با توجه به تعاریف ارائه شده از علم ، فن ، هنر در فوق و راه های حصول آگاهی و کسب دانش (روش اقتدارگرایی ، روش عرفانی و روش عقل گرایی) و روش های تحقیق در علوم (روش یا توضیح قیاسی و توضیح استقرایی) و روش های صورت بندی نظریه های حسابداری(روش قیاسی ، روش استقرایی ، روش حرفه ای ، روش اخلاقی، روش استفاده از تئوری رفتاری و روش تلفیقی) و ذکر این موضوع که در راه صورت بندی نظریه های حسابداری در هر جامعه ای مشکلات خاص و منحصر به فرد وجود دارد و به همین علت اصول ، مفروضات و میثاقهای حسابداری هر جامعه ای با سایر جوامع متفاوت می باشد و حتی در یک مقطع زمانی نسبت به گذشته ممکن است این اصول ، مفروضات و میثاق ها متفاوت باشد (به دلیل تغییر در محیط اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی آن جامعه)
پس می توان ادعا علم بودن حسابداری را رد نمود.زیرا حسابداری در اثبات نظریه های خودتنها از دو روش قیاس و استقراء استفاده نمی کند وحتی در بسیاری از مواقع دیده شده است که بسیاری از استانداردهای حسابداری در جوامعه ای به روش قیاس یا استقراء به اثبات رسیده اند.
ولی همین استاندارد توسط جامعه حسابداری مورد قبول و استفاده قرار نگرفته است که به رغم آن هیات های تدوین استانداردهای حسابداری همان جامعه این استانداردها را لغو یا اختیاری (نه اجباری) نموده است.
در پایان گفتنی است که امروزه حسابداری همانند همه ی علوم ، فنون و دانش ها از دستاوردهای سایر علوم ، فنون و دانش ها استفاده بی شمار می کند و روند آینده حسابداری در قرن 21 استفاده بی شمار از تمامی علوم ، فنون و دانش ها است ولی به دلایلی که ذکر شدخود به علم تبدیل نشده است.