جمعه, 02 آذر 1403

 



بررسی ارتباط میان ابعاد مدیریت دانش با نوآوری

واحد13بررسی ارتباط میان ابعاد مدیریت دانش با نوآوری
مطالعه موردی: آموزشگاه­ های آزاد استان تهران
ارائه دهنده: علی پوراشراف
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید


چکیده

هدف از این پژوهش بررسی ارتباط میان ابعاد مدیریت دانش با نوآوری می­باشد. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. با توجه به اطلاعات به دست آمده، جامعه آماری مورد پژوهش حدود 361 نفر از مدیران و معاونان آموزشگاه­های آزاد استان تهران می­باشد که بر اساس جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 186 نفر خواهد بود. تعداد 283 پرسشنامه توزیع گردید و با توجه به پرسش­نامه­های دریافتی، تعداد 219 به پرسش­نامه پاسخ دادند. از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن داده­ها و جهت پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق با استفاده از آزمون پیرسون نشان می­دهد که میان ابعاد مدیریت دانش با نوآوری ارتباط معنی­داری وجود دارد.

واژه­ های کلیدی: مدیریت دانش، نوآوری، ابعاد مدیریت دانش.


The relationship between knowledge management and innovation of free schools in Tehran Province

Paper presenter: Ali Pourashraf

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">alipoاین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

Abstract

The relationship between the aspects of knowledge management and innovation is the purpose of this research using descriptive correlational method. According to the information obtained, the studied statistical population considers around 361 directors and officers of free schools in Tehran Province which with regard to Morgan and Krejcie tables, the sample size will decrease to 186 people. Therefore, 283 questionnaires is distributed among them but they are filled out by only 219 persons. Meanwhile, Kolmogorov-Smirnov test is used to verify data normalization and Cronbach alpha coefficient is applied to reliability. Consequently, based on Pearson test, the results of this analysis indicate that there is a significant relation between the aspects of knowledge management and innovation.

Key words: knowledge management, innovation, aspects of knowledge management








مقدمه

پیچیدگی جهان قرن بیست‌ و یک، فضای انقلاب را تسریع نموده است و آنهایی که نمی‌توانند یاد بگیرند، سازگار شوند و تغییرات را بپذیرند، به سادگی نابود خواهند شد. یادگیری ما را نجات خواهد داد و این امر به­واسطه مدیریت بر دانش سازمانی صورت خواهد گرفت(خوش سیما و همکاران، 1384). سازمان­ها با نوآوری بیشتر، در پاسخ به محیط­های متغیر و ایجاد و توسعه قابلیت­های جدیدی که به آنها اجازه دهد به عملکرد بهتری برسند، موفق­تر خواهند بود. ابتکارات و اقدامات نوآوری به­طور فزآینده­ به دانش، تخصص و تعهد کارکنان به عنوان درون داده­های فرآیند ایجاد ارزش وابسته است. دیدگاه مبتنی بر دانش، سازمان را به عنوان مخزن دانش و شایستگی­ها تشریح می­کند(برومند و رنجبری، 1388). کشورهای جهان با تکیه بر نوآوری، در پی افزایش بهره­وری و بهبود وضعیت اقتصادی هستند و یکی از دلایل عمده این توجه، وجود رقابت فزآینده بین جوامع است. نظام آموزش عالی دستخوش تغییرات متعددی است. بنابراین این سازمان­ها جهت سازگاری با محیط متغیر بیرونی نیازمند نوآوری می­باشند(لی هوا، 2011). انعطاف­پذیری و واکنش سریع در برابر شرایط متغیر محیطی، استفاده بهتر از منابع انسانی و دانش موجود در نزد آنها و همچنین اتخاذ تصمیمات بهتر، دستاوردهای مدیریت دانش برای سازمان­های امروزین است(فخرالدینی به نقل از حمیدی­زاده، 1389).دانشمندان امروز دانش را زمره سرمایه فکری قرار می­دهند و آن را جزء دارایی­های محسوس سازمان نمی­دانند. زیرا دانش فقط در مدارک و بایگانی­ها وجود ندارد، بلکه در هنجارها، عملکردها و فرآیندهای سازمان نیز موجود است. مدیریت دانش در واقع حافظه گذشته سازمان است که به عنوان یک پیشگویی کننده قابل اعتماد برای رویارویی با تغییرات مداوم و مستمر محیطی مورد نیاز است(عباسی و ملکی، 1389).ازطرفی از جمله مباحث مهم در سازمان­های امروزی نقش آموزش و پرورش نیروی انسانی، به منظور اثر بخشی و کارایی سازمان­ها می­باشد(پوراشراف به نقل از خداد، 1391).آموزش عالی ارتباط نزدیکی با پیشرفت جوامع بشری داشته است. دانشگاه­های جهان برای تأمین نیازهای کشورشان، هم اکنون به آموزش میلیون­ها نفر دانشجو اشتغال دارند و اقتصاد مبتنی بر دانش در اولویت کشورهای پیشرفته قرار دارد. کشورهای مختلف جهان به دلیل ارتباط مثبت آموزش عالی با توسعه ملی، در طول دو دهه گذشته تلاش بسیاری در جهت گسترش آموزش عالی خود نموده­اند(بهرامی و همکاران، 1390). بدون شک مدیریت دانش در ایران به عنوان یک ضرورت گسترش خواهد یافت، ولی جهت سرعت بخشیدن به این امر توسعه زیرساخت­های ارتباطی، آموزش، وضع قوانین جدید و داشتن نگرش کاربردی به دانش از سوی دولتمردان باید به طور جدی پیگیری شود. توجه به دیدگاه­های جدید و نوآورانه و توسعه هر چه بیشتر فرهنگ جوامع اطلاعاتی می­تواند سرعت ما را در این زمینه افزایش دهد(عباسی و ملکی، 1389). نوآوری، یک هدف مدیریت دانش است و این دو، آنچنان در هم تنیده­اند که می­توان مکانیزم­های نوآوری و فرآیندهای مدیریت دانش را با هم انطباق داد(محمدی و همکاران، 1392). بنابراین این مقاله تلاش دارد تا ارتباط میان ابعاد فرآیندی مدیریت دانش را با نوآوری فنی و نوآوری اجرایی بررسی کند.



مبانی نظری پژوهش

داده و دانش

داده، یک واقعیت از یک موقعیت و یا یک مورد از یک زمینه خاص بدون ارتباط با چیزهای دیگر است. در حقیقت داده­ها، حقایق و واقعیت­های خام هستند. با اضافه کردن زمینه و تفسیر به داده­ها و پردازش آنها به یکدیگر، اطلاعات شکل می­گیرد. دانش اضافه کردن درک و حافظه به اطلاعات است که موجب توسعه طبیعی اطلاعات می­گردد. دانش را در این حالت می­توان بینشهای حاصل از اطلاعات و داده­هایی تعریف کرد که می­تواند به روش­های مختلف و در شرایط گوناگون، موثر و قابل تقسیم باشد. به طور کلی، دانش یک ادراک و فهم است که از طریق تجربه، استدلال، درک مستقیم و یادگیری حاصل می­شود(میرغفوری و صادقی، 1390).

خلاقیت و نوآوری

خلاقیت، به کارگیری توانایی­های ذهنی برای ایجاد یک فرم یا مفهوم جدید است؛ خلاقیت به معنای توانایی ترکیب ایده­ها در یک روش منحصر به فرد یا ایجاد پیوستگی بین ایده­ها است(عبدالکریمی، 1385). نوآوری اهمیت زیادی برای ارگان­ها و سازمان­ها دارد، چرا که مزیت رقابتی پایدار را برای آنها به ارمغان می­آورد(ویراواردنا و دیگران، 2006). نوآوری و خلاقیت شیوه­هایی هستند که به وسیله آنها دانش جدید ایجاد می­شود. نوآوری از تغییرات تدریجی محصولات و فرآیندهای موجود ایجاد می­شود و منجر به تغییرات ریشه­ای در فرآیندها و محصولات اولیه می­گردد. تغییرات ریشه­ای بعد جدیدی به اساس دانش فعلی می­دهد و منجر به تغییر در ادراکات شده و خط فکری ما را به سمت نگرش­های جدید دانش هدایت می­کند(عباسی و ملکی، 1389).

نوآوری فنی و اجرایی

تولید دانش از خلاقیت سرچشمه می­گیرد. به نوبه­ی خود، نوآوری، تبلور یک فکر بکر و ناب محسوب می­شود که در قالب یک مفهوم، محصول، و یا خدمات جدید مطرح شده است. نوآوری دانش در عمل یا دانش فعال است و همانطور که از دانش زاده می­شود، تمام ویژیگی­های آن را دارد. مدیریت دانش، دو جزء را با خود دارد: اداره­ی دانش و افزایش توانایی برای خلق دانش جدید. خلق دانش و یادگیری که جزء دوم بر تعریف مدیریت دانش تأکید دارد، افزایش و تسهیل فرآیند نوآوری است؛ به این منظور سازمان­ها از مکانیزم­هایی استفاده می­کنند که فرآیندهای خلق، سهیم­سازی و تلفیق دانش را حمایت می­کنند.  بنابراین نوآوری، یک هدف مدیریت دانش است و این دو، آنچنان در هم تنیده­اند که می­توان مکانیزم­های نوآوری و فرآیندهای مدیریت دانش را با هم انطباق داد(محمدی و همکاران، 1392).

ایجاد تمایز بین نوآوری­های فنی و اجرایی مهم می­باشد، زیرا منعکس­کننده تمایز کلی بین ساختار اجتماعی و فن­آوری در سازمان­ها است. نوآوری فنی شامل فرآیندها و فن­آوری­هایی است که در تولید محصول یا ارائه خدمات به کار می­روند. در حالی که نوآوری­های اجرایی مرتبط با شیوه­های مدیریتی، فرآیندهای اجرایی و قوانین سازمانی می­باشد و مستقیما به سیاست­ها، سیستم­ها و مدیریت یک سازمان بستگی داد. افزایش نوآوری­های فنی و اجرایی در سازمان­ها باعث حفظ و بهبود سطح عملکرد آنها می­شود(منفرد و اردکانی، 1393).

امروزه نوآوری در سازمان­ها به سه صورت طبقه بندی می­شود:

نوآوری اداری و فنی، به­طوریکه نوآوری اداری با تغییر در ساختار سازمانی و فرآیندهای اداری و نوآوری فنی با تغییر در محصول، خدمات و تکنولوژی فرآیند تولید ارتباط دارد. نوآوری محصول و فرآیند، به تولید محصولات تازه یا پاسخ به نیاز بازار اطلاق می­گردد و نوآوری فرآیندی، عناصر جدیدی هستند که در تولیدات یا فعالیت­های سازمانی به کار می­روند. نوآوری بنیادی و توسعه­ای به طوری که نوآوری بنیادی به تغییر نگرش مدیران و تقویت منابع دانش فنی سازمان و نوآوری توسعه­ای بر پیچیدگی ساختار و عدم تمرکز تأکید دارد(بهرامی و همکاران، 1390).

نوآوری و مدیریت دانش

اهمیت مدیریت دانش و رابطه آن با نوآوری به طور گسترده تأیید شده است؛ مدیریت موثر دانش ارتباطات دانشی را آسان می­کند و نیازهای جریان نوآوری را تغییر می­دهد و علاوه بر آن عملکردهای نوآورانه را از طریق توسعه بینش و توانایی­های جدید افزایش می­دهد(هال و مایرز، 2006). مدیریت دانش یک نوآوری درون سازمانی است؛ بدون حمایت از نوآوری، مدیریت دانش از بین می­رود. در انتخاب نحوه حمایت از مدیریت دانش باید هدفمندانه عمل کرد و مستلزم توجه به خواسته­ها و شرایط نوآورانه و مرحله اجرا است(ابراهیمی، 1390).

فرضیات تحقیق

فرضیه اصلی

میان ابعاد مدیریت دانش و نوآوری ارتباط معنی داری وجود دارد.

فرضیه فرعی

میان خلق دانش و نوآوری ارتباط معنی­داری وجود دارد.

میان تسخیر دانش و نوآوری ارتباط معنی­داری وجود دارد.

میان ذخیره دانش و نوآوری ارتباط معنی­داری وجود دارد.

میان انتشار دانش و نوآوری ارتباط معنی­داری وجود دارد.

میان تبدیل دانش و نوآوری ارتباط معنی­داری وجود دارد.

میان کاربرد دانش و نوآوری ارتباط معنی­داری وجود دارد.

میان حفط دانش و نوآوری ارتباط معنی­داری وجود دارد.

روش پژوهش

این تحقیق از نوع توصیفی - همبستگی است. از پرسش­نامه برای جمع­آوری داده­های مورد نیاز استفاده شده است؛ و به منظور جمع­آوری داده­ها از تلفیق روش کتابخانه­ای و پیمایشی بهره گرفته شده است. متغیرهایی که در این پرسش­نامه در نظر گرفته شده، شامل اطلاعات خود موسسات آموزشی، سلسله مراتب مدیریت دانش و نوآوری دانش است. برای پاسخ دادن به این سؤالات از طیف 5 گزینه­ای لیکرت استفاده شد و هر فرد از بین گزینه­های بسیار کم، کم، متوسط، زیاد و بسیار زیاد، یکی را مشخص می­کند. در تحلیل جواب­ها، برای گزینه بسیار کم، ارزش 1، برای گزینه کم ارزش 2، برای گزینه متوسط ارزش 3، برای گزینه زیاد ارزش 4 و برای گزینه بسار زیاد ارزش 5 منظور گردید. برای پرسش­نامه مذکور، جهت پایایی از ضریب آلفای کرونباخ و برای روایی از نظر خبرگان و کارشناسان این حوزه بهره گرفته شده است.

بدین منظور پرسش­نامه به صورت حضوری در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه­ها توزیع گردید و درباره موضوع تحقیق توضیحات لازم داده شد. سعی شد هنگام پاسخ به سوالات تا حد امکان حضور داشته و راهنمایی­های لازم صورت گیرد. جهت رعایت اصول اخلاق اخلاق در پژوهش توجه به نکاتی نظیر توجیه پاسخگویان و کسب رضایت آگاهانه برای شرکت در تحقیق، رعایت بی طرفی و پرهیز از گرایش­های خاص توسط محقق، استفاده از جدید­ترین منابع اطلاعاتی و علمی، رعایت صداقت هنگام تجزیه و تحلیل داده­ها و عدم تحریف دستاوردها در جهت همسویی با خواسته­های پژوهشگر، محرمانه نگه­داشتن اطلاعات حاصل از پرسش­نامه و دقت در نگهداری آنها به طور محرمانه مد نظر قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده­ها، بسته نرم­افزاری SPSS استفاده شده است.

با توجه به اطلاعات به دست آمده، جامعه آماری مورد پژوهش حدود 361 نفر از مدیران و معاونان آموزشگاه­های آزاد استان تهران می­باشد که بر اساس جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 186 نفر خواهد بود. تعداد 283 پرسشنامه توزیع گردید و با توجه به پرسش­نامه­های دریافتی، تعداد 219 به پرسش­نامه پاسخ دادند.

پیشینه پژوهش

الیکانی و فکری (1393) در پژوهش خود نشان می­دهد که مدیریت دانش به اندازه 15% می­تواند نوآوری محصول را پیش­بینی کند و بر آن تأثیر گذارد؛ همچنین تمام گویه­ها (اکتساب دانش، کاربرد دانش، تبدیل دانش و شبیه سازی دانش) به جز تسهیم دانش و ارزیابی دانش معنی­دار بوده و بر روی نوآوری محصول تأثیر گذار هستند. دلیرپور و یعقوبی(1392) به بررسی تأثیر مدیریت دانش بر یادگیری سازمانی و نوآوری می­پرازد؛ یافته های به دست آمده حاکی از آن است که یادگیری سازمانی رابطه مثبت و معناداری بر مدیریت دانش و نوآوری سازمانی دارد. مدیریت دانش نیز تأثیر مثبت و معناداری بر نوآوری سازمانی دارد. محمدی و همکاران(1392) در پژوهش خود به کارگیری قابلیت­های مدیریت دانش در دانش­آفرینی و نوآوری پلیسی اشاره می­کند؛ نتایج نشان می­دهد قابلیت­های مدیریت دانش، اعم از فرآیندی و زیرساختی به دو طریق غیرمستقیم و مستقیم بر نوآوری سازمانی پلیس تأثیرگذار بوده است. یوسفی و همکاران(1391) به بررسی میزان تأثیر مدیریت دانش بر نوآوری می­پردازد؛ نتایج حاصل از بررسی فرضیه­های پژوهش، حاکی از آن است که بین مدیریت دانش و نوآوری، ارتباط معنی­داری وجود دارد و با توجه به مدیریت دانش می­توان موجب افزایش نوآوری در سازمان­ها شد. احمدی و همکاران(1391) در مقاله­ای به بررسی تأثیر استراتژی­های مدیریت دانش بر نوآوری و عملکرد سازمانی می پردازد. پژوهشگر چنین استدلال می­کند که مستند سازی و شخصی سازی به صورت مستقیم و غیر مستقیم و از طریق متغیر میانجی نوآوری سازمانی بر عملکرد سازمانی تأثیر مثبت دارد. امینی و انعامی(1391) ضمن پرداختن به چیستی و ابعاد کمتر شناخته شده مدیریت دانش، مولفه­های کلیدیتأثیرگذار بر این رشته نوظهور علمی را احصا نموده و در فرجام یافته­های خود، تأثیر حوزه جدید مدیریت دانش را بر نوآوری در سازمان­های دفاعی به طور عام و نوآوری­های دفاعی به طور اخص ارائه نموده است. طالقانی و دیگران(1391) در مطالعه خود به بررسی ارتباط میان مدیریت دانش و نوآوری سازمانی در یک شرکت بیمه می­پردازد؛ نتایج نشان می­دهد که شاخص­های خلق دانش، حفظ دانش، انتقال دانش و کاربرد دانش با نوآوری سازمانی رابطه معنی­داری دارد. میرفخرالدینی و همکاران(1389) به بررسی مدیریت دانش، نوآوری دانش و عملکرد نواوری در شرکت­های کوچک و متوسط می­پردازد؛ وی اذعان می­دارد که میان سه عامل ذکر شده ارتباط معنی­داری وجود دارد. نقی­زاده(1389) در پژوهش خود سعی نموده است تا مدیریت دانش، مدیریت نوآوری و مدیریت فن­آوری را تجمیع نموده تا ضمن بهره­گیری از ویژگی­های هر یک، از دوباره کاری و مدیریت جزیره­ای جلوگیری کند و در نهایت چارچوب جدید ارائه می­نماید. دهقان نجم(1388) به موضوع مدیریت دانش و نقش آن در نوآوری می­پردازد و فرآیندها و استرانژی­های مدیریت دانش را در زمینه نوآوری بیان می­دارد.

کارلینا و آنجل(2011) در پژوهش خود بیان می­دارد که استراتژی مدیریت دانش از طریق افزایش توانایی و نوآوری بر روی عملکرد سازمان تأثیر می­گذارد. کاماسک و بولوتلار(2010) به بررسی تأثیر اشتراک دانش بر نوآوری می­پردازد و اذعان می­دارد که که میان اشتراک دانش و نوآوری ارتباط معنی­داری وجود دارد. وکارو(2010) دریافت که مدیریت دانش تأثیر مستقیمی بر عملکرد مالی دارد و موجب بهبود عملکرد محصولات جدید می­شود. یانگ(2010) اثبات کرد که میان استراتژی­های مدیریت دانش و عملکرد ارتباط مستقیمی وجود دارد و در این حالت نوآوری در بالاترین سطح خود قرار دارد.


مدل مفهومی تحقیق

در مقاله حاضر با تکیه بر مفاهیم مدیریت دانش و نوآوری مدلی ارائه گردیده است، که در شکل 1 نمایش داده شده است.

شکل (1): چارچوب نظری تحقیق


تجزیه و تحلیل داده­ها

آمار توصیفی

جدول 1 وضعیت جنسیتو سابقه خدمت جامعه آماری را نشان می­دهد.

جدول1: فراوانی پاسخ دهندگان

خصوصیات

سال

فراوانی

درصد

سن

35-25

88

40%

45-35

81

37%

55-45

38

17%

بالاتر از 55 سال

12

6%

سابقه خدمت

10-5

159

73%

15-10

38

17%

20-15

15

7%

بالاتر از 20

7

3%



با توجه به جدول فوق می توان بیان داشت که بیش از 70 درصد از جامعه آماری، سنی میان 35 تا 55 سال و 90 درصد از اعضاء کمتر از 15 سال سابقه خدمت دارند.

به منظور آزمون پایایی این تحقیق پرسشنامه در میان 30 نفر از اعضای آموزشگاههای آزاد که بطور تصادفی انتخاب شدند، توزیع گردید. پس از استخراج داده ها ازپرسشنامه های تکمیل شده، مقدار ضریب آلفای کرونباخ بدست آمد، که نشان دهنده سازگاری درونی سوالات طرح شده می باشد. نتایج حاصل در جدول 2 نشان داده شده است.

جدول 2: مقدار آلفای کرونباخ پیش آزمون برای هر یک از متغیرها

عنوان مقیاس



تعداد سوالات مقیاس

مقدار آلفای کرونباخ











مدیریت دانش

خلق دانش

6

0.704

تسخیر دانش

6

0.738

ذخیره دانش

5

0.74

انتشار دانش

6

0.73

تبدیل دانش

5

0.745

کاربرد دانش

6

0.751

حفط دانش

5

0.782

نوآوری

فنی

7

0.831

اجرایی

7

0.811





جهت تعیین مسیر تحلیل­های آماری بایستی نخست، نرمال بودن داده­ها مورد بررسی قرار گیرد. لذااز آزمون کولموگروف- اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن داده­ها استفاده شده است. نتایج حاصل در جدول 3 نشان می­دهد که فرض نرمال بودن داده ها پذیرفته می­شود و می­توان گفت شاخص­های بدست آمده در تحقیق نرمال می­باشند.



جدول 3:بررسی نرمال بودن متغیرهای تحقیق

متغیر های اصلی

ضریب z

کولموگروف- اسمیرنف

سطح معنی داری

نتیجه

خلق دانش

1.63

0.053

نرمال بودن توزیع داده ها

تسخیر دانش

1.215

0.151

نرمال بودن توزیع داده ها

ذخیره دانش

0.917

0.298

نرمال بودن توزیع داده ها

انتشار دانش

0.795

0.398

نرمال بودن توزیع داده ها

تبدیل دانش

1.230

0.371

نرمال بودن توزیع داده ها

کاربرد دانش

1.201

0.141

نرمال بودن توزیع داده ها

حفط دانش

1.31

0.172

نرمال بودن توزیع داده ها

خلق دانش

0.659

0.582

نرمال بودن توزیع داده ها


جدول 4 همبستگی میانمدیریت دانش و نوآوری را نشان می­دهد.

جدول 4: آزمون همبستگی پیرسون

نتایج همبستگی

ابعاد مدیریت دانش



نوآوری

همبستگی پیرسون

**0.789

سطح معنی داری

0.000


جدول فوق نشان می­دهد که میان مدیریت دانش و نوآوری ارتباط معنی داری وجود دارد.


جدول 5: ارتباط میان ابعاد مدیریت دانش و نوآوری با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون



خلق دانش

تسخیر دانش

انتشار دانش

تبدیل دانش

کاربرد دانش

حفط دانش

نوآوری فنی

همبستگی پیرسون

**0.539

**0.556

**0.603

**0.616

**0.623

**0.505

سطح معنی داری

0.000

0.000

0.000

0.000

0.000

0.000

نوآوری اجرایی

سطح معنی داری

0.000

0.000

0.000

0.000

0.000

0.000

همبستگی پیرسون

**0.513

**0.547

**0.595

**0.636

**0.610

**0.536



با توجه به جدول 5 می­توان اذعان داشت که میان ابعاد مدیریت دانش و نوآوری ارتباط مثبت و معنی­داری وجود دارد.


نتیجه­ گیری

نوآوری، عامل مهم و حیاتی برای سازمان­ها به­منظور ایجاد ارزش و مزیت رقابتی پایدار است(رابینز، 1389). سازمان­ها با نوآوری بیشتر، در پاسخ به محیط­های متغیر و ایجاد و توسعه قابلیت­های جدیدی که به آنها اجازه دهد به عملکرد بهتری برسند موفق­تر خواهند بود. ولی این فرآیند کاملا پیچیده است و مستلزم مدیریت موثر و کارآمد در بسیاری از فعالیت­های مختلف است(طالقانی و دیگران، 1390).به طور کلی مدیریت دانش همان سازماندهی دانسته­ها است. یعنی تلاش برای بدست آوردن دانش مورد نیاز، اشتراک اطلاعات در داخل یک سازمان و تأکید بر تقویت حافظه سازمانی به منظور بهبود روند تصمیم­گیری، افزایش تولید و تشویق افراد به نوآوری در سازمان(دهقان نجم، 1389).

هدف از این پژوهش بررسی ارتباط میان ابعاد مدیریت دانش با نوآوری در آموزشگاه­های آزاد استان تهران می­باشد. بدین منظور ابتدااز آزمون کولموگروف- اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن داده­ها استفاده شد. نتایج حاصل نشان می­دهد که فرض نرمال بودن داده ها پذیرفته می­شود و می­توان گفت شاخص­های بدست آمده در تحقیق نرمال می­باشند. سپس از طریق آزمون همبستگی پیرسون، به ارزیابی معنی­دار بودن ابعاد مدیریت دانش با نوآوری پرداخته شد. نتایج آزمون نشان داد که میان مدیریت دانش و نوآوری ارتباط مثبت و معنی­داری وجود دارد. در نهایت با استفاده از آزمون پیرسون معنی­دار بودن هر یک از ابعاد مدیریت دانش و نوآوری مورد سنجش قرار گرفت؛ که حاکی از آن است که میان هر یک از ابعاد مدیریت دانش یعنی خلق دانش، تسخیر دانش، ذخیره دانش، انتشار دانش، تبدیل دانش، کاربرد دانش و حفط دانش با نوآوری ارتباط معنی­داری وجود دارد.


پیشنهادات

با توجه به یافته­های پژوهش، توصیه می­شود:

حمایت از نظرات و ایده­های آموزشی نوین دانشجویان و اساتید؛

برنامه­ریزی و طراحی خدمات آموزشی کاربردی مانند کارگاه­های مهارت آموزی؛

بهره­گیری از برنامه­های توسعه و انتقال دانش به روز در میان آموزشگاه­ها جهت آگاهی و تبادل علم مانند همایش­ها، سایت­های آنلاین ...

بهره­گیری از روش­های حل مسئله و تصمیم­گیری در میان اعضاء آموزشگاه( مانند طوفان ذهنی، تریز، دلفی ...)؛

بهره­گیری از کتابخانه­های دیجیتال به جای کتابخانه­های سنتی(سیاست کاهش هزینه­ها)؛

اتصال آموزشگاه­ها به شبکه­های داخلی و گسترش آن به عنوان یک منبع کسب اطلاعاتی جهت دسترسی آسان مدرسان و کارآموزان به اطلاعات مورد نیاز.

بهره­گیری از وسایل کمک آموزشی مانند ویدیو پروژکتور، کتاب­های دیجیتالی، پنل­های دیجیتال ....

واگذاری کتاب­های دیجیتالی و نرم­افزارهای آموزشی و کمک آموزشی به دانشجویان علاقمند و مستعد.

بهره­ گیری از سایت­های آنلاین آزاد و نرم­افزارهای آموزشی و کمک آموزشی؛


منابع

الیکانی، حامد. رکسانا فکری.(1393). ارائه مدل نوآوری با رویکرد مدیریت دانش در صنایع خودرسازی ایران. کنفرانس بین المللی مدیریت در قرن 21، تهران، موسسه مدیران ایده پرداز پایتخت ویرا

امینی، آرمین. سهراب انعامی. (1391). مدیریت دانش و راهبرد نوآوری در سازمان­های دفاعی. مدیریت دانش و راهبرد نوآوری در سازمان­های دفاعی.

ابراهیم قوام، صغری. (1390). مدیریت دانش چالشی نو در نهادینه ساختن نوآوری پلیس. فصلنامه توسعه مدیریت منابع انسانی و پشتیبانی، سال ششم، شماره 20.

بهرامی، سوسن. سعید حاجی پور، تقی آقا حسینی، حسنعلی بختیاری. (1390). تبیین رابطه کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی و نوآوری فنی در دانشگاه­های دولتی استان اصفهان. پژوهش نامه مدیریت تحول، سال سوم شماره 6.

برومند، مجتبی. مریم رنجبری. (1388). اقدامات راهبردی مدیریت منابع انسانی و عملکرد نوآوری با تأکید بر نقش مدیریت دانش. دو ماهنامه توسعه انسانی پلیس، سال ششم، شماره 24.

نقی زاده، شعبان الهی. (1389). مدیریت دانش فن نوآوری، چارچوبی جدید برای مدیریت یکپارچه دانش. فن­آوری و نوآوری. فصلنامه توسعه تکنولوژی صنعتی، شماره 16.

دهقان نجم، منصور. (1389). مدیریت دانش و نقش آن در نوآوری سازمانی. ماهنامه مهندسی خودرو و صنایع وابسته، شماره 10.

دلیرپور، مصطفی. سعید یعقوبی. (1392). ارائه مدلی برای بررسی تأثیر مدیریت دانش بر یادگیری سازمانی و نوآوری، دهمین کنفرانس بین المللی مهندسی صنایع، تهران، انجمن مهندسی صنایع ایران. دانشگاه صنعتی امیرکبیر.

احمدی، ابراهیم، کراهی مقدم، سیروس، رحیمی، فرج الله، (1391)، تأثیر استراتژی­های مدیریت دانش بر نوآوری و عملکرد سازمان جهاد کشاورزی استان چهارمحال و بختیاری، دانشگاه علوم و تحقیقات، واحد خوزستان.

رابینز، الف.پ.، 1389. رفتار سازمانی، ترجمه علی پارسائیان و محمد اعرابی. تهران: دفتر پژوهش­های فرهنگی، جلد اول، چ 16.

عباسی، محمدرضا. منوچهر ملکی. (1389). ضرورت نوآوری در اجرای برنامه­های مدیریت دانش و مدیریت فن­آوری اطلاعات در ایران. فصلنامه تخصصی پارک­ها و مراکز رشد، شماره 24.

عبدالکریمی، مهوش. (1385). مدیریت دانش، فن­آوری و خلاقیت و نقش آنها در بهبود کارآیی و اثربخشی فرآیندها. کنفرانس توسعه منابع انسانی.

میرغفوری، حبیب اله. زهرا صادقی آرانی. (1390). بررسی و ارزیابی کارآیی کتابخانه­ها در به کارگیری مدیریت دانش و نوآوری به منظور بهبود کیفیت و خدمات. کتابداری و اطلاع رسانی، جلد 13 شماره 1.

میرفخرالدینی، حیدر. سید حسن حاتمی نسب، رضا طالعی فر. (1389). مدیریت دانش، نوآوری دانش و عملکرد نوآوری در شرکت­های کوچک و متوسط. چشم انداز مدیریت بازرگانی، شماره 2.

محمدی، یوسف. علی محبی. یحیی محمدی. (1392). الگوی به کارگیری قابلیت­های مدیریت دانش در دانش آفرینی و نوآوری­های پلیسی. فصلنامه علمی-پژوهشی آموزش در علوم انتظامی، سال اول، شماره 1.

کنجکاو منفرد، امیر رضا. سعید اردکانی. (1393). تحلیلی بر وضعیت ابعاد مدیریت دانش در نهادهای آموزش عالی و بررسی رابطه آن با نوآوری. فصلنامه علمی-پژوهشی رهیافتی نو در مدیریت آموزشی، سال پنجم، شماره 1.

یوسفی، احسان. جعفر صادق فیضی. محمد سلیمانی. (1391). بررسی میزان تأثیر مدیریت دانش بر نوآوری. ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی، سال اول، شماره 3.

Li-Hua, Richard., Wilson John., Aouad, Ghassan., Li, Xiang. (2011), Strategic aspects of innovation and internationalization in higher education the Salford PMI2 experience, Journal of Chinese Entrepreneurship, vol. 3 No. 1, pp.8-23.

Carolina Lopez-Nicolas, Angel L. Mero no Cerdan. (2011), Strategic Knowledge management, innovation and performance, International Journal of Information Management 31. 502-509.

Hall, B.H. and J. Mairesse. (2006). Empirical studies of innovation in the knowledge driven economy, Economics of Innovation and New Technology, p. 296.

Kamasak, R; Bulutlar, F. (2010). The influence of Knowledge sharing on innovation, European Business Review, vol. 22 No. 3, pp. 306-317.

Vaccaro A, Parente R, Veloso FM. (2010). Knowledge management tools. Inter organizational relationships, innovation and firm performance. Technological Forecasting & Social Change; 77(7): 1076-1089.

Weerawardena, J., O’Cass, A., & Julian, C. (2006). Does industry matter? Examining the Role of industry structure and organizational learning in innovation and brand performance. Journal of Business Research, p41.

Yang J. (2010). The Knowledge management strategy and its effect on firm performance: A contingency analysis. International Jou
نويسنده :

این کاربر مطلب منتشر شده دارد.