اكتفا نمودو عاقبت سرمايه گذاران خود متوجه اشتباه خود شدند و در نهايت بازيگران اصلي ناكامماندند . و يا بيمه آليانس در شاخص داكس و ...
معاملات سلف و سفته بازي
معاملا ت سلف" معاملاتي هستند که کالاهاي مشخصي را به قيمت معيني دريک تاريخ از پيشتعيين شده در آينده خريده و يا خواهند فروخت . اينها بطور سنتي به اقلامي چون، جو،دام و حيوانات اهلي، مس و طلا اطلاق مي شود ولي در سالهاي اخيرارزهاي خارجي يا ديگردارائي ها نيز به اين ليست اضافه شده است. آنها در چندين بنگاه معاملاتي در ايالاتمتحده، که مهم ترين آنهااداره بازرگاني شيکاگو، بورس تجارتي شيکاگو و چندين بنگاهدر شهر نيويورک، خريد و فروش مي شوند. شيکاگو مرکز تاريخي صنايع کشاورزي آمريکامحسوب مي شود. در کل ، فعاليت هاي اين گونه معاملات از 261 ميليون معامله در 1991به 417 ميليون در 1997 رسيد.
معامله کنندگان اين اقلام به دو دسته اصليتقسيم مي شوند: تامين کنندگان دادوستد و سفته بازان . گروه اول ، شرکت هاي دادوستدي، زارعين و اشخاصي هستند که وارد اينگونه معاملات مي شوند تا دسترسي به کالاييپيدا کرده و يا توانايي فروش آن در يک قيمت تضمين شده بيابند. آنها از معاملات فوقجهت حفاظت خود عليه نوسانات غير منتظره در قيمت اين کالا استفاده مي کنند . هزاراننفر که مايل به قبول ريسک هستند بعنوان سفته بازان مشغول بکارند. آنها به اميد کسبمنافع بزرگ از سر حدات کوچک ( معاملات سلف، همچون بسياري از سهام، بطور سر حدي ردوبدل مي شود، نوعأ تا حد 10 تا 20 در صد ارزش واقعي جنس مورد نظر) جذب اين کا ر ميشوند.
سفته بازي براي اشخاصي که از ريسک کردن بيزار هستند، نيست. عوامل پيشبيني نشده اي چون آب و هوا بر عرضه و تقاضاتاثير مي گذارد و قيمت اجناس را به شدتبالا وپائين مي برد و باعث منافع و يا ضررهاي بزرگ مي شود. با اينکه دلالان حرفه ايکه دراين بازار خبره هستند قادر به منفعت يابي در اين دادو ستد هستند، تخمين زده ميشود که تا 90 در صد خرده دلالان اين بازار متغيير و بي ثبات، پول از دست ميدهند.
معاملات اجناس، شکلي از " فرآمدي" - - اسباب پيچيده اي براي سفته بازيمالي که به اموال نهفته و واقعي مربوط مي شود، است. فرآمدي ها در دهه 1990 جهت دربرگرفتن طيف عظيمي از دارايي ها همچون وام مسکن و نرخ هاي بهره، تکثير عجيبي يافت. اين داد وستد در حال رشد پس از آنکه برخي از بانکها ، شرکتهاي اوراق بهادار و برخياز ثروتمندان خسارتهاي هنگفتي را در حساب هاي پر نفوذ و از لحاظ مالي در مانده کهاين فرآمدي ها را خريده و دربرخي موارد با ثبت آنها در خارج از آمريکا از زيرذرهبين نظارت کنندگان دولت اجتناب مي کردند، توجه ناظرين دولت و اعضاي کنگره را به خودجلب کرد
به منظور درج نظر برای این مطلب، با نام کاربری و رمز عبور خود، وارد سایت شوید.