سه شنبه, 06 آذر 1403

 



معيارهاي سنجش كارايي در حسابرسي:

معیارهای سنجش کارایی و اثربخشی در موسسه‌های حسابرسی

045

آیا موسسه شما در بالاترین سطح کارایی است؟ آیا روابط با صاحبکاران در بهترین وضعیت است؟
12 معیار سنجش زیر بازخورد مناسبی به شما می‌دهد و کمک می‌کند که ببینید فرایندهای موجود تا چه اندازه به پیشرفت موسسه کمک می‌کنند.
1- ارزش صاحبکار؛ بررسی جمع مبلغ درامد به‌دست‌آمده از یک صاحبکار در طول سالهای فعالیت، و مقایسه درامدهای سالهای مختلف و نوع خدمات ارائه‌شده به صاحبکاران، در تنظیم راهبرد موسسه در زمینه روابط با صاحبکاران موثر است.
2- هزینه به‌دست‌آوردن صاحبکار؛ براوردهای انجام‌شده نشان می‌دهد که هزینه به‌دست‌آوردن یک صاحبکار جدید 11 برابر بیشتر از هزینه حفظ صاحبکار موجود است. مطالعه این معیار به موسسه کمک می‌کند تا ببیند کوششهایش برای رسیدن به مخاطب هدف تا چه اندازه موثر است.
3-  نرخ نگهداری صاحبکار؛ موسسه حسابرسی نمی‌تواند برای همه صاحبکاران خدمات یکسانی ارائه کند، در نتیجه مهم است که موسسه بداند چه نوع خدماتی برای کدام نوع صاحبکاران موفقتر است و نقطه نگهداری صاحبکار کجاست و الگوی بهبود روش دستیابی به صاحبکار کدامست. ارزیابی نرخ نگهداری مشتری در فواصل 1، 3 و 5 ساله به دیدگاه موسسه در حفظ روابط مستحکم با صاحبکاران سودمند است.
4- متوسط تعداد خدمات بر حسب هر مشتری؛ این معیار را با نرخ نگهداری صاحبکار مقایسه کنید. صاحبکار هر چه بیشتر به موسسه نزدیک باشد، موسسه با نیازهای او بیشتر آشنا می‌شود و می‌تواند طیف بیشتری از نیازهای وی را پاسخ دهد. بالارفتن تعداد خدمات موجب افزایش تصاعدی نرخ نگهداری می‌شود.
5-  تعداد متوسط «تماس» ماهانه با صاحبکاران اصلی؛ این معیار به موسسه کمک می‌کند از ارتباط منظم با صاحبکاران اصلی اطمینان به‌دست آورد و خاطرجمع باشد که زمینه برای شناخت نیازهای آنان فراهم است.
6-  متوسط زمان پاسخ به صاحبکار؛ اگر از حسابرسان ارشد، مدیر یا شرکای حسابرسی بپرسید که با چه سرعتی به درخواستهای صاحبکار پاسخ می‌دهند، باید پاسخ یکنواختی به‌دست شما برسد. این معیار نشان می‌دهد که موسسه شما تا چه اندازه به نیازهای صاحبکاران پاسخ می‌دهد، که اولین گام در توسعه موسسه است.
7- تعداد فرصتهای ارائه خدمات در مقایسه با قراردادهای بسته‌شده؛ اختلاف زیاد میان این دو عدد نشان می‌دهد که مدیران موسسه نیاز به آموزش دارند تا بهتر تشخیص دهند که چگونه بهتر می‌توان نیازهای صاحبکاران را شناسایی کرد. بررسی این معیار بر حسب مدیران مختلف موسسه، مشخص می‌کند چه کسانی در موسسه در به‌دست آوردن کار موفقترند.
8-  درصد برنده شدن در پیشنهادهای انجام خدمات؛ بررسی این معیار نشان می‌دهد که موسسه شما در چه زمینه‌هایی شانس بیشتری برای موفقیت دارد. به‌علاوه، به کمک این معیار می‌توانید بفهمید که در چه زمینه‌هایی باید برای رساندن پیام موسسه بیشتر تلاش کنید. این معیار به موسسه در تعیین گرایش موسسه به ارائه خدمات خاص کمک می‌کند. هیچ موسسه‌ای نمی‌تواند همه انواع کارها را انجام دهد.
9- تعداد متوسط ساعتهای توسعه حرفه‌ای برحسب اعضای موسسه (سالانه و ماهانه)؛ اعتبار موسسه به مهارت فنی کارکنان آن است. میزان آموزش دریافتی به وسیله اعضای موسسه، وجه امتیاز هر موسسه است، روابط با صاحبکاران را معنیدار می‌سازد و برای توسعه فرصت پدید می‌آورد. کارکنان ارشد در زمان ترک موسسه، اغلب به نبود منابع و رهنمود برای رشد مسیر شغلی اشاره می‌کنند. موسسه‌های حسابرسی زمانی مهمترین دارایی موسسه یعنی کارکنان را می‌توانند حفظ کنند که ارزش و تاکید بیشتری بر توسعه فرهنگی کارکنان درنظر گرفته باشند.
10- نرخ بهره‌برداری و نرخ تحقق؛ این معیارهای کمی برای نشان‌دادن سوداوری موسسه بسیار مهم هستند. این معیارها میزان بهره‌برداری از ظرفیت موسسه و میزان انحراف از برنامه زمانی انجام کارها را نشان می‌دهند.
11- نسبت کارکنان به شرکا؛ این نسبت به اندازه موسسه و همچنین شایستگی گروههای حسابرسی بستگی دارد. طبق بررسیهای انجام‌شده این نسبت برای موسسه‌های کوچک 3 به 1 و برای موسسه‌های بزرگ 8 به 1 است. 
12- رشد درامد برحسب سال؛ مقایسه رقم پیش‌بینی‌شده به رقم واقعی برحسب هر شریک یا رشته صنعت به موسسه امکان می‌دهد که دلایل قوت وضعف موسسه در دستیابی به درامد را بررسی کند. این بررسی زمینه را برای تجهیز گروههای حسابرسی برای دستیابی به هدفها فراهم می‌سازد.

 

نويسنده : مريم غلامحسين دولابي

این کاربر 53 مطلب منتشر شده دارد.

به منظور درج نظر برای این مطلب، با نام کاربری و رمز عبور خود، وارد سایت شوید.