ورزش به عنوان یک پدیده پرهیاهو نیاز جدی به داشتن مجرایی برای پاسخگویی به نیازهای خبری جامعه دارد. این نیاز طبق یک تعریف عرفی باید از طریق دستگاهی به نام روابط عمومی برطرف شود. با این حال تاکنون در ورزش ما به این واقعیت به شکل جدی نظر نشده است.
امروزه اگر ما در ورزش شاهد یک نوع لجام کسیختگی هستیم ریشه در ماجرایی به نام ضعف در روابط عمومی دارد. هر روز در ورزش و در ابعاد مختلف شاهد بروز اخباری ناخوشایند هستیم که اغلب آنها با یک مدیریت صحیح قابل برطرف شدن بودند. اگر چه حاشیه ها در ذات ورزش وجود دارد و حتی گاهی باعث جذابیت هم می شوند اما کیست که نداند این امر تا به امروز لطمات شدیدی را به برنامه و راه صحیح زده است. مثال های فراوانی وجود دارد که متولیان ورزش به لحاظ فشار افکار عمومی تهییج شده از یک اتفاق انجام نشده مجبور شده اند از مسیر درست خارج شوند. به عبارتی آن که بیشترین ضربه را از عدم اطلاع رسانی درست می خورد متولیان ورزش هستند.
موضوع مهمی چون کنترل رسانه ها به دلیل فراوانی آنها این روزها کاری سخت وگاه نشدنی است. در بسیاری از مواقع نیز آدم های رسانه ای بنا به اهداف خاصی که تعقیب می کنند هرگز تابع توضیحات متولیان امر هم نمی شوند . اما با همه اینها علم می گوید که با رعایت اصول می توان ضریب بسیاری از این حاشیه سازی ها را کم کرد.
موضوع مهمی به اسم روابط عمومی در ورزش از دیر باز هرگز مورد وثوق مسئولان نبوده است. از سازمان تربیت بدنی در گذشته گرفته تا وزارت ورزش در امروز ، از فدراسیون های ورزشی گرفته تا ادارات کل ورزش و جوانان همه ی دارای "باکس" روابط عمومی در "چارت" تشکیلاتی خود هستند.اما با نگاهی اجمالی و با تاسف فراوان باید گفت این "باکس" در اغلب موارد به شکل اصولی پر نشده است. به عبارتی غالبا روسا فردی را به این عنوان بر می گزینند که جای دیگری برای حضور ندارد! دقت کنید چنین انتخابی چه حاصلی دارد. نوع دیگری از انتصاب هم هست. برخی مواقع افراد کاردان و دلسوز به کار گمارده می شوند ولی هرگز از آنها و برنامه هایشان حمایت نمی شود.
امروزه در ورزش ما متولیان روابط عمومی عالبا به کارهایی می پردازند که اساسا در حیطه کاری آنها نیست. حوزه پر کار و حساسی چون روابط عمومی آن هم در یک اداره کل و یا فدراسیون به عهده یک نفر است. این رستم و یک دست "گرز" به چه کاری می رسد. در این بین خرده فرمایش های رییس، نایب رییس؛ دبیر و ... هم مزید برعلت است. برای این مسئول روابط عمومی چند وقتی است که غولی به نام سایت رسمی ساخته و پرداخته شده و...
وقتی فرد ناآشنا به کار و حیطه کاری آمد، آموزش ندید، دهها مشغله برایش درست شد، حمایت نشد و... چه خروجی از آن خواهیم داشت. آنی می شود که امروز به چشم می بینیم.
اگرچه در اکثر موارد توضیحات رسیده به یک رسانه نوش دارو پس از مرگ سهراب است و متولیان ورزش رسانه را متهم به یکسو نگری می کنند اما با کمی انصاف باید گفت غالب مطالبی که رسانه ای می شوند سرچشمه از کم اطلاعی یا بهتر بگوییم بی اطلاعی است. وقتی برای کسب یک خبر ساده باید به سختی به منبع رسم دست پیدا کنید! وقتی مسئول روابط عمومی اغلب خبرهای حوزه کاری خود را از طریق رسانه ها مطلع می شود آیا نیاز نیست در این باره تجدید نظر شود؟
متولیان ورزش که هر روزه با وحشت بروز خبری از نارسایی حوزه کاری خود سپری می کنند چرا نمی خواهند درمانی بر این درد بیابند؟
برگزاری جلسه تقدیر از برترین های روابط عمومی در حوزه ورزش بهانه ای شد تا در این باره به نکاتی کوتاه اشاره کنیم.
مدیریت روابط عمومی در ورزش از سالهاپیش تاکنون هیچگاه نتوانسته جایگاه واقعی خود را بیابد. این امر تنها در سایه ضعف مدیران و نیز کم توجهی مسئول ورزش بوده است.وقتی پست مهمی چنین اشغال شد تکلیف افراد زیر مجموعه نیز مشخص است.
عدم ارتباط صحیح و مستمر بین مدیرروابط عمومی وزارت ورزش با زیر مجموعه اش نیز باعث می شود تا خون به مغز این جریان نرسد.
حضور افراد فرصت طلبی که به واسطه حمایت پشت پرده در این حیطه هستند ماجرای روابط عمومی را به بیراهه می برد. چنین می شود که گاه مثل جریان اخیر انتخاب برترین های این حوزه صدای همه به آسمان می رود. با کمال تاسف باید گفت متولیان امر از امروز به جای حل مساله به دنبال حذف صورت مساله خواهندرفت. آنها با گفتن این جمله که اصلا نباید برترین ها را انتخاب می کردیم یک طرفه به قاضی می روند و راضی هم برمی ردند. تاسف ها وقتی بیشتر می شود که مشاهده کنیم آنهایی که مقصر این ماجرا بودند به این فرضیه مهر تایید می زنند.
موضوع مهمی چون روابط عمومی در ورزش آن قدر ارزشمند است که وزیر برای آن ساعت ها وقت بگذازد و نیروی کارآمد برایش در نظر بگیرد. این که فلان دوست یک نفر را معرفی کرده و این فرد معرفی شده تا حدودی دست بر آتش دارد باعث می شود تا حادثه ناگواری مثل انتخابات برترین های حوزه روابط عمومی در ورزش رخ دهد.
کاری که روابط عمومی ورزش در خصوص معرفی برترین ها انجام داد حکایت از طلا گشتن پشیمان گشته ایم مرحمت فرموده مارا مس کنید را در اذهان تداعی می کند.
فراموش نکنیم حوزه کاری روابط عمومی ها وسعت فراوانی دارد و بخش ارتباط با رسانه ها و بخش رسانه ای یکی از چندین حوزه وظایف آنهاست.
به هر صورت ورزش ما در این باره به شدت آسیب پذیر است و به نظر می رسد تغییرات گاه و بی گاه در این حوزه چاره ساز نیست. اگر در این باره فکری اساسی نشود خدای ناکرده ورزش باید منتظر اتفاقاق بدتری در حوزه فرهنگی اش باشد.