دوشنبه, 05 آذر 1403

 



اسرار بيلوژيك نماز

 

 

اسرار بيولوژيكي اوقات عبادات بخصوص نماز

 

 

33

 

 


با توجه به نكات تأكيد شده علمي ورواني بحث مختصري حول ارتباط نمازو سلامتي مطرح مي گردد 1- امروز ثابت گرديده است كه وضعيت بيولوژيكي پستانداران و همچنين انسان به پديده هاي بزرگ كيهاني نظير پديده شب وروز،ميدان مغناطيسي وساير عوامل فيزيكي بستگي تام دارد. آنچه كه به بطور اخص كشف گرديده است وجود ساعت بيولوژيك مي باشد كه توسط روشنايي وتاريكي تنظيم مي گردد. عملكرد اين ساعت از طريق سيستم هورموني وعصبي بر فيزيولوژي كليه سلول هاي بدن مؤثر است. همانطور كه ساعت ها ي معمولي گاهي تند، تند كار مي كنند واحتياج به تنظيم دارند ساعت بيولوژيك بدن نيز درمقطع 1- تبديل روشنايي به تاريكي، 2- اوج روشنايي، 3- اوج تاريكي وبالعكس، خود را تنظيم مي نمايد.چنانچه اين ساعت بيولوژي تنظيم نشود، ترشح هورمون ها ومواد محرك وتضعيف كننده نورونها (سلولهاي عصبي ) مختل گرديده وبالطبع آثار اين اختلال كليه سلولهاي بدن را تحت تأثير قرار مي دهد بنابراين ساعت بيولوژيكي درزمان هاي:
1-
طلوع فجر و طلوع آفتاب، 2- فاصله طلوع آفتاب وظهر، 3- فاصله بين ظهر وغروب آفتاب، 4- حد فاصل بين غروب آفتاب ونيمه شب، 5- حد فاصل نيمه شب وطلوع فجر، بر فعاليت كليه سلولهاي بدن تأثير مستقيم وغير مستقيم دارد. 2- مطالعات روان تني (سيكوسوماتيك ) نيزنشان داده است كه آرامش رواني نيز در تنظيم اين ساعت مؤثر است وهمچنين عدم تعادل فيزيولوژيك ميتواند موجب شدت و ضعف وضعيت رواني گردد. 3- مطالعات روان شناسي بر روي افرادي كه با معرفت و اراده خاص مي توانند جريانات رواني خود را تحت كنترل درآورند نيز از بديهيات به شمار مي رود. 4- حالت ياس وافسردگي در مقطع تبديل نور به تاريكي يا تاريكي به نور شايع تر است و حالت اميدواري و سرخوشي در اوج شدت نور واوج شدت تاريكي شايع تر است. 5- روياهاي كاذب وكابوس مانند، نيز در مقطع تبديل تاريكي به روشني شايع تر است واين كابوس ها از طريق اختلال در تعادل رواني مي تواند به اختلال در ساعت بيولوژيك منجر گردند و امكان كابوسها در اوج شدت نور وتاريكي كمتر اتفاق مي افتد. 6- حالت ياس وافسردگي منجر به خوف وحزن مي گردد وحالت اميدواري وسرخوشي موجب غرور درانسان مي گردد. 7- ازنظر اخلاقي عرفاني نيز ثابت گرديده است كه خوف و حزن زياد ناشي از درك ناقصي است كه در انسان وجود دارد و اين حالت نقص درمقطع تبديل نور به تاريكي شدت مي يابد سر خوشي ناشي از درك، عدم نقص مي باشد ودر اوج تاريكي وروشنايي شدت مي يابد. 8- درقرآن آمده است كه در مقاطع تبديل نور به تاريكي و بالعكس كه هنگام صبح وغروب اتفاق مي افتد با ذكر سُبحان ا... براي خود آرامش ايجاد كنيد. يعني بدانيد كه تنها خداوند منزه است و كليه موجودات امكاني ناقص اند تا بدين وسيله درك نقص در شما ايجاد ياس وافسردگي ننمايد و در اوج نور وتاريكي با ذكر الحَمدُا... ازغرور خود بكاهيد. چون تنها خداوند سزاوار ستايش است وموجود امكاني نبايد به خود مغرور گردد.
در اينجا بدنيست به رواياتي اشاره شود كه به طور كلي خواب در خلال طلوع فجر تا طلوع آفتاب و همچنين در محدوده غروب آفتاب تا مغرب شرعي را مكروه دانسته است. از حضرت باقر (ع ) مرويست كه خواب دراين دوزمان بسيار شوم است. به همين دليل سفارش شده است كه دراين دوزمان بايد بيدار، آگاه وبا اراده بود. معروف است که دراين دوزمان ابليس وسوسه هاي خود را آغاز مي كند وبراي افرادي كه درخواب هستند نيز اغلب ثابت شده است كه خوابهاي كابوس مانند دراين دوزمان اتفاق مي افتد كه مي تواند به بي نظمي ساعت بيولوژيكي كمك كند. لذا سفارش شده است كه شخص باذكر حق ودعا آرامش خود را حفظ نمايد. 2) نيت: يعني اراده كردن با آگاهي كامل براي انجام يا اجتناب از كاري دراينجا لازم است نكاتي درباره لذت يادآوري شود تا معني و مفهوم نيت كه عمل ارادي است روشن شود. انسان داراي سه هويت بيولوژيكي، عاطفي ادراكي، معرفتي ارادي مي باشد. براي هر كدام از اين هويتها به جهت رشد آنها لذتهايي تعبير شده است. البته چون اين هويتها تفكيك پذير نيستند لذت آنها همديگر را مي توانند تقويت كنند. درانجام روزه دقيقاً سه نوع ملحوظ شده است. 1- لذت بيولوژيكي ناشي از خوردن و آشاميدن، البته شايد موضوع اندكي متناقض به نظر برسد. ولي اگر دقيقاً توجه كنيم لذت خوردن و آشاميدن بعد از يك دوره اجتناب از خوردن و آشاميدن بيشتر است. لذا لذتي كه در هنگام افطار به دست مي آيد قابل مقايسه با مواقع ديگر نمي باشد. 2- لذت اراده: يكي از لذات انسان آن است كه در اثر اراده به دست مي آيد كه اغلب تجربه كرده ايم به قول سعدي: اگر لذت ترك لذت بداني دگر لذت جسم لذت نخواني زيرا شخصي كه اراده مي كند براي مدتي لذات موقت خود را متوقف گرداند لذت مي برد. (ترك لذ ت جنسي، ادراكي و غيره )3-لذت معرفتي: لذتي است كه به شخص دست مي دهد. ناشي از آن است كه رضايت حق را كسب نموده وكساني كه داراي معرفت مي باشند (لذت قرب فرايض وقرب نوافل ) چه لذت عظيم وپايداري را دارا مي باشند. بنابراين روزه دار ضمن بيدار بودن با آگاهي واراده عمل كردن قبل ازطلوع فجر (لذت خوردن سحري، لذت اراده براي نخوردن بعد از آن، لذت جلب رضايت باريتعالي) (خوردن سحري به مقدار كم مستحب است). اين آرامش ولذت قبل از طلوع فجر وهمچنين آمادگي براي نماز واجب ودعاي تعقيب آنها در بين الطلوعين ساعت بيولوژيكي را به خوبي تنظيم مي نمايد. درهنگام مغرب نيز لذت افطار لذت فريضه نماز (ارادي) + لذت گوش به فرمان حق براي شكستن روزه. همانطور كه خودداري از مبطلات درطول روز واجب بوده، شكستن روزه نيز چه درزمان مغرب وچه بعد ازپايان يك ماه روزه داري واجب است. علاوه بر اجتناب ازخوردن و آشاميدن رعايت بقيه عواملي كه به عنوان مبطلات روزه مي باشند همگي منجر به آرامش رواني مي گردد. به عبارت ديگر اگر روزه اي حقيقي باشد كليه امورات مخل آرامش رواني بايد با اراده (لذت اراده) ‌مهار گردند. دروغ، غيبت، تهمت، لذا مشخص گرديد كه روزه عامل ايجاد ثبات رواني و بالطبع اثرات آن ازطريق ساعت بيولوژيك بر بدن آشكار گرديد.

(
بحث اثرات روزه بر محور  د رسه بخش شرح داده مي شود :
1-
ويژگي ها ي روزه داري، سلامتي و توجه به نكات فقهي آن
2-
گزينه هايي ازپيشرفت ها كه در زمينه(SYNEI) حاصل شده است .
3-
تلفيق دوبحث فوق ونتيجه گيري
نكات فقهي روزه داري اسلامي
1-
تعريف :روزه آن است كه انسان براي انجام فرمان خداوند عالم ازاذان صبح تا مغرب از چيزهايي كه روزه را باطل مي كند خودداري نمايند .
2-
نيت :يعني داشتن اراده بر اينكه براي رضايت خداوند ازاذان صبح تا مغرب به اعمالي كه روزه را باطل مي كند دست نزند. نكاتي كه دراين مورد لازم است به آنها توجه شود :
3-
مقيد كردن اجتناب از مواردي كه روزه را باطل مي كند در محدوده روز كه البته بر اساس مباني فقهي ما از طلوع فجر (صبح صادق ) كه فاصله اي حداقل در حدود 5/1ساعت قبل ازطلوع آفتاب و مغرب 15دقيقه بعد از غروب آفتاب مي باشد .لازم به يادآوري است كه رعايت محدوده دقيق زمان در عبادات ديگر نظير نماز يوميه وحج تمتع (وقوف در عرفات از ظهر تا غروب وقوف د رمشعر از غروب تا اذان صبح وشروع وقوف در مني از طلوع آفتاب) الزامي است .راز رعايت زمان در ارتباط با فيزيولوژي بدن انسان به واسطه وجود ساعت بيولوژيكي بدن است .محل اين ساعت احتمالاً مجموعه اي از سلولهاست که در ناحيه تالاموس و هيپوتالاموس مي باشد .اين ساعت دقيقاً باطلوع خورشيد وغروب آن كار خود را تنظيم مي كند كه به نظر مي رسد نور از طريق مختلف پيام خود را به ساعت مي رساند .حساسيت ساعت به نور وتاريكي منجر به افزايش و يا كاهش ترشح هورمون هاي محرك ACTH غده هيپوفيز ACTH ومسئول كنتر ل وتنظيم هورمون ها ي استروئيد است كه نقش مهمي در متابوليسم مواد اساسي بدن نظير گلوكز ،سديم ،پتاسيم و آب دارند مي باشد همان طور كه ساعتهاي معمولي ممكن است تند و يا كند كار كنند و هر از گاهي احتياج به تنظيم دارند ساعت بيولوژيكي نيز در اثر عدم تعادل هاي فيزيولوژيكي مختلف از تنظيم خارج مي شود لازم است كه تنظيم گردد كه تنظيم در طلوع آفتاب انجام مي شود به اثبات رسيده است لذا اگر در هنگام طلوع وغروب آفتاب انسان درحالت بيداري باشد و همچنين به طور آگاهانه وارادي آرامش رواني خود را حفظ نمايد تنظيم ساعت كه اثرات در تنظيم اغلب فعل و انفعالات بيولوژيكي دارند سريع تر وبهتر انجام مي شود لازم به ياد آوري است اثرات مفيد آرامش رواني مي بايست قبل از طلوع وغروب آفتاب مي باشد تا زماني كه خورشيد طلوع مي كند ويا تار يكي كامل حكم فرما مي شود فرصت كافي وجود داشته باشد بنابراين بيدار بودن آگاه وبا اراده بودن از نكات كليد ي تنظيم ساعت بيولوژيك و تنظيم كليه فعل و انفعالات فيزيولوژيكي مهم بدن مي باشد .مثال نميتوان تغييرات بيولوژيكي و آزمايشگاهي كه به اصطلاح بعد از Fasting حتي به شكل اسلامي آن است معادل تغييرات بيولوژيكي روزه داري حقيقي به حساب آورد .
4-
مسئله فلسفه روزه كه يك عمل عبادي است همانند اعمال عبادي ديگر ر سيدن به لذات و آرامش هاي رواني اين دنيا و همچنين بهره مندي از لذات اخروي آن وبالاتر از آن لذت قرب حقيقي به او كه همان لذت بقاء بعد از فنا مي باشد .به همين دليل روزه بعد از نماز مقدمه فنا را تشكيل مي دهد واغلب بر نهي استوار است تا ايجاب .
5-
نكته پاياني ومهم اينكه همانطور كه لذت و آرامش در فيزيولوژي بر اساس عم آواسازي يا تعادل تعر يف شده است انجام كليه عبادات نيز بر همين اساس فطري وتعادلي مي باشد .يعني همانطور كه حضرت حق سفره خود را كه عبارت است از اراده كردن موقت براي اجتناب از خوردن و آشاميدن و ... درماه رمضان گسترده است وواجب گردانيده كه انسان به قرب برسد افطار را نيز واجب نموده است . اين نوشتار رابا شعري از خواجه شيراز به پايان مي برم:
نگويمت كه همه ساله مي پرستي كن
سه ماه مي خور ونه ماه پارسا مي باش
مي پرستي همان روزه داري سه ماه (منظوردوماه روزه مستحبي رجب وشعبان ويك ماه روزه واجب رمضان)ونه ماه ديگر سال پارسا بودن
چوپير سالك عشقت به مي حواله كند
بنوش و منتظر رحمت خدا مي باش
گرت هواست كه چون جم به سر غيب رسي
بيا وهمدم جام جهان نما مي باش
مريد طاعت بيگانگان مشو حا فظ
ولي معاشر رندان آشنامي باش

ماخذ :
1)
رساله توضيح المسائل
2)
مفاتيح الجنان
3)
استرسايمني نشريه آكاد مي علوم نيويورك
4)
مقالات متعدد زمينه سيكو ايمونولوژي

نويسنده :

این کاربر مطلب منتشر شده دارد.

به منظور درج نظر برای این مطلب، با نام کاربری و رمز عبور خود، وارد سایت شوید.