حق:سلطه .قدرت.امتیازی است که به موجب قانون به افراد اعطا میشود.
حقوق : مجموعه قواعد ومقررات حاکم بر روابط میان اشخاص ودولتها وسازمانهای بین المللی که تخلف از این حقوق ضمانت اجرا در پی دارد.
اصطلاح حقوق در معانی زیر به کار گرفته میشود:
۱. حقوق عینی:
۲. حقوق شخصی:
۳.علم حقوق:
۴. فن حقوق:
در مطالعات حقوقی لازم است به تفاوت میان مفهوم «حق بودن» و «حق داشتن» توجه شود.
معنای «حق» در ترکیب «حق بودن»، در مقابل «باطل» قرار دارد. وقتی ما از منظر دین یا اخلاق، یک سلسله افکار، اقوال و اعمال، را مورد توجه قرار میدهیم، نمیتوانیم آنها را به صورت حتمی مورد تایید قرار دهیم. زیرا برخی افکار، اقوال و اعمال، چنان پوچ و مردودند که نه تنها دین یا اخلاق بر آنها صحه نمیگذارد، بلکه عقل سالم نیز آنها را مورد پذیرش قرار نمیدهد. وقتی هم که میگوییم عقیده یا عملی حق است یعنی از نظر عقل یا اخلاق یا دین خاص، صحیح و مورد تایید است. بنابر این حق بودن یا نبودن هر چیز، ملاک پذیرش یا رد آن چیز خواهد بود و نوعی ارزش گذاری قلمداد میشود. باید به این نکته توجه داشت که اختلاف در برداشتهای متفاوت از موضوعی خاص دلیل بر نفی حق بودن چیزی نیست و در معنای حق بودن تاثیری ندارد.]
ترکیب حق داشتن به معنای دارا بودن یک امتیاز، اختیار، صلاحیت یا قدرت است. یعنی آنچه برای یک فرد یا گروه یا جامعه به رسمیت شناخته شدهاست. وقتی از «حق داشتن آزادی بیان» سخن میگوییم، ما به محتوای بیان[ نظری نداریم، آنچه مورد نظر است به رسمیت شناختن آزادی فرد در گفتن یا نگفتن چیزی است که در ذهن دارد. چه بسا آنچه یک فرد بیان میکند به لحاظ اخلاقی یا دینی، خطا، مذموم و نادرست باشد.] در عالم حقوق به طور عام و در حقوق اسلام به طور خاص، پذیرش یک سلسله حقوق برای انسانها، هیچ گاه به معنای پذیرش حقانیت آنها به طور مطلق نبوده و نیست. حق داشتن همواره ملازم حق بودن نیست. آزادی اندیشه و تفکر در معنای حق داشتن، حقی است برای انسان ولی میدانیم که هر اندیشهای در معنای حق بودن، حق نیست.[]