بدهی زدایی یا وام کاهی مواردی پیش میآید که مدیران شرکتی میخواهند از بدهیهای خود بکاهند، ولی وامی که گرفتهاند و یا اوراق قرضهای که صادر کردهاند از لحاظ سررسید و سایر جهات شرایطی را مقرر میدارد که انجام این منظور را مانع میشود.
انگیزه واریز بدهی قبل از موعد ممکن است موجبات و دلایل مختلف داشته باشد، از آن جمله:
۱) مدیران علاقه دارند نسبت بدهی به ارزش ویژه در ترازنامه شرکت کاهش یابد، و ترازنامه را که به مرجعی ارائه میدهند وضع و جلوه بهتری پیدا کند.
۲) شرکت بهترین راه استفاده از نقدینگی خود را واریز بدهی تشخیص دهد.
۳) پیشبینی میشود تصفیه بدهی در آینده که سررسید آن فرا میرسد با مشکلاتی مواجه گردد.
۴) سرمایهگذاری در طرحی جدید سودمندتر تشخیص شود در حالی که این دو مانعتالجمع باشند.
۵) درخواست وامی جدید مستلزم آن باشد که بدهیهای گذشته تقلیل یابد.
۶) احتمال میرود شروع به بازخرید اوراق قرضه، ارزش روز آنها را افزایش دهد.
اصولاً حذف بدهی از دفاتر و صورتهای مالی به دو راه انجام میشود: یکی برائتذمّه ۱ و دیگری به روشی که آن را بدهیزدائی۲ یا وامکاهی عنوان دادهایم.
در روش اول واریز بدهی و تصفیه آن به طریقی که در قوانین و قراردادها مشخص شده است انجام میگیرد و در نتیجه آثار حقوقی دیناز بین میرود و در واقع پس از واریز آن بدهکار مسئولیتی ندارد و رابطه او با بدهی قطع میشود.
اما در روش دوم یعنی بدهیزدایی، که براساس بیانیه استانداردهای حسابداری مالی۳ از سال ۱۹۸۳ در امریکا مجاز تشخیص شده است، بدهکار میتواند، از طریق بدهیزدائی، دین خود را از حسابها و صورتهای مالی حذف کند به این ترتیب که پول نقد و یا اوراق بهادار خالی از خطر۴ را به معنی معادل اصل و بهره و یا سود متعلق به بدهی در حساب امانی غیرقابل برگشتی۵ تودیع نماید و در واقع مبلغی را که لازم است به طلبکار یا طلبکاران تادیه شود کلاً به این حساب بسپارد.
همزمان با انتقال وجوه به حساب امانی مزبور، شرکت، حساب بدهی و همچنین اوراق بهادار منتقل شده را از دفاتر و صورتهای مالی خود حذف میکند واگر بین این دو مبلغ یعنی مانده بدهی اعم از اصل و بهره و آنچه به منظور حذف آن به حساب امانی منتقل میشود تفاوتی باشد آن را به عنوان سود و یا زیان تصفیه بدهی قبل از موعد منظور میدارد.
گرچه به طریق بالا، حساب بدهی از دفاتر و صورتهای مالی حذف میشود، ولی باید توجه داشت که شرکت از لحاظ حقوقی و بر طبق شرایط اخذ وام و یا صدور اوراق قرضهای که به این ترتیب واریز میکند تعهداتی خواهد داشت و کلاً برائت ذمّه حاصل نمینماید. در هر حال در درجه اول (بخصوص در مورد اوراق قرضه) شرکت متعهد و ضامن باقی میماند تا تصفیه کامل حقوقی انجام شود. علاوه براین، اگر بدهی ناشی از صدور اوراقی باشد که به طور عام مورد معامله قرار گرفتهاند، حذف آن از صورتهای مالی به روش بدهیزدایی در وضع صادرکننده از لحاظ مسئولیتهایی که صدور آن اوراق ایجاد میکند تغییری نمیدهد.
بیانیه استانداردهای حسابداری مالی مورد بحث برای حذف بدهی از دفاتر و صورتهای مالی دو شرط گذاشته است: یکی این که حساب امانی که برای تودیع وجوه یا اوراق بهادار انتخاب یا افتتاح میشود میباید منحصراً خاص واریز تعهدات ناشی از دین معین باشد، و دیگر این که اگر اوراق بهادار به جای پول در حساب مزبور تودیع میشود میباید لزوماً «خالی از خطر» باشد چه از لحاظ مبلغ و چه از نقطه نظر زمان تبدیل آنها به نقد. به این منظور، از اوراق بهادار دولتی در اینگونه موارد استفاده میکنند که سررسید و مبلغ آنها منطبق با سررسید و مبلغ بدهی باشد.
در مواردی که بدهی به ارز خارجی باشد، همان شرایط مندرج در بیانیه را باید رعایت کرد فقط با این اختلاف که اوراق بهادار خالی از خطر هم باید به همان ارز خارجی باشد.
روش بدهیزدایی را در مورد اجارههای بلندمدت۶ هم بکار بردهاند. ولی در این مورد وقتی قابلیت استفاده پیدا میکند که تاریخ نهایی آن مصرحاً معلوم و طبق سند غیرقابل تغییر باشد و به علاوه این دو مجدداً بدون تغییر اعلام و تشخیص شود.
از لحاظ مالیاتی، سود و زیان حاصل از کاربرد روش بدهی زدایی را مشمول مالیات ندانستهاند. ولی تنها جایی که خلاف آن آمده است در مقررات بیانیه استانداردهای حسابداری مالی شماره ۹۶ مورخ دسامبر ۱۹۸۷ میباشد که مقرر میدارد که شرکت میباید سود یا زیان ناشی از زدایش قبل از موعد بدهی را پس از وضع مالیات منظور و گزارش کند.
● تاثیر بدهیزدایی بر سود
حذف بدهی به طریق بالا مورد بحث بسیار قرار گرفته و جهات مثبت و منفی چندی برای آن ذکر کردهاند. مهمترین نکتهای که متذکر شدهاند این است که استفاده از این روش بر مبلغ سود خالص اثر میگذارد. مثلاً اگر برای اوراق قرضه یا وام، نرخ بهرهای ثابت معین شده باشد و پس از مدتی نرخ بهره در بازار معاملات بالا رود، مسلماً ارزش دفتری بدهی از هزینه تحصیل اوراق بهادار خالی از خطر بیشتر میشود. بنابراین، نتیجه حذف بدهی در این روش، به افزایش سود خالص در صورت سود وزیان میانجامد. صاحبنظران بیم آن دارند که ممکن است شرکتها به این روش روآورند و بر استفاده از آن بیفزایند و با این مجوز، معاملاتی را صرفاً به خاطر افزایش سود خالص خود، آن هم در زمانی که مناسب دانند، انجام دهند.به هر دلیل شرکتی به بدهیزدائی اقدام کند، از آنجا که دلایل و موجبات این عمل موقتی و کوتاهمدت محسوب میشود، پرسشهایی در ذهن سرمایهگذاران و تحلیلگران مالی بر میانگیزد که در نتیجه، بدهیزدائی از لحاظ ارزش و اعتبار کلی شرکت اقدام کننده با دیدی منفی تلقی میشود. با وجود این، باید گفت گاه ممکن است استفاده از روش بدهیزدائی مطلوب تفسیر شود و آن بیشتر در موقعی است که با حذف بدهی، نوعی بدهی دیگر که دارای شرایط بهتری است جانشین آن شود.